نشانههای اولیای شیطان
پس هرگاه شخصی با پلیدیها و مرداریهایی که شیطان دوست دارد، نشست و برخاست داشته باشد و یا در حمامها و بیت الخلاءها که شیطان وجود داشته است، منزل گزیند و یا مارها، گژدمها، زنبورها و گوشهای سگها را که پلیدی بزرگ است را بخورد و یا پیشاب و دیگر نجاساتی را که شیطان میپسندد، بنوشد و یا جز الله تعالی را بخواند، از مخلوقات کمک بطلبد و آنها را قبلهی حاجات بگرداند و یا به سوی شیخ خود سجده کند و در عبادت به پروردگار خود شریک مقرر کند و یا با سگها، یا آتشها شب و روز گذراند و یا در مزبله و جاهای ناپاک و قبرستانها و به خصوص مقبرههای کافران: یهود، نصاری و مشرکان سکونت گزیند و یا از شنیدن قرآن کریم نفرت کند و در مقابل شنیدن آهنگها، سرودها و موزیک شیطان را پسند نماید، این همه نشانههای اولیای شیطان است نه نشانههای اولیای رحمان.
ابن مسعود س فرموده است: کسی خود را جز ارتباط به قرآن امتحان نکند، اگر او قرآن را دوست داشته باشد، الله را دوست میدارد و اگر او با قرآن نفرت داشته باشد با الله و رسولش نفرت دارد.
عثمان به عفان س فرموده است: اگر دلهای ما پاک گردد از قرآن سیری پیدا نمیکند.
ابن مسعود س فرموده است: ذکر، ایمان را در دل میرویاند، چنانکه آب سبزیجات را میرویاند و ساز و سرود منافقت را در دل میرویاند، چنانچه آب سبزیجات را میرویاند.
شخصی که از حقیقت ایمان درونی با خبر باشد، حالات رحمانی را از حالات شیطانی جدا کند، الله تعالی نوری از طرف خود در دل او انداخته است، طوری که خداوند تعالی فرموده است: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَءَامِنُواْ بِرَسُولِهِۦ يُؤۡتِكُمۡ كِفۡلَيۡنِ مِن رَّحۡمَتِهِۦ وَيَجۡعَل لَّكُمۡ نُورٗا تَمۡشُونَ بِهِۦ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ٢٨﴾[الحديد: ٢٨].
ترجمه: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، از الله بترسید و به پیغمبر او ایمان بیاورید، تا الله دو پاداش از رحمت خود به شما دهد و نیز برای شما نوری را پدید گرداند که در پرتو آن حرکت کنید و شما را ببخشاید».
الله تعالی فرموده است: ﴿وَكَذَٰلِكَ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ رُوحٗا مِّنۡ أَمۡرِنَاۚ مَا كُنتَ تَدۡرِي مَا ٱلۡكِتَٰبُ وَلَا ٱلۡإِيمَٰنُ وَلَٰكِن جَعَلۡنَٰهُ نُورٗا نَّهۡدِي بِهِۦ مَن نَّشَآءُ مِنۡ عِبَادِنَاۚ﴾[الشورى: ٥٢].
ترجمه: «این گونه بر تو (ای پیامبر) روحی (= قرآن کریم) را به فرمان خود وحی کردیم، تو (پیش از این) نمیدانستی کتاب و ایمان چیست، ولی ما آن را نوری قرار دادیم، با آن هر کس از بندگانمان را که بخواهیم هدایت میکنیم».
آن شخص فرق کننده از زمرهی مؤمنانی است که در ارتباط به آنها امام ترمذی از ابوسعید الخدری روایت کرده است که پیامبر ج فرمودند: «اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللهِ».
ترجمه: «از فراست و بصیرت مؤمن درحذر باشید، زیرا او با نوری که الله تعالی برایش داده است، میبیند».
در حدیث صحیح که قبلاً گذشت و امام بخاری و سایر محدثان روایت نمودهاند، آمده است: «لَا يَزَالُ عَبْدِي يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّوَافِلِ حَتَّى أُحِبَّهُ، فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ، كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ، وَبَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ، وَيَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا، وَرِجْلَهُ الَّتِي يَمْشِي بِهَا..»[٥٣].
ترجمه: «همیشه بندهام با ادای نوافل به من نزدیکی میجوید، تا اینکه دوستش دارم و چون دوستش داشتم، شنوایی او میشوم که به آن میشنود و چشمش که به آن میبیند و دستش که به آن چنگ میزند و پایش که به آن راه میرود، اگر از من درخواست کند به وی میدهم و اگر از من پناه جوید به وی پناه میدهم و بیزاری نمیجویم از چیزی که من انجام دهندهی آنم مثل بیزاری جستنم از قبض کردن نفس بندهی مسلمانم که مرگ را نمیپسندد و من اذیتش را نمیپسندم و لیکن او از مرگ اجتناب ناپذیر است».
بناء اگر شخصی از همچون مؤمنانی باشد، میتواند بین حال اولیای رحمان و حال اولیای شیطان تفکیک کند؛ چنانکه صراف درهم اصلی را از درهم تزویری جدا مینماید و اسبشناس اسب خوب را از اسب خراب تمییز میدهد و سوارکار شناس بین دلاور و بزدل تفریق میکند.
چنانکه تفریق بین پیغمبر راستگو و مدعی کذاب نبوّت لازم است، پس تفریق بین محمد راستگو و امانت دار، موسی، مسیح، و دیگر انبیاء علیهم الصلاة والسلام و بین مسیلمهی کذاب، اسود عنسی، طلیحه اسدی، حارث دمشقی، باباه رومی و دیگر کذابان فرض میباشد، همچنان تفکیک بین اولیای پرهیزگار الله تعالی و اولیای گمراه شیطان فرض و لازم است.
[٥٣]- این حدیث به شکل کامل با ترجمهاش در بخش نخست این رساله گذشت.