فرق بین اولیای رحمان و اولیای شیطان

فهرست کتاب

بخش چهاردهم: عمومیت بعثت محمد صلی الله علیه وسلم

بخش چهاردهم: عمومیت بعثت محمد صلی الله علیه وسلم

آنچه دانستن آن فرض است، الله تعالی محمد  ج را برای تمام انسان‌ها و جنیان فرستاده است و بر هر انسان و جن ایمان آوردن به آن‌جناب و پیروی از وی لازم می‌باشد، پس هر فرد باید اخبار او را تصدیق و از دستورات وی اطاعت کند و هر آنکه رسالت محمد  ج برایش ثابت گردد و بدان ایمان نیاورد، کافر است؛ چه انسان باشد چه جن.

مسلمانان متفق‌اند در اینکه محمد  ج برای انسان‌ها و جن‌ها فرستاده شده است، هنگامی که پیامبر  ج از طایف برمی‌گشتند و یاران خود را در جای موسوم به (بطن نخله) نماز می‌دادند، گروهی از جن‌ها آمدند و به قرآن گوش دادند. سپس به قوم خویش بیم دهندگان برگشتند، الله تعالی از آن واقعه در قرآن کریم خبر داده است: ﴿وَإِذۡ صَرَفۡنَآ إِلَيۡكَ نَفَرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوٓاْ أَنصِتُواْۖ فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوۡاْ إِلَىٰ قَوۡمِهِم مُّنذِرِينَ٢٩ قَالُواْ يَٰقَوۡمَنَآ إِنَّا سَمِعۡنَا كِتَٰبًا أُنزِلَ مِنۢ بَعۡدِ مُوسَىٰ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ يَهۡدِيٓ إِلَى ٱلۡحَقِّ وَإِلَىٰ طَرِيقٖ مُّسۡتَقِيمٖ٣٠ يَٰقَوۡمَنَآ أَجِيبُواْ دَاعِيَ ٱللَّهِ وَءَامِنُواْ بِهِۦ يَغۡفِرۡ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمۡ وَيُجِرۡكُم مِّنۡ عَذَابٍ أَلِيمٖ٣١ وَمَن لَّا يُجِبۡ دَاعِيَ ٱللَّهِ فَلَيۡسَ بِمُعۡجِزٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَيۡسَ لَهُۥ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءُۚ أُوْلَٰٓئِكَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ٣٢[الأحقاف: ٢٩-٣٢].

ترجمه: «ای پیغمبر! به یاد آور زمانی را که گروهی از جنیان را به سوی تو روانه کردیم، تا قرآن را بشنوند، هنگامی که حاضر آمدند به یکدیگر گفتند: خاموش باشید و گوش فرا دهید، هنگامی که تلاوت پایان یافت به عنوان مبلّغان و دعوت کنندگان به سوی قوم خود برگشتند، اینان گفتند: ای قوم ما! ما به کتابی گوش فرا دادیم که بعد از موسی فرستاده شده است و کتاب‌های پیش از خود را تصدیق می‌کند و به سوی حق رهنمود می‌کند و به راه راست راه می‌نماید. ای قوم ما! سخنان فرا خواننده‌ی الهی را بپذیرید و به او ایمان بیاورید، تا الله گناهان‌تان را بیامرزد و شما را در پناه خویش مصون از عذاب سخت آخرت دارد، هر کس هم سخنان فرا خواننده‌ی الهی را نپذیرد، نمی‌تواند الله را از دستیابی به خود در زمین ناتوان کند و برای او جز الله هیچ ولی و یاوری نیست، چنین کسانی در گمراهی آشکاری هستند».

الله تعالی بعد از آن این آیه‌ها را نازل فرمود: ﴿قُلۡ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ ٱسۡتَمَعَ نَفَرٞ مِّنَ ٱلۡجِنِّ فَقَالُوٓاْ إِنَّا سَمِعۡنَا قُرۡءَانًا عَجَبٗا١ يَهۡدِيٓ إِلَى ٱلرُّشۡدِ فَ‍َٔامَنَّا بِهِۦۖ وَلَن نُّشۡرِكَ بِرَبِّنَآ أَحَدٗا٢ وَأَنَّهُۥ تَعَٰلَىٰ جَدُّ رَبِّنَا مَا ٱتَّخَذَ صَٰحِبَةٗ وَلَا وَلَدٗا٣ وَأَنَّهُۥ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى ٱللَّهِ شَطَطٗا٤ وَأَنَّا ظَنَنَّآ أَن لَّن تَقُولَ ٱلۡإِنسُ وَٱلۡجِنُّ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبٗا٥ وَأَنَّهُۥ كَانَ رِجَالٞ مِّنَ ٱلۡإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٖ مِّنَ ٱلۡجِنِّ فَزَادُوهُمۡ رَهَقٗا٦[الجن: ١-٦].

ترجمه: «ای محمد! بگو: به من وحی شده است که گروهی از جنیان به تلاوت من گوش فرا داده‌اند و پس به قوم خود گفته‌اند، ما قرآن زیبا و شگفتی را شنیده‌ایم، همگان را به راه راست رهنمود می‌سازد و کسی را انباز پروردگارمان نمی‌سازیم، جلال و عظمت پروردگار ما والا است، او همسر و فرزندی برنگرفته است، نادان ما درباره‌ی الله سخنان ناروایی می‌گفته‌اند و ما چنین می‌پنداشتیم که آدمیان و جنیان هرگز بر الله دروغ نمی‌بندند و کسانی از انسان‌ها به کسانی از جن‌ها پناه می‌آوردند و بدین وسیله بر گمراهی و سرکشی ایشان می‌افزودند».

بسا مردم از گذشتگان فرموده‌اند: شخصی از انسان‌ها چون در دره‌ای فرود می‌آمد می‌گفت: پناه می‌خواهم به بزرگ این دره از شر بی‌خردان قومش.

چون انسان‌ها از جنیان یاری خواستند، کفر و سرکشی جنیان زیاد شد، چنانکه الله تعالی فرموده است: ﴿وَأَنَّهُۥ كَانَ رِجَالٞ مِّنَ ٱلۡإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٖ مِّنَ ٱلۡجِنِّ فَزَادُوهُمۡ رَهَقٗا٦ وَأَنَّهُمۡ ظَنُّواْ كَمَا ظَنَنتُمۡ أَن لَّن يَبۡعَثَ ٱللَّهُ أَحَدٗا٧ وَأَنَّا لَمَسۡنَا ٱلسَّمَآءَ فَوَجَدۡنَٰهَا مُلِئَتۡ حَرَسٗا شَدِيدٗا وَشُهُبٗا٨[الجن: ٦-٨].

ترجمه: «و کسانی از انسان‌ها به کسانی از جن‌ها پناه می‌آوردند و بدین وسیله بر گمراهی و سرکشی جن‌ها می‌افزودند و آن‌ها گمان برده‌اند، همان‌گونه که شما جن‌ها گمان برده‌اید که الله هرگز کسی را پیغمبر نمی‌سازد و کسی را دوباره زنده نمی‌گرداند، ما قصد آسمان کردیم همه جای آن را پر از محافظان و نگهبانان نیرومند و شهاب‌ها یافتیم».

شیطانان قبل از فرود آمدن قرآن کریم با آذرخش‌ها زده می‌شدند، لیکن گاهی خبر آسمان را پیش از رسیدن آذرخش می‌دزدیدند، هنگامی که محمد  ج به پیغمبری فرستاده شد، آسمان پر از محافظان نیرومند و آذرخش‌های سوزاننده گردید و آذرخش‌ها به سوی شیطان‌ها پیش از اینکه به شنیدن چیزی دست یابند آماده شدند و در کمین قرار یافتند، چنانکه قرآن کریم از آنان حکایت می‌کند: ﴿وَأَنَّا كُنَّا نَقۡعُدُ مِنۡهَا مَقَٰعِدَ لِلسَّمۡعِۖ فَمَن يَسۡتَمِعِ ٱلۡأٓنَ يَجِدۡ لَهُۥ شِهَابٗا رَّصَدٗا٩[الجن: ٩].

ترجمه: «ما قبلا در گوشه‌ها و کنارهای آسمان برای استراق سمع می‌نشستیم، ولی اکنون هر کس بخواهد گوش فرا دهد، شهاب آماده‌ای را در کمین خود می‌یابد که به سوی او نشانه می‌رود».

الله تعالی در آیه‌ی دیگر فرموده است: ﴿وَمَا تَنَزَّلَتۡ بِهِ ٱلشَّيَٰطِينُ٢١٠ وَمَا يَنۢبَغِي لَهُمۡ وَمَا يَسۡتَطِيعُونَ٢١١ إِنَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّمۡعِ لَمَعۡزُولُونَ٢١٢[الشعراء: ٢١٠-٢١٢].

ترجمه: «این قرآن را شیاطین فرو نیاورده‌اند، این کار ایشان را نسزد و توانایی آن را ندارند، قطعا ایشان از گوش فرا دادن به پیام آسمانی محروم و برکنارند».

قرآن کریم از آن‌ها حکایت می‌کند که گفتند: ﴿وَأَنَّا لَا نَدۡرِيٓ أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ أَرَادَ بِهِمۡ رَبُّهُمۡ رَشَدٗا١٠ وَأَنَّا مِنَّا ٱلصَّٰلِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَٰلِكَۖ كُنَّا طَرَآئِقَ قِدَدٗا١١[الجن: ١٠-١١].

ترجمه: «ما نمی‌دانیم که برای ساکنان زمین شر و بلا درنظر گرفته شده است و یا اینکه پروردگارشان خیر و هدایت ایشان را خواسته است، برخی از ما تسلیم فرمان الله و پرهیزگارند و بعضی از ما جز این (نافرمان)، اصلا ما فرقه‌ها و گروه‌های متفاوت و گوناگونی هستیم».

یعنی آن‌ها بر مذهب‌های مختلف هستند، طوری که علماء فرموده‌اند: در آن‌ها مسلمان مشرک، یهودی، نصرانی، سنّی و بدعی همه وجود دارند.

سپس فرموده‌اند: ﴿وَأَنَّا ظَنَنَّآ أَن لَّن نُّعۡجِزَ ٱللَّهَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَن نُّعۡجِزَهُۥ هَرَبٗا١٢ وَأَنَّا لَمَّا سَمِعۡنَا ٱلۡهُدَىٰٓ ءَامَنَّا بِهِۦۖ فَمَن يُؤۡمِنۢ بِرَبِّهِۦ فَلَا يَخَافُ بَخۡسٗا وَلَا رَهَقٗا١٣ وَأَنَّا مِنَّا ٱلۡمُسۡلِمُونَ وَمِنَّا ٱلۡقَٰسِطُونَۖ فَمَنۡ أَسۡلَمَ فَأُوْلَٰٓئِكَ تَحَرَّوۡاْ رَشَدٗا١٤ وَأَمَّا ٱلۡقَٰسِطُونَ فَكَانُواْ لِجَهَنَّمَ حَطَبٗا١٥ وَأَلَّوِ ٱسۡتَقَٰمُواْ عَلَى ٱلطَّرِيقَةِ لَأَسۡقَيۡنَٰهُم مَّآءً غَدَقٗا١٦ لِّنَفۡتِنَهُمۡ فِيهِۚ وَمَن يُعۡرِضۡ عَن ذِكۡرِ رَبِّهِۦ يَسۡلُكۡهُ عَذَابٗا صَعَدٗا١٧ وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا١٨ وَأَنَّهُۥ لَمَّا قَامَ عَبۡدُ ٱللَّهِ يَدۡعُوهُ كَادُواْ يَكُونُونَ عَلَيۡهِ لِبَدٗا١٩ قُلۡ إِنَّمَآ أَدۡعُواْ رَبِّي وَلَآ أُشۡرِكُ بِهِۦٓ أَحَدٗا٢٠ قُلۡ إِنِّي لَآ أَمۡلِكُ لَكُمۡ ضَرّٗا وَلَا رَشَدٗا٢١ قُلۡ إِنِّي لَن يُجِيرَنِي مِنَ ٱللَّهِ أَحَدٞ وَلَنۡ أَجِدَ مِن دُونِهِۦ مُلۡتَحَدًا٢٢ إِلَّا بَلَٰغٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِسَٰلَٰتِهِۦۚ وَمَن يَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَإِنَّ لَهُۥ نَارَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًا٢٣ حَتَّىٰٓ إِذَا رَأَوۡاْ مَا يُوعَدُونَ فَسَيَعۡلَمُونَ مَنۡ أَضۡعَفُ نَاصِرٗا وَأَقَلُّ عَدَدٗا٢٤[الجن: ١٢-٢٤].

ترجمه: «ما یقین داریم هرگز نمی‌توانیم بر اراده‌ی الله در زمین غالب شویم و نمی‌توانیم از پنجه‌ی قدرت او فرار کنیم، ما هنگامی که رهنمود قرآن را شنیدیم، بدان ایمان آوردیم و هر کس که به پروردگارش ایمان بیاورد نه از کاستی پاداش می‌ترسد، نه از ستم، در میان ما فرمانبرداران و منحرفان و بی‌دادگرانند، آنان که فرمانبردارند، هدایت و خیر را برگزیده‌اند و اما آنان که ستمگر و بی‌دادگرند هیزم دوزخ هستند، اگر آدمیان و جن‌ها بر راستای راه اسلام ماندگار بمانند، آب زیاد بهره‌ی ایشان می‌گردانیم. هدف این است که ما آنان را با این نعمت فراوان بیازماییم و هر کس از ذکر و یاد پروردگارش روی گردان گردد، او را به عذاب سخت و طاقت‌فرسایی داخل می‌گردانیم، مسجدها مختص پرستش الله است و کسی را با الله پرستش نکنید، چون بنده‌ی الله بر پای ایستاد و به پرستش الله پرداخت، کافران پیرامون او تنگ یکدیگر ازدحام کردند، بگو: تنها پروردگارم را می‌پرستم و کسی را انباز او نمی‌کنم، بگو: من نمی‌توانم هیچ‌گونه زیانی و سودی به شما برسانم و به هیچ وجه نمی‌توانم گمراهتان سازم یا هدایت‌تان دهم، بگو: هیچ کس مرا در برابر الله پناه نمی‌دهد و پناهگاهی جز الله نمی‌یابم، لیکن تبلیغ از سوی الله و رساندن پیام‌های اوست، هر کس از الله و پیغمبرش نافرمانی کند، نصیب او آتش دوزخ است و جاودانه در آن می‌ماند (کافران همواره به استهزاء خود ادامه می‌دهند) تا زمانی که مشاهده خواهند کرد چیزی را که بدانان وعده داده شده است، آنگاه خواهند دانست که چه کسی یاورانش ناتوان‌تر و شماره و تعدادش کمتر است».

هنگامی که جنیان قرآن کریم را شنیدند، نزد پیامبر  ج آمدند و به او ایمان آوردند، آن‌ها جنیان منطقه‌ی (نصیبین) بودند، طوری که در صحیح مسلم، در حدیث ابن مسعود ذکر رفته است.

در روایتی آمده است که پیامبر  ج برای جنیان سوره‌ی (الرحمن) را قرائت نمودند و وقتی این آیه را تلاوت می‌کردند:

﴿فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ١٣[الرحمن: ١٣].

ترجمه: «ای جنیان و انسان‌ها کدام‌یک از نعمت‌های پروردگارتان را تکذیب و انکار می‌کنید»؟ جنیان می‌گفتند: «وَلَا بِشَيْءٍ مِنْ آلَائِك رَبّنَا نُكَذِّب فَلَك الْحَمْد»[١٠٢].

ترجمه: «چیزی از نعمت‌های تو را تکذیب نمی‌کنیم، ثنا و صفت خاص مر تو راست».

و هنگامی که جنیان نزد پیامبر  ج جمع شدند، از او برای خود و چهارپایان‌شان توشه خواستند، پیامبر  ج فرمودند: «لَكُمْ كُلُّ عَظْمٍ ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ تجدونه أَوْفَرَ مَا يَكُونُ لَحْمًا، وَكُلُّ بَعْرٍ عَلَفًا لِدَوَابِّكُمْ» و آن‌جناب فرمودند: «فَلَا تَسْتَنْجُوا بِهِمَا فَإِنَّهُمَا زَادُ إِخْوَانِكُمْ مِنَ الْجِنِّ»[١٠٣].

ترجمه: «هر استخوان که نام الله وقت خوراک بالایش یاد شده است، توشه‌ی شماست، شما آن را با پوره‌ترین گوشت که داشت می‌یابید و هر سرگین علف چهارپایان تان می‌باشد و به یاران گفتند: با این دو استنجاء نکنید، چه آن دو توشه‌ی برادران جنی شما می‌باشد».

این نهی به روایات مختلف ثابت است، علماء بر آن استدلال نمودند، استنجاء نمودن را با استخوان و سرگین ممنوع قرار داده‌اند و گفته‌اند: وقتی استنجا به طعام جنیان و چهارپایان شان ناروا باشد، به طعام انسان‌ها و علف چهارپایان‌شان نارواتر خواهد بود. محمد  ج برای تمام انسان‌ها و جنیان فرستاده شده است، این قدر و منزلت در نزد الله تعالی از بیگاری جنیان برای سلیمان  ÷ بزرگتر می‌باشد زیرا که سلیمان  ÷ از آن‌ها به حکم پادشاهی بهره برداری می‌کرد و محمد  ج به سوی آن‌ها فرستاده شده است تا آن‌ها را به فرامین الله تعالی و فرامین خود مأمور گرداند. چون او بنده‌ی الله و رسول او می‌باشد و منزلت بنده‌ای رسول فوق منزلت پیامبری پادشاه می‌باشد.

جنیان کافر به اتفاق مسلمانان به دوزخ می‌روند و اما مسلمان‌های ایشان نظر به رأی جمهور علماء به جنت می‌روند و همچنان جمهور علماء بدین نظرند که از جنیان پیامبری فرستاده نشده است، لیکن در آن‌ها دعوتگران بیم دهنده وجود دارد.

[١٠٢]- روایت ترمذی از جابر  س.

[١٠٣]- روایت امام احمد و مسلم از ابن مسعود  س.