فصل هفتم: محاسبه بندگان توسط خدا
خداوند میفرماید:
﴿فَكَانَتۡ هَبَآءٗ مُّنۢبَثّٗا ٦ وَكُنتُمۡ أَزۡوَٰجٗا ثَلَٰثَةٗ ٧ فَأَصۡحَٰبُ ٱلۡمَيۡمَنَةِ مَآ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَيۡمَنَةِ ٨ وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشَۡٔمَةِ مَآ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشَۡٔمَةِ ٩ وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلسَّٰبِقُونَ ١٠ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلۡمُقَرَّبُونَ ١١ فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ ١٢﴾[الواقعة: ۶-۱۲].
«و کوهها به صورت گرد و غبار پراکنده درمیآیند * و شما سه گروه خواهید شد * سمت راستیها، اما چه سمت راستیهایی [خوش به حالشان] * و سمت چپیها، اما چه سمت چپیهایی [بد به حالشان] * و پیشتازان پیشگام * آنان مقربان درگاه یزدان هستند * در میان باغهای پرنعمت بهشت جای دارند».
هر گاه کرسی قضاوت بین بندگان نصب گردد، کافران از مؤمنان جدا شده و به سمت چپ برده میشوند و مؤمنان در سمت راست عرش خدا قرار میگیرند و گروهی نیز در مقابل خدا جای دارند و نزدیک به او هستند.
﴿وَٱمۡتَٰزُواْ ٱلۡيَوۡمَ أَيُّهَا ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٥٩﴾[یس: ۵٩].
«با تحقیر ندا داده میشود: ای بزهکاران و مجرمان امروز از مؤمنان جدا شوید».
﴿وَيَوۡمَ نَحۡشُرُهُمۡ جَمِيعٗا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشۡرَكُواْ مَكَانَكُمۡ أَنتُمۡ وَشُرَكَآؤُكُمۡۚ فَزَيَّلۡنَا بَيۡنَهُمۡۖ وَقَالَ شُرَكَآؤُهُم مَّا كُنتُمۡ إِيَّانَا تَعۡبُدُونَ ٢٨﴾[یونس: ۲۸].
«و روزی که همه را گرد میآوریم. سپس به مشرکان میگوییم: شما و معبودهایتان را در جای خود بایستید، بعد آنها را از هم جدا میسازیم و معبودهایشان میگویند: شما ما را نپرستیدهاید».
﴿وَتَرَىٰ كُلَّ أُمَّةٖ جَاثِيَةٗۚ كُلُّ أُمَّةٖ تُدۡعَىٰٓ إِلَىٰ كِتَٰبِهَا ٱلۡيَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٢٨ هَٰذَا كِتَٰبُنَا يَنطِقُ عَلَيۡكُم بِٱلۡحَقِّۚ إِنَّا كُنَّا نَسۡتَنسِخُ مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٢٩﴾[الجاثیة: ۲۸-۲٩].
«همه ملتها را میبینی که بر سر زانوها نشسته و هر ملت به سوی نامه اعمالش خوانده میشود. امروز جزا و سزای کارهایتان را به شما داده میشود * این نامه اعمال، کتاب ماست که اعمال شما را صادقانه بازگو میکند ما خواسته بودیم که تمام کارهای شما که در دنیا انجام میدادهاید را یادداشت کنند».
﴿وَوُضِعَ ٱلۡكِتَٰبُ وَجِاْيٓءَ بِٱلنَّبِيِّۧنَ وَٱلشُّهَدَآءِ﴾[الزمر: ۶٩].
«و نامه اعمال توزیع شده و پیامبران و گواهان احضار میشوند».
﴿وَوُضِعَ ٱلۡكِتَٰبُ فَتَرَى ٱلۡمُجۡرِمِينَ مُشۡفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَٰوَيۡلَتَنَا مَالِ هَٰذَا ٱلۡكِتَٰبِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةٗ وَلَا كَبِيرَةً إِلَّآ أَحۡصَىٰهَاۚ وَوَجَدُواْ مَا عَمِلُواْ حَاضِرٗاۗ وَلَا يَظۡلِمُ رَبُّكَ أَحَدٗا ٤٩﴾[الکهف: ۴٩].
«کتابها و نامه اعمال توزیع میشود و بزهکاران را میبینی که از دیدن آنچه در آن است ترسان و لرزان میشوند و میگویند: ای وای بر ما ! این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی ر رها نکرده و همه چیز را برشمرده است، و بدین وسیله همه اعمال خود را حاضر میبینند و خداوندت به کسی ظلم نمیکند».
همه مخلوقات متواضعانه و خاشعانه در برابر رب العالمین صف کشیدهاند، عرق از سر و رویشان میبارد، هر کسی به نسبت اعمالش غرق در عرق است، فروتن و ذلیل، بدون اذن خدا کسی یارای سخن گفتن را ندارد، فقط پیامبران سخن میگویند، مردم به پیامبران خود چسبیدهاند، نامه اعمال که شامل اعمال تمامی انسانها از خلق آدم تا نهایت دنیا است و فرشتگان آن را در طول تاریخ یادداشت نمودهاند، گذارده میشود.
﴿يُنَبَّؤُاْ ٱلۡإِنسَٰنُ يَوۡمَئِذِۢ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ١٣ بَلِ ٱلۡإِنسَٰنُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦ بَصِيرَةٞ ١٤ وَلَوۡ أَلۡقَىٰ مَعَاذِيرَهُۥ ١٥﴾[القیامة: ۱۳-۱۵].
«در آن روز انسان را از تمام چیزهایی که پیشاپیش فرستاده و چیزهایی که بجا گذاشته است باخبر میسازند * اصلاً انسان خود از وضع خود آگاه است * هر چند به زبان عذرتراشی میکند».
﴿وَكُلَّ إِنسَٰنٍ أَلۡزَمۡنَٰهُ طَٰٓئِرَهُۥ فِي عُنُقِهِۦۖ وَنُخۡرِجُ لَهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ كِتَٰبٗا يَلۡقَىٰهُ مَنشُورًا ١٣ ٱقۡرَأۡ كِتَٰبَكَ كَفَىٰ بِنَفۡسِكَ ٱلۡيَوۡمَ عَلَيۡكَ حَسِيبٗا ١٤﴾[الإسراء: ۱۳-۱۴].
«ما اعمال هر کسی را به گردنش آویختهایم و در روز قیامت کتابی را برای وی بیرون میآوریم که گشوده به دست او میرسد * نام اعمالت را بخوان کافی است که امروز خودت خودت را محاسبه کنی».
حسن بصری/میگوید:
«ای بنیآدم، چه منصف است کسی که تو را قاضی خودت قرار میدهد».
میزان جهت وزن اعمال خیر و شر گمارده میشود، پل صراط بر امتداد جهنم زده شده، فرشتگان به بنیآدم خیره گشتهاند، شعلههای جهنم زبانه میکشد و بهشت برین آشکار میگردد، خداوند جهت قضاوت و تسویه حساب با بندگان تجلی مییابد و زمین با نور خدا روشن میگردد، و کتاب اعمال گذارده میشود، فرشتگان شهادت خود را بر اعمال بندگان ادا میکند، زمین نیز بر اعمال انسانها بر روی خودش گواهی میدهد، راهی به جز اعتراف نمیماند والاّ بر دهان مُهر سکوت زده شده و تمامی اعضای بدن به صدا آمده و هر آنچه انسان در شبها و روزها مرتکب میشده است را برمیشمارند.
﴿يَوۡمَئِذٖ تُحَدِّثُ أَخۡبَارَهَا ٤ بِأَنَّ رَبَّكَ أَوۡحَىٰ لَهَا ٥﴾[الزلزلة: ۴-۵].
«در آن روز زمین خبرهای خود را بازگو میکند * چون خداوند تو بدو امر و وحی کرده است».
﴿حَتَّىٰٓ إِذَا مَا جَآءُوهَا شَهِدَ عَلَيۡهِمۡ سَمۡعُهُمۡ وَأَبۡصَٰرُهُمۡ وَجُلُودُهُم بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٢٠وَقَالُواْ لِجُلُودِهِمۡ لِمَ شَهِدتُّمۡ عَلَيۡنَاۖ قَالُوٓاْ أَنطَقَنَا ٱللَّهُ ٱلَّذِيٓ أَنطَقَ كُلَّ شَيۡءٖۚ وَهُوَ خَلَقَكُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ٢١ وَمَا كُنتُمۡ تَسۡتَتِرُونَ أَن يَشۡهَدَ عَلَيۡكُمۡ سَمۡعُكُمۡ وَلَآ أَبۡصَٰرُكُمۡ وَلَا جُلُودُكُمۡ وَلَٰكِن ظَنَنتُمۡ أَنَّ ٱللَّهَ لَا يَعۡلَمُ كَثِيرٗا مِّمَّا تَعۡمَلُونَ ٢٢ وَذَٰلِكُمۡ ظَنُّكُمُ ٱلَّذِي ظَنَنتُم بِرَبِّكُمۡ أَرۡدَىٰكُمۡ فَأَصۡبَحۡتُم مِّنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٢٣ فَإِن يَصۡبِرُواْ فَٱلنَّارُ مَثۡوٗى لَّهُمۡۖ وَإِن يَسۡتَعۡتِبُواْ فَمَا هُم مِّنَ ٱلۡمُعۡتَبِينَ ٢٤﴾[فصلت: ۲۰-۲۴].
«هنگامی که در کنار دوزخ گرد آمدند، گوشها و چشمها و پوستهایشان بر کارهایی که در دنیا میکردهاند گواهی میدهد * آنان به پوستهای خود میگویند: چرا علیه ما گواهی دادهاید؟ پاسخ میدهند: خداوندی ما را به پاسخ واداشته که همه چیز را به سخن درآورده است و همو شما را در آغاز آفریده و به سوی او بازگشت داده شدهاید * شما اگر گناهانتان را پنهان میکردید نه از این جهت بود که از شهادت گوشها و چشمها و پوستهایتان بیم داشتید بلکه گمان میکردید که خدا بسیاری از اعمالی که انجام میدهید را نمیداند * این گمان بدی که به خداوندتان داشتهاید شما را به هلاک انداختهاند و لذا از زمره زیانکاران شدهاید * اگر اجازه بدهند جهنم جایگاهشان خواهد بود و اگر تقاضای رضایت و عفو الهی کنند مورد عفو قرار نمیگیرند».
﴿ۡيَوۡمَ تَشۡهَدُ عَلَيۡهِمۡ أَلۡسِنَتُهُمۡ وَأَيۡدِيهِمۡ وَأَرۡجُلُهُم بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٢٤﴾[النور: ۲۴]. «روزی که زبانشان و دستهایشان و پاهایشان برعلیه آنها و کارهایی که کردهاند گواهی میدهند».
﴿ٱلۡيَوۡمَ نَخۡتِمُ عَلَىٰٓ أَفۡوَٰهِهِمۡ وَتُكَلِّمُنَآ أَيۡدِيهِمۡ وَتَشۡهَدُ أَرۡجُلُهُم بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ٦٥﴾[یس: ۶۵] [۱۶٧].
«امروز بر دهانهایشان مُهر میزنیم و دستهایشان با ما سخن میگویند و پاهایشان بر کارهایشان و کاسبیاشان گواهی میدهند».
امام احمد از ابوهریره روایت میکند که رسول خداصفرمودند:
«اولین کسی که در روز قیامت خوانده خواهد شد، حضرت آدم است. اعلام میگردد: این آدم پدر شماست. آدم میگوید: پروردگارا «لبیك وسعدیك»خداوند به او میگوید: از میان نوادگانت سهم جهنم را جدا ساز، آدم میگوید: به چه تعداد؟ میفرماید: از هر صد ٩٩ نفر را جدا کن، گفتیم: یا رسول خداص، اگر از هر صد نفر ٩٩ نفر را به جهنم ببرند از ما چه باقی خواهد ماند؟ رسول خداصفرمود: امت من نسبت به دیگر امتها همچون موی سفیدی در گاوی سیاه بیش نیست» [۱۶۸].
در صحیحین و مسند احمد از ابوسعید خدریسروایت شده که رسول خداصفرمودند:
«خداوند میفرماید: ای آدم، آتشیان را بفرست. آدم میگوید: «لبیك وسعدیك والـخیر في یدیك» [۱۶٩]، پروردگارا آتشیان چه کسانیند؟ میفرماید: از هر هزار نفر ٩٩٩ نفر را بفرست. سپس رسول خداصفرمودند: و آن زمانی است که نوزاد از ترس و وحشت پیر میشود و زنان باردار سقط میکند و مردم مستانه به این طرف و آن طرف میروند، آنها مست نیستند بلکه عذاب خدا شدید است. اصحاب میپرسند: یا رسول خداص، آن یک نفر بهشتی در میان ما کیست؟ فرمودند: ٩٩٩ نفر از یأجوج و مأجوج و یک نفر از شماست. مردم از خوشحالی تکبیر گفتند. سپس رسول خداصفرمودند: به خدا من امیدوارم که شما یک چهارم بهشتیان باشید، به خدا من امیدوارم که شما یک سوم بهشتیان باشید. خیر، به خدا من امیدوارم که شما نصف اهل بهشت باشید، دوباره تکبیر در میان جمع بالا گرفت و رسول خداصفرمودند:
شما به نسبت بقیه مردم همچون مویی سفید در گاوی سیاه یا مویی سیاه در گاوی سفید پیش نیستید».
امام احمد از ابوسعید خدریسنقل کرده که رسول خداصفرمودند:
«روز قیامت حضرت نوح÷را احضار کرده از او میپرسند؟ آیا رسالت خود را ادا نمودهای؟ میگوید: آری. سپس قومش را احضار میکنند و از آنها میپرسند؟ آنها در جواب میگویند: کسی نزد ما نیامده که ما را بیم و هشدار دهد، به نوح گفته میشود: گواهان تو چه کسانی هستند؟ میگوید: محمد و امتش. این استدلال مصداق سخن خداوند است که میفرماید:
﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا لِّتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ وَيَكُونَ ٱلرَّسُولُ عَلَيۡكُمۡ شَهِيدٗا﴾[البقرة: ۱۴۳].
«و بیگمان شما را امتی میانهرو کردهایم تا گواهانی بر مردم باشید و پیغمبر نیز برشما گواه باشید».
شما احضار میشوید و شاهد بر تبلیغش میگردید و من بر صحت قول شما شهادت میدهم» [۱٧۰].
در لفظی عامتر چنین روایت شده است که رسول خداصفرمودند:
«در روز قیامت پیامبری خواهد آمد که فقط یک نفر همراه وی است و پیامبری خواهد آمد که دو نفر همراه دارد و پیامبرانی نیز همراهان بیشتری دارند، سپس ملتهایشان احضار میشوند و از آنها پرسیده میشود که آیا این پیامبر رسالت خودم را به شما رسانده است؟ جواب میدهند: خیر، سپس از خودش میپرسند، میگوید: آری. از او گواه شاهد میخواهند. میگوید: محمد و امتش گواهان من هستند. محمد و امتش را احضار میکنند و آنها شهادت میدهند که این پیامبر قوم خود را بیم داده است. از آنها پرسیده میشود؟ شما از کجا میدانید؟ جواب میدهند: پیامبرمان آمده و به ما خبر داده که پیامبران همگی رسالت خود را ادا نمودهاند و این مصداق گفتار خداوند است که فرموده است:
﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا﴾[البقرة: ۱۴۳] [۱٧۱].
«و شما را امتی میانه و عادل قرار دادهایم ....».
ابن کثیر میگوید:
«دلالت این حدیث بر این است که در روز قیامت دیگر ملتها و سایر امتها به فضل و برتری و شرف این امت اقرار داشته و شهادت آنها را میپذیرند؛ زیرا در غیر این صورت شهادت آنها به نفع پیامبران معنایی نخواهد داشت».
[۱۶٧] مؤلف آیات دیگری را نیز ذکر کرده است که در اینجا به خاطر عدم طولانی شدن فقط به ذکر شواهد آیات بسنده شده است. [۱۶۸] اما بخاری نیز حدیث را با لفظی شبیه به همین لفظ روایت کرده است. [۱۶٩] لبیک و سعید و الخیر فی یدیک : خداوندا فرمانت را اجابت میکنم و سعادت فقط در اجرای فرمان توست و تمامی خیر و خوبی از تو سرچشمه میگیرد. [۱٧۰] امام بخاری، ترمذی و نسائی نیز روایت کردهاند. [۱٧۱] امام احمد نیز این حدیث را از ابوسعید خدری روایت فرموده است. ابن ماجه نیز آن را روایت نموده است.