۹۵- یکی دیگر از آداب دعا
از جمله ضوابط مهم دعا و آداب عظیم آن اینست که شخص مسلمان پیش از دعا حمد و ثنای پروردگارش را به گونهای که سزاوار مقام اوست به جای آورد، مانند بیان صفات جلال و عظمت و کمال خداوند و ذکر بخشش و احسان و کرم و نعمتهای بیشمار او. این بدین علت است که آنچه با حال تقاضاکننده و درخواستکننده مناسبتر است بیان حمد و ثنای درخواستکننده نسبت به پروردگارش و تمجیدش از او و نام بردن از نعمتها و الطافش است، و آوردن و بیان همهی اینها پیش از بیان درخواستش وسیلهای برای قبولی و کلیدی برای اجابت (تقاضا و درخواست) است.
کسی که در دعاهای نقل شده در کتاب و سنت بیندیشد میبیند که بسیاری از آنها با بیان سپاس و ستایش خداوند و برشمردن نعمات او، و اعتراف به لطف و احسان و بخشش و عطایش آغاز شده است. یکی از مثالها در این باره دعای عظیمی است که سوره فاتحه آن را دربرگرفته، سورهای که بزرگترین و والاترین سورههای قرآنکریم است، آن هم به خاطر اینکه برترین درخواستهای رفیع و عالیترین هدفهای ارجمند را شامل میشود، شیخ الاسلام ابن تیمیه/میگوید: «و به همین خاطر سودمندترین و عالیترین و خردمندانهترین دعا دعای سوره فاتحه است:
﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦ صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّينَ ٧﴾[الفاتحة: ۶-۷].
«ما را به راه راست رهنما راه کسانی که به آنان انعام کردهای، آنان نه که مورد خشم قرار گرفتهاند و نه گمراهان».
بیشک هرگاه خداوند آدمی را به این راه هدایت فرماید او را بر طاعتش و ترک معصیتش یاری میدهد و نه در دنیا و نه در آخرت شری گریبانگیرش نمیشود» [۲۹۸].
این دعای بزرگ با سپاس و ستایش و تمجید از خداوند آغاز شده است؛ کاری که موجب قبولی دعا و کلید اجابت آن است، این مطلب را آنچه مسلم در صحیحاش از ابوهریرهسروایت کرده، توضیح داده و تبیین مینماید، ابوهریره سمیگوید: من از پیامبرجشنیدم که میفرمود: «خداوند متعال میفرماید: نماز را بین خود و بندهام به دو قسمت تقسیم کردم و برای بندهام هر آنچه طلب کند (بخواهد)، هست [و برآورده میکنم]. وقتی بنده میگوید: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢﴾(سپاس و ستایش شایستهی پروردگار جهانیان است)، خداوند متعال میفرماید: بندهام مرا سپاس و ستایش گفت و آنگاه که میگوید: ﴿ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ٣﴾(خداوند بخشندهی مهربان است)، خداوند متعال میفرماید: بندهام مرا ستود و وقتی که میگوید: ﴿مَٰلِكِ يَوۡمِ ٱلدِّينِ ٤﴾(خداوند، صاحب روز سزا و جزاست) خداوند میفرماید: بندهام مرا به بزرگی یاد کرد -و یک بار هم فرمودند: بندهام کار را به من واگذار کرد- و وقتی که میگوید: ﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ ٥﴾(تنها تو را عبادت میکنیم و تنها از تو کمک و یاری میخواهیم)، خداوند میفرماید: این بین من و بندهام است، برای بندهام است هر آنچه میطلبد، و وقتی که میگوید:
﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦ صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّينَ ٧﴾[الفاتحة: ۶-۷].
«ما را به راه راست هدایت کن؛ راه کسانی که به آنان نعمت دادی، نه راه کسانی که مورد خشم قرار گرفتند و نه راه گمراهان».
خداوند میفرماید: این برای بندهام است و برای اوست آنچه طلب میکند» [۲۹۹]. خداوند سبحان در این سورهی عظیم به بندگانش یاد داده که چگونه به درگاهش دعا نموده و از او طلب و درخواست نمایند و به او متوسل شوند، ابن قیم/میگوید: «چون که درخواست هدایت به راه راست از خداوند برترین و ارزشمندترین درخواستهاست و دستیابی به آن دستیابی به شریفترین عطایا و بخششهاست، خداوند به بندگانش یاد داده که چگونه آن را درخواست کنند و به آنان دستور داده که پیش از این درخواست سپاس و ستایش و تمجیدش را به جای آورند سپس بندگی و موحد بودنشان را خاطرنشان کرده است چرا که این دو، وسیلهی رسیدن به مطلوبشان است، توسل به او با نامها و صفاتش و توسل به او با بندگی نمودنش، و این دو، دو وسیلهای هستند که به ندرت با وجود آنها دعا رد گردد...» تا آنجا که میگوید: «سوره فاتحه دو وسیله را در خود گردآورده است که این دو عبارتند از: توسل به حمد و ثنا و تمجید خداوند، و توسل به خدا با بندگی نمودن او و موحد بودن، به دنبال آن درخواست آمده که مهمترین درخواستها و نتیجهبخشترین آرزوهاست که همان هدایت است که بعد از آن دو وسیله از آن نام برده شده، کسی که خواستار آن گردد شایستهٔ پذیرش است.
نظیر این دعا، دعای پیامبرجاست که هرگاه به نماز شب برمیخاست این دعا را میخواند، در صحیح بخاری از ابن عباسشروایت شده که: «رسول اللهجهنگامی که برای نماز شب، برمیخاست، این دعا را میخواند»:
«اَللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ، أَنْتَ نُورُ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ مَنْ فِيْهِنَّ، وَ لَكَ الْحَمْدُ أَنْتَ قَیُّومُ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ مَنْ فِيهِنَّ، وَ لَكَالْحَمْدُ أَنْتَ الْحَقُّ، وَ وَعْدُكَ حَقٌ، وَ لِقاؤُك حَقٌ، وَ الْجَنَّهُ حَقٌّ، وَالنَّارُ حَقٌّ، وَالنَّبِيُّونَ حَقٌّ، وَالسَاعَهُ حِقٌّ، وَ مُحَمَّدٌج حَقٌ، اَللَّهُمَّ لَكَ أَسْلَمْتُ، وَ بِكَ آمَنْتُ، وَ عَلَیْكَ تَوَكَّلْتُ، وَ إِلَیْكَ أَنَبْتُ، وَ بِكَ خَاصَمْتُ، وَ إِلَیْكَ حَاكَمْتُ، فَاغْفِرْلِي مَا قَدَّمْتُ وَ مَا أَخَّرْتُ، وَ مَا أَسْرَرْتُ وَ مَا أَعْلَنْتُ، أَنْتَ إِلَهی لاإِلَهَإِلاَّ أَنْتَ».
«پروردگارا! تمام ستایشها از آنِ توست، روشنی آسمانها و زمین و آنچه میانشان وجود دارد، تو هستی. حمد شایسته توست، محافظِ آسمانها و زمین و آنچه که در میان آنها وجود دارد، تو هستی. فقط تو شایسته حمد و ثنایی، تو برحقی و وعدهآت نیز برحق است، و ملاقات تو حق است، و بهشت تو حق، و دوزخ تو حق، و پیامبرانت حق، و قیامت حق، و محمدجنیز حق میباشد، پروردگارا! تسلیم تو شدم، و به تو ایمان آوردم، و تو توکل نمودم، و به تو روی آوردم، و به کمک تو با دشمنان، مبارزه کردم، و تو را حَكَم قرار دادم، خدایا! گناهان اول و آخر و ظاهر و باطن مرا بیامرز، تو فرمانروا و فریادرس من هستی. معبود برحقی، جز تو، وجود ندارد» [۳۰۰].
پیامبرجبا بیان سپاس و ستایش و ثنای خداوند و با بندگی او، به او توسل جست سپس از او طلب بخشش و مغفرت نمود» [۳۰۱].
حافظ ابن حجر/در شرحش بر این حدیث میگوید: «آنچه از این حدیث آموخته میشود، مطلوب بودن تقدیم ثنا و ستایش خداوند بر درخواست، به هنگام مطرح کردن هر درخواست و نیازی است، و این کار براساس اقتدا به پیامبرجصورت میگیرد».
از دیگر مثالها در این باره دعای یوسف÷است که میفرماید:
﴿۞رَبِّ قَدۡ ءَاتَيۡتَنِي مِنَ ٱلۡمُلۡكِ وَعَلَّمۡتَنِي مِن تَأۡوِيلِ ٱلۡأَحَادِيثِۚ فَاطِرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ أَنتَ وَلِيِّۦ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۖ تَوَفَّنِي مُسۡلِمٗا وَأَلۡحِقۡنِي بِٱلصَّٰلِحِينَ ١٠١﴾[یوسف: ۱۰۱].
«پروردگارا، [بهرهای بسیار] از فرمانروایی به من دادی و [بخشی] از تعبیرخواب را به من آموختی. ای پدیدآرندهی آسمانها و زمین،تو کارسازِ من در دنیا و آخرتی. مرا مسلمان بمیران و مرا به صالحان بازرسان».
و دعای ایوب است که خداوند میفرماید:
﴿۞وَأَيُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَسَّنِيَ ٱلضُّرُّ وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ ٨٣ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ فَكَشَفۡنَا مَا بِهِۦ مِن ضُرّٖۖ وَءَاتَيۡنَٰهُ أَهۡلَهُۥ وَمِثۡلَهُم مَّعَهُمۡ رَحۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَا وَذِكۡرَىٰ لِلۡعَٰبِدِينَ ٨٤﴾[الأنبیاء: ۸۳-۸۴].
«و ایوب را [نیز یاد کن]، چون پروردگارش را ندا داد که: آسیبی به من رسیده است و تو مهربانترین مهربانانی (۸۳) پس [دعایش] را اجابت کردیم و رنجی را که در خود داشت دور ساختیم و خانوادهاش و [نیز] مانند آنان را با آنان به رحمتی از جانبِ خویش و به جهت پندی برای عبادتگزاران به او بخشیدیم».
و (همچنین) دعای خردمندان، آنان که خدا را ایستاده و نشسته و بر پهلوی خویش [آرمیده] یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین اندیشه میکنند [و میگویند:]:
﴿رَبَّنَا مَا خَلَقۡتَ هَٰذَا بَٰطِلٗا سُبۡحَٰنَكَ فَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ١٩١﴾[آل عمران: ۱۹۱].
«پروردگارا، این را باطل نیافریدهای، پاکی برای توست، پس ما را از عذاب آتشِ [جهنم] حفظ کن».
و دعای فرشتهها:
﴿رَبَّنَا وَسِعۡتَ كُلَّ شَيۡءٖ رَّحۡمَةٗ وَعِلۡمٗا فَٱغۡفِرۡ لِلَّذِينَ تَابُواْ وَٱتَّبَعُواْ سَبِيلَكَ وَقِهِمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِيمِ ٧﴾[المؤمن: ۷].
«پروردگارا، بخشایش و دانش تو همهچیز را فرا گرفته است، پس آنان را که توبه کردهاند و از راهِ تو پیروی کردهاند، بیامرز. و آنان را از عذاب دوزخ حفظ کن».
مثالها در این باره بسیار زیادند و برشمردن آنها به درازا میکشد، لذا شایسته است تا فرد مسلمان به هنگام مطرح نمودن درخواستش از خداوند سبحان بر این ادب والا و ارجمند مداومت ورزد؛ به این ترتیب که ابتدا ثنا و ستایش، و حمد و سپاس، و تعریف و تمجید از خداوند را به جای آورده و به لطف و احسان و انعامش اعتراف نماید، سپس هر آنچه از خیر دنیا و آخرت را میخواهد از او درخواست نماید.
همچنان که شایسته است فرد مسلمان پیش از دعا بر دوست مخلص و خلیل و بنده و فرستادهی خداوند، پیامبرمان محمد مصطفیجصلوات بفرستد؛ در احادیث بسیاری به انجام چنین کاری تشویق و ترغیب شده است از جمله: از فضالة بن عبید سروایت شده که گفت: پیامبرجشنید که: مردی در نمازش دعا میکند، اما سپاس و ستایش خدا را به جای نیاورد و بر پیامبرجصلوات نفرستاد، پیامبرجفرمودند: «این مرد عجله کرد». سپس او را فراخوند و به او ـ یا به دیگری ـ فرمودند: «وقتی یکی از شما دعا کرد، با سپاس و ستایش و شکر پروردگارش شروع کند، سپس بر پیامبرجصلوات بفرستد، سپس هر دعایی که خواست، به زبان آورد» [۳۰۲].
برای این [صلوات فرستادن] سه موقعیت وجود دارد:
۱- اینکه پیش از دعا و بعد از شکرگذاری خداوند متعال بر پیامبرجصلوات بفرستد.
۲- اینکه در ابتدا، وسط، و آخر دعا بر پیامبرجصلوات بفرستد.
۳- اینکه در ابتدا و انتهای دعا بر پیامبرجصلوات بفرستد و نیازش را در بین این دو مطرح نماید. صلوات فرستادن بر پیامبرجبرای دعا همچون کلید است، ابن قیم/میگوید: «کلید دعا صلوات فرستادن بر پیامبرجاست، همچنان که وضو کلید نماز است». سپس از احمد بن ابوالحوراء نقل کرده است که گفت: شنیدم ابوسلیمان دارانی میگوید: «کسی که میخواهند نیازش را از خداوند بطلبد ابتدا با صلوات فرستادن بر پیامبرجشروع کند آنگاه نیازش را درخواست نماید و در پایان بر پیامبرجصلوات بفرستد، همانا صلوات فرستادن بر پیامبرجپذیرفته میشود، و خداوند بخشندهتر از آن است که آنچه میان آن دو صلوات است را رد کرده و نپذیرد» [۳۰۳].
[۲۹۸] مجموع الفتاوی (۸/۲۱۶-۲۱۵). [۲۹۹] صحیح مسلم (شماره: ۳۹۵). [۳۰۰] صحیح بخاری (شماره: ۱۱۲۰). [۳۰۱] مدارج السالکین (۱/۲۴-۲۳). [۳۰۲] المسند (۶/۱۸)، و سنن ابوداود (شماره: ۱۴۸۱)، و سنن ترمذی (شماره: ۳۴۷۷)، و علامه آلبانی/در صحیحالجامع (شماره: ۶۴۸) آن را صحیح دانسته است. [۳۰۳] جلاءالأفهام (ص: ۲۶۲-۲۶۰).