دو موضوع اساسی مورد اهتمام استاد
مودودی در مدت این نه سال توانست به دو امر مهم پردازد:
نخست: تمامی اشکال جاهلیت را از قدیم گرفته تا انواع جدید آن به دقت مورد بحث و بررسی قرار داد و نتایج نفوذ جاهلیت در پیکرهی جوامع اسلامی در گذشته و حال را کاملاً آشکار ساخت و با دیدی نقادانه و پژوهشگرانه مضرات و خطرات آن را بر اندیشه و اخلاق و اجتماع مسلمانان تجزیه و تحلیل کرد و در عین انتقاد از مذاهب فقهی به صورتی کاملاً علمی به همان شکل نیز داعیان جمود و تقلید، مدعیان اجتهاد مطلق، دعوتگران رهایی از دین، دینفروشان، منکرین حجیت سنّت و متساهلان در آن را آماج نقد خویش قرار میداد. این غربالگریها، پاکسازیها، انتقادات و اصلاحات صرفاً به این هدف انجام میشد تا جمودی را که در فکر و اندیشهی صاحبنظران و علما ریشه دوانده و منجر به فهم اسلام به صورتی مبهم و ناصحیح فهم شده، از بین ببرد.
دوم: استاد نظام حیات در اسلام را با الهام از کتاب خدا و سنّت پیامبر بزرگوار او با اسلوبی عقلی، مستدل و خالی از هرگونه عیب و نقصی تشریح و عقیدهی راستین اسلامی و دیدگاههای آن در مورد انسان و جهان، فلسفهی اخلاق، عبادات و حکمتهای نهفته در آن، پایههای تمدن و مدنیت بشر، ارکان اقتصاد، جامعه و سیاست، نظام تعلیمی و تربیتی سازگار با طبیعت انسان و چگونگی حل مشکلات دنیوی انسانها را در گذشته و حال به خوبی بیان کرد.