پیشگفتار مترجم
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ الْحَمْدَ لِلَّهِ نَسْتَعِينُهُ وَنَسْتَغْفِرُهُ وَنَسْتَهْدِيهِ وَنَسْتَنْصِرُهُ، وَنَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ شُرُورِ أَنْفُسِنَا، وَمِنْ سَيِّئَاتِ أَعْمَالِنَا، مَنْ يَهْدِهِ اللَّهُ فَلا مُضِلَّ لَهُ، وَمَنْ يُضْلِلْ فَلا هَادِيَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ[١].
و بعد:
عصر کنونی عصری است که فتنه و بدبختی، شور و شر، جهالت و نادانی، فسق و فجور، کفر و نفاق و بالاخره تمام رذالتها از هر سو زبانه میکشد، چه شیطانهای جنّی و انسی به اتفاق قیام نمودهاند تا بر سرتاسر جهان سیطره حاصل نمایند، از قربانی جان، مال، وقت و مقام شب و روز دریغ نمیورزند و با استفاده از جالها و دامهای مختلف در شکار امّت اسلامی کمر بستهاند و به نامها و اشکال گوناگون در قلب آن نفوذ کردهاند، تا هر مسلمان را به شیوهای که مناسب وضعیت و حالت او باشد، شکار فکر خود گردانند، شعارهای برّاق ایشان از قبیل: عدالت اجتماعی، مساوات حقوق زن، آزادی فکر و بیان، حقوق بشر، مبارزه با فقر و بیسوادی و مانند اینها همه بضاعتهایی است که در کشورهای اسلامی مشتریان بیشمار دارند، زیرا که آن مشتریان از حقیقت آن بضاعتها بیخبرند و نمیدانند که این همه شعارها، جز دامهای شکار مسلمانان، چیزی دیگر نیست.
شیطانهای جنّی و انسی گهی بدعتها و خرافات را در بین مسلمانان ناآگاه و ساده لوح رواج میدهند، تا رفته رفته به لجنزار کفر و شرک سرنگونش کنند و بدین وسیله رییس خود ابلیس را خُرسند، سازند. لذا برای آنکه حقیقت را درک نمودند، پیروان شیطان از پیروان رحمان شناخته باشیم باید بدانیم که تمام انسانها به دو گروه تقسیم میشوند:
١- پیروان راه راست اسلام که بنام اولیاء الله شناخته میشوند.
٢- پیروان ابلیس و اتباع آن که بنام اولیاء الشیطان معروفاند.
تفکیک بین دو گروه کار آسانی نیست، چه بسا کسانی هستند که در حقیقت، اولیای شیطاناند، ولی پوستین خویش را وارونه پوشیده، دعوای ولی الله بودن را میکنند و جاهلان و فریب خوردگان به تزویر آنها پی نبردهاند و ایشان را اولیاء الله خواندهاند و تقدیر و احترام مینمایند.
اگر بخواهیم اولیاءالله را بشناسیم و آنها را از اولیای شیطان فرق(جدا) کنیم، به قرآنکریم و احادیث رسول الله ج باید مراجعه نماییم، تا در روشنایی آن دو منبع علم شرعی به تعریف و شناخت: اولیاء الله و اولیاء الشیطان، موفق شویم.
بدون شک اطلاع بر احوال اولیای گرامی و به ویژه یاران پیامبر بزرگوار ج و تابعین ایشان در معرفت آنچه میخواهیم، نقش عمده دارد.
من بندهی مقصّر الله تعالی چندین سال قبل کتابی موسوم به: «الفرقان بین أولیاء الرحمن و أولیاء الشیطان» از تألیفات شیخ الاسلام احمد بن عبدالحلیم رحمهالله تعالی را مطالعه نمودم و آن کتاب را در موضوع خود جامع و شامل یافتم و فکر میکردم بیماران کشور ما به همچون کتابی سخت نیاز دارند، لیکن برگردان آن از عربی به فارسی برایم دشوار به نظر میرسید، همان بود که با استفاده از آن در سال ١٣٨٦هـ.ش به تحریر مقالهی زیر عنوان (اولیاء الله چه کسانند)؟ اکتفا نمودم، الحمدلله مقالهی مذکور در شمارهی (٩٥) مجلهی دعوت، سال ١٣٨٧ هـ.ش نشر گردید و در دسترس خوانندگان قرار گرفت. در اوایل سال گذشته (١٣٨٧ هـ.ش) خسربرهام(برادرخانمم) محمد اشرف (رحمه الله وجعل الجنّة مثواه) جوانی که به عمر سی و پنج سالگی رسیده بود و در حالی که با مرگ دست و گریبان بود لیکن غم ملّت را فراموش نکرد و آن را ناراحت کنندهتر از تکلیف خود احساس میکرد، دو سه مرتبه به گوشم آرزوی خود را بدین حرفها ثبت نمود: اگر این کتاب به فارسی ترجمه شود به مردم ما بس مفید خواهد بود.
حرفهای آن گلِ پژمردهی چمنِ زندگی را پر ارج و آرزویش را همّت بخش یافتم، بناء با قلم کوتاه و مصروفیتهای گوناگون زندگی و فقدان صحت کامل، در زمستان سپری شده، کمر همّت را برای ترجمهی آن کتاب بستم و خواستم با این کار آرزوی آن عزیز را ولو بعد از رحلتش برآورده سازم.
از اینکه ترجمه در ذات خود کار دشوار است، اما ترجمهی آثار علمای قدیم چون آثار شیخ الاسلام احمد / دشوارتر است، چرا که شیخ الاسلام یک عالم جامع است و خوانندهی کتاب او احساس میکند که در برابر یک بحر متلاطم از معرفت و دانش قرار دارد.
از جانب دیگر در کتاب ترجمه شده بعضی خطاها یافتم که به فکر من از سوی نویسندگان و چاپ کنندگان رخ داده است، بناء من بعد از مراجعه به نسخههایی که در دست داشتم، قصداً در چند جای تصرفات جزیی نمودهام و بنابر هدف اصلی که برگرداندن مفهوم و محتوای کتاب به زبان فارسی میباشد، بعضی زیادتها از قبیل گذاشتن عنوانها، تعلیقات مختصر، تخریج آیات و اکثر احادیث در پاورقیها و بعضی حذفها مانند حذف نظیر و آنچه را ضعیف الارتباط پنداشتهام و اکتفاء به بعضی دلیلها در ترجمه نمودهام.
با آنهم من اصرار ندارم که اشتباهی از من وقوع نپیوسته است، زیرا که خطا و فراموشی در سرشت انسانی نهفته میباشد، لیکن از الله تعالی پوزش تمام سهو و خطاهای خویش را و به خصوص آنچه در ترجمهی این کتاب رخ داده است خواهانم و از خوانندگان محترم تقاضا دارم که اگر اشتباهی را در این ترجمه ملاحظه نمودند با تنبیه و راهنمایی خویش بر بنده منّت نهند.
از الله تعالی التماس میکنم که این عمل ناچیز را قبول و در ترازوی حسنات من، و ترازوی حسنات عزیزم محمد اشرف / قرار دهد، چه در حقیقت این کار با پیشنهاد و دعوت وی صورت گرفته است و طوری که در حدیث شریف آمده است، دعوت دهنده به سوی خیر و تنفیذ کنندهی آن هردو در اجر یکساناند، پیامبر ج فرمودهاند: «مَنْ دَعَا إِلَى هُدًى، كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أُجُورِ مَنْ تَبِعَهُ، لَا يَنْقُصُ ذَلِكَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْئًا»[٢].
ترجمه: «آنکه به سوی هدایتی و کار مشروعی دعوت کند، برای او مزد کسانی که از او پیروی میکنند، داده میشود. بدون اینکه از مزدشان چیزی کم شود».
همچنان از الله تعالی مسألت دارم که این ترجمه را مشعل راه زندگی ناآگاهان از دین و فریب خوردگان گرداند و بندهی عاجزش را حلهی مغفرت بپوشاند.
در انتها از برادر محترم و دانشمندم (استاد معتصم بالله اکرامی) سپاسگذارم که این ترجمه را مراجعه و با ملاحظات خویش رونق بخشیدند. الله تعالی اخلاصشان را قبول و در ترازوی اعمال ایشان قرار دهد و همه مان را جنات الفردوس نصیب گرداند.
الله تعالی ذات قدیر و رحیم است.
وصلى الله تعالى وسلم على خیر خلقه محمد وآله وصحبه أجمعین.
دکتر محمد ابراهیم بلخی - پیشاور
٥/٢/١٣٨٨ هـ.ش
[١]- مسند امام شافعی، ج٢، ص٢٦ از ابن عباس ب از نبی اکرم ج.
[٢]- روایت امام مسلم از ابو هریره س.