کتاب «لقیط»
(«لقیط» به کودکی گفته میشود که در جایی پیدا شود و پدر و مادر و اقوام او شناخته شده نبوده و کسی هم ادّعای فرزندی او را نداشته باشد. یا به تعبیری دیگر، مراد از «لقیط»: کودک غیربالغی است که در خیابان پیدا شود یا شخص گمشدهای در راه یا کسی است که نسبش معلوم نباشد).
س: اگر (در جایی) پسر بچه یا دختر بچهی پیدا شد، در این صورت تکلیف کسی که او را پیدا میکند، چیست؟
ج: در این صورت کودکِ رها شده را بردارد تا تلف و ضایع نگردد و از هلاکت در امان بماند؛ و به کودک پیدا شده از آن جهت «لقیط» میگویند که او را پیدا میکنند و برمیدارند. (و واژهی «لقط» نیز به معنای: «پیدا کرد، جمع کرد، گردآوری نمود، یافت و برداشت» میباشد).
س: اگر کسی کودک رها شدهای را پیدا کرد و برداشت، در این صورت تأمین مخارج کودک برعهدهی چه کسی میباشد؟
ج: (اگر پول و شیء قیمتی همراه او بود، جایز است برای مخارج کودک از آن استفاده بشود، و اگر چیزی همراه نداشت، در آن صورت) از بیت المال (و یا کمک مردم) هزینهی زندگی او فراهم گردد؛ (یا به مراکز پرورش کودکانِ بیسرپرست، سپرده شود).
س: اگر کسی کودکِ رها شدهای را پیدا کرد و آن را گرفت، در این صورت آیا شخص دیگری میتواند آن کودک را از او بگیرد؟
ج: شخص دیگر نمیتواند آن کودک را از کسی که او را پیدا نموده بگیرد.
س: اگر کسی ادعا کند که کودکِ پیدا شده فرزند او میباشد، آیا سخنش پذیرفته میشود؟
ج: آری؛ سخنش همراه با سوگندش پذیرفته میشود.
س: اگر دو نفر ادعا کردند که کودک رها شده فرزند آنها میباشد، در این صورت چگونه در میان آن دو نفر، فیصله صورت میگیرد؟
ج: در این صورت اگر چنانچه یکی از آن دو نفرِ مدّعی، به توصیف نشانهها و علامتی در جسدِ آن کودک بپردازد، وی در پذیرفته شدن سخنش، سزاوارتر از دیگری میباشد، و چنانچه هیچ یک از آن دو نفر، به توصیف نشانه ای در جسد آن کودک نپردازند، در آن صورت آن کودک، فرزند هر دو میباشد [۱۴۳]. و اگر در این زمینه، یکی از آن دو نفر، زودتر از دیگری ادعا کرد، در آن صورت آن کودک، فرزند او میباشد.
س: اگر کودکی در یکی از شهرها یا روستاهای مسلمانان یافته شد، و فردی ذمّی ادعا کرد که آن کودک فرزند او میباشد، در آن صورت آیا نسب کودک از آن فرد ذمّی ثابت میشود؟
ج: در این صورت نسب کودک از آن فرد ذمّی ثابت میگردد، ولی کودک مسلمان میباشد؛ زیرا در دارالاسلام (سرزمین مسلمانان) پیدا شده است.
س: اگر کودکی در یکی از روستاها و شهرهای اهل ذمّه، یا در معبد یهودیان، یا کلیسای مسیحیان پیدا شد، در آن صورت تکلیف چیست؟
ج: در این صورت آن کودک، ذمّی میباشد.
س: اگر فردی ادّعا کرد که آن کودکِ پیدا شده، برده یا کنیز او میباشد، در این صورت آیا سخنش پذیرفته میشود؟
ج: در این صورت سخنش پذیرفته نمیشود و آن کودکِ پیدا شده از زمرهی افراد آزاد میباشد.
س: اگر بردهای ادعا کرد که آن کودکِ پیدا شده، فرزند او میباشد، در این صورت آیا ادعایش پذیرفته میشود؟
ج: پذیرفته میشود، ولی آن کودک پیدا شده از زمرهی افراد آزاد به شمار میآید.
س: اگر به همراه کودکِ پیدا شده، مقداری مال نیز وجود داشت، در آن صورت آن مال از آنِ چه کسی میباشد؟
ج: آن مال از آنِ کودکِ پیداشده میباشد؛ زیرا مال در دست او بوده و او نیز اهل ملکیّت میباشد.
س: آیا فردی که کودکی را یافته، میتواند او را به ازدواج دهد، یا در مالش دَخل و تصرّف نماید؟
ج: کسی که کودکِ رها شده ای را پیدا کرده، نمیتواند او را به ازدواج بدهد، یا در مالش دَخل و تصرّف نماید؛ ولی میتواند حق «ولایت و سرپرستی و قیمومیّت و حضانت» بر او را داشته باشد و بر آن کودک از مالش هزینه نماید و از آن مال، چیزهای مورد نیاز او را از خوراکیها و پوشاک تهیه و خریداری نماید.
س: اگر کسی، چیزی را به کودکِ پیدا شده هبه نمود، در آن صورت چه کسی شیء بخشیده شده را قبض نماید؟
ج: کسی که کودکِ رها شده را پیدا کرده، میتواند هبه را قبض کند.
س: کسی که کودکِ رها شده را پیدا نموده، آیا این حق را دارد تا آن کودک را در صنعت یا پیشه ای بگمارد یا او را در انجام کاری به اجیری و مزدوری بگمارد؟
ج: چنین کاری برای یا بندهی کودک درست است [۱۴۴].
[۱۴۳] زیرا هر دو نفردر دعوا برابرو یکسان میباشند. (به نقل از هدایه) [۱۴۴] این روایت قدوری در «الـمختصر» میباشد؛ در کتاب «الجامع الصغیر» چنین آمده است: یابندهی کودک نمیتواند او را در انجام کاری به اجیری و مزدوری بگمارد. و نویسندهی «جامع الصغیر» این مسئله را در مکروهات ذکر نموده است (یعنی انجام چنین کاری مکروه میباشد). و همین نیز قول صحیح میباشد. (به نقل از هدایه)