تجلی قرآن در عصر علم

فهرست کتاب

غلاف آبي زمين

غلاف آبي زمين

تا از سوره‌ی «نازعات» بیرون نشده‌ایم، باز هم به سراغ آیات معجز علمی دیگری در این سوره می‌رویم، و این بار هم اگر چه نه در خود زمین، اما در پیرامون آن باقی می‌مانیم.

خدایدر این سوره، داستان آفرینش زمین و آسمان را بیان می‌کند. آیه (۳۰ ) از این سوره می‌گوید: زمین بعد از آنکه شب و روز در آن به وجود آمد، شکل تقریباً بیضویی را به خود گرفت. آیه‌ی (۳۱) می‌گوید: بعد از آن مرحله بود که نخست آب و سپس گیاهان در زمین آفریده شدند:

﴿أَخۡرَجَ مِنۡهَا مَآءَهَا وَمَرۡعَىٰهَا ٣١[النازعات: ۳۱].

«از زمین آب و چراگاه‌های آن را بیرون آورد».

سپس بعد از این مرحله بود که کوه‌ها ایجاد گردید، چه در آیه‌ی ۳۲ می‌خوانیم:

﴿وَٱلۡجِبَالَ أَرۡسَىٰهَا ٣٢[النازعات: ۳۲].

«سپس کوه‌ها را استوار گردانید».

اکنون ببینیم که نظر علم جدید در این باره چیست؟

در یک نگاه اجمالی ملاحظه می‌کنیم که بررسیهای دانشمندان پس از سالها عین نتایجی را به همراه آورده که قرآن کریم چهارده قردن قبل آن را مطرح نموده است. علم جدید می‌گوید که زمین بعد از جدا شدن از اصل خود، سرد گردید و بخار آبی که پیرامون آن به وجود آمده بود، کثافت و سنگینی بیشتری پیدا کرد تا آنکه سرانجام از آن بارانها و سیلابها پدیدار گردیدند. بارانها، سبزه‌ها و نباتات را پدید آوردند و سیلابهای ویرانگر نیز، وادیها و دره‌ها را ایجاد نمودند، عملیه‌یی که خود منجر به پدید آمدن کوه‌ها گردید. در این تطوّر سنگهای زیادی نیز ذوب شدند که تل‌ها و تپه‌ها را به وجود آوردند و سر انجام با پدید آمدن آب، زمینه‌ی پیدایش حیات در روی زمین مساعد گردید.

ملاحظه می‌کنیم که اکتشافات علم در این زمینه، گام به گام در راستای مفاهیم قرآن به پیش می‌رود.

  

پیشینیان تصور می‌کردند که آب فقط در چشمه‌سارها، جویبارها و نباتات موجود است و مواد سخت و جامد فاقد آب اند بناءً هرگز ممکن نیست که این مواد محتوی آب باشند. ولی تجربیات آزمایشگاهی نشان داد که در هر چیز، نسبت معینی از رطوبت موجود است که این نسبت در سبزیجات و نباتات تا ۹۵% و در مواد جامد و سخت تا حدود یک درصد در حال نوسان می‌باشد. اما آیا تجربیات آزمایشگاهی، همان تفسیر عینی آیه‌ی مبارکه‌ی ۷۴ سوره‌ی بقره و آیه‌ی ۱۸ سوره‌ی مؤمنون نمی‌باشد؟

در آیه‌ی نخست می‌خوانیم: ﴿وَإِنَّ مِنَ ٱلۡحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنۡهُ ٱلۡأَنۡهَٰرُۚ وَإِنَّ مِنۡهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخۡرُجُ مِنۡهُ ٱلۡمَآءُ[البقرة: ۷۴].

«و از برخی سنگ‌ها آب نهرها می‌جوشد و نیز از بعضی دیگر که بشکافند آب بیرون می‌آید».

این آیه‌ی مبارکه هزار و چهار صد سال قبل از تجربیات علمی بشر، اثبات کرده است که در هر چیز و حتی در سنگ هم نسبت معینی از آب وجود دارد، چرا که از نظر قرآن، خدای متعال آب را در همه‌ی زمین اسکان داده است. چنانکه در آیه‌ی ۱۸ سوره‌ی مؤمنون می‌گوید: ﴿وَأَنزَلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءَۢ بِقَدَرٖ فَأَسۡكَنَّٰهُ فِي ٱلۡأَرۡضِۖ وَإِنَّا عَلَىٰ ذَهَابِۢ بِهِۦ لَقَٰدِرُونَ ١٨[المؤمنون: ۱۸].

«و ما برای زنده‌گی شما آب را از آسمان به قدر معین به زمین نازل و (در اندرون زمین) مسکن دادیم و محققاً در نابودساختن آب هم تواناییم».

همانگونهه که از مفهوم آیه‌ی مبارکه پیداست، این آب نازل گردانیده شده از آسمان، به نسبت و مقدار معینی می‌باشد.

  

از این امر که بگذریم، عملیه‌ی آماده‌سازی آب برای بهره‌گیری انسان و زنده‌جانهای دیگر از آب مطرح می‌شود، که این عملیه نیز نظام دقیق و فرایند پیچیده‌یی را داراست. قرآن کریم در آیه‌ی ۴۳ سوره‌ی نور می‌فرماید:

﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يُزۡجِي سَحَابٗا ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيۡنَهُۥ ثُمَّ يَجۡعَلُهُۥ رُكَامٗا فَتَرَى ٱلۡوَدۡقَ يَخۡرُجُ مِنۡ خِلَٰلِهِۦ وَيُنَزِّلُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مِن جِبَالٖ فِيهَا مِنۢ بَرَدٖ[النور: ۴۳].

«آیا ندیدی که خداوند از هر طرف ابر را می‌راند تا به هم می‌پیوندند باز آنها را انبوه و متراکم می‌گرداند آنگاه می‌بینی که قطرات باران از میان ابر فرو می‌ریزد و نیز از کوه‌های آسمان تگرگ فرو می‌باراند».

قرآن در این آیه‌ی مبارکه و آیاتی دیگر، روش بهره‌گیری انسان و زنده‌جانهای دیگر را از آب، وابسته به جریان تبخیر دورانی آن به وسیله‌ی خورشید و سپس تشکیل آن به صورت کتله‌های ابری کوه مانند در طبقات جوی می‌داند، چه از آنجا که آب دریاها و اقیانوس‌ها نمکین است و نوشیدن آن برای بسیاری از زنده‌جانها ـ که نباتات هم در زمره‌ی آنها می‌باشند ـ مضرّ و بلکه مهلک تمام می‌شود و از سوی دیگر، اگر این آب از نمک عاری باشد، در اندک مدتی متعفّن و فاسد گردیده و با تعفّن و فساد خود، عرصه را بر امراض و آفات چنان فراخ می‌گرداند که زمینه‌ی ادامه‌ی حیات در دریا و خشکه برچیده می‌شود، پس بنابراین خدایخورشید را مأموریت داده است تا این آبها را به مقدار معینی تبخیر نموده و در تصفیه‌خانه‌های طبقات بالای جو، یعنی در کتله‌های وسیع ابر جا به جا گرداند و باز در مواقع معین، آن را با کیفیتی شیرین و گوارا برای استفاده‌ی انسان، حیوان و نبات، مجدداً به زمین برگرداند. این ابرهای متراکمی که آب از آنها فرود می‌آید، به گونه‌یی ارتفاع می‌گیرند که در جه‌ی حرارت قاعده‌ی زیرین ابر با درجه‌ی حرارت در ارتفاع آن کاملاً متفاوت است و از آنجا که هر چه بالاتر برویم، دمای هوا نیز پایین‌تر می‌آید، پس هر چه کتله‌ی ابر بالاتر برود، قطرات آب در آن نیز بیشتر تجمع می‌کند تا بدانجا که کتله‌های تشکیل‌شده‌ی ابر در سطوح فوقانی جو، کاملاً شکل کوه‌ها را به خود می‌گیرند، کوه‌هایی که قاعده‌ی آنها رو به زمین و قله‌ی آنها رو به آسمان است. و هر کس سوار طیاره شده و در ارتفاع بلندتر از ابرها پرواز کرده باشد، ابرها را به صورت کوه‌هایی عظیم مشاهده می‌نماید، به همین دلیل است که تعبیر به کار گرفته شده برای این ابرها در آیه‌ی مبارکه، یعنی تعبیر «کوه‌های آسمان» خود تعبیر معجزانه‌یی است.

خوب، اکنون در این نکته دقّت کنید که بشر چه وقت به کشف عملیه‌ی تصفیه‌ی آب دریاها در ابرها قادر گردید و قرآن در چه عصری آن را با چنین دقّتی توصیف نمود؟ قطعاً پاسخ دادن به همین یک سؤال، هر شکاکی را به ایمان به این کتاب الهی واداشته و بر ایمان هر مؤمنی نیز می‌افزاید.

و امّا آیه‌ی ۱۸ سوره‌ی مؤمنون حامل معجزه‌یی دیگری از معجزات علمی قرآن کریم نیز هست، و آن عبارت از طرح قاعده‌ی امکان «گریز آب از جو زمین» می‌باشد، چگونه؟ دقّت کنید:

ما می‌دانیم که فرود آمدن قطرات باران به زمین به نیروی جاذبه‌ی زمین برمی‌گردد که این نیرو، قوی‌تر از سرعت جزئیات آب برای فرار از کمربند جاذبه‌ی زمین است. تحقیقات علمی نشان می‌دهد که سرعت لازمه برای فرار بخار آب از حوزه‌ی نیروی جاذبه‌ی زمین، ۱۱ کیلومتر در ثانیه است. اما اگر به سیاره‌ی «زهره» برویم که این سیاره اندکی کوچکتر از زمین می‌باشد، می‌بینیم که سرعت لازمه برای فرار بخار آب از ساحه‌ی نیروی جاذبه زهره، در حدود ۷ تا ۱۰ کیلومتر در ثانیه، یعنی کمتر از سرعت لازمه‌ی فرار بخار آب از حوزه‌ی جاذبه‌ی زمین می‌باشد. به همین دلیل است که می‌بینیم بخار آب موجود در جوّ پیرامونی زهره، کمتر از بخار آب موجود در جوّ پیرامونی زمین می‌باشد. و اگر باز کمی فراتر از آن به سیاره‌ی مریخ برویم که از سیاره‌ی زهره کوچک‌تر است، می‌بینیم که سرعت لازمه‌ی فوق‌الذکر به ۵ کیلومتر در ثانیه تقلیل می‌یابد. هم از این رو غلاف آبی مریخ کمتر از غلاف آبی زهره است. و اما اگر باز از مریخ به عطارد برویم، مشاهده می‌کنیم که نظر به کوچکی بیشتر حجم آنکه در کل به اندازه‌ی (۱ بر ۳) حصه‌ی زمین بیش نیست، سرعت لازمه برای فرار بخار آب از آن باز هم کمتر شده و به حدود ۵/۳ کیلومتر در ثانیه تقلیل می‌یابد. و همین مقدار سرعت در واقع سبب شده است تا تمام گازهای تشکیل‌دهنده‌ی بخار آب در پیرامون عطارد، از جو آن به خارج گریخته و در نتیجه عطارد را کاملاً از غلاف آبی بی‌بهره گردانند. بدیهی است که وضع در همه سیارگان و کواکب کوچکتر از عطارد نیز به همین منوال است. بنابراین ممکن است که اگر روزی سرعت گریز جزئیات آب از قوه‌ی جاذبه‌ی زمین بیشتر شود، آب از دورادور زمین نیز فرار نماید، و این همان حقیقتی است که آیه‌ی مبارکه ۱۸ سوره‌ی مؤمنون به آن اشاره نموده است:

﴿وَأَنزَلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءَۢ بِقَدَرٖ فَأَسۡكَنَّٰهُ فِي ٱلۡأَرۡضِۖ وَإِنَّا عَلَىٰ ذَهَابِۢ بِهِۦ لَقَٰدِرُونَ ١٨[المؤمنون: ۱۸]. «و آب را به اندازه‌ی معین از آسمان نازل کردیم و سپس آن را در زمین اسکان دادیم، و محققاً که بر بردن آب از «فضای» زمین نیز قادر و تواناییم».

ملاحظه نمودیم که بر اساس تحقیقات علمی فوق الذکر، امکان گریز آب از جو زمین وجود دارد، که این امر البته به مشیت پروردگار بزرگ وابسته می‌باشد.