توازن در همه چيز
و در اینجاست که اعجاز علمی آیهی ۳ از سورهی مبارکهی «ملک» و آیاتی دیگر که از توازن و هماهنگی بیمانند خلقت پروردگار سخن میگویند بر ما مبرهن میگردد:
﴿ٱلَّذِي خَلَقَ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ طِبَاقٗاۖ مَّا تَرَىٰ فِي خَلۡقِ ٱلرَّحۡمَٰنِ مِن تَفَٰوُتٖۖ فَٱرۡجِعِ ٱلۡبَصَرَ هَلۡ تَرَىٰ مِن فُطُورٖ ٣﴾[الملک: ۳].
«همانکه هفت آسمان را طبقه به طبقه آفرید و در آفرینش آن خدای بخشایشگر، هیچگونه اختلاف و تفاوتی نمیبینی. باز بنگر، آیا خلل و نقصانی میبینی؟».
«ثعلب» در تفسیر قرطبی میگوید: اصل تفاوت از فوت است و آن این است که چیزی از جایی نادیده گرفته شود و بر اثر نادیدهگرفتن آن، خلل و اضطرابی به وجود آید.
علامه «الوسی» در تفسیر «روح الـمعاني» میگوید: شما هیچگونه تفاوت، یعنی اختلاف، ناهماهنگی و عدم تناسبی را میان خلقت پروردگار نمیبینید.
چنانکه آیهی کریمهی ۲ از سورهی «فرقان» نیز میگوید:
﴿وَخَلَقَ كُلَّ شَيۡءٖ فَقَدَّرَهُۥ تَقۡدِيرٗا﴾[الفرقان: ۲].
«و هر چیزی را آفرید و بدان گونه که در خور آن بود آن را به اندازه و میزان (دقیق) آن اندازهگیری کرد».
و از آنجا که این توازن و همآهنگی فراگیر تمام عرصهی خلقت پروردگار میباشد بناءً در این کتاب فقط به ذکر نمونههایی از آن بسنده میکنیم.
بحث کوچکترین ذرهی کائنات یعنی «اتم» را در عنوان قبل باز کردیم.
اکنون علاوه میداریم که توازن در نظام داخلی اتم، در واقع سند توازن در همهی ذرات کائنات است، چه کائنات در کل مجموعهیی از اتمهاست.
اکنون بشر دریافته است که در درون اتم پروتونها دارای بار الکتریستهی مثبت و الکترونها دارای بار منفی هستند، در حالی که نوترونها دارای باری متعادل میباشند. این خود نشان دهندهی حتمی بودن توازن در میان طبایع موجودات است، زیرا هر مثبتی در مقابل خود منفیی دارد و هر منفیی در برابر خود مثبتی را و در میان این دو است که بار متعادل و متوازنی ایجاد میشود که نه خود جذب دیگری شود و نه هم دیگری را جذب خود نماید. بلکه در واقع نیروی تجاذب به وجود آمده از بار مثبت پروتون و بار منفی الکترون است که الکترونها را وا میدارد تا بر محور هستهی اتم شناور گردند. درست همانند معادلات حسابیی که دقیقاً در میان نیروهای جاذبهی خورشید و سیارات مجموعهی خورشیدی حاکم است. حتی نیروی تجاذبی که الکترونها را وا میدارند تا در مدارهای دایروی و بیضوی خود شناور باشند، خود همین نیروها هستند که سیارات مجموعهی شمسی را نیز وا میدارند تا در مدارهای معینه خود شناور گردند.
بیگمان میزان نیروهای ویرانگری که از درهم شکستن اتم به وجود میآیند ـ که امروز بشر این نیروها را در وجود بمبهای اتمی میبیند ـ در خورشید به همان اندازه وجود دارد که موازی با تعداد اتمهای آن است. این خود عامل پدیدآمدن انرژی عظیم وبی حد و مرزی است که خورشید از گرما و نور به سوی طبیعت و انسان سرازیر میسازد، قضیهیی که در شمار ادلهی قاطع بر قدرت و وحدانیت خدایﻷقرار دارد.
«کمیل فالاماریون» در حالی که از مشاهدهی توازن و همآهنگی عظیم در گسترهی خلقت پروردگار متحیر گردیده است میگوید:
«بیگمان خدایﻷدر حقیقت هر چیز بر ما تجلی میکند. پس او فقط شاهنشاهی نیست که از بلندای آسمانها بر ما حکومت کند، بلکه او نظامی است که درمتن همهی موجودات و همهی حادثات، مسلّط و مراقب است. او هرگز در بهشتی پر از فرشتگان و نیکوکاران مقیم نیست، بلکه فضای لایتناهی همه پر از وی میباشد. او در هر نقطهیی از فضا و در هر لحظهیی از زمان حضور دارد. پس این نظام عام حاکم بر طبیعت و حکمت بالغهیی که در همه چیز متجلی است، کلاً دلیل بر آن است که فقط قدرت مطلقهی الهی، سامان دهندهی نظم حقیقی و مصدر اصلی همهی قوانین طبیعی و کافهی اشکال و مظاهر آن میباشد».
اما «هنری یوانکاری» که یکی از بزرگترین دانشمندان ریاضیدان است میگوید: «قطعاً این همآهنگی و نظمی که در عالم متجلی است، ممکن نیست که زائیدهی تصادف باشد».
این شواهد همه میروند تا در شعاع تفسیر آیهی کریمهی: ﴿مَّا تَرَىٰ فِي خَلۡقِ ٱلرَّحۡمَٰنِ مِن تَفَٰوُتٖ﴾[الملک: ۳].فریادگر اعجاز علمی قرآن کریم بوده باشند.