تقويم هجري قمري (۲)
﴿ٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ بِحُسۡبَانٖ ٥﴾
از مهمترین حسابهای دقیق و نظامهای پیچیدهیی که پروردگار بزرگ در ماه و خورشید گنجانیده است، پدیدهی «زمان» است. بدون شک سنجش زمان طبیعی از مهمترین لوازم و ضروریاتی است که سامانهی زندگی بر پایهی آن تنظیم میشود. اهمیت زمان را وقتی بهتر میشناسیم که زندگی را بدون زمان تصور کنیم! بنابراین، علاوه بر اینکه زمان مقیاسی، در تنظیم و ساماندهی زندگی بشر تأثیر حیاتی دارد، به همان پیمانه، زمان و سیلهیی در خدمت علم نیز هست.
مثلاً قدیمیترین صخره در منطقهی کیستون ایالات متحدهی امریکا که جدیداً کشف گردیده است، دارای یک بلیون و ۴۶۰ میلیون سال عمر میباشد و انتظار میرود که این کشف به شناخت تاریخ زمین کمک کند.
بلی، اصولاً چرخ حرکت حیات و بهرهگیری از نعمات زندگی با پدیدهی زمان ارتباطی گسستناپذیر دارد و استقرار حیات و تنظیم آن بدون زمان ناممکن است.
شاید این پرسش به وجود آید که زمان طبیعی چیست؟ زمان طبیعی عبارت از حرکت خورشید است. به این ترتیب که طلوعگاه، درخشش صبحگاهی خورشید است، چاشت گاه، زمانی است که خورشید در بلندترین نقطهی آسمان قرار میگیرد و غروبگاه هم لحظهیی که خورشید در پشت سر افق ناپدید میشود. و در میان دو درخشش آفتاب، یا در میان دو چاشتگاه، یا در میان دو غروبگاه، یک روز کامل قرار دارد که عبارت از ۲۴ ساعت است. این از حساب روز، و اما حساب ماه را هم از حرکت مهتاب دریافت میکنیم. به این ترتیب که فاصلهی زمانی میان ظهور مهتاب در یک دوره با ظهور مجددش در دورهی دیگر، بیست و نه و نیم روز است، که این خود تعیینکنندهی زمان ماه میباشد.
آری، هر انسانی میتواند با نگاهکردن به خورشید در هر لحظهیی از روز، حدس بزند که که در کدام ساعت تقریبی از روز قرار دارد، اما نگاهکردن به خورشید نمیتواند مشکل تقویمی روزها را حل کند و این موضوع کار مهتاب است. به طوری که یک نگاه گذرا به مهتاب ما را در حدود تقریبی روزها قرار میدهد. و این چنین است که خورشید مأموریت تعیین زمانی ساعات، و ماه مأموریت تعیین زمانی روزها را بر عهده دارند.
اما آنچه که در این بحث از منظر ما مهم است، توجّه به این حقیقت میباشد که بر اساس نگرش های دقیق علمی، تنها تقویم طبیعی زمان، تقویم هجری قمری یعنی «تقویم اسلامی» است. اگر باور ندارید، اینک لحظهیی به تقویم مصنوعی تاریخ که به وسیلهی انسان ساخته شده است تأمّل کنید:
انسان متمدن در عصر حاضر تلاش کرد تا برای خویش تقویم زمانی خاصی را وضع کند، از این رو دانشمندان غربی با محاسبهی اینکه زمین در ظرف مدت ۳۶۰ روز و پنج ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه یک بار بر محور خورشید میچرخد، سال خورشیدی را بر ماه قمری تقسیم نمودند. اما از این عملیه نتیجهی مساوی عدد ۱۲ که عدد ماههای سال است و اساس حساب زمانی میباشد بدست نیامد. پس آنها ناچار شدند تا بعضی از ماهها را ۳۰ روز و بعضی دیگر را ۳۱ روز قرارداده و از روی اجبار ماه فبروری را گاهی ۲۸ روز و گاهی ۲۹ روز به شمار آورند. اما علی رغم همه این تلاشهای قانونشکنانه باز هم آنها با دردسرهای دیگری و از جمله با اختلال در میعاد زمانی حلول سال و اختلال در ایام هفته روبهرو گردیدند.
مثلاً اگر شخصی درست در نیمهی شب ۳۱ دسامبر در منزلش در نیویورک، رو به روی تلویزیون بنشیند، شاهد خواهد بود که نیویورک لحظهی حلول سال نو را جشن گرفته و تلویزیون پخش مراسم تحویل سال را آغاز کرده است، اما وقتی این شخص کانال تلویزیونی شیکاگو را مشاهده کند، میبیند که در همین ساعت معین در شیکاگو از حلول سال جدید هیچ خبری نیست و شیکاگو یک ساعت بعد از آن حلول سال نو را اعلام میکند. و باز همین طور از شیکاگو که به «انفرس» برود، میبیند که تلویزیون «انفرس» درست در ساعت ۲ صبحگاه اول جنوری، حلول سال جدید را اعلام میکند و اما سانفرانسیسکو، باز یک ساعت دیرتر و درست در ساعت ۳ صبحگاه اول جنوری. و از سانفرانسیسکو که به هاوایی برود، میبیند که حلول سال جدید در آن درست در ساعت پنج و نیم بامداد اعلان شده است.
در نتیجهی این وضعیت، مسافر دریا باید هر از چند گاه یک بار، عقربهی ساعت خود را جلو و یا عقب ببرد. و گاهی حتی اتفاق میافتد که این مسافر بیچاره، نان شبش را در شامگاه روز چهار شنبه صرف میکند، اما وقتی صبح از خواب برمیخیزد، باز مشاهده میکند که یک بار دیگر روز چهار شنبه از نو آغاز شده است. گویی او در یک هفته دو روز چهارشنبه را از سر گذرانیده است. از ناحیهی دیگر، گاهی اتفاق میافتد که این مسافر میرود تا شب روز چهار شنبه را در غرفهی خود در همان کشتی بخوابد، اما هنگامی که بیدار میشود، خود را در روز جمعه مییابد و به این ترتیب در هفتهی او گویا روز پنجشنبه گم شده است!! که این امر به خطوط عرضالبلد و اختلاف عنصر زمانی برمیگردد که انسان کوشیده است با دست بردن به آن، برای خود تقویم وضع نماید و در نتیجه، این دخالت بیجا او را بدینسان دچار گمراهی و سرگردانی ساخته است. و در اینجاست که به صحت و دقّت عجیب تقویم هجری قمری پی میبریم.
بلی، در ماه قمری حساب و کتاب دقیق و بیمانندی حکمفرماست و هم از این رو است که بشر میباید حساب و کتاب دقیق سال و ماه، هفته و روز خود را از این نظام زمانی دریافت نماید، در غیر آنچنان میشود که خواندیم، روزهای مکرّر در هفته و هفتههای بدون روز! ابتذالی که انسان متمدن غرب درگیر آن گردیده است. انسانی که گویی میپندارد حتی میتواند در سیستم زمان هم دخالت کند. و اینجاست که یک بار دیگر، در برابر اعجاز علمی قرآن کریم سر تواضع و تسلیم فرود میآوریم و مشخصاً در پیشگاه آیهی مبارکهی ۵ سورهی یونس که میگوید:
﴿هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ ٱلشَّمۡسَ ضِيَآءٗ وَٱلۡقَمَرَ نُورٗا وَقَدَّرَهُۥ مَنَازِلَ لِتَعۡلَمُواْ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَٱلۡحِسَابَۚ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ ذَٰلِكَ إِلَّا بِٱلۡحَقِّۚ يُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ ٥﴾[یونس: ۵].
«اوست خدایی که آفتاب را رخشان و ماه را تبان نمود و سیر و سفر ماه را در منازلی معین کرد تا بدین وسیله شمارهی سالها و حساب ایام را (برای امر معاد و نظم معاش خود) بدانید. این ها را خدا جز به حق و مصلحت نظام خلق نیافریده و خداوند آیات خود را برای اهل علم و معرفت به تفصیل بیان میفرماید».