اصطلاحات چهارگانه در قرآن

فهرست کتاب

ب) آیات دالّ بر گمراهی نوع دوم مشرکان عرب

ب) آیات دالّ بر گمراهی نوع دوم مشرکان عرب

﴿وَكَذَٰلِكَ زَيَّنَ لِكَثِيرٖ مِّنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ قَتۡلَ أَوۡلَٰدِهِمۡ شُرَكَآؤُهُمۡ لِيُرۡدُوهُمۡ وَلِيَلۡبِسُواْ عَلَيۡهِمۡ دِينَهُمۡۖ [الأنعام: ۱۳۷].

«و اين چنين شريکان‌شان برای بسياری از مشرکان؛ کشتن فرزندان‌شان را آراسته جلوه دادند. تا هلاک‌شان کنند، و آيين شان را بر آنان مشتبه سازند».

بسیار واضح و روشن است که منظور خداوند از واژه‌ی (شرکاء)، معبودها و بت‌های ساخته‌ی دست بشر نیست، بلکه مراد از آن، رهبرانی هستند که کشتن فرزندان را در نزد عرب‌ها، زیبا و قابل تقدیر جلوه داده بودند و به این ترتیب چنین بدعت زشت و شنیعی را در دین ابراهیم و اسماعیل (علیهما السلام) وارد کرده بودند.

مشرکان در حقیقت زعما و رهبران خود را هرگز با این اعتقاد که آنان در نظام اسباب و مسبّبات این کاینات عظیم، قدرت دخل و تصرف دارند؛ شریک خداوند قرار نمی‌دادند؛ زیرا مشرکان هیچ وقت رهبران خود را دعا یا عبادت نمی‌کردند؛ بلکه در واقع شرک آنان از این جهت بود که تسلیم محض قواعد و قوانینی بودند که رهبران به میل خود در امور مدنی، اجتماعی، اخلاقی و دینی برای پیروان‌شان وضع می‌کردند.

﴿أَمۡ لَهُمۡ شُرَكَٰٓؤُاْ شَرَعُواْ لَهُم مِّنَ ٱلدِّينِ مَا لَمۡ يَأۡذَنۢ بِهِ ٱللَّهُۚ [الشوری: ۲۱].

«آیا (مشرکان) معبودانی دارند که بدون اجازۀ الله آیینی برای آن‌ها مقرر داشته‌اند؟!».

معانی واژه‌ی دین و همچنین میزان گستردگی مفهوم آن را در جای خود در این کتاب ذکر خواهیم کرد و در آنجا آیه‌ی فوق را شرح خواهیم داد.

اما نکته‌ای که از این آیه به وضوح استنباط می‌شود این است که آنچه را زعما و رؤسا به عنوان حدود و قوانین برای پیروان خود وضع می‌کردند (و در حقیقت نیز به مثابه‌ی دینی بود که خداوند هرگز اجازه‌ی اطاعت از آن را نداده بود) و همچنین اعتقادی که عرب‌ها در مورد وجوب پیروی و اطاعت از آن دستورات و قوانین داشتند، دقیقاً عین شریک قائل شدن برای خداوند در باب الوهیت و ربوبیت مختص به او و نشانه‌ی ایمان کامل مشرکان به درستی چنین اعتقادی بود.