فقه ذکر و دعا - جلد دوم

فهرست کتاب

۷۸- هشدار نسبت به [به‌کارگیری] دعاهای ابداعی

۷۸- هشدار نسبت به [به‌کارگیری] دعاهای ابداعی

بی‌شک دعا طاعتی مهم و عبادتی والاست بر مسلمان واجب است در این عبادت -‌هم‌چون تمامی عبادات دیگر- به روش رسول‌اکرم‌جو همراهی با سنتش، و پیروی از مشی ایشان، و پیمودن راهش پای‌بند و مقید باشد. بی‌شک بهترین و کامل‌ترین و صحیح‌ترین روش، روش محمد مصطفیجاست، پیامبرجهر جمعه هنگامی که به ایراد خطبه برای مردم می‌پرداخت می‌فرمود:

«أَمَّا بَعْدُ فَأِنَّ أَصْدَقَ الْحَدِيْثِ كِتَابُ اللهِ، وَخَيْرَ الْهَدْىِ هَدْىُ مُحَمّدٍج، وَشَرُّ اْلأُمُوْرِ مُحْدَثَاتُهَا، وَكُلّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ وَكُلّ بِدْعَةٍ ضَلاَلَةٌ، وَكُلُّ ضَلاَلَةِ فِي النّارِ».

اما بعد؛ همانا بهترین سخن کتاب خدا و بهترین روش، روش محمدجاست و بدترین کارها، امور نوساخته [در دین] است، و هر امر نوساخته‌ای بدعت، و هر بدعتی گمراهی است و هر نوع گمراهی به آتش دوزخ منتهی می‌گردد» [۱۴۸].

به همین خاطر آنچه بر هر مسلمانی واجب است این است که به شدت از امور نوپدید در دین حذر نماید و در تمامی امور دینش از راه و روش سرور و آقای پیامبران و فرستادگان تبعیت نماید. بی‌شک روش پیامبرجدر دعا روشی کامل است و به هیچ صورت نقصی در آن نیست، ایشان‌جچیزی از خیر و منفعت را که متعلق به دعا است رها نکرده، بلکه با کامل‌ترین و رساترین و بهترین صورت آن را توضیح داده و تبیین نموده است؛ هم‌چنان که ایشان جدر تمامی جوانب دین بدین شیوه عمل نموده است و پس از آن دار فانی را وداع گفت که خداوند این آیه را نازل فرمود:

﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ[المائدة: ۳].

«امروز دین‌تان را برای شما کامل کردم و نعمت خویش را بر شما تمام نمودم و اسلام را [به عنوان] دین برای شما پسندیدم».

کسی که در روش دعای پیامبرجبیندیشد می‌بیند که روشی کامل و جامع و فراگیر است که نقصی در آن نیست، ایشان برای امت اسلامی دعاهایی که متعلق به زمان‌هایی مشخص یا مکان‌های معین یا حالت‌هایی معین است را تبیین نموده است و دعاهایی را که متعلق به زمان و مکان و احوال خاصی هستند و دعاهایی را که جنبه عمومی دارند را روشن کرده است، پیش‌تر به بیان برخی از دعاهایی که از ایشان نقل شده و در ارتباط با زمان‌هایی ارجمند است که مستحب است تا فرد مسلمان در آن زمان‌ها به دعا عنایت و توجه داشته باشد پرداخته شد، هم‌چنین پیش‌تر به بیان آنچه از ایشان جنقل شده، در بیان مکان‌های ارجمندی که سنت است تا در آن‌ها به دعا عنایت و توجه داشت اشاره شد. چنانکه پیش‌تر به تعدادی از حالت‌های ارزشمندی که به فرد مسلمان دست می‌دهد و مستحب است که در آن احوال به دعا عنایت داشته باشد اشاره شد؛ چرا که آدمی در این احوال به خدا نزدیک گشته و فروتنی و تواضع و شکسته‌نفسی‌اش بیشتر است.

دعاهای پیامبرجکه انتسابش به ایشان به اثبات رسیده همه‌ی‌ احوال آدمی را دربرمی‌گیرد از جمله خوشی یا ناخوشی، تندرستی یا بیماری، [دریافت] نعمت یا [گرفتاری به] مصیبتی، در سفر یا حضر و دیگر حالت‌ها، در همه‌ی این‌ها امتش را به خیر راهنمایی فرموده است. خیری که شایسته است تا در تمامی این حالت‌ها بگویند، و هیچ دعایی را که آدمی را به خدا نزدیک می‌گرداند و به خیر و سعادت در دنیا و آخرت مرتبط می‌گرداند رها نکرده است؛ بلکه به شکلی کامل آن را برای امت اسلامی تبیین نموده است، و چرا این‌گونه نباشد در حالی که ایشانجمی‌فرماید: «قطعاً خداوند هر پیامبری را که مبعوث گرداند این حق را بر گردن او دارد که امتش را به بهترین چیزی که خداوند به او آموزش داده است راهنمایی کند و از بدترین چیزی که به او آموزش داده است آنان را بیم دهد» [۱۴۹].

به راستی آنچه موجب تعجب است این است که برخی از مسلمانان عوام دعاهای صحیحی که از پیامبرجنقل شده و در کتاب‌های معتبر بسیاری که در دسترس مسلمانان است را رها کرده و به دعاهای نوپدید و ابداعی که برخی افراد غیرمسئول آن را پدید آورده‌اند، روی می‌آورند. این دعاها را برخی دروغ‌پردازان بدون تکیه بر کتاب و سنت، و بدون در نظر گرفتن روش گل سرسبد امت جنگاشته‌اند، و با این کارشان مردم را از سنت‌ها بازداشته و به بدعت‌ها درگیر و مشغول کرده‌اند، در همین رابطه است که یکی از گذشتگان گفته است: «هر ملتی که بدعتی را در دین خود ایجاد کنند، سنتی همانند آن از آنان گرفته می‌شود، سپس تا قیامت بدانان برگردانده نمی‌شود» [۱۵۰].

و چگونه برازنده‌ی فرد مسلمانی است که شأن و منزلت و جایگاه رسولجو خیرخواهی‌اش نسبت به امتش را دریافته و با آن آشنا شده سپس با این حال روش ایشانجو دعاهای مبارک و عظیم ایشانجرا رها می‌کند و به دعاها و کتاب‌های این افراد دروغ‌پرداز و زیاده‌رو روی می‌آورد.

ابوبکر محمدبن‌ ولید طرطوشی صاحب کتاب الحوادث و البدع می‌گوید: «از شگفت‌ترین اتفاقات آن است که از دعاهایی که خداوند آن‌ها را در کتابش به نقل از انبیاء و اولیا و برگزیدگان نقل کرده روی برگردانی، آن هم دعاهایی که توأم با پذیرش و اجابت است؛ آن‌گاه کلمات و واژه‌های شاعران و نویسندگان را انتخاب کرده و به کارگیری. گویی تو با این کارت پنداشته‌ای تمام دعاهای وارده در قرآن را خوانده و سپس از دعاهای غیر آنان کمک گرفته‌ای» [۱۵۱].

امام قرطبی در تفسیر این سخن خداوند: ﴿إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُعۡتَدِينَ ٥٥در حالی که از تعدادی از انواع تجاوز در دعا نام می‌برد می‌‌گوید: «از جمله آن‌ها این است که شخص خداوند را با کلماتی به نیایش بخواند که در کتاب و سنّت نیست، با الفاظی منظوم و کلماتی آهنگین و مسجع که در جزوات و دفترچه‌ها یافته است، الفاظی که هیچ اصل و اساسی نداشته، و تکیه‌گاهی ندارند، او آن‌ها را تکیه‌کلامش می‌گرداند، و آنچه رسول جبا آن دعا نموده را رها می‌کند، همه‌ی این‌ها مانع پذیریش و اجابت دعا می‌شوند» [۱۵۲].

آنچه در این مسأله اهمیت بیشتری می‌یابد این است که برخی از این دعاهای ساخته شده دربرگیرنده‌ی کلماتی کفرآمیز و درخواست‌هایی شرک‌آلود و انحراف‌هایی شدیدند. ابوالعباس احمد بن‌ ادریس قرافی بعد از آن‌که بیان می‌کند اصل در دعا بر توقف است [و باید دعاهایی که در قرآن و سنت آمده را بیان نمود] و انواعی از دعاهای کفرآمیز که سبب خروج از دین و آیین اسلام می‌شود را بیان می‌کند، می‌گوید: «وقتی که این مطلب ثابت شد، شایسته شخص سؤال‌کننده است که از این دعاها و امثال این‌ها به شدت حذر نموده و دوری بگیرد؛ زیرا چنین دعاهایی منجر به خشم داور روز جزا و جاودانگی در آتش و تباه شدن اعمال و فسخ شدن پیمان زناشویی و مباح‌شدن جان‌ها و مال‌ها می‌شود، این همه فساد از یک دعا از این دعاها حاصل می‌شود و شخصی که مرتکب یکی از این دعاها شود به اسلام بازنگشته و بیشتر این مفاسد از بین نمی‌رود جز با تجدید نمودن اسلام و بر زبان راندن شهادتین، پس اگر بر این حال بمیرد وضعیتش آن‌چنان می‌شود که گفتیم، از خداوند می‌طلبیم که ما را از آنچه موجب عذابش می‌گردد مصون دارد» [۱۵۳].

بی‌شک بر هر مسلمانی واجب است که به شدت از امثال این دعاهایی که برخی‏ها اختراع کرده‌اند دوری بگیرد، اینان با این دعاها مردم را از راه و روش رسول‌اکرمجبازداشته و مردم را از سنتش منحرف کرده‌اند، لذا خود گمراه شده و به بیراهه رفتند و بسیاری را هم گمراه کردند، بی‌شک مسلمان زیرک در این‌جا می‌پرسد که چه چیزی اینان را واداشت تا به ابداع این دعاها و اختراع این اوراد بپردازند، آن هم به رغم این‌که باطل و گمراهی در بطن این دعاها و اوراد نهفته است؟ جوابی برای این پرسش وجود ندارد جز این‌که اینان می‌خواهند به روشی نامشروع مال مردم را بخورند و پیروان و مریدان‌شان را افزایش دهند. پیش‌تر سخن معاذ بن‌ جبل سرا بیان داشتیم که گفت: «فتنه‌هایی به دنبال شما می‌آید که مال در آن فتنه‌ها زیاد می‌شود و قرآن گشوده می‌گردد تا جایی که مؤمن و منافق، زن و مرد، کوچک و بزرگ، بنده و آزاد، آن را در دست می‌گیرند، نزدیک است [در این اوضاع] کسی بگوید: چرا مردم از من پیروی نمی‌کنند، در حالی که بر آنها قرآن را خواندم؟ آنان از من پیروی نمی‌کنند مگر این‌که چیزی را برایشان ابداع کنم. برحذر باشید از آنچه که وی ابداع می‌کند چون هر چه که وی ابداع می‌کند گمراهی است» [۱۵۴].

واجب است که فرد مسلمان به شدت از این‌گونه افراد دوری گرفته و در ارتباط با اینان به طور کامل جانب احتیاط را رعایت کند؛ هم‌‌چنین باید به تبعیت از سنت پرداخته و به دنبال راه رهروانش بیفتد چرا که سلامت و رستگاری در چنین کاری است.

[۱۴۸] صحیح مسلم (شماره: ۸۶۷). [۱۴۹] صحیح مسلم (شماره: ۱۸۴۴). [۱۵۰] سنن دارمی (۱/۸۵)، و المصنف اثر عبدالرزاق (۱/۹۳). [۱۵۱] الفتوحات‌الربانیه اثر ابن‌علان (۱/۱۷). [۱۵۲] الجامع لأحکام‌القرآن (۷/۱۴۴). [۱۵۳] الفروق اثر قرافی (۴/۲۶۵-۲۶۴). [۱۵۴] سنن ابوداود (شماره: ۴۶۱۱)، الشریعه اثر آجری (شماره: ۹۱، ۹۰) و علامه آلبانی/در صحیح سنن ابوداود (شماره: ۳۸۵۵) آن را صحیح دانسته است.