عامر بن زبیر س
عامر بن زبیر سبر رختخواب مرگ قرار داشت و آخرین لحظههای عمرش را سپری میکرد و خانوادهاش در پیرامون او گریه میکردند، در این هنگام صدای مؤذن را شنید که برای نماز مغرب اذان میگفت، در حالی که روحش به حنجره رسیده بود و در وضعیتی سخت و دشوار قرار داشت، به اطرافیانش گفت: دستم را بگیرید. گفتند: کجا میروی؟ گفت: به مسجد. آنان گفتند: با این که تو در این وضعیت قرار داری به مسجد میروی؟ گفت: بله، سبحان الله، صدای مؤذن را بشنوم و او را اجابت نکنم. دستم را بگیرید، آن گاه دو نفر او را گرفتند و به مسجد بردند، یک رکعت با امام خواند و در سجده جان داد.
آری، وی در سجده جان داد، پس هر کس نماز بخواند و بر اطاعت پروردگارش صبر نماید، خداوند خاتمهاش را به خیر میکند.