فصل دوم: پیشگوییهای رسول خداص
امام احمدبن حنبل/از ابی زید انصاری روایت میکند که فرمود:
روزی به امامت رسول اکرمصنماز صبح را به جای آوردیم. ایشان بر بالای منبر رفت و تا وقت نماز ظهر برایمان صحبت نمودند. و تا نماز عصر ایراد سخن گفتند و جهت نماز عصر پایین آمده و دیگر بار بالای منبر رفته و تا نماز مغرب صحبت فرمودند و تمام وقایع گذشته و آینده را برایمان وصف نمودند: حال هر کس بهتر توانسته سخنانش را حفظ کند، او داناترین ماست [۲۶].
امام بخاری در بخش «کتاب بدء الخلق» در صحیحش حدیث معلقی از طارقبن شهاب نقل میکند که حضرت عمربن خطابسفرمود:
روزی رسولاللهصدر میان ما بلند شد و تاریخ را از بدایت خلقت انسان شروع کرده تا زمانی که بهشتیان به بهشت و جهنمیان به جهنم میروند. بعضی از مردم آن را حفظ کرده و بعضی دیگر فراموش کردهاند [۲٧].
در صحیحین و در سنن ابوداود باب: «کتاب الفتن» از حذیفهسروایت شده است که فرمود: روزی رسول خداصدر میان ما ایستاده و تمام حوادثی که از همان لحظه تا قیام قیامت رخ خواهد داد را ذکر نمودند، و هر کس به اندازه قدرتش چیزهایی را حفظ نموده و من نیز چیزهایی را به خاطر دارم.
امام مالک و زهری از یکی از فرزندان کعببن مالک که از پدرش روایت میکرد نقل میکنند که رسولاللهصفرمودند:
اگر مصر را فتح کردید، با قبطیان خوشرفتار باشید.
در روایتی دیگر فرموده است:
«با مردمانش خوشرفتاری کنید. چون بر ما حق خویشاوندی دارند».
در سال ۲۰ هجری در زمان خلافت حضرت عمرسسپاه اسلام به فرماندهی عمروبن العاص وارد مصر شده و آن را فتح نمود. در صحیح مسلم از ابوذر غفاری نقل شده است که رسول خداصفرمودند:
«شما سرزمینی را فتح خواهید کرد که از قیراط [۲۸]استفاده میکنند. با مردمش خوش رفتاری کنید. چون بر گردن ما حق خویشاوندی دارند».
رسول خداصدر حدیثی که در صحیحین آمده است میفرمایند:
«اگر قیصر بمیرد، دیگر قیصری نخواهد آمد و اگر کسرای بمیرد، دیگر کسرایی نخواهد آمد. قسم به خداوندی که جانم در دست اوست، گنجهای آنها را در راه خدا انفاق خواهید کرد».
دقیقاً طبق فرمایشهای نبوی، تاریخ به وقوع میپیوندند. در زمان خلافت ابوبکر، عمر و عثمان، قیصر روم که نامش در آن زمان هرقل بود و بر سرزمینهای روم، شام و جزیرهالعرب حکمرانی میکرد، دستش از سرزمین شام و جزیرهالعرب کوتاه گردید و سلطنتش به سرزمین روم مختصر شد. در آن زمان قیصر به کسی میگفتند که بر شام و روم حکومت میکرد (در این حدیث به اهل شام مژده داده شده که دست پادشاه روم برای همیشه از سرزمینشان کوتاه خواهد بود) کسری نیز همه ملکش در زمان خلیفه دوم حضرت عمرستوسط مسلمانان اشغال شد و در زمان عثمانستمام سرزمینهای تحت سلطهاش به تصرف مسلمانان درآمد و در سال ۳۲ هجری هلاک شد.
وقتی نامه مبارک حضرت رسولصرا پاره نمود. رسولاللهصدعا فرمود که خداوند سرزمین و پادشاهیش را پاره پاره کند و دقیقاً این مسأله به وقوع پیوسته است [۲٩].
در صحیحین از حذیفهبن الیمانسنقل شده است که فرمود:
نزد عمروبن خطابسنشسته بودیم که پرسید: چه کسی احادیث فتنه را از رسول خداصحفظ کرده است؟ گفتم: من. فرمود: بگو که تو خیلی زرنگی! گفتم: رسول خداصفتنه انسان را در خانواده، مال، همسایه و فرزندش ذکر کرده که کفاره آن نماز، صدقه، امر به معروف و نهی از منکر خواهد بود. فرمود: سؤال من این نبود، از آن فتنههایی میپرسم که همچون امواج دریا خروشان است. گفتم: یا امیرالمؤمنین، بین شما و آن فتنهها دری بسته وجود دارد. فرمود: آیا آن در باز میشود یا شکسته خواهد شد؟ گفتم: شکسته خواهد شد. فرمود: پس در این صورت هرگز بسته نخواهد شد؟ گفتم: آری همین طور است. گویند: از حذیفه پرسیدیم که آیا عمر میدانست که منظور از باب فتنه چه کسی است؟ حذیفهسفرمود: من حدیثی را در این مورد برایش ذکر نمودهام، خواستیم از وی بپرسیم که باب فتنه چه کسی است، ولی ترسیده و مسروق را واسطه قرار دادیم. حذیفه فرمود: عمرس.
دقیقاً همین طور شد. بعد از شهادت حضرت عمرسدر سال ۲۳ هجری، اختلافات بین مسلمانان شروع شده و فتنهها به اوج خود رسید.
رسولاللهصبه حضرت عثمانسبه خاطر مصیبتی که به او وارد خواهد شد، مژده بهشت میدهد [۳۰]. مصیبت وارده به آن حضرت هنگام حمله اهل عراق به منزلش و صبر و شکیبایی ایشان تا شهادت در کتب تاریخ معروف است.
همچنین ذکر مسایلی که در جنگ جمل و صفین رخ خواهد داد از طرف رسول خداصیکی از نمونههای بارز اخبار آن حضرت از وقایع آینده و صحت آن میباشد.
احادیثی که در مورد خوارج، که با حضرت علیسدرگیر شده و آن حضرت آنها را تار و مار نمود و داستانش در کتب تاریخ معروف است نیز از این باب میباشد.
امام احمد، ابوداود، نسائی و ترمذی از سفینه [۳۱]، خدمتکار رسولاللهص، روایت میکنند که رسولاللهصفرمودند:
«بعد از من ۳۰ سال خلافت خواهد بود. سپس پادشاهی خواهد آمد».
و این ۳۰ سال شامل خلافت ابوبکر، عمر، عثمان، علی و شش ماهی میشود که حضرت امام حسنسبعد از پدرش عهدهدارش بود و بعد از ۳۰ سال امام حسن به نفع معاویه کنار رفته و مردم در سال ۴۰ هجری با معاویه بیعت کرده و آن سال را (عامالجماعة) مینامند که در موضع خودش مفصلاً ذکر شده است.
امام بخاری از ابوبکر صدیقسنقل میکند که رسولاللهصدر حالی که حضرت حسنبن علی بر منبر مدینه در کنارش ایستاده بود فرمود:
«این پسر من سید است و خداوندﻷبه واسطهاش صلح و آرامش را در بین دو فرقه بزرگ از مسلمانان ایجاد خواهد نمود».
دیده میشود که دقیقاً با دست برداشتن وی از حکم به نفع معاویه این مطلب رخ داد.
در صحیحین از امحرام بنت ملحان از رسولاللهصنقل شده که امتش دوباره در دریا خواهند جنگید و امحرام با گروه اول خواهد بود، و دقیقاً همین طور شد.
در سال ۲٧ هجری در خلافت حضرت عثمان، معاویه جهت جنگ با قبرس از وی اجازه گرفته و همراه با مسلمانان سوار بر کشتی شده و آنجا را با زور و قدرت فتح نمود و امحرام در این جنگ وفات نمود [۳۲].
غزوه دوم در سال ۵۲ هجری در زمان حکومت معاویهسرخ داد که فرزندش یزید را در لشکری که بعضی از بزرگان صحابه نیز در آن بودند، رهسپار قسطنطنیه نمود و ابوایوب انصاریسو خالدبن زیدسنیز همراهش بود و یزید وصیت نموده و به او دستور داد که جای سم اسبهای لشکر، او را دفن کند و تا جایی که ممکن است جسد او را به طرف دشمن پیش ببرد، و وقتی ابوایوب وفات نمود، یزید/همین کار را انجام داد.
امام بخاری از عمیربن اسود عنسی از امحرامل روایت میکند که رسول خداصفرمودند:
«اولین لشکری که جهت جنگ وارد دریا میشود، از اهل بهشتند».
امحرام میپرسد: یا رسولاللهص! آیا من در آن لشکر هستم؟ فرمود: آری. سپس رسولاللهصفرمود:
«اولین لشکر مسلمانی که به شهر قیصر حمله میکند، گناهان افرادش بخشوده شده است».
امحرام میپرسد: یا رسولاللهص! من در آن هستم؟ فرمود: خیر.
مسلم از نافع بن عتبه روایت میکند که رسولاللهصفرمودند:
«به جزیرةالعرب حمله میکنید و خداوند آن را فتح میکند. سپس به فارس (ایران) حمله میکنید و آنجا نیز فتح میشود و سپس به روم حمله کرده و خداوند فتحش میکند، سپس با دجال میجنگید و خداوند او را نابود میسازد».
امام بخاری از ابوهریرهسروایت میکند که رسول خداصفرمودند:
«قیامت برپا نمیشود تا اینکه با قومی بجنگید که کفشهایشان از مو بافته شده و تا اینکه با ترکهایی وارد جنگ شوید که چشمهای کوچک و صورتهای قرمز و بینیهایی پهن دارند و صورتشان همچون سپرهای دولایه میباشد [۳۳]و کسانی را خواهید دید که بسیار انسانهای خوبی بوده ولی از این دین متنفرند تا اینکه وارد اسلام میشوند و مردم همچون معادنی هستند که زبدههایشان در جاهلیت در اسلام نیز زبده خواهند بود و زمانی خواهد رسید که دیدن من برایتان از تمامی ثروت و خانوادهتان شیرینتر است».
از پیشگوییهای رسول خداص: ظهور مهدی است که در آخرالزمان بوده و بر اساس احادیث وارده از رسولاللهصظهورش مقداری قبل از نزول عیسیبن مریم خواهد بود.
ابوداود سیستانی/بابی مستقل را به عنوان «کتاب المهدی» در سننش وارد کرده که در صدر باب حدیث جابربن سمره را ذکر نموده که رسولاللهصفرمودند:
«لا يَزَالُ هذا الدِّينُ قَائِمـا حتَى يكونَ عليكم اثْنا عَشرَ خليفة ، كلُّهُمْ تَجْتَمِعُ عليه الأُمَّةُ».
«این دین ادامه خواهد داشت تا زمانی که ۱۲ خلیفه بر شما حاکم شده و همه امت آنها را پذیرفته و با آنها بیعت نمایند».
در روایت دیگری چنین آمده است:
این دین عزیز خواهد ماند تا اینکه ۱۲ خلیفه در آن حکومت کنند. مردم تکبیر گفته و خوشحالی نمودند. سپس آن حضرت جمله آهستهای را ایراد فرمودند که وقتی از پدرم پرسیدم گفت که فرمودهاند: «همه آنها از قریشند».
در روایتی دیگر ذکر شده است که وقتی پیامبر اکرمصبه منزل بازگشتند، قریش نزد وی رفته و پرسیدند که بعد از آن چه خواهد شد؟ فرمودند: «ثم یکون الهرج»سپس هرج و مرج خواهد شد.
سپس ابوداود/از حدیث سفیان ثوری از عبدالله بن مسعود روایت میکند که رسول خداصفرمودند:
اگر از دنیا فقط یک روز باقی مانده باشد، خداوند آن روز را طولانی خواهد نمود [۳۴]تا اینکه مردی از من (اهل بیتم) [۳۵]که اسمش اسم من و اسم پدرش اسم پدر من است را مبعوث کرده تا جهان را بعد از اینکه پر از ظلم و ستم شده، پر از عدل و داد نماید [۳۶].
در روایتی دیگری آمده است که: [۳٧]
«دنیا تمام نخواهد شد تا اینکه مردی از اهل بیتم که نامش نام من است، بر عرب حکمرانی کند» [۳۸].
مسلم از ابوهریره روایت میکند که رسول خداصفرمود:
«منازل مدینه به اهاب یا «یهاب» خواهد رسید» [۳٩].
پرسیده شد: چقدر از مدینه فاصله دارد؟ جواب داده شد: این مقدار؛ یعنی چند میل.
در صحیحین از ابوهریره نقل شده است که رسولاللهصفرمودند: [۴۰]
مردم، مدینه را در بهترین حالاتش رها میکنند و فقط حیوانات وحشی در آن جای میگیرند. سپس دو چوپان از قبیله مزینه برای چراندن گوسفندانشان وارد مدینه شده ولی آن را خالی از سکنه و وحشتناک میبینند و وقتی به ثنیهالوداع میرسند، بیهوش به زمین افتاده و از دنیا میروند.
[۲۶] مسلم به تنهایی در کتاب الفتن، این حدیث را روایت کرده است. [۲٧] این حدیث یکی از معلقات بخاری است که آن را به صیغه تمریض از عیسیبن موسی غنجار از رقیه از قیس بن مسلم از طارق بن شهاب روایت کرده است والله اعلم. [۲۸] قیراط : واحد وزن یا اندازه که در سرزمین مصر معمول بوده است. نصف دانگ، چهار یک از شش هر چیز (م). [۲٩] تقسیم امپراتوری عظیم ایران به کشورهای کوچکی که در حال حاضر در اطراف ایران قرار دارند. [۳۰] به روایت بخاری. [۳۱] یکی از خدمتکاران رسول خداصکه نامش مهران بن فروخ ذکر شده است. البته نامهای دیگری همچون بحران، رومان، قیس و غیره نیز برایش ذکر کردهاند و سبب تسمیهاش به سفینه (کشتی) این بوده که روزی در یکی از جنگها چون لوازم و وسایل زیادی را به دوش میکشید رسول خداصاو را به کشتی تشبیه نمود (م). [۳۲] ایشان از حیوان افتاده و حیوان پا روی گردنش گذاشت و وفات نمود و همانجا در مسافت ۳۰۰ متری ساحل دفن گردید و هنوز قبرش در شهر لارنکا در قبرس در جوار مسجدی وجود دارد. [۳۳] تشبیه صورت آنها به سپر به خاطر گرد بودن آن و تشبیه آن به دو لایه بودن، به معنای پرگوشتی و چاقی آن است. [۳۴] این حدیث را ابوداود از سفیان ثوری، ابوبکر بن عیاش، زائده بن قدامه، قطربن خلیفه، و محمدبن عبید که همگی از عاصمبن ابیالنجود (ابن بهدله) و او از عبدالله بن مسعود از پیامبر اکرمصروایت کردهاند، نقل کرده است و جمله «خداوند آن روز را طولانی خواهد کرد». در روایت زائده بن قدامه وجود دارد. [۳۵] شک از راوی که رسولاللهصکدام لفظ را به کار برده است. [۳۶] جمله «زمین را پر از عدل و داد میکند» ... در روایت قطربن خلیفه قرار دارد. [۳٧] این روایت نزد سفیان ثوری وجود دارد. امام احمد نیز این روایت را از عمروبن عبید، سفیان بن عیینه، سفیان ثوری که همگی از عاصم روایت کردهاند، نقل نموده است و ترمذی نیز از حدیث سفیانین روایت کرده است و میگوید که در این باب احادیثی از علی، ابوسعید، امسلمه و ابوهریره نیز نقل شده است. [۳۸] آنچه از این احادیث آشکار میگردد این است که: پیامبر اکرمصمژده به ۱۲ خلیفهای میدهد که بعد از وفاتش میآیند، زمام مسلمانان را برعهده گرفته و حکومت اسلامی را میچرخانند و همه امت اسلام با آنها بیعت میکنند که آنها شامل خلفای اربعه و معاویه و فرزندش یزید و عبدالملک بن مروان و چهار فرزندش همراه با عمربن عبدالعزیز، که در بین آنها مدتی خلافت را به عهده گرفته است، میشود و حدیث ربطی به امامان مذهب اثناعشری ندارد. چون ائمه اهل بیت (حضرت علی و فرزندانش) نه حکومت اسلامی را اداره کردند و نه مورد بیعت امت اسلامی قرار گرفتهاند و مهدی همانگونه که از احادیث آشکار میشود، مردی از خاندان رسولاللهصاست که در آخرالزمان متولد شده و جهان را پر از عدل و داد میکند و نامش محمدبن عبدالله خواهد بود و در بعضی از روایات محل ظهورش را مکه مکرمه ذکر کردهاند. ایشان همراه با عیسی بن مریم به جنگ دجال رفته و او را هلاک میکند والله اعلم (م). [۳٩] منطقهای در نزدیکی مدینه. [۴۰] بر اساس این حدیث، مردم مدینه را در حالی که مشکلی هم ندارد، رها نموده و از آن خارج میشوند. امام نووی/در شرح مسلم این خروج را متعلق به زمان برپایی قیامت میداند و ظاهر حدیث نیز بر آن دلالت دارد والله اعلم.