۳- نگهداریکردن، خوبی کسی را خواستن، رعایت حال کسی را کردن، سرپرستینمودن
[رَبَّ ضَيْعَةً]: از آن زمین به خوبی نگهداری و از آن نگهبانی و حراست کرد.
نقل است که صفوان بن اُمیه به ابوسفیان گفت: «لَأَنْ يَرُبَّني رَجَلٌ مِنْ قريشٍ أَحّبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ يَرُبَّني رَجُلٌ مِنْ هوازِن» یعنی اگر مردی از قریب کفیل من باشد و مرا تحت رعایت و عنایت خویش قرار دهد بهتر از آن است که مردی از قبیله هوازن این کار را انجام دهد.
علقمة بن عَبده، شاعر عرب، در دیوان خود این بیت را سروده است:
وَكُنْتَ امْرَأً أَفْضَتْ إِلَيْكَ رَبَابَتِي
وَقَبْلَكَ رَبَّتْنِي فَضِعْتُ رُبُوبُ
[۱۴]
«من کسی هستم که افراد فراوانی قبل از تو سرپرستی و کفالت مرا به عهده گرفته بودند، اما هرگز از من مراقبت نکردند و مرا تحت عنایت و رعایت خویش قرار ندادند، تا اینکه ضایع و تباه شدم و سرانجام این کار به تو محوّل شد».
فَرَزدَق نیز میگوید:
كَانُوا كَسَالِئَةٍ حَمْقَاءَ إِذْ حَقَنَتْ
سِلَاءَهَا فِي أَدِيمٍ غَيْرِ مَرْبُوبِ
[۱۵]
«آنان همانند زن نابخردی هستند که روغن را داخل مشکی میریزد که پوست آن دباغی نشده است».
[فُلانٌ يَرُبَّ صَنْعَتَهُ عِندَ فُلانٍ]: آن شخص شغلش را نزد فلانی یاد میگیرد و در محضرش شاگردی و کسب مهارت میکند.
[۱۴] این بیت در کتابهای زیر آمده است: دیوان علقمة بن عبدة: ۱۳۲، المفضلیات: ۲/۱۹۴، اللسان العرب (ر ب ب)، مقاییس اللغة: ۲/۳۸۳ تفسیر الطبری: ۱/۴۸، الصحاح: (ر ب ب)، المخصص: ۱۷/۱۵۴. [۱۵] این بیت در لسان العرب مادۀ (سلا) آمده است؛ سلاء: روغن، کرۀ خالص.