فصل یکم: ذکر اجمالی علامات قیامت
بخاری از عوفبن مالک اشجعیسروایت میکند که گوید: در غزوه تبوک درحالیکه رسول خداصدر قبه أدم ایستاده بود، به خدمتش رسیدم که فرمودند:
«قبل از رسیدن قیامت، شش چیز را بشمار: وفات من، فتح بیتالمقدس، مرگی که همچون قعوص گوسفندان شما را در برمیگیرد [۶۸]، فراوانی و کثرت مال تا جایی که فرد صد دینار میگیرد و هنوز ناراحت است، فتنهای که بلا استثناء وارد همه منازل عرب میگردد [۶٩]، فراوانی و کثریت مال تا جایی که فرد صد دینار میگیرد و هنوز ناراحت است، فتنهای که بلااستثناء وارد همه منازل عرب میگردد، سپس صلحی که بین شما و رومیان انجام میگیرد، ولی با آنها با لشکری که هشتاد پرچم داشته و زیر هر پرچم ۱۲۰۰۰ سرباز قرار دارد بامدادان به شما حمله میکنند [٧۰].
امام احمد و مسلم از طریق قتاده سدوسی از ابوهریره نقل میکنند که رسول خداصفرمودند:
«قبل از شش حادثه به کارنامه اعمال خود رسیدگی کنید: قبل از طلوع خورشید از مغرب، ظهور دجال، دخان، دابه الارض و وقت انزوای مردم به علت کثرت فتنهها و فرارسیدن قیامت» [٧۱].
امام احمد از حذیفه بن اسید روایت میکند که فرمود: در حالی که ما از قیامت یاد میکردیم، رسول خداصبر ما وارد شده و میپرسیدند: چه بحثی دارید؟ گفتیم: در مورد قیامت صحبت میکنیم. فرمودند:
«قیامت نمیرسد تا اینکه ۱۰ علامت را ببینید: دخان، دجال، دابه، طلوع خورشید از مغرب، نزول عیسیبن مریم یأجوج و مأجوج و سه خسوف یکی در مغرب و یکی در مشرق و یکی در جزیرهالعرب و آخرینشان آتشی است که در عدن برپا شده و مردم را به سوی صحرای محشر سوق میدهد» [٧۲].
در روایتی آمده است: «آتشی که در عدن برپا شده و مردم را به طرف صحرای محشر میراند هر جا ایستادند میایستد و هر جا خوابیدند با آنها متوقف میشود» [٧۳].
[۶۸] قعوص گوسفندان : مرضی است که به گوسفندان رسیده و سریعاً آنها را میکشد. [۶٩] بعضی از دانشمندان مثال تلویزیون را در تطبیق این فتنه زدهاند. چون تمام منازل مسلمانان و عرب از این فتنه و این جعبه جادویی بینصیب نبوده و از شرش درامان نمانده است والله اعلم (م). [٧۰] یعنی تعداد لشکر آنها ٩۶۰۰۰۰ نفر میباشد. این روایت نزد ابوداود و ابن ماجه و طبرانی نیز وجود دارد. با این تفاوت که ابوداود کمی آن را طولانیتر روایت کرده است. [٧۱] این حدیث به لفظ دیگری نیز روایت شده ولی به همین معنا در مسلم و مسند احمد تکرار شده است. [٧۲] تفصیل همه این علامات خواهد آمد. [٧۳] این روایت امام احمد است. مسلم نیز از حذیفه به صورت مرفوع و موقوف روایت کرده است. اصحاب هم آن را روایت کردهاند. ترمذی میگوید : حدیث حسن صحیح است.