بخش سوم: مرتبههای اولیاء الله
اولیاء الله دو دستهاند، پیشقدمان مقرب و اهل سعادت میانهرو.
الله تعالی هردو گروه را در چندین جای قرآن کریم ذکر نموده است، در اول و آخر سورهی واقعه و در سورهی انسان، مطففین و فاطر.
الله تعالی در اول سورهی واقعه قیامت کبری را ذکر نموده و فرموده است: ﴿وَكُنتُمۡ أَزۡوَٰجٗا ثَلَٰثَةٗ٧ فَأَصۡحَٰبُ ٱلۡمَيۡمَنَةِ مَآ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَيۡمَنَةِ٨ وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشَۡٔمَةِ مَآ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشَۡٔمَةِ٩ وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلسَّٰبِقُونَ١٠ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلۡمُقَرَّبُونَ١١ فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ١٢ ثُلَّةٞ مِّنَ ٱلۡأَوَّلِينَ١٣ وَقَلِيلٞ مِّنَ ٱلۡأٓخِرِينَ١٤﴾[الواقعة: ٧-١٤].
ترجمه: «و شما سه گروه خواهید شد، پس اهل سعادت چه اهل سعادتی؟ و اهل شقاوت چه اهل شقاوتی؟ و پیشقدمان پیشگامان اند، آنان مقربان درگاه الله اند، در باغهای پرنعمت بهشت جای دارند، پیشقدمان گروه زیادی از پیشینیان هر دین اند و اندکی از پسینیان میباشند».
این اقسام سه گانه، اقسام مردم هنگام بر پا شدن قیامت کبری میباشد، وقتی که الله تعالی تمام بندههایش را جمع نماید، چنانکه در چندین موضع قرآن کریم ارشاد فرموده است.
سپس در آخر همان سورهی قیامت کوچک انسان را ذکر نموده میفرماید: ﴿فَأَمَّآ إِن كَانَ مِنَ ٱلۡمُقَرَّبِينَ٨٨ فَرَوۡحٞ وَرَيۡحَانٞ وَجَنَّتُ نَعِيمٖ٨٩ وَأَمَّآ إِن كَانَ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلۡيَمِينِ٩٠ فَسَلَٰمٞ لَّكَ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلۡيَمِينِ٩١ وَأَمَّآ إِن كَانَ مِنَ ٱلۡمُكَذِّبِينَ ٱلضَّآلِّينَ٩٢ فَنُزُلٞ مِّنۡ حَمِيمٖ٩٣ وَتَصۡلِيَةُ جَحِيمٍ٩٤ إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ حَقُّ ٱلۡيَقِينِ٩٥ فَسَبِّحۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلۡعَظِيمِ٩٦﴾[الواقعة: ٨٨-٩٦].
ترجمه: «اما اگر شخص محتضر از پیشگامان مقرب باشند، (همین که وفات کند بهرهی او) راحت و آسایش، گلهای خوشبو و بهشت پرنعمت است و اما اگر از یاران اهل میمنت و سعادت باشد، از سوی یاران اهل میمنت درود بادا! و اما اگر شخص محتضر از جمله تکذیب کنندگان و گمراهان باشد، (همین که وفات کند) با آب جوشان از او پذیرایی میگردد و او را به آتش دوزخ فرو انداختن است، این چیزهای که گفته شد، عین واقعیت است، حال که چنین است، پروردگار بزرگ خود را به پاکی یاد کن».
الله تعالی در سورهی انسان میفرماید: ﴿إِنَّا هَدَيۡنَٰهُ ٱلسَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرٗا وَإِمَّا كَفُورًا٣ إِنَّآ أَعۡتَدۡنَا لِلۡكَٰفِرِينَ سَلَٰسِلَاْ وَأَغۡلَٰلٗا وَسَعِيرًا٤ إِنَّ ٱلۡأَبۡرَارَ يَشۡرَبُونَ مِن كَأۡسٖ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا٥ عَيۡنٗا يَشۡرَبُ بِهَا عِبَادُ ٱللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفۡجِيرٗا٦ يُوفُونَ بِٱلنَّذۡرِ وَيَخَافُونَ يَوۡمٗا كَانَ شَرُّهُۥ مُسۡتَطِيرٗا٧ وَيُطۡعِمُونَ ٱلطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ مِسۡكِينٗا وَيَتِيمٗا وَأَسِيرًا٨ إِنَّمَا نُطۡعِمُكُمۡ لِوَجۡهِ ٱللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمۡ جَزَآءٗ وَلَا شُكُورًا٩ إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوۡمًا عَبُوسٗا قَمۡطَرِيرٗا١٠ فَوَقَىٰهُمُ ٱللَّهُ شَرَّ ذَٰلِكَ ٱلۡيَوۡمِ وَلَقَّىٰهُمۡ نَضۡرَةٗ وَسُرُورٗا١١ وَجَزَىٰهُم بِمَا صَبَرُواْ جَنَّةٗ وَحَرِيرٗا١٢﴾[الإنسان: ٣-١٢].
ترجمه: «ما برای کافران زنجیرها و طوقها و آتش فروزان دوزخ را آماه کردهایم، هرآینه نیکان از جامهای شرابی مینوشند که آمیخته به کافور است، آن آب آمیخته به کافور چشمهایست که بندگان الله از آن مینوشند و هر جا که بخواهند با خود روان میکنند و میبرند، بندگانی که به نذر خود وفا میکردند و از روزی میهراسیدند که شر و بلای آن گسترده و فراگیر است و به خاطر دوست داشت الله به بینوا و یتیم و اسیر خوراک میدادند و بدیشان میگویند: ما شما را تنها به خاطر رضای الله خوراک میدهیم و از شما پاداش و سپاسگذاری نمیخواهیم، ما از عذاب پروردگارمان از عذاب روز بس تر شرو و سخت میترسیم به همین خاطر الله آنان را از شر و بلای آن روز نگاه میدارد و ایشان را به خرمی و شادمانی میرساند و در برابر صبری که نمودهاند، الله بهشت و جامهی ابریشمین را پاداششان میکند.
همچنان در سورهی مطففین الله تعالی سرانجام کافران را بیان نمود، و راجع به ابرار فرموده است: ﴿إِنَّ ٱلۡأَبۡرَارَ لَفِي نَعِيمٍ٢٢ عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِ يَنظُرُونَ٢٣ تَعۡرِفُ فِي وُجُوهِهِمۡ نَضۡرَةَ ٱلنَّعِيمِ٢٤ يُسۡقَوۡنَ مِن رَّحِيقٖ مَّخۡتُومٍ٢٥ خِتَٰمُهُۥ مِسۡكٞۚ وَفِي ذَٰلِكَ فَلۡيَتَنَافَسِ ٱلۡمُتَنَٰفِسُونَ٢٦ وَمِزَاجُهُۥ مِن تَسۡنِيمٍ٢٧ عَيۡنٗا يَشۡرَبُ بِهَا ٱلۡمُقَرَّبُونَ٢٨﴾[المطففين: ٢٢-٢٨].
ترجمه: «بیگمان نیکان در انواع نعمتهای بهشت به سر خواهند برد، بر تختهای مجلل بهشت تکیه زده، بهر جانب مینگرند، (هرگاه بدیشان بنگری) خوشی و خرمی و نشاط نعمت را در چهرههایشان خواهی دید، به آنان از شراب خالص داده میشود که دست نخورده و سر بسته است، مهر آن از مشک است، رقابت کنندگان باید برای این حالت با همدیگر رقابت کنند و بر یکدیگر پیشی بگیرند، آمیزشی آن شراب تسنیم است، تسنیم چشمهیی است که مقربان الله از آن مینوشند».
از ابن عباس و دیگر علمای سلف روایت شده که آنها فرمودند: تسنیم با شراب اهل میمنت آمیخته میشود و مقربین بارگاه الله تعالی تسنیم خالص مینوشند.
معنی همان است که آنها فرمودهاند، چون الله تعالی ﴿يَشۡرَبُ بِهَا﴾ گفته است و (یشرب منها) نگفته است و در (یشرب) معنی سیراب شدن را گنجانده است.
از اینکه نوشنده گهی سیراب نمیشود، پس اگر (فعل) نوشیدن با (منها) بکار برده شود، معنی سیراب شدن را نمیرساند و اگر با (بها) بکار برده شود آن معنی را میرساند، یعنی مقربین بارگاه الله تعالی با چشمهی تسنیم سیراب میشوند و به چیزی دیگری نیاز ندارند، آنها شراب تسنیم خالص و اصحاب میمنت شراب آمیخته با تسنیم مینوشند، چنانکه در سورهی انسان الله تعالی فرموده است: ﴿إِنَّ ٱلۡأَبۡرَارَ يَشۡرَبُونَ مِن كَأۡسٖ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا٥ عَيۡنٗا يَشۡرَبُ بِهَا عِبَادُ ٱللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفۡجِيرٗا٦﴾[الإنسان: ٥-٦].
مراد از (عباد الله) مقربینیاند که در سورهی قبلی ذکر ایشان گذشت، این پاداش بدین خاطر است که جزاء مطابق عمل میباشد، برابر است که عمل خوب باشد یا بد، طوری که پیامبر ج فرمودهاند: «مَنْ نَفَّسَ عَنْ مُؤْمِنٍ كُرْبَةً مِنْ كُرَبِ الدُّنْيَا، نَفَّسَ اللهُ عَنْهُ كُرْبَةً مِنْ كُرَبِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ، وَمَنْ يَسَّرَ عَلَى مُعْسِرٍ، يَسَّرَ اللهُ عَلَيْهِ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ، وَمَنْ سَتَرَ مُسْلِمًا، سَتَرَهُ اللهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ، وَاللهُ فِي عَوْنِ الْعَبْدِ مَا كَانَ الْعَبْدُ فِي عَوْنِ أَخِيهِ، وَمَنْ سَلَكَ طَرِيقًا يَلْتَمِسُ فِيهِ عِلْمًا، سَهَّلَ اللهُ لَهُ بِهِ طَرِيقًا إِلَى الْجَنَّةِ، وَمَا اجْتَمَعَ قَوْمٌ فِي بَيْتٍ مِنْ بُيُوتِ اللهِ، يَتْلُونَ كِتَابَ اللهِ، وَيَتَدَارَسُونَهُ بَيْنَهُمْ، إِلَّا نَزَلَتْ عَلَيْهِمِ السَّكِينَةُ، وَغَشِيَتْهُمُ الرَّحْمَةُ وَحَفَّتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ، وَذَكَرَهُمُ اللهُ فِيمَنْ عِنْدَهُ، وَمَنْ بَطَّأَ بِهِ عَمَلُهُ، لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ»[١٧].
ترجمه: «کسی که مشکلی از مشکلات دنیوی مؤمنی را حل کند، الله مشکلی از مشکلات روز قیامت او را حل میکند و کسی که با تنگدستی سهلگیری کند الله در دنیا و آخرت با او سهلگیری میکند و کسی که عیب مسلمانی را بپوشد. الله در دنیا و آخرت عیب او را میپوشد و الله در کمک بنده است تا لحظهای که بنده در کمک به برادرش باشد، کسی که در طلب علم راهی را طی کند، الله برایش راهی را به سوی بهشت آسان میسازد و گرد نمیآید گروهی در خانهای از خانههای الله تعالی، که کتاب الله را تلاوت نمودند و با هم به یک شکل درس بخوانند، مگر اینکه حالت اطمینان قلب به آنها دست داده باشد و رحمت شامل حالشان شده باشد و ملائکه آنان را احاطه میکنند و الله در جملهی کسانی ذکر میکند که نزدش حضور دارند و کسی که او را عملش عقب براند، نسبش او را پیش نمیاندازد».
و پیامبر ج فرمودند: «الرَّاحِمُونَ يَرْحَمُهُمُ الرَّحْمَنُ، ارْحَمُوا مَنْ فِي الأَرْضِ يَرْحَمْكُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ»[١٨].
ترجمه: «بر رحم کنندگان رحمان رحم میکند، رحم کنید به کسی که در زمین است، رحم میکند بر شما آن ذاتی که بر آسمانها است».
در حدیثی قدسی صحیح که در کتابهای سنّت روایت شده است، آمده است: «قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى: أَنَا الرَّحْمَنُ خَلَقْتُ الرَّحِمَ، وَشَقَقْتُ لَهَا اسْمًا مِنِ اسْمِي، فَمَنْ وَصَلَهَا، وَصَلْتُهُ وَمَنْ قَطَعَهَا، بَتَتُّهُ»[١٩].
ترجمه: «الله تعالی میفرماید: من رحمان هستم، رحم را پیدا کردهام و برایش نامی از نام خود بیرون آوردم، پس کسی که به آن بپوندد، من با وی میپیوندم و کسی که آن را قطع کند، من از او میبرم».
در روایت دیگر آمده است که فرموده است: «فَمَنْ وَصَلَهَا وَصَلَهُ اللَّهُ وَمَنْ قَطَعَهَا قَطَعَهُ اللَّهُ»[٢٠].
ترجمه: «و کسی که آن را پیوندند، الله به وی میپیوندند و کسی که آن را ببُرد الله از وی میبُرد».
طوری که گذشت اولیاء الله دو گروهاند: مقرّبین و اصحاب یمین، پیامبر ج عمل هردو گروه را در حدیث اولیاء بیان نمودهاند، چنانکه فرمودهاند: «يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى: مَنْ عَادَى لِي وَلِيًّا، فَقَدْ بَارَزَنِي بِالْمُحَارَبَةِ»[٢١].
ترجمه: «الله تعالی میفرماید: آن که با دوستی از دوستانم دشمنی کند با من در جنگ داخل شده است و بندهام به سویم به چیزی محبوبتر از آنچه که بر او فرض گرداندهام، تقرب نجسته است و همیشه بندهام با ادای نوافل به من نزدیکی میجوید تا اینکه دوستش دارم، چون دوستش داشتم، شنوایی او میشوم که بدان میشنود و چشمش که به آن میبیند و دستش که به آن چنگ میزند و پایش که به آن راه میرود».
پس اصحاب یمین آن کسانیاند که با ادای فرایض به الله تعالی نزدیکی میجویند و از ارتکاب محرمات خودداری مینمایند و خود را مکلّف بر ادای تمام نوافل و دوریجویی از هیچ نوع مباح نمیسازند.
اما پیشقدمان مقرب آنانیاند که با ادای نوافل و فرایض به الله تعالی نزدیکی میجویند، به واجبات و مستحبات عمل مینمایند و از محرمات و مکروهات اجتناب میورزند، چون آنان با تمام توان خود به الله تعالی نزدیکی میجویند، الله تعالی با آنان محبت کامل مینماید، طوری که در حدیث قدسی فرموده است: «وَمَا يَزَالُ عَبْدِي يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّوَافِلِ حَتَّى أُحِبَّهُ»[٢٢].
ترجمه: «و همیشه بندهام با ادای نوافل به من نزدیکی میجوید، تا اینکه دوستش دارم».
مراد از محبت و دوستی که در این حدیث ذکر شده است، محبت مطلق و کامل است، مانند نعمتی که در سورهی فاتحه ذکر شده است: ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ٦ صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّينَ٧﴾[الفاتحة: ٦-٧].
ترجمه: «ما را به راه راست راهنمایی فرما، راه کسانی که بدانان نعمت دادهای، نه راه آنان که بر ایشان خشم گرفتهای و نه راه گمراهان و سرگشتهگان».
نعمتی که در این سوره ذکر شده است، همان نعمت مطلق و کامل میباشد که در فرمودهی الله تعالی بیان گردیده است: ﴿وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ فَأُوْلَٰٓئِكَ مَعَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِم مِّنَ ٱلنَّبِيِّۧنَ وَٱلصِّدِّيقِينَ وَٱلشُّهَدَآءِ وَٱلصَّٰلِحِينَۚ وَحَسُنَ أُوْلَٰٓئِكَ رَفِيقٗا٦٩﴾[النساء: ٦٩].
ترجمه: «و آن که از احکام الله و رسولش اطاعت کند، او در آخرت همنشین کسانی خواهد بود که الله بدیشان نعمت داده است، آن نعمت داده شدگان عبارتاند از: پیغمبران، صدیقان، شهیدان، صالحان و آنان چه دوستان خوبی هستند!»
پس مباحات در حق آن مقربان پیشقدم طاعتهای نزدیک کننده به الله تعالی گردیده است و اعمالشان همه عبادات الله تعالی بوده است، لهذا از شراب خالص بهرهور میگردند، چنانکه عمل خالص برای الله انجام دادهاند.
اما میانهروان بعضی از اعمالشان را برای خود انجام دادند، گرچه بر آن عمل عذاب نمیشوند و ثوابی هم کمایی نمیکنند، لیکن شرابشان خالص نبوده است، بلکه آمیخته خواهند بود، به اندازهی آنچه در اعمال دنیویشان آمیختهاند.
[١٧]- روایت مسلم از ابوهریره س.
[١٨]- روایت احمد و ابوداود و ترمذی از عبدالرحمن بن عوف و ترمذی فرموده است این حدیث حسن صحیح است.
[١٩]- روایت ابوداود و ترمذی از عبدالرحمن بن عوف.
[٢٠]- روایت امام احمد از عائشه ل.
[٢١]- این حدیث مکمّل در فصل نخست با ترجمهاش گذشت.
[٢٢]- روایت بخاری از ابوهریره، و در بخش نخست ذکر حدیث مکمل گذشت.