هجرت استاد به پنجاب به دعوت اقبال
محمد اقبال به استاد مودودی پیشنهاد کرد که از حیدرآباد به پنجاب – مهد تمامی جنبشها و دعوتها – هجرت کند. استاد نیز این پیشنهاد را پذیرفت و در مارس ۱۹۳۸م در روستایی کوچک از توابع پنجاب که دارالاسلام نام داشت و هرگز روی عمران و آبادانی را به خود ندیده بود و در عین حال به دور از هیاهوی زندگی جدید شهری بود، رحل اقامت افکند. زمینِ روستا را دوست محمد اقبال برای خدمت به اسلام وقف کرده بود. اما مدت زمان زیادی از اقامت استاد در این روستا نگذشته بود که خبر فوت محمد اقبال به گوش وی رسید. استاد در مورد فوت اقبال میگفت: «با مرگ این مرد بزرگ، بزرگترین تکیهگاه زندگی خود را از دست دادم».
استاد بعد از فوت اقبال، یک ماه و نیم دیگر در روستای دارالاسلام ماندگار شد؛ اما به سبب بروز اختلاف مابین او و صاحب زمین وقفی بر سر اهداف آن، آنجا را به سمت لاهور ترک کرد.
مسئولان «دانشکدهی حمایت الاسلام» با اطلاع از حضور استاد در لاهور به وی پیشنهاد کردند که به عنوان سخنران در دانشکده به فعالیت بپردازد. استاد نیز این پیشنهاد را پذیرفت؛ اما به عنوان سخنران افتخاری و در طول یک سالی که در آنجا مشغول فعالیت و دعوت بود، کوچکترین مبلغی به عنوان حقوق دریافت نکرد.
او به این ترتیب با حرکتی رو به رشد و از ماهنامهی ترجمان القرآن، تدریس در دانشکدهی حمایت الاسلام و سخنرانی در مؤسسات و دانشگاهها نسل جدیدی از روشنفکران را مورد خطاب قرار داد؛ با این هدف که از آنان اسلامگرایانی باتقوا بسازد تا در آینده مسئولیت سنگین دعوت در شبه قارهی هند را برعهده بگیرند.
تأسیس جماعت اسلامی
در بیست و چهارم آگوست ۱۹۴۱ م با دعوت استاد مودودی جمعی از افرادی که شور و اشتیاق فراوانی به فکر، اندیشه و دعوت وی داشتند، گرد هم جمع شدند تا در مورد تأسیس جماعتی اسلامی با هدف برپایی نظام اسلامی، به بحث و تبادل نظر بپردازند.
حاضرات در پایان به اتفاق بر تأسیس چنین جماعتی تا مرحلهی اجرا تأکید کردند و در همان جمع نیز اساسنامهی جماعت که اهداف و عقاید آن را بیان میداشت، تدوین شد.