نقش اطرافیان در پذیرش دین اسلام
شوهرم در مورد دین اسلام معلومات زیاد و عمیقی نداشت اما برادرش که ساکن آمریکا بود مردی با فرهنگ بود و اطلاعات عمیقی در مورد دین اسلام داشت. روزی به شوهرم گفتم: وقتی اولین فرزندم به دنیا بیاید او را با خودم به کلیسا خواهم برد تا بر پایهی دین مسیحیت بزرگ شود. این حرف من شوهرم را سخت تکان داد و او را به فکر واداشت و باعث شد که از برادرش کمک بخواهد. برادرش نیز کتابهای مختلفی برای او ارسال کرد تا با مطالعهی آنها سطح معلوماتش را بالا ببرد و باورهای دینیش را تقویت کند و هم بتواند بر من تأثیر بگذارد.