۱۲- در تفسیر آیۀ شریفۀ: ﴿هُوَ ٱلۡأَوَّلُ وَٱلۡأٓخِرُ وَٱلظَّٰهِرُ وَٱلۡبَاطِنُۖ﴾
از عاصم بن حُمَید [۳۶]گزارش شده که گفت: از علی بن حسین یعنی امام سجّاد ÷دربارۀ توحید پرسیدند، فرمود: خداوند بزرگ میدانست که در واپسینِ زمان، گروههایی از مردم، اهل نظر، و ژرف اندیشاند و به همین مناسبت سورۀ ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١﴾و آیات نخستین از سورۀ «حدید» تا ﴿وَهُوَ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٦﴾فرو فرستاد. پس هر کس از این آیات فراتر رَوَد (و دور شود) به هلاکت افتد!
نویسنده گوید: از جمله آیات مزبور، این گفتار خدای تعالی است که فرمود:
﴿هُوَ ٱلۡأَوَّلُ وَٱلۡأٓخِرُ وَٱلظَّٰهِرُ وَٱلۡبَاطِنُۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٌ ٣﴾[الحدید: ۳] و امیر مؤمنان علی ÷در سخنرانیهای خود به بهترین شکلی که در خور این آیۀ کریمه باشد، آن را تفسیر نموده است چنانکه فرمود:
«ستایش خدایی را که اوّل است پس چیزی قبل از او نبود، و آخِر است پس چیزی بعد از او نخواهد بود، و ظاهر است پس چیزی بالاتر از او نباشد، و باطن است پس چیزی نزدیکتر از او نیست».
آنچه علی ÷در تفسیر این آیه گفته عیناً سخنی است که از رسول خدا ـ ج ـ رسیده چنانکه تِرمِذى در کتاب سُنَن از پیامبر ج گزارش نموده که در دعای خود میگفت: «.... أنْتَ الأوّلُ فَلَيْسَ قَبْلَكَ شَيْءٌ. وَأنْتَ الآخِرُ فَلَيْسَ بَعْدَكَ شَيْءٌ. والظّاهِرُ فَلَيْسَ فَوْقَكَ شَيءٌ، والبَاطِنُ فَلَيْسَ دُونَكَ شَيءٌ» [۳۷]. یعنی: «....(خداوندا) تو اوّلى پس قبل از تو چیزی نبود، و تو آخِرى پس بعد از تو چیزی نخواهد بود [۳۸]، و ظاهرى پس بالاتر از تو چیزی نباشد [۳۹]، و باطنى پس نزدیکتر از تو چیزی نیست..... [۴۰]».
در این تفسیر، کلمۀ «ظاهر» به معنای «غالب» آمده است چنانکه خدای تعالی در کتاب ارجمندش فرمود: ﴿فَأَيَّدۡنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ عَلَىٰ عَدُوِّهِمۡ فَأَصۡبَحُواْ ظَٰهِرِينَ ١٤﴾[الصف: ۱۴]. یعنی: «مؤمنان را بر دشمنشان یاری کردیم پس آنان چیره شدند».
امیر مؤمنان ÷تفسیر دیگری نیز برای «ظاهر» و «باطن» دارد که در برخی از خطبههایش آن را بیان فرموده چنانکه گفته است:
«(خدایی که) با شگفتیهای تدبیرش، در نظر اهل بینش ظاهر است و با شکوه عزّتش، از اندیشۀ پندارگران پنهان است».
باز فرمود: «او با نمونههایی از تدبیر استوار و احکام پایداری که به ما نشان داده، بر خِرَدها ظاهر شده است».
در این عباراتِ روشنی بخش، واژۀ «ظاهر» در برابر «پنهان» و به معنای «آشکار» آمده است و میان این تفسیر و تفسیر پیشین، ناسازگاری وجود ندارد زیرا که لفظ آیه، هر دو معنا را در بر میگیرد.
***
[۳۶] عاصم بن حمید (به ضمّ حاء) چنانکه در کتب رجال آمده مردی موثَّق و راستگو بوده است (به خلاصه الرجال، اثر علامه حلّی، ص۲۲۰ نگاه کنید). [۳۷] به سنن ترمذی، ج۵،ص۴۴۰ بنگرید. [۳۸] یعنی: همه فانیاند و تو باقی. [۳۹] یعنی: تو بر همگان چیرهای. [۴۰] این نزدیکی، در عین احاطه به موجودات است: ﴿أَلَآ إِنَّهُۥ بِكُلِّ شَيۡءٖ مُّحِيطُۢ ٥٤﴾[فصّلت: ۵۴].