فصل چهاردهم: پل صراط بر فراز جهنم
بعد از اینک مردم از موقف قیامت خلاص میشوند، وارد تاریکی قبل از صراط میگردند. صراط پلی است که بر بالای جهنم زده شده است. چنانکه در حدیث عایشه آمده است که از رسول خداصپرسیده شد: وقتی زمین و آسمانها دگرگون میشوند، مردم کجایند؟ فرمود:
«در تاریکی قبل از پل».
در اینجاست که منافقان از مؤمنان خدا میگردند و مؤمنان پیشی گرفته و آنها باز میمانند و دیواری زده میشود که مانع رسیدن آنها به مؤمنان میگردد.
خداوند تعالی میفرماید:
﴿يَوۡمَ تَرَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ يَسۡعَىٰ نُورُهُم بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَبِأَيۡمَٰنِهِمۖ بُشۡرَىٰكُمُ ٱلۡيَوۡمَ جَنَّٰتٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ١٢ يَوۡمَ يَقُولُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلۡمُنَٰفِقَٰتُ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱنظُرُونَا نَقۡتَبِسۡ مِن نُّورِكُمۡ قِيلَ ٱرۡجِعُواْ وَرَآءَكُمۡ فَٱلۡتَمِسُواْ نُورٗاۖ فَضُرِبَ بَيۡنَهُم بِسُورٖ لَّهُۥ بَابُۢ بَاطِنُهُۥ فِيهِ ٱلرَّحۡمَةُ وَظَٰهِرُهُۥ مِن قِبَلِهِ ٱلۡعَذَابُ ١٣ يُنَادُونَهُمۡ أَلَمۡ نَكُن مَّعَكُمۡۖ قَالُواْ بَلَىٰ وَلَٰكِنَّكُمۡ فَتَنتُمۡ أَنفُسَكُمۡ وَتَرَبَّصۡتُمۡ وَٱرۡتَبۡتُمۡ وَغَرَّتۡكُمُ ٱلۡأَمَانِيُّ حَتَّىٰ جَآءَ أَمۡرُ ٱللَّهِ وَغَرَّكُم بِٱللَّهِ ٱلۡغَرُورُ ١٤ فَٱلۡيَوۡمَ لَا يُؤۡخَذُ مِنكُمۡ فِدۡيَةٞ وَلَا مِنَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْۚ مَأۡوَىٰكُمُ ٱلنَّارُۖ هِيَ مَوۡلَىٰكُمۡۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ ١٥﴾[الحدید: ۱۲-۱۵].
«روزی که مردان و زنان مؤمن را خواهی دید که نورشان پیشاپیش آنان و در سمت راستشان در تلألؤ و درخشش است، مژده باد که امروز به بهشتی وارد میشوید که در زیر آن رودبارها جاری است و جاودانه در آن به سر میبرند و میمانید و این پیروزی بزرگ است * روزی که مردان و زنان منافق به مؤمنان میگویند کمی صبر کنید تا از نورتان استفاده کنیم. بدیشان گفته میشود: به عقب برگردید و نوری بیابید در این حال ناگهان دیواری میان آنان زده میشود که دری دارد. داخل آن رو به رحمت است و خارج رو به عذاب است * منافقان بر مؤمنان فریاد میزنند: مگر ما در دنیا با شما نبودیم مىگویند: «چرا، ولى شما خودتان را در بلا افکندید و (امروز و فردا کردید) و تردید آوردید و آرزوها شما را غرّه کرد تا فرمان خدا آمد و [شیطانِ] مغرورکننده، شما را درباره خدا بفریفت * پس امرورز نه از شما و نه از کافران هیچ غرامتی پذیرفته نخواهد شد، جایگاه شماها آتش دوزخ است، دوزخ پناهگاهتان است و چه بد سرنوشتی و چه بد جایگاهی است».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ تُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ تَوۡبَةٗ نَّصُوحًا عَسَىٰ رَبُّكُمۡ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمۡ سَئَِّاتِكُمۡ وَيُدۡخِلَكُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ يَوۡمَ لَا يُخۡزِي ٱللَّهُ ٱلنَّبِيَّ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥۖ نُورُهُمۡ يَسۡعَىٰ بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَبِأَيۡمَٰنِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَآ أَتۡمِمۡ لَنَا نُورَنَا وَٱغۡفِرۡ لَنَآۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٨﴾[التحریم: ۸].
«ای مؤمنان، به درگاه خدا برگردید و توبه خالصانهای بکنید شاید پروردگارتان گناهانتان را محو نماید و بزداید و شما را به باغهای بهشتی داخل نماید که از زیر آن رودبارها روان است، این کار در روزی خواهد بود که خداوند پیغمبر و کسانی که با او ایمان آوردهاند را خوار و ذلیل نمیدارد، نور ایشان در پیشاپیش و در طرف راستشان قرار دارد، میگویند: خداوندا! نو ما را کامل گردان و ما را ببخشای؛ چرا که تو بر هر چیزی بس توانایی».
﴿فَوَرَبِّكَ لَنَحۡشُرَنَّهُمۡ وَٱلشَّيَٰطِينَ ثُمَّ لَنُحۡضِرَنَّهُمۡ حَوۡلَ جَهَنَّمَ جِثِيّٗا ٦٨ ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمۡ أَشَدُّ عَلَى ٱلرَّحۡمَٰنِ عِتِيّٗا ٦٩ ثُمَّ لَنَحۡنُ أَعۡلَمُ بِٱلَّذِينَ هُمۡ أَوۡلَىٰ بِهَا صِلِيّٗا ٧٠ وَإِن مِّنكُمۡ إِلَّا وَارِدُهَاۚ كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتۡمٗا مَّقۡضِيّٗا ٧١ ثُمَّ نُنَجِّي ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْ وَّنَذَرُ ٱلظَّٰلِمِينَ فِيهَا جِثِيّٗا ٧٢﴾[مریم: ۶۸-٧۲].
«سوگند به پروردگارت هر آینه کافران را همراه با شیاطین گرد میآوریم و سپس ایشان را گردا گرد دوزخ به زانو اندخته و ذلیلانه حاضر میشویم * سپس از میان هر گروهی افرادی را بیرون میکشیم که سرکشتر از همه در برابر خداوند مهربان بودهاند * سپس ما بهتر میدانیم که چه کسانی برای سوختن در آتش اولویت دارند * همه شما بدون استثناء وارد دوزخ میشوید این امری است حتمی و فرمانی قطعی از طرف پروردگارتان است [۲۳۲]سپس پرهیزگاران را نجات میدهیم و ستمگران را ذلیلانه در آن رها میسازیم».
خداوندﻷبه خودش سوگند یاد کرده است که بنیآدم و آن شیاطینی که از آنها اطاعت میکردهاند و آنها را مورد پرستش قرار میدادهاند همگی را با خواری و ذلت و بر زانو نشسته حول جهنم گرد میآورد و تا به سزای اعمالشان برسند. چنانکه میفرماید:
﴿وَتَرَىٰ كُلَّ أُمَّةٖ جَاثِيَةٗۚ كُلُّ أُمَّةٖ تُدۡعَىٰٓ إِلَىٰ كِتَٰبِهَا﴾[الجاثیة: ۲۸].
«هر ملتی را میبینی که متواضعانه بر زانوها نشستهاند، هر ملتی به سوی نامه اعمالش خوانده میشود».
از ابن عباس روایت شده که «منظور از جاثیه این است که آنها ایستاده و شاهد منظره وحشتناک جهنم بوده، در حالی که مطمئن شدهاند که به آن وارد خواهند شد». چنان که خداوند میفرماید:
﴿وَرَءَا ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٱلنَّارَ فَظَنُّوٓاْ أَنَّهُم مُّوَاقِعُوهَا وَلَمۡ يَجِدُواْ عَنۡهَا مَصۡرِفٗا ٥٣﴾[الکهف: ۵۳].
«گناهکاران آتش دوزخ را میبینند و میدانند که ایشان بدان میافتند لیکن پناهگاهی نمییابند که از آن فرار کنند».
﴿إِذَا رَأَتۡهُم مِّن مَّكَانِۢ بَعِيدٖ سَمِعُواْ لَهَا تَغَيُّظٗا وَزَفِيرٗا ١٢ وَإِذَآ أُلۡقُواْ مِنۡهَا مَكَانٗا ضَيِّقٗا مُّقَرَّنِينَ دَعَوۡاْ هُنَالِكَ ثُبُورٗا ١٣ لَّا تَدۡعُواْ ٱلۡيَوۡمَ ثُبُورٗا وَٰحِدٗا وَٱدۡعُواْ ثُبُورٗا كَثِيرٗا ١٤ قُلۡ أَذَٰلِكَ خَيۡرٌ أَمۡ جَنَّةُ ٱلۡخُلۡدِ ٱلَّتِي وُعِدَ ٱلۡمُتَّقُونَۚ كَانَتۡ لَهُمۡ جَزَآءٗ وَمَصِيرٗا ١٥ لَّهُمۡ فِيهَا مَا يَشَآءُونَ خَٰلِدِينَۚ كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ وَعۡدٗا مَّسُۡٔولٗا ١٦﴾[الفرقان: ۱۲-۱۶].
«هنگامی که جهنم ایشان را از دور میبیند، صدای خشمآلود و جوش و خروش آن را میشنوند * و هنگامی که ایشان با غل و زنجیر به مکان تنگی از آتش دوزخ افکنده میشوند آنجا مرگ را فراخوانده آرزوی نابودی میکنند * امروز یک بار نه، بلکه بارها و بارها مرگ را آرزو کنید و فراخوانید * بگو: آیا این سرنوشت دردناک بهتر است یا آن بهشت جاویدانی که به پرهیزگاران وعده داده شده است، بهشتی که هم پاداش آنهاست و هم جایگاه ابد آنان خواهد بود * هر چه بخواهند در آنجا موجود و برای آنها فراهم است و برای همیشه آنجا خواهند ماند، این نعمتها وعده خداوند بوده، وعدهای که تحقق آن را از خدا خواستهاند».
﴿لَتَرَوُنَّ ٱلۡجَحِيمَ ٦ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيۡنَ ٱلۡيَقِينِ ٧ ثُمَّ لَتُسَۡٔلُنَّ يَوۡمَئِذٍ عَنِ ٱلنَّعِيمِ ٨﴾[التکاثر: ۶-۸].
«شما قطعاً دوزخ را خواهید دید * باز هم میگویم: شما آشکارا و عیان دوزخ را خواهید دید * سپس در آن روز از نازل و نعمت بازخواست خواهید شد».
خداوندﻷسوگند یاد کرده است که همه مخلوقات به جهنم وارد میشوند.
﴿وَإِن مِّنكُمۡ إِلَّا وَارِدُهَاۚ كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتۡمٗا مَّقۡضِيّٗا ٧١﴾[مریم: ٧۱].
ابن مسعود گوید: این سوگندی واجب از طرف خداوند است.
در صحیحین از حدیث زهری از سعیدبن المسیب از ابوهریره روایت شده که رسول خداصفرمودند:
«کسی که سه تن از فرزندانش وفات یابند، آتشی به او نخواهد رسید؛ مگر به اندازه رفع سوگند».
مفسرین در بیان معنوی حقیقی این ورود اختلاف دارند که قول راجح چنانچه در تفسیر نیز مقرر ساختهایم، همان عبور از صراط است.
چون در ادامه آیه خداوند میفرماید: سپس پرهیزگاران را نجات داده و ستمگران را ذلیلانه در آن رها میسازیم.
مجاهد میگوید: تب، پناه مؤمن از جهنم خواهد بود. سپس آیۀ:
﴿وَإِن مِّنكُمۡ إِلَّا وَارِدُهَا﴾[مریم: ٧۱].
را تلاوت نمود. ابن جریر در تفسیرش حدیثی شبیه به این را از ابوهریره روایت میکند که فرمود:
رسول خداصبه عیادت یکی از اصحابش که تب کرده بود رفته و من نیز با او بودم سپس فرمود:
«خداوند میفرماید: این آتش من است که من آن را به بنده مؤمنم میچشانم تا جایی آتش آخرت را بگیرد» [۲۳۳].
امام احمد از عبدالله بن مسعود روایت میکند:
﴿وَإِن مِّنكُمۡ إِلَّا وَارِدُهَا﴾[مریم: ٧۱].
رسول خداصفرمودند: «مردم همگی وارد جهنم میشوند سپس بر حسب اعمالشان از آن بیرون میآیند» [۲۳۴].
امام احمد از اممبشر، همسر زید بن حارثه، روایت میکند که گفت: رسول خداصدر منزل حفصه [۲۳۵]فرمودند:
کسی که در غزوه بدر و صلح حدیبیه حضور داشته، وارد جهنم نخواهد شد. حفصه گفت: مگر نه اینکه خداوند فرموده:
﴿وَإِن مِّنكُمۡ إِلَّا وَارِدُهَا﴾[مریم: ٧۱].
رسول خداصدر جواب فرمودند: اجازه بده، مگر نه بعدش میفرماید:
﴿ثُمَّ نُنَجِّي ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْ وَّنَذَرُ ٱلظَّٰلِمِينَ فِيهَا جِثِيّٗا ٧٢﴾[مریم: ٧۲] [۲۳۶].
امام بخاری در حدیث شفاعت از ابوهریره روایت میکند که فرمود: پل جهنم بر پا میشود. رسول خداصفرمودند: من اولین کسی هستم که از آن عبور میکند. پیامبران دعا میکنند: خداوندان نجات ده، خداوندا نجات ده، در آن اره یا خارهایی همچون خار سعدان وجود دارد، آیا خار سعدان [۲۳٧]را دیدهاید؟ گفتند: آری یا رسول خداص. فرمود: آن همچون خار سعدان است، ولی اندازهاش و بزرگیش را فقط خدا میداند، هر کس به اندازه اعمالش گرفتار میشود. گروهی با اعمالشان هلاک میگردند و گروهی بعد از خدشه خوردن خود را نجام میدهند.
بخاری بار دیگر در حدیث شفاعت از ابوسعید خدری سخنان رسول خداصرا روایت میکند که فرمودند: سپس جسر آورده شده و در دو طرف جهنم قرار میگیرد. گفتیم: ای رسول خداص! جسر چیست؟ فرمود: لغزشگاهی که قدم بر آن استوار نشود، آهنها و میخهای نوکتیز، ارههای برنده و درخت خَسک که در منطقه نجد به نام سعدان معروف است و خاری سه طرفه با نوی کج دارد که عابر از آن درامان نمیماند، بر آن گذراده شده است، مؤمن در یک چشم به هم زدن (طرفه العین) یا همچون برق و یا مانند باد و یا مثل اسبان تیزرو و یا همچون شترسوار از آن عبور میکند، گروه به راحتی عبور کرده و گروهی با کمی سختی و زخم برداشتن از آن عبور میکنند و گروهی نیز با جهنم دست و پنجه نرم کرده و تا اینکه آخرین نفر کشان کشان از آن عبور مینماید [۲۳۸].
مسلم از ابوهریره و حذیفهبن الیمان روایت میکند که رسول خداصفرمودند:
«خداوند مردم را جمع میکند، وقتی بهشت به مؤمنان نزدیک میگردد و آنها نزد آدم رفته و میگویند: ای پدر، در بهشت را برایمان بگشا. در جواب میگوید مگر نه گناه پدرتان بود که شما را از بهشت بیرون رانده است. این کار، کار من نیست نزد فرزندم ابراهیم خلیلالله بروید. ابراهیم نیز میگوید: این کار من نیست من بعد از بعد، خلیل الرحمن شدهام. نزد موسی بروید که خداوند با او سخن گفته است. نزد موسی آمده و او میگوید: این کار من نیست عیسی کلمه خدا و روحش بروید. عیسی نیز میگوید: این کار من نیست. نزد محمد آمده او برخاسته و به او اجازه داده میشود و امانت و خویشاوندی نیز فرستاده شده و در دو طرف صراط سمت چپ و راست قرار میگیرند [۲۳٩]. و نخستین نفرتان همچون برق میگذرد. گفتم: پدر و مادرم فدایت باد یا رسولاللهص! عبور همچون برق چگونه است؟ فرمود: آیا برق را ندیدهاید که در یک چشم به هم زدن میآید و میرود، سپس همانند باد و همچون پرندگان و مردان تیزرو و سریع عبور میکنند، اعمالشان آنها را حرکت میدهد. پیامبرتان بر صراط ایستاده و دعا میکند: خداوندا! سلامت بدار، سلامت بدار، و وقتی اعمال کم میشود، قدرت عبور نیز ضعیف میگردد و کسانی کشان کشان عبور میکنند و در دو لبه صراط ارهها و خارهایی مأمور شدهاند که طبق دستور مانع عبور گردند. خلاصه گروهی با خراش و زخم و همه مشقات عبور کرده و گروهی نیز به جهنم سرازیر میگردند».
ابوهریره میگوید: «قسم به کسی که جان ابوهریره در دست اوست، تا قعر جهنم هفتاد سال فاصله وجود دارد».
در صحیح بخاری ثابت گشته است:
«هر کس در راه خدا دو صنف را از هر چیزی انفاق نماید [۲۴۰]، نگهبانان بهشت او را صدا میزنند: ای بنده خدا! این در بهتر است. کسی که اهل نماز است، از باب الصلاه دعوت میشود و کسی که اهل زکات است، از باب الزکات دعوت میشود و کسی که اهل روزه است، از باب الرّیان دعوت میشود. ابوبکر صدیق فرمود: به خدا سوگند یا رسولاللهص! انسان از هر دری از این درها دعوت شود، مشکلی نخواهد داشت، آیا کسی هست که از همه درها دعوت شود؟ فرمود: آری و امیدوارم که تو ای ابوبکر از آن جمله باشی، و وقتی وارد بهشت میشوند به سوی منازلشان راهنمایی میگردند آنها خانههایشان را بهتر از خانههای دنیا میشناسند [۲۴۱].
در صحیح بخاری از طریق قتاده از ابومتوکل ناجی از سعید خدریسروایت شده است که رسول خداصفرمودند: «وقتی مؤمنان از جهنم رهایی مییابند، روی پلی بین بهشت و جهنم نگه داشته شده تا حقوق یکدیگر را پرداخت نمایند و با همدیگر تسویه حساب نمایند، و بعد از پاک شدن و مهذب گشتن، اجازه ورود به بهشت را میگیرند، آنها منازلشان در بهشت را بهتر از خانههای دنیویشان میشناسند».
قرطبی/در تذکره، در این حدیث سخن رانده و این پل را صراطی دوم جهت مؤمنان دانسته که کسی از آن به جهنم سقوط نمیکند.
باید گفت: این مطلب بعد از گذشتن از جهنم است و احتمالاً این پل بر وحشتی دیگر که از علم ما خارج بوده و فقط خداوند آن را میداند استوار باشد والله اعلم.[۲۳۲] منظور از اینکه همه انسانها وارد جهنم میشوند این است که مؤمنان بر پل صراط که بر بالای جهنم قرار دارد عبور میکنند را از نزدیک مشاهده میکنند، ولی کفار و منافقان از آن پل عبور نخواهند کرد و سرازیر جهنم خواهند شد والله اعلم (م). [۲۳۳] سندش نیکوست. [۲۳۴] ترمذی نیز به همین صورت از ابن مسعود مرفوعاً و موقوفاً روایت کرده است. [۲۳۵] حفصه دختر عمربن الخطاب امالمؤمنینس. [۲۳۶] مسلم نیز روایت کرده است. [۲۳٧] سعدان : گیاهی است که خارش در بین عرب آن زمان معروف بوده است. [۲۳۸] هر کس به اندازه اعمالش در آنجا مورد احترام یا اهانت قرار میگیرد و آنجاست که انسانها قدر لحظات از دست رفته دنیا را خواهند دانست، ولی چه سود که کار از کار گذشته است (م). [۲۳٩] اشارهای است به اهمیت ادای امانت و صلهرحم و خویشاوندی (م). [۲۴۰] در روایات دیگر توضیح آن چنین آمده است : دو صنف از هر کالایی یا از هر حیوانی یا از هر چیز دیگری که باشد (م). [۲۴۱] طبق احادیث نبوی، بهشت هشت در دارد که عبارتند از : باب الصلاة، باب الریان، باب الزکات، باب الحج، باب الذکر، باب الجهاد، باب الکاظمین الغیض و العافین عن الناس (م).