به سوی نور جلد اول

فهرست کتاب

ورود به مسجد

ورود به مسجد

روزی برای رفتن به یکی از پارک‌های لندن از خانه خارج شدم. در مسیرم از جلوی یکی از مساجد بزرگ لندن گذشتم. به محض رسیدن به درب مسجد بدون درنگ وارد مسجد شدم، در آنجا شخص مسنی با محاسن سفید ایستاده بود، وقتی مرا دید با گشاده رویی به طرفم آمد و از من خواست به احترام مسجد روسری بپوشم! من با کمال میل حرفش را پذیرفتم. سپس داخل مسجد شدم و در گوشه‌ای نشستم. او نسخه‌ای از قرآن کریم، هم‌چنین کتاب‌هایی به زبان انگلیسی که مفاهیم اسلام را تشریح می‌کرد به من هدیه داد. در حالی از مسجد خارج شدم که آرامش و مسرت خاصی به من دست داده بود. کتاب‌ها را کم کم مطالعه می‌کردم هم‌چنین در جلسات سخنرانی که هر هفته در مسجد تشکیل می‌شد شرکت می‌کردم. باید بگویم این جلسات بی‌نهایت در فهم معانی دین و حقیقت اسلام برایم مؤثر بود. اسلام راهی را در مقابل انسان قرار می‌دهد تا هر شخص چه در مورد زندگی و چه بعد از آن تکلیفش را بداند. برای من جالب بود که مسلمانان به تمام انبیاء و پیامبران از آدم÷تا حضرت عیسی÷ایمان دارند. و نکته‌ای که مرا شدیداً تحت تآثیر قرار داده بود این بود که هر فرد مسلمان بدون واسطه با خدایش ارتباط بر قرار می‌کند. دو سال تمام فکرم به این مسائل مشغول بود، از طرفی به شدت به دین اسلام علاقه‌مند شده بودم و از طرف دیگر از خانواده‌ام می‌ترسیدم و نگران واکنش آنان بودم. بالآخره بعد از مدت‌ها کشمکش با خودم، در یکی از جلسات دینی در مقابل امام مسجد ایستادم و اسلام خودم را اعلام کردم، حاضران بی‌نهایت از مسلمان شدنم خوشحال شدند. خوشحالی من هم از آن‌ها کم‌تر نبود چون از این لحظه به بعد من یک مسلمان بودم و محجبه شده بودم.