نخستین کسی که نفخۀ اول را میشنود
نفخۀ اول در حالی انجام میپذیرد که مردم به صورت عادی و طبق معمول مشغول زندگی و گذراندن حیات عادی خودشان هستند. چنان که یکی به بازار رفته و پارچه را میگیرد تا آن را بخرد، دیگری شترش را دوشیده و در حال رفتن به خانهاش است تا آن را بنوشد، فرد دیگری حوضچهای را در کنار چاهی درست کرده تا آب را در آن جمع کند و به شترش بدهد، شخص دیگری در کمال آرامش و امنیت سفره را پهن نموده تا یک لقمه را پس از دیگری در دهانش بگذارد، که ناگهان در این هنگام اسرافیل در صور میدمد و ترس و وحشت بزرگی، هستی را فرا میگیرد و دلهای مردم میترکد و ارواح از اجساد بیرون میجهند و انسانها میمیرند.
و قیامت، چنان ناگهانی فرا میرسد که دو نفر، پارچههایشان را بین یگدیگر پهن میکنند ولی هنوز معاملهای انجام ندادهاند و آنها را جمع نکردهاند که قیامت برپا میشود.
و چنان ناگهانی است که شخصی، شترش را میدوشد اما قبل از اینکه شیرش را بنوشد، قیامت برپا میشود. و چنان ناگهانی است که فرد، شکافهای حوضاش را میگیرد اما قبل از اینکه دامهایش را آب بدهد، قیامت برپا میشود.
و حتی به اندازهای ناگهانی است که شخصی، لقمهاش را بسوی دهانش میبرد اما موفق به خوردنش نمیشود».