۶۶- آثار بد دعاهای نوپدید
بیشک دعاهای شرعی و اذکار نقل شده از رسول اللهجبه خاطر کامل بودنشان در پایه و اساس و معانی و مفاهیم، شاخص و متمایزند. واژهها و عبارتهای این دعاها و اذکار کوتاه و مختصر، و معانی و مفاهیم آنها گسترده و وسیعاند، دربرگیرندهی تمامی خیر، و مشتمل بر اهداف و مقاصد والا، و درخواستهای بزرگ، و منافع انبوه است، و به همین خاطر آنچه برای هر مسلمانی خیر و نیکی محسوب میگردد، بلکه حتی واجب است بر او که به اندازهی توان در یادگیری و حفظ و پرستش خدا با این دعاها و اذکار بکوشد، و دیگر وردها و حزبهای [۵۶]اختراعی را که دیگران پدید آوردهاند را رها کند؛ دعاها و اذکاری که با آن بسیاری از مسلمانان عامی و نا آگاه را از دعاهای مأثور و اذکار شرعی بازمیدارند.
کسی که در وضعیت کنونی برخی از مسلمانان و بهویژه کسانی که منتسب به برخی گروهها هستند بیندیشد، میبیند که آنان خود را به این اذکار اختراعی و دعاهای ابداعی سرگرم نمودهاند. شب و روز، صبح و شام آنها را میخوانند و تکرار میکنند و به واسطهی آن کتاب خدا را رها کرده و از دعاهای نقل شده از رسول اللهجدست کشیدهاند. هر گروه از اینها وردهایی خاص دارند که به شیوهای بهخصوص و صورتی معین آن را خوانده و تکرار میکنند، هر گروه از این گروهها احزاب و وردهای خاص خود را دارند و:
﴿كُلُّ حِزۡبِۢ بِمَا لَدَيۡهِمۡ فَرِحُونَ ٥٣﴾[المؤمنون: ۵۳].
﴿كُلُّ حِزۡبِۢ بِمَا لَدَيۡهِمۡ فَرِحُونَ ٣٢﴾[الروم: ۳۲].
«هر دسته و جمعیتی بدانچه دارند و برآنند خوشحال و شادانند».
و هر گروهی چنین میپندارد که اوراد او برتر و ممتازتر از اوراد دیگر گروههاست.
شکی در این نیست که این دعاهای ابداعی دارای نتایجی تأسفبار و آثاری بد بر عقیده و اعمال عبادی فرد مسلمان دارد، این آثار بسیارند که برشمردن آنها به درازا میکشد؛ اما شیخ گیلان بن خضر عروسی در کتاب ارزشمندش «الدعاء ومنزلته من العقیده الاسلامیه» [۵۷]این آثار را در این چند بند خلاصه کرده است:
۱- بیشک دعاهای ابداعی به هدف مطلوب از عبادات، که همان تزکیه جانها و تطهیر آن از ناپاکیها، و نزدیک کردنش به آفریدگار، و ارتباط دادن آن به پروردگارش بر اساس بیم و امید است، جامهی عمل نمیپوشاند. این دعاهای ابداعی بیماری را شفا نداده و تشنهای را سیراب نمیکند، و به راهی هدایت نمیکند.
اما دعاهای مشروع داروی اثربخش و مرهم درمان بیماریهای روانی و امراض قلبی و هواهای شیطانی است که به جای بهکارگیری این دعاها، دعاهای ابداعی را جانشین آنها ساخته، داروی مفید و اثربخش را رها کرده و کمتر از آن را به عوض گرفته است.
۲- بیشک دعاهای ابداعی موجب از دست رفتن پاداش گسترده و ثواب فراوان فردی میشود که به خلاف او، فرد پای بند به دعاهای مأثور آنها را کسب میکند، فردی که بر دعاهای مأثور مداومت داشته و آنها را به همانگونه که نقل شده به کار می بندد و اجرا میکند، بیشک این شخص گوی سبقت را ربوده، و با هدایای پروردگار و سخاوت او روبرو میگردد، اما کسی که با دعاهای ابداعی به دعا میپردازد، پاداش و ثواب را از دست داده و خود را در معرض خشم خداوند قرار میدهد.
۳- قبول نشدن دعاهای ابداعی و این در حالی است که مبنا و هدف دعاکننده در بیشتر اوقات پذیرش درخواست و تقاضا، و دستیابی به خواسته موردنظر، و (یا) دفع ترس و هراس است، دعاکننده به واسطه به کار بردن دعاهای ابداعی اجابت نمیشود و دعایش مورد پذیرش قرار نمیگیرد، در حدیث آمده است که: «هرکس کاری کند که مطابق دین و سنت ما نباشد، مردود است» [۵۸].
۴- بیتردید دعاهای ابداعی اغلب دربردارندهی اشکال و ممنوعیت شرعی هستند که گاه این اشکال از ابزارها و راههای [منجر شدن به] شرک محسوب میگردد؛ چرا که بدعت [آدمی را] به شرک و گمراهی میکشاند. از جمله دعاهای ابداعی که منجر به شرک میشود: توسل بدعی است، این نوع توسل دَر را به روی به فریاد خواندن غیرخدا و طلب کمک و یاری و استمداد از غیر خدا میگشاید. چه بسا ارتکاب این اشکال منجر به پا را فراتر نهادن در دعا و از حد گذشتن گردد، همچنین سبب بیادبی در خطاب با پروردگار و مناجات با او گردد، و احتمال دارد این عمل ممنوع با بدعتهایی دیگر همراه گردند. از جمله این دعاهای ابداعی در اوقاتی مشخص و به شیوهای خاص و معین برگزار گردد، و با بلند کردن صدا به همراه نغمههایی معین باشد، و یا با ضربآهنگهایی ویژه و سجعهایی ساختگی، و ترکیبهایی ناپسند باشد که گوشها از شنیدن آن بیزار گشته، و قریحه و ذوق سالم آن را ناپسند بداند.
۵- بیشک کسی که پای بند دعاهای ابداعی بوده و بدان عادتگیرد به ندرت از آن دست کشیده و به سوی دعاهای مشروع بازمیگردد، مگر اینکه خداوند او را توفیق داده و یاری نموده و به راه راست هدایتش نماید، و این بدین علت است که وقتی قلبها سرگرم بدعتها شوند از سنتها دست میکشند تا آنجا که شخص پای بند به دعاهای ابداعی آنها را مشروع پنداشته و از آنها دفاع میکند و به هیچحجت و دلیل و برهانی گوش نداده و توجه نمیکند.
۶- به طور قطع به کار بردن دعاهای ابداعی و ترک دعاهای مشروع جزو مقولهی جایگزینی پاک با ناپاک، و مفید با مضر، و خیر با شر است، و این -بدون شک- ظلمی آشکار، و سبکسری واضح، و زیانی سنگین و سرسامآور است.
۷- بیتردید در دعاهای ابداعی و اختراعی تشبه جستن و تقلید از اهل کتاب نهفته است چرا که آنان دعاهایی مخالف آنچه پیامبرانشان آورده بودند ساختند، همچنین در به کار بردن نغمهها و ضربآهنگها و تلوتلوخوردن به این طرف و آن طرف و دیگر کارهایی این چنینی تشبه جستن به آنان وجود دارد.
۸- کسی که همدم و همراه دعاهای ابداعی و اختراعی است بهخصوص آنها که تشکیل شده از احزاب و اوراد هستند، بیشتر وقتها نسبت به معنا و مفهوم آن آگاهی ندارد و همت و توجه خود را معطوف الفاظ آن میکند و به نقل واژهها میپردازد؛ نقلی عاری از اندیشه و تفکر، این در حالی است که آنچه در دعا مطلوب است حضور قلب و اخلاص در درخواست است، بهخصوص که بسیاری از این دعاها شامل کلماتی درهم تنیده و متراکم است که معنی آن پوشیده و مفهوم آن گنگ و پیچیده است، حال این دعاکننده با این دعاها، درخواستکننده و دعاکننده نیست بلکه او راوی سخن فرد دیگری است، سپس بیتردید اینکه این دعا را در میان دیگر دعاها برگزیده به خاطر دلبستگی و شیفتگی به کسی است که آن را نظم داده و گردآوری کرده است و این کارش به منزلهی مورد تجلیل قرار دادن کسی است که آن را گردآوری کرده است و همچنین به منزلهی بلند کردن او از جایگاه و منزلتش است، چرا که دعاکننده معتقد است که دعاهای او خاصیتی ویژه دارند که در دعاهای دیگر یافت نمیشود وإلا شب و روز بر آن مداومت نمیورزید بلکه برخی از این دعاکنندگان به صراحت بیان میدارند که ورد شیخ او برترین و کاملترین و تمامترین اورادها است.
بدین ترتیب میتوان به میزان آسیبرسانی این دعاهای اختراع شده و خطر بزرگ آن بر مسلمانان پی برد و بیتردید بر هر مسلمانی واجب است که از این دعاهای ابداعی پرهیز نموده و از آنها دوری گرفته و بدانها نزدیک نشود و بدانچه از اذکار و اوراد و دعاهای روایت شده از پیامبرجنقل شده اکتفا کند. بیشک کلام رسول اللهجاستوارترین و درستترین سخن، و از همه راهیافتهتر است. از خداوند بخشنده میطلبیم که همراهی با سنتش و پیروی از هدایتش و الگو گرفتن از او و رهروی راهش را نصیبمان گرداند. بیشک خداوند شنوندهی دعا و اجابتکنندهی آن است.
[۵۶] مقداری از ذکر یا دعا یا قرآن است که فرد خودش را ملزم میکند که همیشه آن را بخواند. [۵۷] بنگر به: (۲/۵۹۸-۵۹۲). [۵۸] صحیح مسلم (۳/۱۳۴۳).