فصل یکم: سدره المنتهی
خداوندﻷمیفرماید:
﴿وَلَقَدۡ رَءَاهُ نَزۡلَةً أُخۡرَىٰ ١٣ عِندَ سِدۡرَةِ ٱلۡمُنتَهَىٰ ١٤ عِندَهَا جَنَّةُ ٱلۡمَأۡوَىٰٓ ١٥ إِذۡ يَغۡشَى ٱلسِّدۡرَةَ مَا يَغۡشَىٰ ١٦ مَا زَاغَ ٱلۡبَصَرُ وَمَا طَغَىٰ ١٧ لَقَدۡ رَأَىٰ مِنۡ ءَايَٰتِ رَبِّهِ ٱلۡكُبۡرَىٰٓ ١٨﴾[النجم: ۱۳-۱۸].
«او که بار دیگر وی را دیده است * نزد سدره المنتهی * بهشت که مأوی متقیان است در کنارش است * در آن زمان چیزهایی سدره را در برمیگیرد بود که در برگرفته * چشم محمد منحرف نشده و به خطا نرفته و سرکشی نکرده است * او بخشی از نشانههای بزرگ و پروردگارش را مشاهده نمود».
در صحیح مسلم و مسند احمد از عبدالله بن مسعود روایت شده است: «سفر رسول خداصدر اسراء و معراج به سدره المنتهی ختم شد و آن در آسمان هفتم است[ ]. هر چه از زمین بالا رود، همانجا متوقف میگردد و هر چه به زمین فروآید نیز از آن سرچشمه میگیرد ﴿إِذۡ يَغۡشَى ٱلسِّدۡرَةَ مَا يَغۡشَىٰ ١٦﴾[النجم: ۱۶]. «در آن هنگام که چیزى [نور خیرهکنندهاى] سدرة المنتهى را پوشانده بود».
در صحیحین در حدیث اسراء از ابوذر غفاری نقل شده که رسول خداصفرمودند: «سپس مرا بردند تا به سدره المنتهی رسیدیم. رنگهایی بر آن بود که ندانستم چیست». در روایت مسلم آمده است:
«وقتی به دستور خدا چیزهایی آن را احافظه نمود، تغییر کرد. به حدی که هیچ کس از بندگان خدا نمیتواند زیبایی و جمالش را وصف نماید».
در صحیحین از حدیث مالک، در حدیث معراج از رسول خداصروایتشده که فرمودند:
«سدره المنتهی به من نشان داده شد. کُنارش[ ] همچون کوزههای هَجَر[ ] و برگش همچون گوشهای فیل بود زیر آن چهار رود جریان داشت، دو رود آشکار و دو رود پنهان، از جبرئیل پرسیدم.