بخش دوم: صفات منافقان و اهل جاهلیت
در بعضی مردم هم ایمان و هم برخی صفتهای نفاق وجود دارد، چنانکه در صحیح بخاری و صحیح مسلم از عبدالله بن عمرو س روایت شده است که پیامبر ج فرمودند: «أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ كَانَ مُنَافِقًا خَالِصًا، وَمَنْ كَانَتْ فِيهِ خَصْلَةٌ مِنْهُنَّ كَانَتْ فِيهِ خَصْلَةٌ مِنَ النِّفَاقِ حَتَّى يَدَعَهَا: إِذَا حَدَّثَ كَذَبَ، وَإِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ، وَإِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ، وَإِذَا عَاهَدَ غَدَرَ».
ترجمه: «چهار صفت است در کسی که وجود داشته باشد، او منافق خالص است و کسی که در او صفتی از آن صفتها وجود نداشته باشد، در آن صفتی از نفاق موجود است تا آن را ترک کند، آن چهار صفت این است: چون سخن راند دروغ گوید و چون وعده دهد خلاف کند و چون امین شمرده شود خیانت کند و چون عهد و پیمان دهد، پیمانشکنی نماید».
در صحیح بخاری و صحیح مسلم از ابوهریره س روایت است که پیامبر ج فرمودند: «الْإِيمَانُ بِضْعٌ وَسِتُّونَ أَوْ بِضْعٌ وَسَبْعُونَ شُعْبَةً أَفْضَلُهَا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَأَدْنَاهَا إِمَاطَةُ الْأَذَى عَنِ الطَّرِيقِ، وَالْحَيَاءُ شُعْبَةٌ مِنَ الْإِيمَانِ».
ترجمه: «ایمان شصت و اند یا هفتاد و اند خصلت است، بلندترین آن گفتن (لا إله إلا الله) و پایینترین آن دور کردن صدمه و اذیت از راه میباشد و حیاء خصلتی از ایمان است».
در صحیحین آمده است که پیامبر ج به ابوذر که از بهترین مؤمنان بود، گفتند: «إِنَّكَ امْرُؤٌ فِيكَ جَاهِلِيَّةٌ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! عَلَى كِبَرِ السِّنِّ؟ قَالَ: نَعَمْ».
ترجمه: «آیا در من آن خصلت با آنکه کلان سال هستم وجود دارد؟ پیامبر ج فرمودند: بلی!»
در حدیثی صحیح آمده است که پیامبر ج فرمودند: «أَرْبَعٌ فِي أُمَّتِي مِنْ أَمْرِ الْجَاهِلِيَّةِ: الْفَخْرُ فِي الْأَحْسَابِ، وَالطَّعْنُ فِي الْأَنْسَابِ، وَالنِّيَاحَةُ عَلَى المَيِّتِ، وَالْاسْتِسْقَاءُ بِالنُّجُومِ»[١٦].
ترجمه: «چهار صفت از صفتهای جاهلیت در امّت من وجود دارد: افتخار نمودن به نیاکان، طعنه زدن در نسبها، فغان کشیدن بر مرده و باران خواستن با ستارگان».
در صحیح بخاری و صحیح مسلم از ابوهریره س روایت شده است که پیامبر ج فرمودند: «آيَةُ المُنَافِقِ ثَلاَثٌ: إِذَا حَدَّثَ كَذَبَ، وَإِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ، وَإِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ».
ترجمه: «نشانهی منافق سه است: چون سخن راند دروغ گوید و چون وعده دهد خلاف کند و چون امین پنداشته شود خیانت کند».
در صحیح مسلم آمده است: «وَإِنْ صَامَ وَصَلَّى وَزَعَمَ أَنَّهُ مُسْلِمٌ».
یعنی: «اگرچه روزه دارد و نماز بگزارد و ادعا کند که مسلمان است».
امام بخاری از ابن ابی ملیکه نقل کرده که او گفته است:
با سی تن از یاران محمد ج برخوردم، همه بر خود از نفاق میهراسیدند.
الله تعالی میفرماید: ﴿وَمَآ أَصَٰبَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡتَقَى ٱلۡجَمۡعَانِ فَبِإِذۡنِ ٱللَّهِ وَلِيَعۡلَمَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ١٦٦ وَلِيَعۡلَمَ ٱلَّذِينَ نَافَقُواْۚ وَقِيلَ لَهُمۡ تَعَالَوۡاْ قَٰتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ أَوِ ٱدۡفَعُواْۖ قَالُواْ لَوۡ نَعۡلَمُ قِتَالٗا لَّٱتَّبَعۡنَٰكُمۡۗ هُمۡ لِلۡكُفۡرِ يَوۡمَئِذٍ أَقۡرَبُ مِنۡهُمۡ لِلۡإِيمَٰنِ﴾[آل عمران: ١٦٦-١٦٧].
ترجمه: «و آنچه در روزی که دو گروه با هم نبرد کردند (جنگ احد) به شما رسید، به ارادهی الله بود و برای این بود که الله مؤمنان را متمیّز سازد و نیز برای این بود که منافقان را ظاهر گرداند، منافقانی که چون بدیشان گفته شد در راه الله بجنگید، یا برای دفاع از خود برزمید، گفتند: اگر میدانستیم که جنگی واقع خواهد شد، بیگمان از شما پیروی میکردیم، آنان در آن روز به کفر نزدیکتر بودند تا به ایمان».
از نزدیکی منافقان به کفر نسبت به ایمان دانسته میشود که در آنها کفر و ایمان جمع شده است و کفرشان قویتر است و در دیگران گناه و اطاعت جمع شده است و ایمانشان قویتر است.
هرگاه اولیاء الله تنها مؤمنان با تقوا باشند، پس ولایت و دوستی الله تعالی به اندازهی ایمان بنده و تقوایش میباشد، کسی که ایمان و تقوای کامل داشته باشد، او کاملترین ولی است، بناء مردم در ولایت و دوستی با الله تعالی به سبب تفاضلشان در ایمان و تقوا متفاوتاند و همچنان کافران به سبب تفاوتشان در کفر و نفاق در عداوت و دشمنی با الله تعالی مختلفاند.
الله تعالی فرموده است: ﴿وَإِذَا مَآ أُنزِلَتۡ سُورَةٞ فَمِنۡهُم مَّن يَقُولُ أَيُّكُمۡ زَادَتۡهُ هَٰذِهِۦٓ إِيمَٰنٗاۚ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فَزَادَتۡهُمۡ إِيمَٰنٗا وَهُمۡ يَسۡتَبۡشِرُونَ١٢٤ وَأَمَّا ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ فَزَادَتۡهُمۡ رِجۡسًا إِلَىٰ رِجۡسِهِمۡ وَمَاتُواْ وَهُمۡ كَٰفِرُونَ١٢٥﴾[التوبة: ١٢٤-١٢٥].
ترجمه: «هنگامی که سورهای نازل شود، بعضی از منافقین به بعض دیگر میگویند: این سوره ایمان کدام یکی شما را افزود، اما مؤمنان پس آن سوره ایمانشان را میافزاید و اما آنکه در دلهایشان بیماری (نفاق) است، پس آن سوره خباثتی بر خیانتشان میافزاید و میمیرند در حالی که کافرند».
الله تعالی فرموده است: ﴿إِنَّمَا ٱلنَّسِيٓءُ زِيَادَةٞ فِي ٱلۡكُفۡرِۖ﴾[التوبة: ٣٧].
ترجمه: «تأخیر انداختن ماههای حرام افزایش در کفر است».
الله تعالی در شأن منافقان فرموده است: ﴿فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ فَزَادَهُمُ ٱللَّهُ مَرَضٗاۖ﴾[البقرة: ١٠].
ترجمه: «در دلهایشان بیماری است، الله نیز با یاری دادن حق بیماری آنان را فزونی میبخشد».
الله تعالی بیان فرموده است که هر شخص یا به اندازهی ایمانش بخشی از ولایت و دوستی الله تعالی را کمایی مینماید و یا به اندازهی کفر و نفاقش مقداری از عداوت و دشمنی الله تعالی را به دست میآورد.
[١٦]- روایت مسلم از ابومالک الأشعری.