اصطلاحات چهارگانه در قرآن

فهرست کتاب

قوم نوح÷

قوم نوح÷

کهن‌ترین امّت تاریخ که قرآن کریم داستان‌شان را ذکر می‌کند، امّت حضرت نوح÷ است. با توجه به تمام اطلاعاتی که در مورد این قوم به ما رسیده است، معلوم می‌گردد که امّت نوح÷ هرگز منکر وجود خدای متعال نبودند؛ زیرا قرآن کریم این سخن آنان را – که در ردّ دعوت نوح÷ است – از زبان خودشان این‌چنین نقل می‌کند که:

﴿مَا هَٰذَآ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيۡكُمۡ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَٰٓئِكَةٗ... [المؤمنون: ۲۴].

«این (مرد) جز بشری همچون شما نیست، که می‌خواهد بر شما برتری جوید، اگر الله می‌خواست، همانا فرشتگانی را نازل می‌کرد».

قوم نوح همچنین منکر این موضوع نبودند که خدای متعال خالق این جهان است؛ ربوبیت الهی را نیز با دو معنای اول و دوم قبول داشتند؛ زیرا هنگامی که نوح÷ به آنان گفت:...

﴿هُوَ رَبُّكُمۡ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ٣٤ [هود: ۳۴].

«او پروردگار شماست، و (همه) به سوی او بازگردانده می‌شوید».

﴿ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّكُمۡ إِنَّهُۥ كَانَ غَفَّارٗا ١٠ يُرۡسِلِ ٱلسَّمَآءَ عَلَيۡكُم مِّدۡرَارٗا ١١ وَيُمۡدِدۡكُم بِأَمۡوَٰلٖ وَبَنِينَ وَيَجۡعَل لَّكُمۡ جَنَّٰتٖ وَيَجۡعَل لَّكُمۡ أَنۡهَٰرٗا ١٢ مَّا لَكُمۡ لَا تَرۡجُونَ لِلَّهِ وَقَارٗا ١٣ وَقَدۡ خَلَقَكُمۡ أَطۡوَارًا ١٤ أَلَمۡ تَرَوۡاْ كَيۡفَ خَلَقَ ٱللَّهُ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ طِبَاقٗا ١٥ وَجَعَلَ ٱلۡقَمَرَ فِيهِنَّ نُورٗا وَجَعَلَ ٱلشَّمۡسَ سِرَاجٗا ١٦ وَٱللَّهُ أَنۢبَتَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ نَبَاتٗا ١٧ [النوح: ۱۰-۱۷].

«از پروردگار خویش آمرزش بخواهید، بی‌گمان او بسیار آمرزنده است. تا از آسمان (باران) پی در پی بر شما بفرستد. و شما را با اموال و فرزندان بسیار مدد کند، به شما باغ‌های (سرسبز) بدهد، و برای شما نهر‌های (جاری) قرار دهد. شما را چه شده است که برای الله، عظمت (و شکوه) قایل نیستید؟!. در حالی‌که شما را در مراحل گوناگون آفرید. (از نطفه سپس خون لخته شده، آنگاه تکه گوشت، تا این‌که انسان کامل شد). آیا نمی‌بینید چگونه الله هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید؟ و ماه را در میان آسمان‌ها مایه‌ی روشنایی قرار داد، و خورشید را چراغ (فروزانی) گردانید. و الله شما را همچون گیاه و نباتی از زمین رویانید».

... حتی یک نفر هم برنخاست که این گفته‌ی وی را رد کند و بگوید که: خدا رب ما نیست؛ خدا خالق ما یا خالق آسمان‌ها و زمین نیست، و یا اینکه تدبیر آسمان‌ها و زمین در دست خداوند نیست.

به همین شکل نیز منکر این موضوع نبودند که خداوند اِله و معبود آنان است و براساس چنین اعتقادی بود که نوح÷ به آنان می‌گفت: ﴿مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥٓ یعنی شما هیچ اله و معبودی غیر از خداوند ندارید؛ زیرا اگر منکر الوهیت خدای متعال بودند، در این صورت دعوت حضرت نوح÷ به شکل دیگری می‌بود و به قوم خود می‌گفت: «يا قوم! اتخذوا الله إلهاً». ای قوم من! خدا را معبود خویش بگیرید.

سؤالی که ممکن است در اینجا ذهن خواننده را به خود مشغول سازد این است که چرا (به رغم اینکه قوم نوح ربوبیت و الوهیت خداوند را قبول داشتند) اما بازهم در بین آنان و نوح÷ نزاع عقیدتی وجود داشت؟

هرگاه برای یافتن پاسخ این سؤال در قرآن کریم به جستجو بپردازیم و به آیات آن نگاهی بیافکنیم، به روشنی درمی‌یابیم که این امر دو علّت مهم داشت:

۱- نوح÷ به قوم خود می‌گفت: خدایی که شما اعتقاد دارید پروردگار جهانیان است و ایمان کاملی دارید به اینکه فقط او، شما و تمام این کاینات را آفریده است و جز او کسی حاجات شما را برآورده نمی‌سازد، پس در حقیقت او نیز یگانه الهی و معبود شماست. معبود به حقی جز (ذات مبارک) او وجود ندارد و جز او نیز کسی قدرت آن را ندارد که حاجات شما را برآورده کند؛ بَدی‌ها را از شما دور نماید؛ دعاهایتان را بشنود و کمک‌تان کند؛ از این رو بر شما واجب است که فقط او را عبادت کنید و جز او برای هیچکس خضوع و فروتنی نکنید:

﴿يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥٓ [الأعراف: ۵۹].

«ای قوم من! الله را بپرستيد، که جز او معبودی (راستين) برای شما نيست».

﴿وَلَٰكِنِّي رَسُولٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٦١ أُبَلِّغُكُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي [الأعراف: ۶۱-۶۲].

«بلکه من فرستاده‌ای از (جانب) پروردگار جهانيان هستم. پيام‌های پروردگارم را به شما می‌رسانم و شما را اندرز می‌دهم».

اما قوم نوح این گفته‌ی پیامبرشان را نمی‌پذیرفتند و به شدّت بر موضع خویش پافشاری کرده و می‌گفتند: بی‌گمان ما نیز معتقدیم که خداوند، پروردگار جهانیان است؛ اما مبعودهای دیگری غیر از خداوند نیز وجود دارند که در تدبیر این جهان دخیلند و قادرند که نیازهای ما را برآورده کنند؛ در نتیجه باید هم ایمان داشته باشیم علاوه بر خداوند، آنان نیز معبودهای ما هستند.

﴿وَقَالُواْ لَا تَذَرُنَّ ءَالِهَتَكُمۡ وَلَا تَذَرُنَّ وَدّٗا وَلَا سُوَاعٗا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسۡرٗا ٢٣ [نوح: ۲۳].

«و گفتند: معبودان خود را رها نکنید. و (بخصوص) «ود» و «سواع» و «یغوث» و «یعوق» و «نسر» را رها نکنید».

۲- قوم نوح ربوبیت خداوند را فقط از این جهت قبول داشتند که او خالق مردم، مالک آسمان‌ها و زمین و اداره‌کننده‌ی امورات این جهان است؛ اما دیگر قائل نبودند که این فقط خداوند است که حق دارد در امور اخلاقی، اجتماعی، دینی، سیاسی و همچنین سایر امور دنیوی، تعیین‌کننده و صاحب امر و سلطه باشد. همچنین معتقد نبودند که فقط خداوند باید راهنما، قانونگذار و مالک امر و نهی باشد و از دستورات او باید اطاعت کرد؛ اما در عوض از رؤسا و رهبران دینی خود در هر زمینه‌ای اطاعت می‌کردند و آنان را به عنوان اربابان خود پذیرفته بودند.

(اینگونه بود که) حضرت نوح÷ قومش را برخلاف اعتقادشان دعوت می‌کرد و بارها به آنان می‌گفت: ای قوم من! ربوبیت الهی را در بین اربابان خود تقسیم نکنید و هیچکس را در آن سهیم ندانید؛ فقط خداوند را به تمام معنا یگانه پروردگار و رب خود بدانید و از او پیروی کنید؛ هر دستوری را که خدای متعال به شما می‌دهد، گردن نهید و شریعتش را کاملاً اجرا کنید.

نوح به قوم خود می‌گفت:

﴿إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ ١٠٧ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٠٨ [الشعراء: ۱۰۷-۱۰۸].

«مسلماً من برای شما پیامبری امین هستم. پس از الله بترسید، و مرا اطاعت کنید».