۵۹- نیاز آدمی به خداوند، و به دعا و به فریاد خواندن او
بیشک از جمله فضیلتهای دعا و دلایل منزلت والای آن این است که خداوند تبارک و تعالی با وجود بینیازیش از بندگانش دعا نمودن آنان را دوست دارد و به بندگانی که او را به فریاد خوانده و به درگاهش دعا میکنند وعدهی اجابت را داده است، آن جا که میفرماید:
﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِي سَيَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ ٦٠﴾[المؤمن: ۶۰].
«و پروردگارتان گفت: مرا [به دعا] بخوانید تا برایتان اجابت کنم. آنان که از عبادتِ من کبر میورزند، با خواری به جهنّم درمیآیند».
و این نشانهی لطف و احسان و إکرام خداوند نسبت به بندگانش است؛ خداوند سبحان بندهای که او را فراخواند را ناامید نمیکند، و سخن مؤمنی که با او مناجات میکند را بیپاسخ نمیگذارد و همچنان که در حدیث قدسی آمده خداوند میفرماید: «ای بندگان من! شما همگی راه گم کردهاید مگر کسی که من هدایتش کرده باشم، پس هدایت را از من بخواهید تا هدایتتان کنم. ای بندگان من! شما همگی گرسنهاید مگر آنکه من خوراکش داده باشم، پس خوراک از من بخواهید تا خوراکتان دهم. ای بندگان من! شما همگی برهنهاید جز آنکه من جامهاش پوشانده باشم، پس پوشش از من بخواهید تا جامهتان بپوشانم. ای بندگان من! شما شب و روز گناه میکنید و من هستم که تمام گناهان را میآمرزم، پس طلب آمرزش از من کنید تا بیامرزمتان». و در ادامه میفرماید: «ای بندگان من! اگر اوّل و آخر و انس و جن شما همگی در یک زمین گرد هم آیند و از من کمک بخواهند و من نیز به تکتک آنها آنچه را خواستهاند بدهم، از خزانهی من هیچ چیزی کاسته نمیشود مگر در حدّ یک سوزن، هنگامی که آن را در دریا فرو میکنند». این حدیث را امام مسلم در متنی طولانی از حدیث ابوذر سروایت کرده است [۱۵].
این حدیث نشاندهندهی آن است که خداوند دوست دارد که آدمیان همهی نیازمندیها و ضروریات دین و دنیایشان از جمله غذا و نوشیدنی و لباس و دیگر مایحتاجشان را از او طلب نمایند، همچنان که هدایت و مغفرت و توفیق و یاری بر انجام عبادت و چیزهایی شبیه اینها را از او میطلبند، و به آنان وعده داده که همهی آنها را پاسخ میدهد.
همچنین این حدیث بیانگر سلطه و قدرت و حکومت کامل خداوند سبحان است، و اینکه بیتردید ملک و دارایی و گنجینههای او با بخشش مصرف نشده و از آن کاسته نمیشود، هر چند به همهی جنیان و آدمیانی از اول تا آخر که در یک زمین گردهم آمدهاند هر آنچه را که درخواست نمایند إعطا نماید، این نشاندهندهی تشویق به افزودن بر درخواست از خداوند و برآوردن همهی نیازها به واسطهی آن است، در صحیحین از ابوهریره سنقل است که پیامبرجفرمودند: «دست خدا، پُر است و انفاق، چیزی از آن نمیکاهد. او شب و روز میبخشد. آیا نمیبینید که از بدو آفرینش آسمانها و زمین، چقدر انفاق کرده ولی چیزی از آنچه در دست دارد، کم نشده است» [۱۶]. و در صحیح مسلم از ابوهریره سنقل است که پیامبرجفرمودند: «وقتی یکی از شما دعا کرد نگوید: خدایا! اگر خواستی مرا ببخش، بلکه طلبش را جدّی بگیرد و خواستهاش را بزرگ و بسیار کند که هیچچیزی نزد خداوند سنگینی نمیکند» [۱۷].
ابوسعید خدری سمیگوید: «وقتی خداوند را به فریاد خواندید درخواستتان را افزایش دهید، چرا که بخشیدن آنچه نزد اوست چیزی از [دارایی] او نمیکاهد، و وقتی که دعا کردید جدّی باشید؛ زیرا برای خداوند مجبورکنندهای وجود ندارد» [۱۸].
در این سخن خداوند در حدیث پیشین بیندیش که میفرماید: «با این بخشش چیزی از خزانهی من کاسته نمیشود مگر در حدّ یک سوزن که آن را در دریا فرو میکنند». بیشک این گفته خود کافی است که به طور قطع از آنچه نزد خداوند است چیزی کاهش نمییابد، همچنان که خداوند میفرماید:
﴿مَا عِندَكُمۡ يَنفَدُ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ بَاقٖۗ﴾[النحل: ۹۶].
«آنچه در نزد شماست از میان میرود و آنچه در نزد خداوند است باقی است».
بیشک وقتی که سوزنی در دریایی فرو برده شود سپس آن را درآورند این کار چیزی از آن نمیکاهد، حتی اگر فرض شود گنجشکی از آن بنوشد؛ البته این کار چیزی از دریا نمیکاهد. وقتی خداوند چیزی اراده نماید حال بخشش باشد یا عذاب یا هر چیز دیگری، به آن میگوید: موجود شو پس [بیدرنگ] موجود میشود، همچنان که خداوند میفرماید:
﴿إِنَّمَآ أَمۡرُهُۥٓ إِذَآ أَرَادَ شَيًۡٔا أَن يَقُولَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ ٨٢﴾[یس: ۸۲].
«جز این نیست که فرمانش چون [آفریدنِ] چیزی را بخواهد [این است] که به او گوید: موجود شو. پس بیدرنگ موجود میشود».
و یا میفرماید:
﴿إِنَّمَا قَوۡلُنَا لِشَيۡءٍ إِذَآ أَرَدۡنَٰهُ أَن نَّقُولَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ ٤٠﴾[النحل: ۴۰].
«فرمان ما برای چیزی که چون [انجام] آن را خواهیم، تنها این است که به او گوییم: موجود شو. پس [بیدرنگ] موجود میشود».
حال کسی که مقام و منزلتش این چنین است چگونه میتوان تصور کرد که از آنچه در اختیار اوست چیزی کاسته شده یا پایان یابد؟، شاعر چه زیبا سروده است که:
لا تخضعن لمخلوق علی طمع
فإنّ ذاک مضرٌّ منک بالدین
به خاطر طمع در برابر آدمیان سر فرودمیاور؛ زیرا چنین کاری به دینت آسیب میرساند.
واسترزق الله ممّا فی خزائنه
فإنَّما هی بین الکاف و النون
روزیت را از آنچه در گنجینههای پروردگار است بخواه؛ چرا که آن میان یک کاف و نون (کن: باش) است
[۱۹].
بیشک آدمی در همهی کارهایش، و در همهی نیازهایش، محتاج خداوند است، نه یک چشم برهم زدن و نه حتی کمتر از آن نیز از پروردگار و یاور و مولایش بینیاز نیست. در مقابل پروردگار بینیاز و ستوده است، او نیازی به عبادات و دعاهای بندگان ندارد، و سود چنین کاری نیز متوجه او نمیشود؛ بلکه این آدمیان هستند که از آن بهره میبرند، خدا از معصیتی که آدمیان مرتکب میشوند متضرر نمیشود؛ بلکه این آدمیان هستند که به واسطه چنین کاری زیان میبینند و به همین خاطر است که خداوند میفرماید:
﴿۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ أَنتُمُ ٱلۡفُقَرَآءُ إِلَى ٱللَّهِۖ وَٱللَّهُ هُوَ ٱلۡغَنِيُّ ٱلۡحَمِيدُ ١٥ إِن يَشَأۡ يُذۡهِبۡكُمۡ وَيَأۡتِ بِخَلۡقٖ جَدِيدٖ ١٦ وَمَا ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ بِعَزِيزٖ ١٧﴾[فاطر: ۱۵-۱۷].
«ای مردم، شما به خداوند نیازمندید و خداوند است که بینیاز ستوده است (۱۵) اگر بخواهد شما را [از بین] میبرد، و آفرینشی نوین [در میان] میآورد و این [کار] بر خداوند دشوار نیست».
و یا میفرماید:
﴿مَّنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهۡتَدِي لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيۡهَاۚ﴾[الإسراء: ۱۵].
«هرکس که راه بیابد، فقط به [سود] خودش راه مییابد، و هرکس که گمراه شود، فقط به زیان خود گمراه میشود».
و یا میفرماید:
﴿وَإِذۡ تَأَذَّنَ رَبُّكُمۡ لَئِن شَكَرۡتُمۡ لَأَزِيدَنَّكُمۡۖ وَلَئِن كَفَرۡتُمۡ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٞ ٧ وَقَالَ مُوسَىٰٓ إِن تَكۡفُرُوٓاْ أَنتُمۡ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا فَإِنَّ ٱللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ ٨﴾[إبراهیم: ۷-۸].
«و آنگاه که پروردگارتان اعلام داشت که اگر سپاس گزارید به شما افزون دهم و اگر کفر ورزید، [بدانید که] عذابِ من سخت است و موسی گفت: اگر شما و هرکس که در زمین است، همگی کفر ورزید [بدانید که] خداوند بینیازِ ستوده است».
آیات در این معنا و مفهوم بسیارند. بیتردید با وجود بینیازی کامل خداوند از بندگان، و عبادات و دعاها و توبههای آنها، بسیار دوست دارد که دعای دعاکنندگان اهل خشوع و خضوع را بشنود، و عبادت عبادتکنندگان مطیع و فرمانبردار را ببیند، و از توبهی توبهکنندگان بازگشتکننده به سوی خود بسی خشنود میشود، حتی بیش از کسی که شتر گمشدهاش را مییابد از توبهی بندهاش خشنود میشود، شتری که غذا و آشامیدنی فرد بر روی آن است و آن را در بیابانی گم کرده، و آنقدر به دنبالش گشته که از یافتن آن مأیوس شده و خود را تسلیم مرگ نموده، پس این حالت بر چشمانش غلبه نموده و به خواب میرود، اما به ناگاه بیدار شده و میبیند که شترش در کنار اوست. این اوج خشنودی و خوشحالی است که آدمی آن را تصور میکند، خداوند از توبهی بندگانش بسی بیشتر از این شخصی که شترش را مییابد خشنود میگردد؛ این با وجود بینیازی کامل خداوند از عبادات و توبه و بازگشت بندگان به سوی اوست، و سود همهی اینها به بندگان بازمیگردد، و نه خداوند. این به خاطر اوج احسان و بخشندگی او به بندگانش و علاقهاش به جلب منفعت و دفع مضرت از آنان است. خداوند دوست دارد که بندگانش او را بشناسند و دوستش بدارند و تقوای او را پیشه سازند و از او ترسیده و اطاعتش نمایند و به او نزدیکی جویند. و دوست دارد آدمیان بدانند که او گناهان را میبخشد، دعاها را اجابت میکند، از لغزشها میگذرد، بدیها را عفو کرده و به هرکس که بخواهد بیشمار روزی میدهد. شایستهی بندهی مؤمن به خداوند است که هر گاه صفات کمال و جلال پروردگارش را شناخت و به کرم و احسان و لطف و بخشندگی او پی برد، همهی نیازهایش را به درگاه او عرضه کند و بر دعا و مناجاتش با او بیفزاید و از رحمت پروردگار مأیوس نگردد؛ چرا که تنها کافران از رحمت خدا ناامید میشوند. پروردگارا ما را به یافتن و حرکت بر راه راست خودت موفق گردان، و ما را بر انجام طاعتت یاری ده، و به اندازه یک چشم برهم زدن و حتی کمتر از آن، ما را به حال خود رها مکن.
[۱۵] صحیح مسلم (شماره: ۲۵۷۷). [۱۶] صحیح بخاری (شماره: ۴۶۸۴)، و صحیح مسلم (شماره: ۹۹۳). [۱۷] صحیح مسلم (شماره: ۲۶۷۹). [۱۸] این سخن را ابن ابوشیبه در المصنف (۶/۲۱،۴۷) نقل کرده است. [۱۹] بنگر به: جامعالعلوم و الحکم اثر ابنرجب (ص: ۲۱۸-۲۱۴).