اعجازي ديگر در عالم نباتات
و تا در زمین سیر میکنیم، پس با گلگشتی دیگر در اوجنای حرف «فی» به تماشای اعجاز علمی آیهی ۴ از سورهی مبارکهی «رعد» مینشینیم:
ما به دیدن مزارع و بوستانهای زمین رفته و عموماً بر سطح زمین، درختان و نباتات مختلفی را میبینیم. ولی آیا یکی از ما روزی در بارهی معجزه آفرینش این نباتاتی که هر روز و هر لحظه آنها را میبینیم، اندیشیده است؟
میدانیم که نباتات، از راه ریشههای بسیار باریک و ظریف رشتهمانند خود تغذیه میکنند، ریشههایی که در زمین فرو میروند تا عناصر و مواد غذایی خود را که سبب رشد و نمو و نهایتاً ثمردهی آنان میشود از آن برگیرند. اما آیا مکانیزم تغذیهی این درختان و نباتات چگونه است؟
دانشمندان میگویند: غذا از ریشه های نباتات به ساقهها و از ساقهها به برگها و میوهها میدود تا آنها را از مواد لازم و مورد نیازشان بهرهمند گرداند. این عملیه توسط آنچه که به نام فشار اسموزی یا تئوری موسوم به «لولههای مویرگ مانند» نامیده میشود، انجام میگیرد. دانشمندان بر صحت نظریهءشان چنین استدلال میکنند که اگر ما ظرف بزرگی از آب را آورده و در آن چند لولهی مویی قرار بدهیم، خواهیم دید که آب در آن لولهها بالا میرود. پس پرچمداران عرصهی دانش بدینگونه میخواهند تا به ما بفهمانند که این عملیه، صرفاً عملیهی میخانیکیت غذا میباشد بیآنکه آیات خلقت و اعجاز آفریننده، درآن نقشی داشته باشد.
اما ما میگوییم: برعکس، این اعجاز آفریننده است که همه نقشها را بازی میکند، زیرا تفسیر علمی فوق در بارهی چگونگی تغذیهی نباتات فقط یک امر را روشن ساخته، در حالی که امور بسیار دیگری از معرض دید آن پنهان مانده است. و اساساً قیاس صعود آب در لولهها با تغذیهی نباتات از ریشهها، قیاس مع الفارقی است، زیرا این درست است که در آزمایش فوق، آب عملاً در این لولههای موی مانند بالا میرود، اما در این عمله صعود آب با همهی محتویات آن انجام میگیرد، زیرا لولههای موی مانند آزمایشگاهی، در میان عناصر مختلفهی آب هیچ فرق و تمییزی نمیگذارند که یک عنصر را انتخاب نموده و عنصر دیگری را فروگذارند. در حالی که نباتات این چنین نیستند و قضیه در آنها کاملاً فرق میکند، زیرا غذای موجود در زمین با عناصر مختلفهی خود یک واحد متجانسی است، لیکن ما میبینیم که هر گیاه، یا هر درختی، فقط آن چیزی را از این غذای متجانس بر میگیرد که با میوه و محصول آن متناسب است. یعنی اینکه اشجار و گیاهان مختلفه، عناصر خاص مورد نیازشان را از میان عمهی عناصر دیگر با دقّتی بیمانند انتخاب میکنند و به بقیهی عناصر کاری نداشته و از گرفتن آنها صرف نظر می-نمایند.
از این جهت است که ما میبینیم چند گونهی گیاهی از نباتات در یک محل واحد کشت میشوند، از یک منبع واحد هم آب میخورند، اما هر میوه و محصولی از آنها شکل، طعم، رنگ، بوی و حجم کاملاً متمایز و جداگانهی خود را داراست. مشاهده میکنیم که این یکی شیرین است و آن یکی تلخ، این یکی کوچک است و آن یکی بزرگ، این یکی به رنگ قرمز است، آن یکی به رنگ زرد و آن دیگر به رنگ سفید، این یکی بویی تند وزننده دارد اما آن یکی اصلاً دارای بویی معین نیست، اشکال و الوان مختلفه و رنگارنگ به هزاران گونه و دهها هزار نوع. پس هر گیاه یا درختی ازا ین گیاهان یا درختان، فقط همان عناصری را از زمین برمیگیرند که با ساختمان دقیق آنها متناسب است. با تمام تفاصیل و جزئیات این کار که اصلاً خود دنیایی است عظیم.
مثلاً شما درخت سیب را میبینید که میوهی آن شیرین است و بوی آن هم مطبوع و گیرا. در کنار آن درخت لیمو طعمی ترش دارد و در کنار لیمو، گیاه حنظل دارای میوه تلخ و زهرآگین است. میوهیی است که آن را میخوریم و آنچه را که در داخل آن است به دور میاندازیم، مانند زردآلو و آلو و خرما، و میوهیی است که پوست آن را میکنیم و به دور میافکنیم و فقط آنچه را که در داخل آن است می-خوریم، مانند پرتقال و کیوی. و میوهیی است که دارای پوست بسیار نازکی است، مانند آلوچه. و میوهیی است که پوست آن خشک و قوی است که نمیتتوانیم آن را با دست خود برکنیم، چون جوز، بادام، فندق و جوز هندی. میوهیی است که صلاحیت ذخیرهسازی برای ماههای طولانی را داراست، چون جوز و بادام.
و میتوانیم همین طور در مورد خواص انواع میوهجات مختلهیی که درختان آنها را میرویانند تا سالها سخن بگوییم. لیکن قبل از آنکه این رشتهی بیسرانجام را پی گیریم و این سفره دراز دامن را بیشتر بگسترانیم، بهترا ست که آیهی کریمه ۴ از سورهی «رعد» را مرور نماییم که حق تعالی در آن میفرماید:
﴿وَفِي ٱلۡأَرۡضِ قِطَعٞ مُّتَجَٰوِرَٰتٞ وَجَنَّٰتٞ مِّنۡ أَعۡنَٰبٖ وَزَرۡعٞ وَنَخِيلٞ صِنۡوَانٞ وَغَيۡرُ صِنۡوَانٖ يُسۡقَىٰ بِمَآءٖ وَٰحِدٖ وَنُفَضِّلُ بَعۡضَهَا عَلَىٰ بَعۡضٖ فِي ٱلۡأُكُلِۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ٤﴾[لرعد: ۴].
«و در زمین قطعاتی است کنار هم و باغهای از انگور و کشتزارها و درختان خرما، چه از یک ریشه و چه از غیر یک ریشه، که با یک آب سیراب میگردند (و با این همه) برخی از آنها را در میوه (از حیث مزه و نوع و کیفیت) بر برخی دیگر برتری میدهیم. بیگمان در این (امر نیز) برای مردمی که تعقل میکنند دلایل (روشنی) است».
ولی ما انسانهای غافل و حقیقتگریز بر این چمنزار الهی در تمام نقاط و گوشه و کنار زمین میگذریم و این همه آیات و معجزات را میبینیم اما باز هم از خود سؤال میکنیم: کجاست دلائل مادی بر آفرینندگی پروردگار؟ این معجزات عظیم الهی را میخوانیم و انگار که اصلاً حقیقتی را نخوانده و آیتی را نشنیدهایم. پس پاک هستی ای پروردگار متعال که میگویی:
﴿وَمَا تَأۡتِيهِم مِّنۡ ءَايَةٖ مِّنۡ ءَايَٰتِ رَبِّهِمۡ إِلَّا كَانُواْ عَنۡهَا مُعۡرِضِينَ ٤﴾[الأنعام: ۴].
«و هیچ نشانهیی از نشانههای پروردگارشان به سویشان نمیاید، مگر آنکه از آن روی برمیتابند».
و راست گفتهای ای خدای عظیم که فرمودهای:
﴿قُتِلَ ٱلۡإِنسَٰنُ مَآ أَكۡفَرَهُۥ ١٧﴾[عبس: ۱۷].
«کشته باد انسان، چه ناسپاس است!».