فرق بین کرامات اولیاء و احوال شیطان
در میان کرامات اولیاء و احوال شیطانی فرقهای زیاد وجود دارد از آنجمله:
سبب کرامات اولیاء ایمان و تقوی بوده است و سبب احوال شیطانی ارتکاب منهیات اللهتعالی و رسول او میباشد.
الله تعالی فرموده است: ﴿قُلۡ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ ٱلۡفَوَٰحِشَ مَا ظَهَرَ مِنۡهَا وَمَا بَطَنَ وَٱلۡإِثۡمَ وَٱلۡبَغۡيَ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ وَأَن تُشۡرِكُواْ بِٱللَّهِ مَا لَمۡ يُنَزِّلۡ بِهِۦ سُلۡطَٰنٗا وَأَن تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ٣٣﴾[الأعراف: ٣٣].
ترجمه: «بگو: الله حرام کرده است کارهای ناهنجار را، خواه آن چیزی که آشکارا انجام پذیرد و ظاهر گردد و خواه آن چیزی که پوشیده انجام گیرد و پنهان ماند و گناه را و ستمگری را که به هیچ وجه درست نیست و اینکه چیزی را شریک الله کنید. بدون دلیل و بُرهانی که از سوی الله مبنی بر حقانیت آن خبر در دست باشد و اینکه به دروغ بر الله چیزی را بیان دارید که نمیدانید».
پس بدون دانش بر الله تعالی دروغ بستن، به او شریک مقرر نمودن، ستم و بیحیایی همه را الله تعالی و پیامبرش حرام گرداندهاند و آن محرّمات سبب کرامت بخشیدن الله تعالی نمیگردد.
وقتی عمل فوق العادهای نه به سبب نماز، ذکر و تلاوت قرآن کریم، بلکه به سبب اعمال پسندیدهی شیطان و کارهای شرکی مانند یاری خواستن از مخلوق، یا به سبب ستم بر مردم و ارتکاب فسق و فجور حاصل گردد، آن عمل از کرامتهای رحمانی نبوده است، از احوال شیطانی میباشد.
بعضی از اولیای شیطان وقتی به مجلس اشپلاق کشی (سوت زدن) و کفزنی حضور یابد، شیطانش بر او فرود آمد و او را به هوا برداشت و از آنجا بدر میکند، اگر در آن وقت شخصی از اولیاء الله حاضر شود، آن شیطان رانده شده است و شخص به زمین میافتد، چنانکه این حالت بر بسا مردم رخ داده است.
بعضی اولیای شیطان از مخلوق مرده یا زنده مدد میطلبند، چه آن مخلوق مسلمان باشد یا نصرانی یا مشرک، پس شیطان به شکل آن آمده است، بعضی حاجاتهای او را رفع میسازد و او گمان میکند که به کمکش شخص فریاد شده است و یا فرشتهای به صورت او رسیده است و در حقیقت آنکه نزد او آمده است، شیطان گمراه کنندهی او میباشد، زیرا که او به الله تعالی شریک مقرر نموده است، چنانکه شیطانان به خاطر گمراه نمودن مشرکان در بتها داخل شده و با آنان صحبت مینمودند.