بخش نخست: صفات اولیای الله تعالی
وقتی دانسته شد که بعضی مردم اولیای رحمان و بعضی دیگر اولیای شیطاناند، پس باید بین دو گروه طوری فرق شود که الله تعالی و رسولش آن تفکیک را نمودهاند.
اولیای الله تعالی تنها مسلمانان پرهیزگارند، چنانکه الله تعالی میفرماید: ﴿أَلَآ إِنَّ أَوۡلِيَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ٦٢ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ٦٣﴾[يونس: ٦٢-٦٣].
ترجمه: «آگاه باشید! همانا دوستان خدا، نه ترسی بر آنهاست، و نه آنها غمگین میشوند. (همان) کسانی که ایمان آوردند، و پرهیزگاری میکردند».
در حدیث صحیح که امام بخاری و سایر محدثین از ابوهریره س روایت کردهاند، پیامبر ج فرمودهاند: «إِنَّ اللَّهَ قَالَ: مَنْ عَادَى لِي وَلِيًّا فَقَدْ آذَنْتُهُ بِالحَرْبِ، وَمَا تَقَرَّبَ إِلَيَّ عَبْدِي بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ، وَمَا يَزَالُ عَبْدِي يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّوَافِلِ حَتَّى أُحِبَّهُ، فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ: كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ، وَبَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ، وَيَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا، وَرِجْلَهُ الَّتِي يَمْشِي بِهَا، وَإِنْ سَأَلَنِي لَأُعْطِيَنَّهُ، وَلَئِنِ اسْتَعَاذَنِي لَأُعِيذَنَّهُ، وَمَا تَرَدَّدْتُ عَنْ شَيْءٍ أَنَا فَاعِلُهُ تَرَدُّدِي عَنْ نَفْسِ المُؤْمِنِ، يَكْرَهُ المَوْتَ وَأَنَا أَكْرَهُ مَسَاءَتَهُ».
ترجمه: «خدای تعالی فرموده: هرکس با کسی که با من دوستی دارد دشمنی کند، پس من با او اعلان جنگ میکنم و بنده با چیزی دوستداشتنیتر از آنچه بر او فرض کردهام به من نزدیکی نجست، و همیشه بندهام خود را به من نزدیک میسازد، به زیادتیهای طاعت تا این که عاقبت او را دوست دارم، وقتی که دوستش داشتم، شنوایی او میشوم که با آن میشنود و بینایی او که به آن میبیند، و دست او که با آن کار میکند و پایش که برآن راه میرود،[٤] و هرآینه اگر به من پناه بیاورد او را در پناه خود میآورم و بیزاری نمیجویم از چیزی که من انجام دهندهی آنم مثل بیزاری جستنم از قبض کردن نفس بندهی مسلمانم که مرگ را نمیپسندد و من اذیتش را نمیپسندم و لیکن او از مرگ اجتناب ناپذیر است».
این صحیحترین حدیث میباشد که در ارتباط اولیاء الله روایت شده است، پیامبر ج در آن توضیح دادهاند که هر آنکه با دوستی از دوستان الله تعالی دشمنی کند در جنگ و رویارویی با الله تعالی واقع شده است.
در حدیثی قدسی دیگر آمده است: «إِنِّي لَأَثْأَرُ لِأَوْلِيَائِي كَمَا يَثْأَرُ اللَّيْثُ الحَرِبُ».
ترجمه: «من انتقام اولیای خود را از دشمنانشان میگیرم، چنانکه شیر خشمناک انتقام میگیرد».
این انتقامگیری بدان جهت است که اولیای الله تعالی کسانیاند که به او ایمان آوردهاند و با او موالات دارند، دوست داشتنیهای الله تعالی را دوست میدارند و با آنچه او دشمنی دارد، دشمنی میورزند و آنچه را الله تعالی بپسندد، آن را میپسندند و بر آنچه او خشم دارد خشم میگیرند، مردم را به اوامر او وا داشتهاند و از منهیات او باز میدارند و با کسی که الله تعالی احسان کردن با او را دوست دارد، احسان میکنند و شخصی را که الله تعالی محروم گرداندنش را دوست دارد، محروم میگردانند چنانچه در ترمذی و کتابهای دیگر از پیامبر ج روایت است که فرمودند: «أَوْثَقُ عُرَى الْإِيمَان الْحُبُّ فِي اللَّهِ، وَالْبُغْضُ فِي اللَّهِ»[٥].
ترجمه: «مستحکمترین دست آویز ایمان، دوستی با مردم در راه الله تعالی و دشمنی با مردم در راه الله تعالی است».
در روایت ابوداوود آمده است که آنجانب فرمودند: «مَنْ أَحَبَّ لِلَّهِ، وَأَبْغَضَ لِلَّهِ، وَأَعْطَى لِلَّهِ، وَمَنَعَ لِلَّهِ فَقَدِ اسْتَكْمَلَ الْإِيمَانَ»[٦].
ترجمه: «آنکه دوستی، دشمنی، عطا و بخشش و ممانعت آن جهت رضای الله تعالی بوده باشد. ایمانش کامل شده است».
[٤]- یعنی الله تعالی بندهی مؤمن و متقی خویش را توفیق و تایید نصیب میگرداند به حدی که تمام اعضا و اندامش طبق دستورات الله تعالی حرکت نماید و از اوامر او سرپیچی نمیکنند. (مترجم)
[٥]- روایت امام احمد از البراء بن عازب.
[٦]- روایت ابو داود از ابو امامه.