فصل یکم: نامهای روز رستاخیز
حافظ عبدالحق اشبیلی در کتاب «العاقبه» میفرماید: روز قیامت و تو چه میدانی که روز قیامت چیست، روز حسرت و پشیمانی، روزی که هر کسی اعمال خود را در جلو خودش میبیند.
یوم الدمه (روز هلاکت شدن)، یوم الزلزله (روز لرزیدن زمین و آسمان)، یوم الصاعقه (روز به زمین افتادن و مردن)، یوم الواقعه (روز رخ دادن حادثه بزرگ)، یوم الراجفه (روز تکان خوردن)، یوم الرادفه (روز دوباره تکان خوردن)، یوم الغاشیه (روز فراگیرنده)، یوم الداهیه (روز بلای سخت)، یوم الأزقه (روز نزدیکشونده)، یوم الحاقه (روز رخداد راستین)، یوم الطامه (روز مصیبت طاقتفرسا)، یوم الصاخّه (روز صدای گوش خراش)، یوم التلاق (روز به هم خوردن)، یوم الفراق (روز جدایی)، یوم المساق (روز به سوی خدا رفتن)، یوم الاشفاق (روز پشیمانی و ناراحتی)، یوم القصاص (روز تلافی کردن)، یوم لات حین مناص (روزی که بر گریزگاهی وجود ندارد)، یوم التناد (روز ندا زدن)، یوم الأشهاد (روز شاهدان)، یوم المعاد (روز بازگشت)، یوم المرصاد (روز کمینگاه)، یوم المنابله (روزی هر کسی به پاداش خودش میرسد)، یوم المناقشه (روز بحث و جدل کردن)، یوم الحساب (روز حساب پس دادن)، یوم المآب (روز بازگشت به خدا)، یوم العذاب (روز عذاب)، یوم الفرار (روز فرار کردن اگر فراری در کار باشد)، یوم القرار (روز مستقر شدن یا در بهشت یا در آتش)، یوم القضاء (روز قضاوت بین بندگان)، روزی که آسمان در حرکت و اضطراب بوده و کوهها از جا کنده شده و میروند، یوم الحشر (روز برانگیخته شدن)، یوم النشر (روز پخش شدن)، یوم الجمع (روز جمع گردیدن)، یوم البعث (روز مبعوث شدن)، یوم العرض (روز عرضه بر خدا شدن)، یوم الوزن (روز اعمال را وزن کردن)، یوم الحق (روزی که حقیقت دارد)، یوم الحکم (روزی که بین بندگان حکم شود)، یوم الفصل (روزی جدایی)، یوم عقیم (روزی که فردایی ندارد)، یوم عسیر (روزی سخت و پرمشقت)، یوم قمطریر (روزی بسیار وحشتناک)، یوم عصیب (روز بسیار سخت)، یوم النشور (روز منشور گشتن)، یوم المصیر (روز عوض شدن)، یوم الدین (روز قیامت)، یوم الیقین (روزی که به یقین خواهد آمد)، یوم النفخه (روز دمیدن در صور)، یوم الصیحه (روز صدا زدن)، یوم الرجفه (روز تکان خوردن)، یوم السکره (روز سست شدن)، یوم الفزع (روز به وحشت افتادن)، یوم الجزع (روز نگران بودن)، یوم القلق (نگرانی)، یوم الانشقاق (روز شکافته شدن)، یوم الانکدار (روز محتاج بودن به خدا)، یوم الخروج (روز خارج شدن)، یوم الانصداع (روز به وحشت افتادن)، یوم الانقطاع (روز از همه چیز بریدن)، یوم المعلوم (روزی که مشخص است)، یوم الموعود (روز وعده داده شده)، یوم المشهود (روز شهادت و گواهی)، روزی که اسرار نمایان گشته و ضمایر انسانها پدیدار میگردد، روزی که هیچ کس به درک کسی نخواهد خورد، روزی که هیچ کس به کسی نفع نمیرساند، مردم به جهنم فراخوانده میشوند و شعلههای آتش فروزان میشود و قلبها و دیدهها دگرگون گشته و عذرخواهی ستمکاران سودی نخواهد داشت، لعنت خدا بر آنها بوده و چه بد جایگاهی خواهند داشت، روزی که چهرهها و دیدهها به جهنم سرازیر شود، یوم البروز (روز آشکار شدن)، روزی که به سوی خدا میرویم و دیروزی ندارد، روزی که اموال بیارزش شده و فقط امید به بخشش خداوندی تنها راه نجات است.
بدترین و وحشتناکترین القاب قیامت، «یوم الخلود» است. یعنی روز جاودانگی در عذاب، روزی که هرگز عذاب کافران نهایتی ندارد. به خدا و لطف و کرمش از تمامی مشکلات و مصائب پناه میبریم.