۹۷- هشدار نسبت به سماعهای ابداعی و بدعتآمیز
همچنان سخن ما درخصوص بیان ضوابط دعای مشروع است ضوابطی که سرور پیامبران و فرستادگان بدان پای بند بود، و بزرگان اولیاء و صالحین از صحابه و تابعین در این مورد [همچون دیگر موارد] از ایشان پیروی میکردند، و تنها همان نزد خداوند مقبول و پذیرفته شده است، و نه آنچه را که پدیدآورندگان اختراع کردهاند و تکلفکنندگان پایهریزی نمودهاند، کسانی که اذکار مشروع و دعاهای مأثور را رها کردهاند، و به جای آن به سماعهای ابداعی، و عبادت و بندگی با سرودخوانی رویآوردهاند، و رجزهای ابداعی را اوراد [خود] گردانیدهاند، و زمانهایی را برای آن مقرر کرده، و ادعا میکنند که تأثیر اینها در قلبها قویتر است، و جانها را بیشتر تحریک میکند، قلبهایشان بدان گرایش یافته، و جانهایشان بدان آرامش مییابد، و آنها را بر اذکار مشروع و دعاهای مأثور ترجیح دادهاند.
بیشک چنین کاری نوآوری در دین، و برخلاف ارشادات سرور انبیاء و فرستادگان است. سخنان بسیار زیادی از علماء درخصوص نکوهش چنین کاری و هشدار نسبت به ارتکاب آن، و نهی از انجامش، و بیان اینکه این کار از بدعتهای جدید است، بیان شده است.
امام شافعی/میفرماید: «از بغداد خارج شدم در حالی که چیزی را در آنجا پشت سر نهادم که زندیقها آن را پدید آورده بودند، آن را تغبیر مینامیدند، و با آن مردم را از روی آوردن به قرآن منحرف و منصرف میکردند».
تغبیر [شیوهی] ذکری است که اینان پدیدآورده بودند بدین شکل که اشعاری را با صدایی خوش به همراه کوبیدن چوبدستی یا ترکه بر پوست یا چرم یا چیزی شبیه این میخواندند.
وقتی که درباره این کار از امام احمد/سؤال شد، فرمود: «بدعتی جدید و نوپدید است» [۳۲۰].
محمد بن ولید طرطوشی میگوید: «از شگفتترین اتفاقات آن است که از دعاهایی که خداوند آنها را در کتابش به نقل از انبیاء و اولیاء و برگزیدگان نقل کرده روی برگردانی، آن هم دعایی که توأم با پذیرش و اجابت است، آنگاه کلمات و واژههای شاعران و نویسندگان را انتخاب کرده و به کارگیری. گویی تو با این کارت پنداشتهای تمام دعاهای وارده در قرآن را خوانده و سپس [برای تکمیل دعاها] از دعاهای غیر آنان کمک گرفتهای» [۳۲۱].
علماء گفتهاند که سماع دو نوع است:
نوعی که همان شنود سرگرمی و آواز است، که این نوع حکمش ممنوع و حرام است و چندی نفر از علماء دلایل منع و تحریم آن را توضیح دادهاند از جمله ابن قیم/در کتابش اغاثهاللهفان.
نوع دوم: سماع نوپدید است آن هم با توجیه تدین و تقرب جستن به خدا، که دربارهی آن گفته میشود این عمل بدعت و گمراهی است، باید با آنچه خداوند تشریع فرموده به او تقرب جست، و نه بر پایهی امیال و ابداعها و بدعتها، برخی از اینها با توجه به تدین و تقرب چیزهای دیگری بدان افزودهاند از جمله آهنگسازی، به شادی و طرب پرداختن، به کار بردن آلات لهو و لعب، دست زدن و کف زدن، تلوتلو خوردن و به این سو و آن سو رفتن و چیزهایی از این قبیل، کارهایی که به پندار خودشان به خاطر تقرب جستن به خدا و به دست آوردن اجر و پاداش او انجام میدهند. بیشک چنین کارهایی از جمله زشتترین کارهاست و از زشتترین انواع تجاوز در ذکر و دعا به حساب میآید. اینان این چنین در درجات باطل به پیش رفته، و به خطا و اشتباه و گمراهی ادامه دادهاند تا به این حالت ناپسند و سرانجام دردناک رسیدهاند.
شیخ الاسلام ابن تیمیه/میگوید: «اصل سماع قصاید عبارت بود از خواندن آهنگین قصیدههایی که قلبها را نرم میکردند و شوق و محبت یا ترس و خشیت یا دریغ و افسوس را بیدار کرده و به حرکت میانداختند و برای این کار [فراهم بودن] مکان و امکان و دوستداران را شرط میکردند. سپس این شرط قرار داده شده که افرادی که برای شنیدن این قصیدهها گردهم میآیند از کسانی باشند که اهل طریق باشند و به خاطر خدا و یادآوری قیامت چنین کنند و این پیششرط را هم قائل شدند که شعرِ سروده شده، آنچه شنیدنش در شریعت ناپسند دانسته شده را دربرنگیرد و گاه برخی این شرط را قائل شدهاند که شاعر نیز از آنان باشد و چه بسا عدهای گفتهاند شاعری که این قصیدهها را سروده خود نیز آن را بخواند، و چه بسا ابزاری که [تأثیرگذاری] صدا را تقویت کند را بدان افزودهاند که همان کوبیدن ترکه بر پوست و چرم یا غیر آن است.
آشکار است که شنیدن صداها موجب حرکت روح و روان فرد میشود حرکتی بر پایهی آن صوت و صدا... صداها سرشت متنوعی دارند و آثارشان در روح و روان شخص متنوع است، سخنانی که شنیده میشوند شعر یا نثر نیز از این خاصیت برخوردارند، اینان صدای مناسب و حروف مناسب را گردهم میآورند. این کار را کسانی که پیروان ادیانی که بدعتگرا هستند مانند نصاری و صائبه، و کسانی که پیرو ادیان نیستند اما با این کار شوق و محبت و وجدشان یا دریغ و افسوس یا تعصب و عصبانیتشان را تحریک میکنند، انجام میدهند. پس از آنان کسانی آمدند که از همه نوع مردم را بر انجام این کار گردآوردند و چنین میپندارند که این جمع کردن میتواند مجموعهای را به دام اندازد که به زعم آنان این مجموعه را به سوی توبه و حرکت در راه اهل اراده سوق دهد...» [۳۲۲].
از امام ابن تیمیه/درخصوص مردی سؤال شد که از افراد معروف به نیکی و نیکوکاری است و خواهان به توبه واداشتن کسانی است که به قصد انجام گناهان کبیره از جمله قتل و راهزنی و دزدی و شرب خمر و دیگر گناهان گردهم آمدهاند. و این شخص چارهای جز برپا کردن مجلس سماعی برای آنان ندارد که آنان به این نیت در آن گردآیند، دف نواخته شود اما طنین زنجیر در آن نباشد، و آوازِ آوازخوان با شعری مباح و بدون نی باشد که اگر چنین کند گروهی از آنان توبه میکنند، و آنانی که نماز نمیخواندند و دزدی میکردند و از شبهات خود را محفوظ نمیداشتند شروع به ادای واجبات مینمایند و از محرمات دوری میگزینند، آیا چنین سماعی از سوی این شیخ با این شکل که مصالح زیادی بر آن مترتب است جایز است زیرا او فقط به این شیوه میتواند آنان را دعوت کند؟
ایشان/در پاسخ به این سؤال میگوید: «اینکه شیخ نام برده شده قصد دارد این گروهی را که بر انجام گناهان کبیره گردهم آمدهاند به توبه وادارد اما برای این کار چارهای جز این راه بدعتآمیز که نام برده شد ندارد، نشاندهندهی آن است که این شیخ نسبت به راههای شرعی که نافرمانان با آن توبه میکنند جاهل بوده یا عاجز از انجام آن است. همانا رسولجو صحابه و تابعین، کسانی که از اینان بدتر بودهاند را فراخواندهاند کسانی از اهل کفر و فسق و فجور و عصیان را با راههای شرعی نجات دادهاند راههایی که خداوند به واسطهی آنها، آنان را از راههای بدعتآمیز و نوپدید بینیاز کرده است، بنابراین جایز نیست که گفته شود در شیوههای شرعیای که خداوند با آن پیامبرش را برانگیخته است راهی یافت نمیشود که گناهکاران را توبه دهد، زیرا بدیهی و با روایات متواتر منقول است بسیاری که در شماره نمیآیند و فقط خداوند تعداد آنها را میداند، از امتها، از کفر و فسق و عصیان آن هم با راههای شرعی توبه کردهاند؛ راههایی که از وجود این اجتماعات نوپدید و بدعتآمیز در آنها نام برده نشده است بلکه سابقین اولین از مهاجرین و انصار و کسانی که به نیکی از آنان تبعیت کردهاند و درحقیقت آنان بهترین اولیاء متقی از این امت هستند به راههای شرعی توبه کرده و به سوی خدا بازگشتهاند، و نه با این راههای بدعتآمیز و نوپدید، اهالی شهرها و روستاهای مسلمان در گذشته و حال به راههای شرعی توبه کرده و ره تقوی پیشه ساخته و آنچه را خدا دوست دارد و میپسندد انجام دادهاند، و نه با این راههای بدعتآمیز. امکان ندارد که گفته شود گناهکاران و عاصیان فقط با این راههای بدعتآمیز میتوانند توبه کنند،بلکه گاه گفته میشود: در میان شیوخ کسانی هستند که نسبت به راههای شرعی جاهل بوده یا ناتوان از به کارگیری آن هستند این دسته نسبت به کتاب و سنت و آنچه آدمیان را با آن مورد خطاب قرار دهد و آن را به گوششان برساند علم ندارد، اموری که میتواند با آن این گناهکاران را به توبه واداشته و به سوی خدا بازگرداند، لذا این شیخ از راههای شرعی عدول کرده و به راههای بدعتآمیز میگراید» [۳۲۳]. این سخنان فایدهی عظیم و سود ارزشمندی دربردارد، و بینیاز از توضیح و شرح بیشتر است. این موضوع ادامه دارد...
[۳۲۰] بنگر به: کتابالکلام علی مسأله السماع اثر ابنقیم (ص: ۱۲۸-۱۱۹). [۳۲۱] الفتوحات الربانیه اثر ابن علان (۱/۱۷). [۳۲۲] استقامه (۱/۳۰۶-۳۰۵). [۳۲۳] مجموع الفتاوی (۱۱/۶۳۵-۶۲۰).