۲ـ موضوع گفتار:
میرسیم به موضوع گفتار انسان.
قرآن کریم در آیهی ۱۸ سورهی «ق» در ارتباط با ثبت گفتار انسان و مراقبت دایم از آن میگوید:
﴿مَّا يَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَيۡهِ رَقِيبٌ عَتِيدٞ ١٨﴾[ق: ۱۸].
«انسان هیچ سخنی را تلفظ نمینماید مگر اینکه بر آن ناظر و رقیبی گماشته است».
عقیدهی «آخرت» میگوید که انسان از تمام «اقوال» خویش مورد سؤال قرار میگیرد و هر سخنی که از زبان وی بیرون شود، خواه سخنی نیک باشد یا بد، آن را در راه ایفای رسالت حق به کار گرفته باشد، یا در ابلاغ رسالت شیطان، تمام این گفتهها در یک سجلّ کاملی نگه داری شده و سپس در آخرت در پیشگاه محکمهی الهی ارائه میگردد.
حالا باید دید که علم جدید در این باره چه موقفی دارد؟
در یک نگاه، ملاحظه میکنیم که علم جدید آمده است تا بازتابگر این اعجاز علمی قرآن کریم باشد، زیرا ثبت دائمی امواج صوتی در فضا، امروزه قطعاً مورد پذیرش همگان است و دانش نوین در این باره هیچ شک و شبههیی ندارد که هر انسان، به مجرد اینکه زبانش را برای سخن گفتن به حرکت در آورد، بیدرنگ به دنبال این حرکت، امواجی را در هوا نیز به اهتزاز در میآورد. درست همانند اینکه ما در برکهی آب ایستاده و ساکن، قطعه سنگی را پرتاب کنیم، ملاحظه خواهیم کرد که در آن برکه امواج ایجاد میشود. یا اگر زنگ برقی را در اندرون شیشهیی قرار دهید که در آن شیشه از همهی اطراف محکم بسته باشد و سپس بر کلید آن زنگ برقی فشار دهید، قطعاً زنگ به صدا در میآید اما با آنکه شما در نزدیکی آن زنگ هم قرار دارید، صدای آن را نمیشنوید، زیرا زنگ برقی در آن هنگام، امواج صدا را به بیرون نمیفرستد بلکه آن امواج در درون شیشه محبوس باقی ماندهاند. این امواج صوتی در شرایط عادی به طبلهی گوش ما برخورد نموده و طبلهی گوش هم به طور اتومات، آن را به مغز میفرستد و در نهایت جریانی به نام «شنود» به وجود میآید.
قطعاً به ثبوت رسیده است که این امواج صوتی، به همان کیفیت اصلی خود برای ابد در «أثیر» یا فضا باقی میمانند و شنیدن دوبارهی آنها ممکن است. اما با وجود آنکه همهی امواج صوتییی که از زبان هر انسانی در روی زمین صادر گردد، از اولین تا آخرین انسان، برای ابد در فضا حرکت میکنند و وجود دارند لیکن علم جدید تا هنوز به ضبط مجدد آنها قادر نگردیده است. البته این یک حقیقت پذیرفتهشدهی علمی است که دانشمندان پس از آنکه از بُعد نظری، به امکان ایجاد دستگاهی برای دریافت صداهای زمانهای گذشته اذعان نمودند، دیگر به این میدان خاص اهتمام و توجّه چندانی نشان ندادند و گر نه همانطور که رادیو، صداهای مختلفی را که ایستگاههای مختلفهی رادیویی دنیا پخش میکنند، در دسترس قوهی شنوایی ما قرار میدهد، شنیدن صداهای گذشتگان نیز بعید از امکان نبوده و نیست. اضافه باید کرد که آنچه علم امروزه در این صدد با آن رو به روست، دریافت صداهای قدیمیان نبوده، بلکه در حال حاضر مشکل اساسی در برابر علم، یافتن راهی برای فرق گذاشتن میان صداهای بیشمار گذشتگان است که چه گونه میتوان میان ملیاردها سال و بلیاردها صدا فرق نهاد؟
بیشک اختراع رادیو ما را به آستانهی حل این قضیه نیز نزدیک کرده است، زیرا هم اکنون در دنیا هزاران ایستگاه رادیویی وجود دارند که برنامههای زیادی را در طول شبانه روز پخش میکنند و امواج این برنامهها با سرعت (۱۸۶۰۰۰) مایل در ثانیه فضا را میپیمایند. پس جداً معقول بود اگر ما با بازنمودن پیچ رادیو مخلوطی از صداهای درهم و برهم را میشنیدیم و از هیچ کدام آنها هم سر در نمیآوردیم. اما چنین هرج و مرجی از آن رو رونما نگردیده است که ایستگاههای رادیویی دنیا برنامههای خود را با طول موجهای معین مختلف میفرستند. بعضی از این ایستگاهها روی طول موجهای بلند، بعضی روی طول موجهای متوسط و بعضی روی امواج کوتاه برنامه پخش میکنند و چنین است که فرستندههای رادیویی با بهرهگیری از این طول موجهای مختلف، امکان آن را به ما دادهاند که عقربهی رادیو را به جای مطلوب آن بچرخانیم و صدای مطلوب را هم دریافت کنیم.
اما دانشمندان تا کنون به اختراع ابزاری که بتواند صداهای قدما را از یکدیگر تفکیک کند، موفق نگردیدهاند و اگر چنین نبود ما تا به حال تاریخ هر عصر را با صداهای مردم خود آن عصر و زمان شنیده بودیم. بنا برا ین، اگر بشر به اختراع آلهی مربوطه موفق گردد، امکان شنیدن صداهای قدما در آینده به اثبات میرسد. به همین دلیل است که عقیدهی «آخرت» هم بعید از قیاس نیست که میگوید: تمام سخنان انسان در طول زندگی وی به ثبت میرسد و او حساب آنچه را که گفته است، در روز آخرت باز پس خواهد داد.
شاید قیاس آنچه که بر سر دکتور مصدق صدراعظم اسبق متوفای ایران آمد، قیاس بسیار بعید و به اصطلاح اهل منطق «قیاس مع الفارق» باشد، اما بیمناسبت نیست اگر در اینجا آن را ذکر کنیم.
در سال ۱۹۵۳ دکتور مصدق زندانی بود و پولیس در اتاقش ضبط الصّوت خودکاری را جاسازی کرده بود. بناءً تمام آنچه را که مصدق در اتاقش با دوستان محرمش گفته بود به ثبت رسیده بود و در روز محاکمه، تمام نوارهای سخنانش به محکمه ارائه گردید تا شاهدی علیه او از زبان خودش باشد. این و امثال آن از وقایع میتواند نمونهی آن چیزی باشد که در روز آخرت رونما میگردد.
بیشک بحث و مناقشه ما پیرامون این قضیه، وجود فرشتگان «کرام الکاتبین» یا به تعبیر دیگر، وجود «ضبطکنندگان» غیر مرئیی را نفی نمیکند که بر صفحهی فضا و یا هر کیفیت غیبی دیگری، تمام بیانات و مکالمات ما را ضبط و ثبت میکنند. چنانکه اثبات امکان علمی آخرت با ابزارهای حسی قابل درک وارد شده در حوزهی علم، لزوماً به معنی انجام محاسبهی آخرت به عین طریقه و عین وسایل نیست. لذا مقصود نهایی این بحثها، به هیچ وجه تلاش در جهت انطباق آیات قرآن با دستآوردهای علمی جدید به هر قیمت ممکن نمیباشد، بلکه هدف نهایی این بحثها، نزدیکساختن اعتقادات الهی به حوزهی اندیشهی انسان با بهرهگیری از ابزارهای حسی، اکتشافات علمی و نهایتاً اثبات اعجاز علمی قرآن کریم از موضع باورهای مروجهی معاصر میباشد و بس.