فصل سیزدهم: حوض نبوی در قیامت
احادیث متواتر متعددی با سندهای متفاوت در وجود حوض پیامبر اکرمصوارد شده است. هر چند عدهای مبتدعان گمراه خواسته یا ناخواسته آن را منکر شدهاند، باشد که انکارشان باعث شود شرف حضور بر آن را به دست نیاورند و به گفته بعضی از دانشمندان سلف «هر کسی کرامتی را تکذیب کند به آن نخواهد رسید» و اگر منکرین حوض، قبل از انکار، به احادیثی که روایت خواهیم کرد نظری میافکندند، به ناچار دست از انکار برمیداشتند [۲۱٧].
این روایات از جمع کثیری از اصحاب رسول خداصروایت شده است. از جمله: ابیبن کعب، انسبن مالک، حسنبن علی، حمزه بن عبدالمطلب، براءبن عازب، یزیدبن حبیب، ثوبان خدمتکار رسول خداص، جابر بن سمره، جابربن عبدالله، جریربن عبدالله بجلی، حارثه بن وهب، حذیفه بن اسید، حذیفهبن الیمان، زید بن ارقم، عبدالله بن عباس، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عمروبن العاص، عبدالله بن مسعود، عتبه بن عبدالسلمی، عثمانبن مضعون، المستورد، عقبه بن عامر الجهنی، نواس بن سمعان، ابوامامه باهلی، ابوبرزه اسلمی، ابوبکره نفیع بن حارث، ابوذر غفاری، ابوسعید خدری، خوله بنت قیس، ابوهریره دوسی، اسماء بنت ابوبکر، عایشه امالمؤمنین، امسلمه و همسر حمزه عموی رسول خداصکه از ابیبن کعب روایت نموده است.
امام بخاری از ابوهریره روایت میکند که رسول خداصفرمودند:
«مابین منزل و منبر من باغی از باغهای بهشت است و منبرم بر حوض قرار دارد» [۲۱۸].
ابوداود طیالسی از عطاءبن سائب روایت میکند که گفت:
محارببن دثار از من پرسید: نظر سعید بن جبیر در کوثر چه بوده است؟ گفتم: سعید بن جبیر از ابن عباس نقل مینمود که کوثر به معنای خیر فراوان است.
محارب گفت: این رأی ابن عباس یعنی چه؟ در صورتی که عبدالله بن عمر میگوید: وقتی سوره «الکوثر» نازل گردید، رسول خداصفرمودند:
«آن رودی است در بهشت که دو طرفش طلاست، بر مروارید و یاقوت جریان دارد، خاکش از مشک خوشبوتر و مزهاش از عسل شیرینتر و آبش از برف سفیدتر است» [۲۱٩].
بخاری و مسلم از عبدالله بن عمروبن العاص روایت میکنند که رسول خداصفرمودند: «وسعت حوضم به مسافت یک ماه است، آبش از شیر سفیدتر و از مشک خوشبوتر و کوزههایش به اندازه ستارگان آسمان است. هر کس یک بار از آن بنوشد هرگز تشنه نخواهد شد».
مسلم از ابوذر روایت میکند که گفتم: ای رسول خداص! ظرفهای حوض چگونه است؟ فرمودند: سوگند به کسی که جان محمد در دست اوست، ظرفهایش از تعداد ستارگان و سیارگان آسمان در شب تاریک و صاف بیشتر است، دو میزاب از بهشت بر آن وارد میشود، کسی که از آن بنوشد دیگر تشنه نخواهد شد، عرض همچون طولش به امتداد عمان تا ایله وسعت دارد، آبش از شیر سفیدتر و از عسل شیرینتر است.
بخاری از عقبه بن عامر جهنی روایت میکندکه روزی رسول خداصاز منزل خارج گشته و بر شهیدان احد نمازی همچون نماز میت خوانده سپس بر منبر بالا رفته و فرمودند: «قبل از شما بر حوض وارد میشوم و بر شما ناظر خواهم بود. به خدا سوگند! من حالا حوضم را مشاهده میکنم، کلید گنجینههای زمین به من سپرده شده (یا کلیدهای زمین)، من نمیترسم که بعد از من مشرک شوید، ولی میترسم که بر سر دنیا با همدیگر جدال نمایید».
مسلم نیز این حدیث را روایت کرده و لفظش چنین است: «من در حوض بر شما پیش میافتم، عرض به مسافت ایله و جحفه است و من نمیترسم که بعد از من مشرک شوید ولیکن از دنیا بر شما میترسم که بر سر آن جدال کرده و همدیگر را بکشید و همچون ملتهای پیشین هلاک شوید».
عقبه میگوید: این آخرین باری بود که رسول خداصرا بر منبر میدیدم.
در صحیحین از عبدالله بن زید ثابت شده که وقتی رسول خداصغنائم حنین را تقسیم نموده و بیشتر آن را در اختیار سران قریش و عرب قرار داد، انصار از این عمل ناراحت شدند که پیامبر خداصبا آنها سخن گفت و یکی از سخنانش این بود:
«بعد از من به شما نامهربانیهایی خواهد شد، شکیبا باشید تا اینکه بر سر حوض بر من وارد شوید».
بخاری از طریق ابیحازم از سهلبن سعد ساعدیسروایت میکند که رسول خداصفرمودند:
«من در حوض بر شما پیشی میگیرم. هر کس بر من گذرد از آن مینوشد و هر کس بنوشد هرگز تشنه نخواهد شد. گروهی که من آنها را شناخته و آنها نیز مرا میشناسند میخواهند بر من وارد شوند، ولی از ورودشان جلوگیری میشود».
ابوحازم گوید: نعمانبن ابیعیاش این حدیث را از من شنید و به من گفت: آیا واقعاً اینگونه از سهل شنیدهای؟ گفتم: آری. گفت: گواهی میدهم که من این حدیث را از ابوسعید خدری شنیدهام که اینگونه آن را ادامه داد:
«میگویم: اینان از امتم هستند. گفته میشود: تو نمیدانی آنها بعد از تو چه کارها کردهاند؟ میگویم: نابود باد، کسی که بعد از من منحرف شده است».
ابویعلی از ثوبان روایت میکند که رسول خداصفرمودند:
«من در گوشه حوضم مردم را جهت ورود اهل یمن پس میزنم. آنها را با عصا میزنم تا جا باز شود. گفت: و از وسعت حوض پرسیده شد، که فرمودند: «از اینجا که من ایستادهام تا عمان [۲۲۰]که تقریباً مسافت حدوداً یک ماه میباشد و وقتی در مورد آبش از ایشان پرسیده شد فرمودند: «آبش از شیر سفیدتر است، از عسل شیرینتر است، دو میزاب که از بهشت سرچشمه گرفته و یکی از طلا و دیگری از نقره است به آن میریزند».
مسلم از عامربن سعدبن ابیوقاص روایت میکند که گفت:
نامهای توسط غلامم نافع به جابربن سمره نوشتم که مرا از آن چیزی که از رسول خداصشنیدهای باخبر ساز، در جواب نوشت: شنیدهام که میگفت: «من قبل از همه بر سر حوض هستم» [۲۲۱].
ابویعلی از جابربن سمره از رسول خداصروایت میکند که فرمودند:
«من قبل از شما به حوض میرسم، بعد طرفین آن همچون مسافت بین صنعاء و ایله میباشد، ظروفش همچون ستارگان آسمانند» [۲۲۲].
بخاری و مسلم از حارثه بن وهب خزاعی روایت میکنند که رسول خداصدر مورد حوض فرمودند: «همچون مسافت بین مدینه و صنعاء است».
امام احمد از انس روایت میکند که رسول خداصفرمودند:
«مسافت بین دو طرف حوضم، همچون مسافت بین مدینه و صنعاء است یا همچون مسافت بین مدینه و عمان است» [۲۲۳].
بخاری از عبدالله بن عمر روایت میکند که رسول خداصفرمودند:
«پیش روی شما حوضی است که از جرباء تا أذرح امتداد دارد» [۲۲۴].
در بعضی از روایات آمده است:
«پیش روی شما حوضی است که از جرباء تا أذرح امتداد دارد (دو روستا در منطقه شام هستند) ابریقهای آن به تعداد ستارگان آسمان بوده که هر کسی بر آن وارد شده و از آن بنوشد هرگز تشنه نخواهد شد».
بخاری از انسبن مالک روایت میکند که رسول خداصفرمودند:
«اندازه حوضم همچون مسافت بین ایله [۲۲۵]و صنعاء در یمن بوده و ظرفهای آن به تعداد ستارگان آسمان است» [۲۲۶].
«در حوض گروهی از اصحابم به سویم میآیند. همین که آنها را میشناسم، ازمن دور میشوند، میگویم:
یارانم، گفته میشود: تو نمیدانی بعد از تو چه کردهاند» [۲۲٧].
امام احمد از انسبن مالک روایت میکند که رسول خداصچرتی زد [۲۲۸]. سپس در حال لبخند سر مبارک را بلند کرده به او گفتند: چرا میخندید؟ رسول خداصفرمودند: هم اکنون سورهای بر من نازل شد و سوره «الکوثر» را تا آخر قرائت نمود. سپس فرمود: آیا میدانید کوثر چیست؟ رودی است که خداوند در بهشت به من داده است. خیر فراوان دارد، در قیامت امتم بر آن وارد میشوند، ظرفهایش به تعداد ستارگان است، بعضی از افراد از آن رانده میشوند. میگویم: پروردگارا! او از امت من است. گفته میشود: تو نمیدانی بعد از تو چه کردهاند» [۲۲٩].
در روایتی آمده است:
«رودی است که خداوند به من وعده داده است، خیر فراوان دارد، آن حوض من است که امتم در قیامت بر آن وارد میشوند» [۲۳۰].
منظور این است که دو میزاب که از کوثر سرچشمه میگیرند، به حوض سرازیر میشوند و حوض در صحرای محشر قبل از پل صراط قرار دارد، چون مرتدین از آن رانده میشود طبیعتاً آنها هرگز از صراط نخواهند گذشت».
ابوهریره از رسول خداصروایت میکند که فرمودند:
«مسافت حوضم بیشتر از مسافت ایله تا عدن است. از برف سفیدتر و از عسل شیرینتر است، و ظرفهایش از تعداد ستارگان بیشتر است. من مردم را پس میزنم همانطوری که انسان شتران دیگران را از حوضش دور میسازد. گفتند: ای رسول خداص! آیا ما را در آن روز خواهی شناخت؟ فرمود: آری، چهرههای شما با دیگران متفاوت است. شما با چهرهای نورانی و دست و پایی درخشان، بر اثر وضو بر من وارد میشوید».
مسلم از امسلمهلهمسر نبی اکرمصروایت میکند که گفت:
در مورد حوض چیزهایی از مردم میشنیدم هر چند از رسول خداصچیزی نشنیده بودم تا روزی که کنیرکم مشغول شانه زدن موهایم بود. از رسول خداصشنیدم که فرمود: ای مردم! به کنیرک گفتم: برو کنار. کنیرک گفت: مردان را خوانده است نه زنان! گفتم: من از جمله مردم هستم. رسول خداصفرمودند:
«من قبل از شما بر حوض وارد میشوم، دوست ندارم کسی از شما بر من وارد شود ولی همچون شتر سرکش از من رانده شود و وقتی علت را بپرسم، به من گفته شود: تو نمیدانی بعد از تو چه کارهایی کردهاند؟ در جواب میگویم: نابود باد!» [۲۳۱].
از جمله این احادیث که به حد تواتر رسیده است، اوصاف این حوض عظیم و آبگیر بیمثال معلوم میگردد که در یک جمله میتوان گفت حوضی است که از نهر کوثر در بهشت سرچشمه گرفته و آبش سفیدتر از شیر، خنکتر از یخ، شیرینتر از عسل و خوشبوتر از مشک بوده که در مساحتی بسیار زیاد قرار گرفته و طول و عرضش یکسان است».
قرطبی گوید:
بعضی گمان میکنند که مثالهای مختلف در تعیین مسافت حوض از طرف رسول اکرمصنوعی اضطراب در حدیث است. در صورتی که چنین نیست؛ زیرا رسولاللهصدر چند مورد این مطالب را بیان نموده و بنا بر آگاهی مخاطبین از شهرهای مختلف مثالهایی برای آنها میزده است. هر چند در حدیثی صحیح طول و عرض حوض را مسافت یک ماه در یک ماه تعیین نموده است.
او در ادامه میگوید:
هرگز به ذهنت خطور نکند که این مسافت در این زمین است، بلکه بعد از دگرگونی این زمین در صحرای محشر میباشد: آنجایی که نه خونی ریخته شده و نه بر آن به کسی ظلمی روا شده است.
[۲۱٧] میتوان گفت : شاید نیز با وجود وضوح و صراحت همه روایات باز هم آنها بر انکار خود اصرار ورزیده و به عناد خود ادامه دهند. [۲۱۸] این حدیث به طرق مختلفی در صحیحین روایت شده است. [۲۱٩] به روایت بیهقی و ترمذی. ترمذی درجه حدیث را حسنِ صحیح ذکر نموده است. [۲۲۰] پایتخت کشور اردن در جوار فلسطین اشغالی. [۲۲۱] این حدیث را بخاری، مسلم و احمد از جنب بن عبدالله بجلی نیز روایت کردهاند. امام احمد نیز آن را از طریق سفیان بن عیینه روایت کرده است. [۲۲۲] مسلم نیر روایت کرده است. [۲۲۳] مسلم نیز روایت کرده است. [۲۲۴] احمد و مسلم نیز روایت کردهاند. أذرح : شهری است از شهرهای شام و جرباء روستایی است در قرب آن. در قاموس محیط آمده است. آنکه گفته بین او دو روز فاصله است اشتباه کرده است. [۲۲۵] شهری است در فلسطین اشغالی در امتداد خلیج عقبه معروف به ایلات که از سال ۱٩۴۸ با بقیه شهرهای فلسطین به اشغال صهیونیستها درآمده است. [۲۲۶] مسلم نیز روایت کرده است. [۲۲٧] به روایت بخاری و مسلم از انسس. [۲۲۸] یکی از حالتهای نزول وحی بر آن حضرت، سکوت وی همراه با تغییر حالت و عرق کردن شدید او بود که اصحاب کرام آن را میشناختند. [۲۲٩] مسلم، ابوداود و نسائی نیز روایت کردهاند. [۲۳۰] این لفظ مسلم است. [۲۳۱] نسائی نیز روایت کرده است. نابود باد : علامت بیزاری رسول اکرمصاز مبتدعین و نوآوران در دین است (م).