بخش چهارم: اقسام امّت محمد صلی الله علیه وسلم
الله تعالی در سورهی فاطر اولیای میانهرو و پیشقدمان را ذکر نموده است و فرموده است: ﴿ثُمَّ أَوۡرَثۡنَا ٱلۡكِتَٰبَ ٱلَّذِينَ ٱصۡطَفَيۡنَا مِنۡ عِبَادِنَاۖ فَمِنۡهُمۡ ظَالِمٞ لِّنَفۡسِهِۦ وَمِنۡهُم مُّقۡتَصِدٞ وَمِنۡهُمۡ سَابِقُۢ بِٱلۡخَيۡرَٰتِ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡكَبِيرُ٣٢ جَنَّٰتُ عَدۡنٖ يَدۡخُلُونَهَا يُحَلَّوۡنَ فِيهَا مِنۡ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٖ وَلُؤۡلُؤٗاۖ وَلِبَاسُهُمۡ فِيهَا حَرِيرٞ٣٣ وَقَالُواْ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِيٓ أَذۡهَبَ عَنَّا ٱلۡحَزَنَۖ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٞ شَكُورٌ٣٤ ٱلَّذِيٓ أَحَلَّنَا دَارَ ٱلۡمُقَامَةِ مِن فَضۡلِهِۦ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٞ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٞ٣٥﴾[فاطر: ٣٢-٣٥].
ترجمه: «سپس قرآن را به بندگان برگزیدهی خود (امت محمد) عطاء کردیم، برخی از آنان به خویشتن ستم میکنند و گروهی از ایشان میانهرو اند و دستهای از ایشان به توفیق الهی در انجام نیکیها پیشتازند، این سبقت در خیرات واقعاً فضیلت بزرگی است. پاداش پیشقدمان در نیکیها با باغهای اقامتی است که بدانها داخل میشوند و در آنجا با دستبندهای طلا و مروارید آراسته میگردند و جامههایشان در آنجا ابریشمین است و خواهند گفت: سپاس مر الله راست که غم و اندوه را از ما زدود، بیگمان پروردگار ما آمرزنده گناهان و سپاسگذار نیکیها است. الله که در پرتو فضل و لطف خویش ما را در سرای اقامت و ماندگاری جای داد، در آن هیچ گونه رنج و مشقت جسمانی و هیچ گونه ناتوانی و واماندگی روحانی به ما دست نمیدهد».
این گروه سهگانهای که در این آیات ذکر شدهاند، تنها از امّت محمد ج میباشند. چنانچه از فرمودهی الله تعالی: ﴿ثُمَّ أَوۡرَثۡنَا ٱلۡكِتَٰبَ ٱلَّذِينَ ٱصۡطَفَيۡنَا مِنۡ عِبَادِنَاۖ ...﴾ معلوم میگردد، زیرا امّت محمد ج بعد از امتهای گذشته، کتاب الهی را میراث بردند، این میراث ویژهی حفاظ قرآن کریم نبوده است، بلکه هر مؤمن که به قرآن ایمان آورد در شمار این ورثه میآید: گروه سهگانهای که الله تعالی امّت محمد ج را بدان تقسیم نموده است. عبارتاند از: ستمگار بر نفس، میانهرو و پیشقدم به نیکی میباشند.
لیکن آیات سورهی واقعه، مطففین و انفطار تمام گروههای امتهای پیشین کافر و مسلمان، همه را دربر میگیرد.
تفصیل اقسام امّت محمد ج چنین است: ستمکار بر نفس: گنهکار اصرار ورزنده بر گناه را گویند و میانهرو: بجا آورندهی فرایض و دوری جوینده از محرمات میباشد و پیشتاز به نیکی: شخصی است که بر ادای فرایض و نوافل و سایر احکام پایبند باشد، طوری که در آیات گذشت.
کسی که از گناهش هرچه بزرگ باشد، دست کشیده است و توبه درست نماید، از پیشقدمان، یا میانهروان شمار خواهد شد، چنانکه الله تعالی میفرماید: ﴿۞وَسَارِعُوٓاْ إِلَىٰ مَغۡفِرَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ أُعِدَّتۡ لِلۡمُتَّقِينَ١٣٣ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي ٱلسَّرَّآءِ وَٱلضَّرَّآءِ وَٱلۡكَٰظِمِينَ ٱلۡغَيۡظَ وَٱلۡعَافِينَ عَنِ ٱلنَّاسِۗ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ١٣٤ وَٱلَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَٰحِشَةً أَوۡ ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ ذَكَرُواْ ٱللَّهَ فَٱسۡتَغۡفَرُواْ لِذُنُوبِهِمۡ وَمَن يَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ إِلَّا ٱللَّهُ وَلَمۡ يُصِرُّواْ عَلَىٰ مَا فَعَلُواْ وَهُمۡ يَعۡلَمُونَ١٣٥ أُوْلَٰٓئِكَ جَزَآؤُهُم مَّغۡفِرَةٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَجَنَّٰتٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ وَنِعۡمَ أَجۡرُ ٱلۡعَٰمِلِينَ١٣٦﴾[آل عمران: ١٣٣-١٣٦].
ترجمه: «به سوی آمرزش پروردگارتان و بهشتی بشتابید که پهنای آن همچون آسمان و زمین است و چنین چیز برای پرهیزگاران تهیه دیده شده است، آن کسانی که در حال خوشی و ناخوشی و ثروتمندی و تنگدستی به احسان و بخشش دست مییازند و خشم خود را فرو میخورند و از مردم گذشت میکنند و الله نیکوکاران را دوست دارد و کسانی که چون دچار گناه کبیرهای شدند، یا بر خویشتن ستم کردند، به یاد الله میافتند و آمرزش گناهانشان را خواستار میشوند و به جز از الله کیست که گناهان را بیامرزد و با علم و آگاهی بر چیزی که انجام دادهاند، پافشاری نمیکنند آنچنان پرهیزگارانی پاداششان آمرزش پروردگارشان و باغهایی است که زیر درختان آنها جویبارها روان است و جاودانه در آن جاها ماندگارند و این چه پاداش نیکی است، برای کسانی که اهل عملند».
اهل سنّت میفرمایند: هیچ فردی از اهل توحید در دوزخ برای همیشه نمیماند، چون الله تعالی فرموده است: ﴿جَنَّٰتُ عَدۡنٖ يَدۡخُلُونَهَا﴾[الرعد: ٢٣].
ترجمه: «عاقبت نیکو باغهای بهشت است که جای زیستن ابدی است و آنان بدانجا داخل میشوند».
اما داخل شدن برخی از اهل کبایر در آتش به روایات متواتر از پیامبر ج به ثبوت رسیده است، چنانچه بیرون رفتنشان از آتش به روایات متواتر ثابت شده است و همچنان سفارش پیامبر ج برای اهل کبایر و بیرون آمدن بعضیها از آتش به شفاعت وی و شفاعت سایر شفاعت گران همه ثابت است.
پس آن که میگوید: اهل کبایر در آتش جاودان باقی میمانند و آیهی سابقه در مورد پیشقدمان است، تنها آنها به جنت میروند، میانهروان و ستمکاران بر نفس، در جنت نمیروند، طوری که بعضی معتزلیها این تاویل را نمودهاند، آن کس بدین تأویل خویش مقابل مرجئه قرار گرفته است، مرجئه به رفتن اهل کبائر در دوزخ نظر نداشتهاند و ادعا میکنند که اهل کبائر همه بدون عذاب به جنت میروند.
این هردو نظر مخالف سنّت متواترهی پیامبر ج و اجماع علمای سلف و امامان دین است، فساد رأی هردو گروه از فرمودهی الله تعالی که در دو آیهی قرآن مجید آمده است، معلوم میشود، الله تعالی میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُۚ﴾[النساء: ٤٨].
ترجمه: «بیگمان الله هرگز شرک به خود را نمیبخشد، ولی گناهان جز شرک را برای هر که بخواهد میبخشد».
مراد از ﴿لِمَن يَشَآءُ﴾ در آیهی سابق برعکس رأی بعضی معتزله توبه کننده نمیباشد، چون الله تعالی شرک و جز آن را برای توبه کننده مغفرت نموده و به مشیت خویش مرتبط نگردانده است و لهذا آمرزش گناه توبه کنندگان را عام و مطلق ذکر نموده و فرموده است:
﴿۞قُلۡ يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِيعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ٥٣﴾[الزمر: ٥٣].
ترجمه: «بگو ای بندگانم! ای آنان که در معاصی زیاده روی کردهاید، از لطف و مرحمت الله مأیوس و ناامید نگردید، قطعاً الله همه گناهان را میآمرزد، چرا که او بسیار آمرزگار و بس مهربان است».
یعنی الله تعالی گناه توبهکار را میآمرزد، چه آن گناه شرک، یا گناهی دیگری از کبائر و صغائر بوده باشد.
در این آیه الله تعالی عموم گناهان را ذکر نموده است و به مشیت خود معلّق نگردانده است و در آیهی سابق شرک را نبخشودنی قرار داده است و جز آن را به مشیت خود معلّق گردانده است، بناء رأی آنکه آمرزش را برای هر گنهکار میبیند، فاسد خواهد بود.
الله تعالی کلمهی شرک را برای تنبیه بر هر گناهی بزرگتر از آن مانند انکار صفات الله تعالی و تجویز امن از عذاب بر هر گناه، ذکر فرموده است، زیرا اگر آن تجویز درست میبود، الله تعالی آمرزش گناه بعضی را جز بعضی دیگر بیان نمیفرمود و اگر برای هر ستمکار بدون توبه و کارهای نیک مغفرت میبود، الله تعالی مغفرت را به مشیت خود معلق نمیساخت.
از فرمودهی الله تعالی: ﴿وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُ﴾[النساء: ٤٨] مغفرت جزیی دانسته میشود، بناء اثبات مغفرت عمومی و انکار مغفرت به کلی هردو مردود است.