ثمود، قوم صالح÷
اکنون داستان قوم ثمود مطرح میشود که نافرمانترین و عصیانگرترین امتها پس از قوم عاد بودند. گمراهی و انحراف این قوم از لحاظ جوهره و حقیقت آن، دقیقاً همانند ضلالت دو قوم نوح و عاد بود؛ چون نه منکر وجود خدای متعال بودند و نه اینکه نسبت به الوهیت و ربوبیتش کفر میورزیدند و اینگونه نبود که از عبادت و خضوع در برابر خداوند سرباز زدند؛ بلکه فقط این موضوع را قبول نداشتند که خدای متعال یگانه معبود و اِله است و عبادت مختص اوست و غیر او به هیچ وجه شایستگی عبادت را ندارد و ربوبیت با تمام معنا به او اختصاص دارد!!
قوم صالح همچنین به شدّت بر ایمان خود نسبت به معبودهای دیگری غیر از خداوند پافشاری میکردند، و بر همین اساس معتقد بودند که معبودهایشان دعاهای آنان را میشنوند؛ بلاها و گرفتاریها را برطرف ساخته و نیازهایشان را رفع میکنند و (بدتر از آن) از رؤسا و رهبران دینی خود در زندگی مدنی و اخلاقی تبعیت محض میکردند و به جای اخذ شریعت و قانون زندگی خود از خدای متعال، از اربابان خود میگرفتند، تا اینکه سرانجام به چنان امّت مفسدی تبدیل شدند که خداوند به عذابی دردناک گرفتارشان ساخت.
قرآن کریم تمام مطالب فوق را در آیات زیر بیان میکند:
﴿فَإِنۡ أَعۡرَضُواْ فَقُلۡ أَنذَرۡتُكُمۡ صَٰعِقَةٗ مِّثۡلَ صَٰعِقَةِ عَادٖ وَثَمُودَ ١٣ إِذۡ جَآءَتۡهُمُ ٱلرُّسُلُ مِنۢ بَيۡنِ أَيۡدِيهِمۡ وَمِنۡ خَلۡفِهِمۡ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَۖ قَالُواْ لَوۡ شَآءَ رَبُّنَا لَأَنزَلَ مَلَٰٓئِكَةٗ فَإِنَّا بِمَآ أُرۡسِلۡتُم بِهِۦ كَٰفِرُونَ ١٤﴾ [فصلت: ۱۳-۱۴].
«پس اگر آنها روی گرداندند، بگو: من شما را از صاعقهای همانند صاعقهی عاد و ثمود بیم میدهم. چون پیامبران از پیش رو و پشت سر (از هر سو) نزدشان آمدند، (گفتند) که جز الله را نپرستید، (آنها) گفتند: اگر پروردگار ما میخواست، فرشتگانی را نازل میکرد، پس ما به آنچه شما بدان فرستاده شدهاید، کافر هستیم».
﴿۞وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمۡ صَٰلِحٗاۚ قَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥۖ﴾
[هود: ۶۱].
«و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم) گفت: ای قوم من! الله را بپرستید، که معبودی جز او برای شما نیست».
﴿قَالُواْ يَٰصَٰلِحُ قَدۡ كُنتَ فِينَا مَرۡجُوّٗا قَبۡلَ هَٰذَآۖ أَتَنۡهَىٰنَآ أَن نَّعۡبُدَ مَا يَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَا﴾ [هود: ۶۲].
«گفتند: ای صالح! پیش از این ما به تو امید میداشتیم، آیا ما را از پرستش آنچه نیاکانمان میپرستیدند، باز میداری؟».
﴿إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ صَٰلِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ١٤٢ إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ ١٤٣ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٤٤﴾ [الشعراء: ۱۴۲-۱۴۴].
«هنگامیکه برادرشان صالح به آنها گفت: آیا (از الله) نمیترسید؟! بیگمان من برای شما پیامبری امین هستم. پس از الله بترسید و مرا اطاعت کنید».
﴿وَلَا تُطِيعُوٓاْ أَمۡرَ ٱلۡمُسۡرِفِينَ ١٥١ ٱلَّذِينَ يُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا يُصۡلِحُونَ ١٥٢﴾ [الشعراء: ۱۵۱-۱۵۲].
«و فرمان اسراف کاران را اطاعت نکنید. (همان) کسانیکه در زمین فساد میکنند و اصلاح نمیکنند».