اقتباسهای امام ÷از قرآن کريم
امام علی ÷در خلال بسیاری از سخنان خود، از قرآن حکیم آیاتی را اقتباس مینمود و کلامش را با آنها زینت میبخشید. در این فصل، نمونههایی از آن اقتباسها به نظر خوانندگان میرسد:
۱- از علی ÷رسیده که فرمود: «از گروهی به خدا شکایت میبرم که نادان زندگی میکنند و گمراه میمیرند! در میانشان کالایی کم بهاتر از کتاب (خدا) نیست هنگامی که به شایستگی خوانده شود و کالایی سودآورتر و گرانبهاتر از کتاب نیست هنگامی که به تحریف آن از معانی و مواردش پردازند [۹۵]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از آیۀ ۱۲۱ سورۀ بقره بر گرفتهاست که میفرماید: ﴿ٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ يَتۡلُونَهُۥ حَقَّ تِلَاوَتِهِۦٓ أُوْلَٰٓئِكَ يُؤۡمِنُونَ بِهِۦۗ﴾همچنین از آیۀ ۱۳ سورۀ مائده اقتباس نموده که میفرماید: ﴿مِّنَ ٱلَّذِينَ هَادُواْ يُحَرِّفُونَ ٱلۡكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِۦ﴾.
۲- و از علی ÷رسیده که فرمود: «همانا مال و پسران (فرزندان) زراعت این دنیایند و کردار نیکو، کشتِ آخرت است که گاه خداوند هر دو را برای مردمی گرد میآورَد. پس، از (خشم) خدا بپرهیزید چنانکه خداوند شما را از خود بر حذر داشته است [۹۶]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از دو آیۀ قرآن بر گرفته است. یکی آنکه در آیۀ ۴۶ از سورۀ کهف فرمود: ﴿ٱلۡمَالُ وَٱلۡبَنُونَ زِينَةُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ وَٱلۡبَٰقِيَٰتُ ٱلصَّٰلِحَٰتُ خَيۡرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابٗا وَخَيۡرٌ أَمَلٗا ٤٦﴾و دیگر آنکه در آیۀ ۲۸ از سورۀ آل عمران فرمود: ﴿وَيُحَذِّرُكُمُ ٱللَّهُ نَفۡسَهُۥۗ﴾.
۳- و از علی ÷رسیده که به خوارج - چون جاهلانه از او خواستند تا بر کفر خود گواهی دهد! فرمود: «آیا پس از ایمان به خدا و جهاد بهمراه رسول خدا ج بر کفر خود گواهی دهم؟! در آنصورت بیتردید گمراه شده و از رهیافتگان نخواهم بود ».
نویسنده گوید: امام ÷بخش اخیر از سخن خود را از آیۀ ۵۴ سورۀ انعام بر گرفته است که میفرماید: ﴿قَدۡ ضَلَلۡتُ إِذٗا وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُهۡتَدِينَ ٥٦﴾.
۴- و از علی ÷رسیده که فرمود: اُف بر شما باد! از سرزنشتان خسته شدم، آیا در برابر آخرت به زندگی دنیا راضی شدهاید؟! و بجای عزّت، ذلّت را گزیدهاید؟! چون شما را به جهادِ دشمنتان فرا میخوانم چشمانتان در حدقه میچرخد گویی که مرگ، شما را فرو پوشیده است! [۹۷]». نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از دو آیه قرآن بر گرفته است. یکی آیۀ ۳۸ از سورۀ توبه که میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَا لَكُمۡ إِذَا قِيلَ لَكُمُ ٱنفِرُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ ٱثَّاقَلۡتُمۡ إِلَى ٱلۡأَرۡضِۚ أَرَضِيتُم بِٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا مِنَ ٱلۡأٓخِرَةِۚ﴾و دیگر، آیۀ ۱۹ از سورۀ احزاب که میفرماید: ﴿فَإِذَا جَآءَ ٱلۡخَوۡفُ رَأَيۡتَهُمۡ يَنظُرُونَ إِلَيۡكَ تَدُورُ أَعۡيُنُهُمۡ كَٱلَّذِي يُغۡشَىٰ عَلَيۡهِ مِنَ ٱلۡمَوۡتِۖ﴾.
۵- و از علی ÷رسیده که فرمود: «خدای سبحان شما را بیهوده نیافرید و مهمل و انگذارْد......... آثارتان را یاد نمود و کردارتان را دانست و سرآمدتان را مقرّر داشت، و کتابی بر شما فرو فرستاد که هر چیز (از امور دین) را بیان مینماید و پیامبرش را در میانتان مدّتها زندگی بخشید تا دینی را که خود پسندیده بود بوسیلۀ کتابش که فرو فرستاد برای او و شما کامل کرد [۹۸]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از چند آیۀ قرآن برگرفته است. یکی آیۀ ۱۱۵ از سورۀ مؤمنون که فرمود: ﴿أَفَحَسِبۡتُمۡ أَنَّمَا خَلَقۡنَٰكُمۡ عَبَثٗا﴾و دیگر آیۀ ۳۶ از سورۀ قیامت که فرمود: ﴿أَيَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَن يُتۡرَكَ سُدًى ٣٦﴾و سوّم، آیۀ ۸۹ از سورۀ نحل که فرمود: ﴿وَنَزَّلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ تِبۡيَٰنٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ﴾و چهارم آیۀ ۳ از سورۀ مائده که فرمود: ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ﴾.
۶- از علی ÷رسیده که فرمود: «(خداوند) پیامبر را فرستاد در حالی که مردم گمراه و سرگردان بودند............... وی در نصیحت آنان بسیار کوشید و راه خدا را پیمود و خلق را به حکمت و اندرز نیکو فرا خواند [۹۹]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از دو آیۀ قرآنی برگرفته است. یکی آیۀ ۲ از سورۀ جمعه که میفرماید: ﴿هُوَ ٱلَّذِي بَعَثَ فِي ٱلۡأُمِّيِّۧنَ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَيُزَكِّيهِمۡ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبۡلُ لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ٢﴾و دیگری آیۀ ۱۲۵ از سورۀ نحل که فرماید: ﴿ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِٱلۡحِكۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ﴾.
۷- و از علی ÷رسیده که فرمود: «... من شما را از دنیا بر حذر میدارم...... متاع دنیا فریبنده وناپایدار است و هر کس در دنیا زندگی میکند فانی است و هیچ خیری در توشههای آن نیست مگر در توشۀ تقوی! [۱۰۰]».
نویسنده گوید: امام ÷سخن خود را از آیۀ ۵ سورۀ فاطر گرفته است که میفرماید: ﴿فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا﴾و نیز از آیۀ ۲۶ سورۀ الرّحمن که میفرماید: ﴿كُلُّ مَنۡ عَلَيۡهَا فَانٖ ٢٦﴾و همچنین از آیۀ ۱۹۷ سورۀ بقره که فرمود: ﴿وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيۡرَ ٱلزَّادِ ٱلتَّقۡوَىٰۖ﴾.
۸- و از علی ÷رسیده که فرمود: «برای روزی به عمل پردازید که (جا دارد) زاد و توشه ذخیره شود و اسرار (آدمیان) فاش میگردد [۱۰۱]».
نویسنده گوید: امام ÷بخشِ اخیرِ سخن را از آیۀ ۹ و ۱۰ سورۀ طارق برگرفته است که میفرماید: ﴿يَوۡمَ تُبۡلَى ٱلسَّرَآئِرُ ٩ فَمَا لَهُۥ مِن قُوَّةٖ وَلَا نَاصِرٖ ١٠﴾.
۹- و از علی ÷رسیده که به ابو ذر رضی الله عنه فرمود: «آگر آسمانها و زمینها به روی بندهای بسته باشند، سپس برای خدا تقوی پیشه کند، خداوند برای وی از سوی آندو، گشایشی فراهم آوَرَد [۱۰۲]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از آیۀ ۳۰ سورۀ انبیاء بر گرفتهاست که میفرماید: ﴿أَوَ لَمۡ يَرَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَنَّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ كَانَتَا رَتۡقٗا فَفَتَقۡنَٰهُمَاۖ﴾و نیز آیۀ ۲ سورۀ طلاق که میفرماید: ﴿وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّهُۥ مَخۡرَجٗا ٢﴾.
۱۰- و از علی ÷رسیده که فرمود: «.......خداوندا سپاس تو راست آنچه میستانی و میبخشی ..... سپاسی که شمارش آن قطع نشود و تداوم آن از میان نرود. (خداوندا) دانش ما به کنْهِ عظمت تو نخواهد رسید جز آنکه ما میدانیم تویی زندۀ پاینده، خواب سبک و سنگین تو را نمیگیرد و هیچ اندیشهای به تو نمیرسد و هیچ دیدهای تو را در نمییابد. تو دیدگان را در یافتهای و اعمال (آدمیان) را شماره نمودهای و موی پیشانیها و قدمها (زمام امور خلق) را بدست قدرت گرفتهای.... [۱۰۳]».
نویسنده گوید: امام ÷مضمون این دعا را از آیۀ ۲۵۵ سورۀ بقره گرفته که میفرماید: ﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَيُّ ٱلۡقَيُّومُۚ لَا تَأۡخُذُهُۥ سِنَةٞ وَلَا نَوۡمٞۚ﴾و نیز از آیۀ ۱۰۳ سورۀ انعام که میفرماید: ﴿لَّا تُدۡرِكُهُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَهُوَ يُدۡرِكُ ٱلۡأَبۡصَٰرَۖ﴾و همچنین از آیۀ ۴۱ سورۀ الرحمن که میفرماید: ﴿يُعۡرَفُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ بِسِيمَٰهُمۡ فَيُؤۡخَذُ بِٱلنَّوَٰصِي وَٱلۡأَقۡدَامِ ٤١﴾.
۱۱- و از علی ÷رسیده که فرمود: «ای آفریدۀ راست قامت (و موزون پیکر!) و ای پدیدهای که در تاریکیهای رَحِم و در لابلای چند پرده، نگاهداری شدهای! آغاز آفرینشَت از عُصارۀ گِل بود و در جایگاه استواری نهاده شدی تا زمانی معّین و سرآمدی مقدَّر ....... تا پایان خطبه [۱۰۴]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از آیۀ ۱۲ و ۱۳ سورۀ مؤمنون بر گرفتهاست، آنجا که میفرماید: ﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن سُلَٰلَةٖ مِّن طِينٖ ١٢ ثُمَّ جَعَلۡنَٰهُ نُطۡفَةٗ فِي قَرَارٖ مَّكِينٖ ١٣﴾و نیز آیات ۲۰ و ۲۱ و ۲۲ سورۀ مرسلات که میفرماید: ﴿أَلَمۡ نَخۡلُقكُّم مِّن مَّآءٖ مَّهِينٖ ٢٠ فَجَعَلۡنَٰهُ فِي قَرَارٖ مَّكِينٍ ٢١ إِلَىٰ قَدَرٖ مَّعۡلُومٖ ٢٢﴾.
۱۲- و از علی ÷رسیده که فرمود: «شما را ـ ای بندگان خدا ـ به پرهیز (از نافرمانی) خدا سفارش میکنم که (پرهیزکاری) زمامدار امور و مایۀ استواری کارها است. پس رشتههای موثَّق آن را محکم بگیرید و به حقایق آن چنگ در زنید تا شما را به سر منزلهای آرامش و جایگاههای فراخ و پناهگاههای مطمئن و منزلگاههای عزّت برساند، در روزیکه دیدگان خیره مانند و آفاق در نظر آدمی تیره گردد و رمههای شترانِ ده ماهه (که از اموال نفیس عرب بشمار میآیند) واگذاشته شوند و در صُور دمیده شود........... و کوههای بلند و صخرههای استوار فرو ریزند و سنگهای سختِ آنها چون سرابی، نرم (و محو) گردد و بلندیهای آنها با زمین هموار شود، در آنروز نه شفاعت کننده ای باشد که به شفاعت پردازد، و نه دوستی که سود بخشد و نه پوزشی که دفع بلا سازد [۱۰۵]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخنانِ تکاندهنده را از چند آیۀ قرآن برگرفته است. یکی آیۀ ۴۲ از سورۀ ابراهیم که میفرماید: ﴿وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱللَّهَ غَٰفِلًا عَمَّا يَعۡمَلُ ٱلظَّٰلِمُونَۚ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمۡ لِيَوۡمٖ تَشۡخَصُ فِيهِ ٱلۡأَبۡصَٰرُ ٤٢﴾دیگر، آیۀ ۴ از سورۀ تکویر که در آن آمده است: ﴿وَإِذَا ٱلۡعِشَارُ عُطِّلَتۡ ٤﴾.
و همچنین آیۀ ۱۸ از سورۀ نَبَأ یعنی: ﴿يَوۡمَ يُنفَخُ فِي ٱلصُّورِ فَتَأۡتُونَ أَفۡوَاجٗا ١٨﴾و نیز آیۀ ۲۰ سورۀ نبأ یعنی: ﴿وَسُيِّرَتِ ٱلۡجِبَالُ فَكَانَتۡ سَرَابًا ٢٠﴾و همچنین آیۀ ۱۸ سورۀ غافر که در آنجا میخوانیم: ﴿مَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ حَمِيمٖ وَلَا شَفِيعٖ يُطَاعُ ١٨﴾و آیۀ ۵۲ همان سوره که میفرماید: ﴿يَوۡمَ لَا يَنفَعُ ٱلظَّٰلِمِينَ مَعۡذِرَتُهُمۡۖ﴾.
۱۳- و از علی ÷رسیده که فرمود: «پس چه حالی خواهید داشت اگر که عمر شما به سر آید و گورها زیر و رو شوند (مردگان قبور برخیزند)؟! آنجا است که هر کس آنچه را پیش فرستاده میآزماید و به سوی خدا، مولای حقیقی خویش بازگردانده میشوند و آنچه را به دروغ بر میساختهاند از دست میدهند [۱۰۶]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از دو آیۀ قرآن برگرفته است یکی آیۀ ۴ سورۀ انفطار یعنی: ﴿وَإِذَا ٱلۡقُبُورُ بُعۡثِرَتۡ ٤﴾و دیگر، آیۀ ۳۰ از سورۀ یونس که میفرماید: ﴿هُنَالِكَ تَبۡلُواْ كُلُّ نَفۡسٖ مَّآ أَسۡلَفَتۡۚ وَرُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّۖ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ ٣٠﴾.
۱۴- و از علی ÷رسیده که به معاویه نوشت: «............... جز این نیست که شوری، از آن مهاجران و انصار است، پس اگر آنان بر (انتخاب) مردی گرد آمدند و او را امام نامیدند، این کار مایۀ خشنودی خدا است. آنگاه چنانچه کسی با عیب جویی یا بدعت آوری از امر ایشان بیرون رفت، او را بدان باز میگردانند، و اگر خودداری ورزید (و با دولتِ مُنتخَب در اُفتاد) با وی میجنگند زیرا که راهی جز راه عموم مؤمنان را سپردهاست و خداوند او را بدانچه روی کرده واگذارَد....... [۱۰۷]».
نویسنده گوید: امام ÷پایانِ این نامه را از آیۀ ۱۱۵ سورۀ نساء اقتباس نموده که میفرماید: ﴿وَمَن يُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ ٱلۡهُدَىٰ وَيَتَّبِعۡ غَيۡرَ سَبِيلِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ﴾.
۱۵- و از علی ÷رسیده که در دعای خود گفت: «............. خداوند از اینکه پیامبرمان در میان ما نیست و دشمنانِ ما فراوانند و خواسته هایمان پراکنده است، به سوی تو شکایت میآوریم. خدایا در میان ما و قوممان (که به دشمنی با ما روی آورده اند) به حق داوری کن که تو بهترین داورانی [۱۰۸]».
نویسنده گوید: امام ÷پایان دعای خود را از آیۀ ۸۹ از سورۀ اعراف بر گرفته است که از قول شُعَیب ÷میگوید: ﴿رَبَّنَا ٱفۡتَحۡ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَ قَوۡمِنَا بِٱلۡحَقِّ وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡفَٰتِحِينَ ٨٩﴾.
۱۶- از علی ÷رسیده که به معاویه نوشت: «............ سپس از آنچه میان من و عثمان گذشت، یاد کردی، تو خود باید به خاطر خویشاوندی نزدیکی که با وی داری، پاسخگوی این امر باشی! آیا کدامیک از ما دشمنی بیشتری با او نشان داد و به کشته شدن وی رهنمون گشت؟ آیا کسی که یاری خود را بدو عرضه داشت (و نپذیرفت) و خواست تا بر سر جای خود نشیند و دست از عمل باز دارد! یا کسی که عثمان از وی یاری خواست و او دریغ ورزید و با این کار، اسباب مرگ را به سوی وی کشاند تا حکم تقدیرش بر او فرود آمد؟ نه هرگز، سوگند به خدا که: «خداوند بازدارندگان شما وکسانی را که به برادرانشان میگفتند به سوی ما آیید و جز اندک زمانی به جنگ نمیآیند، کاملاً میشناسد!».
و من عذر نمیآورم که به خاطر کارهای تازه، بر عثمان عیب میگرفتم و اگر ارشاد و راهنمایی من بدو گناه بشمار آید، چه بسیارند کسانی که بدون گناه، ملامت شدهاند! و گاهی خیرخواهان، تهمت و بدگمانی بدست میآورند! و من جز اصلاح تا آنجا که توان داشتم چیزی نخواستم و توفیق من جز به یاری خدا نیست بر او توکل کرده ام و به سوی او باز میگردم [۱۰۹].
نویسنده گوید: امام ÷در این بخش از نامۀ خود، از آیۀ ۱۸ سورۀ احزاب اقتباس نموده که میفرماید: ﴿۞قَدۡ يَعۡلَمُ ٱللَّهُ ٱلۡمُعَوِّقِينَ مِنكُمۡ وَٱلۡقَآئِلِينَ لِإِخۡوَٰنِهِمۡ هَلُمَّ إِلَيۡنَاۖ وَلَا يَأۡتُونَ ٱلۡبَأۡسَ إِلَّا قَلِيلًا ١٨﴾و نیز از آیۀ ۸۸ سورۀ هود که میفرماید: ﴿إِنۡ أُرِيدُ إِلَّا ٱلۡإِصۡلَٰحَ مَا ٱسۡتَطَعۡتُۚ وَمَا تَوۡفِيقِيٓ إِلَّا بِٱللَّهِۚ عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُ وَإِلَيۡهِ أُنِيبُ ٨٨﴾.
۱۷- و علی ÷در وصیت خود به فرزندش حسن ÷نوشته است: «...... دربارۀ خدا چنانکه سزاوار اوست بکوش و از ملامت هیچ سرزنش کنندهای باک نداشته باش [۱۱۰]».
نویسنده گوید: امام ÷سخن خود را از آیۀ ۷۸ سورۀ حج گرفته است که میفرماید: ﴿وَجَٰهِدُواْ فِي ٱللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِۦۚ﴾و نیز از آیۀ ۵۴ سورۀ مائده که میفرماید: ﴿يُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوۡمَةَ لَآئِمٖۚ﴾.
۱۸- و از علی ÷رسیده که به مالک اَشْتَر نخعی رضی الله عنه هنگامی که او را به زمامداری مصر فرستاد، چنین نوشت [۱۱۱]: «....... خدای -که نامش بلند است- این امر را بر عهده گرفته تا هر کس را که به یاری (دین) وی خیزد، نصرت دهد و هر کس را که (دین) وی را عزیز دارد، عزّت بخشد».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از آیۀ ۴۰ سورۀ حج بر گرفته که میفرماید: ﴿وَلَيَنصُرَنَّ ٱللَّهُ مَن يَنصُرُهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ٤٠﴾باز علی ÷نوشته است: و (خداوند) بدو فرمان داد تا نفس خود را بهنگام شهوات و خواهشها فرو نشاند و بهنگام سر کشیها آن را باز دارد زیرا که «نفس، به بدی، بسیاری فرمان میدهد مگر کسی را که خدا رحمت آوَرَد». نویسنده گوید: امام ÷این سخن را نیز از آیۀ ۵۳ سورۀ یوسف اقتباس نموده که میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلنَّفۡسَ لَأَمَّارَةُۢ بِٱلسُّوٓءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّيٓۚ إِنَّ رَبِّي غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٥٣﴾.
باز مرقوم داشته است: «پس، از عفو و گذشتِ خود آنان را بهره مند ساز همچنانکه دوست داری و میپسندی که خدواند از عفو و گذشتِ خویش تو را بهرهمند کند». و این بخش از سخن امام ÷نیز از آیۀ ۲۲ سورۀ نور بر گرفته شده که میفرماید: ﴿وَلۡيَعۡفُواْ وَلۡيَصۡفَحُوٓاْۗ أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَكُمۡۚ﴾و همچنین مرقوم داشته است: «از ایشان (با تکبّر) روی بر متاب» که آیۀ ۱۸ سورۀ لقمان را به یاد میآورد چنانکه میفرماید: ﴿وَلَا تُصَعِّرۡ خَدَّكَ لِلنَّاسِ﴾و نیز مرقوم داشته است: «از منّت نهادن بر زیردستان خود بهنگام نیکوکاری با ایشان به پرهیز........... که منّت نهادن، احسان را باطل میسازد». و این سخن نیز گفتار خداوند را در آیه ۲۶۴ سورۀ بقره به یاد میآورد که فرمود: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُبۡطِلُواْ صَدَقَٰتِكُم بِٱلۡمَنِّ وَٱلۡأَذَىٰ﴾.
۱۹- و از علی ÷رسیده که در نامۀ خود نوشته است: «...... خدای سبحان، دنیا را برای پس از آن، آفرید و اهل دنیا را در اینجا آزمود تا بداند (شاهد باشد) که کدامین نیکوکارترند [۱۱۲]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از آیۀ ۲ سوره مُلْک بر گرفته که میفرماید: ﴿ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡمَوۡتَ وَٱلۡحَيَوٰةَ لِيَبۡلُوَكُمۡ أَيُّكُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلٗاۚ﴾.
۲۰- و از علی ÷آمده که نواشت است: «............. هر کس لجاجت کرد و گمراهی را ادامه داد، همان نگونساری است که خدا بر دلش زنگار بسته، و پیشآمد ناگواری بر گرد سرش میگردد [۱۱۳]!».
نویسنده گوید: این تعبیرِ امام ÷از دو آیۀ قرآن بر گرفته شده، یکی آیۀ ۱۴ سورۀ مطفّفین که میفرماید: ﴿بَلۡۜ رَانَ عَلَىٰ قُلُوبِهِم مَّا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ ١٤﴾و دیگر، آیۀ ۹۸ سورۀ توبه یعنی: ﴿عَلَيۡهِمۡ دَآئِرَةُ ٱلسَّوۡءِۗ﴾.
۲۱- و از علی ÷رسیده که به اهل مصر نوشت: «....... آیا به اطرافتان نمینگرید که (چگونه) کاسته شده است؟ (بخشهایی از سرزمینتان به دست دشمن افتاده) و بر شهرهایتان پیروزی یافتهاند؟! [۱۱۴]».
نویسنده گوید: امام ÷این تعبیر را از دو آیۀ قرآنی برگرفته است، یکی آیۀ ۴۴ از سورۀ انبیاء که میفرماید: ﴿أَفَلَا يَرَوۡنَ أَنَّا نَأۡتِي ٱلۡأَرۡضَ نَنقُصُهَا مِنۡ أَطۡرَافِهَآۚ أَفَهُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ ٤٤﴾و دیگری آیۀ ۴۱ سورۀ رعد که در آنجا میخوانیم: ﴿أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّا نَأۡتِي ٱلۡأَرۡضَ نَنقُصُهَا مِنۡ أَطۡرَافِهَاۚ﴾.
۲۲- و از علی ÷رسیده که به معاویه نوشت: «...... سوگند به خدا تا آنجا که من دانستهام، دل تو در غلاف (و حجاب از پذیرفتن حق) است [۱۱۵]»! و امام ÷این تعبیر را از آیۀ ۸۸ سورۀ بقره گرفته است که میفرماید: ﴿وَقَالُواْ قُلُوبُنَا غُلۡفُۢۚ﴾و نیز آیۀ ۱۵۵ سورۀ نساء یعنی: ﴿وَقَوۡلِهِمۡ قُلُوبُنَا غُلۡفُۢۚ﴾.
۲۳- و باز از علی ÷رسیده که به معاویه نوشت: «پس از حق، جز گمراهی آشکار چیست؟ و بعد از بیان، جز اشتباه و در آمیختن به باطل کدامست؟! [۱۱۶]» وامام ÷این سخن را از آیۀ ۳۲ سورۀ یونس اقتباس نموده که فرمود: ﴿فَذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمُ ٱلۡحَقُّۖ فَمَاذَا بَعۡدَ ٱلۡحَقِّ إِلَّا ٱلضَّلَٰلُۖ﴾.
۲۴- و از علی ÷رسیده که به معاویه نوشت: «............ همانا سزاوارترین کس به زمامداری این امّت، چه در گذشته و چه حال، کسیاست که از همه نزدیکتر به رسول خدا ج ، و از همه داناتر به کتاب خدا، و از همه فقیهتر در دین خدا، و از همه پیشقدمتر در پذیرش اسلام، و از همه برتر در جهاد برای خدا، و از همه شکیباتر و نیرومندتر در تحمّل کارهای مردم باشد. پس، از (نافرمانی) خداوندی بپرهیزید که به سوی او بازگردانده میشوید و حق را به باطل نیامیزید و آن را با اینکه میدانید، کتمان نکنید [۱۱۷]».
نویسنده گوید: امام ÷ذیل سخن خود را از آیه ۹۶ سورۀ مائده اقتباس نموده که میفرماید: ﴿وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِيٓ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ ٩٦﴾و نیز از آیۀ ۴۲ سورۀ بقره که میفرماید: ﴿وَلَا تَلۡبِسُواْ ٱلۡحَقَّ بِٱلۡبَٰطِلِ وَتَكۡتُمُواْ ٱلۡحَقَّ وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٤٢﴾.
۲۵- و از علی ÷رسیده که به حُذَیفَه [۱۱۸]نوشت: «............. بال خود را برای زیر دستانت فرو گستر (به مهر و تواضع با آنها رفتار کن)، و در مجلس خویش میان ایشان به برابری رفتار کن، و نزدیک و دور نزد تو در امر حق، باید یکسان باشند، و در کار خدا از سرزنش هیچ ملامتگری باک مدار و خدا با کسانی است که تقوی پیشه گرفتند و آنانکه نیکوکارند [۱۱۹]».
نویسنده گوید: امام سخن را از چند آیۀ قرآنی بر گرفته است. یکی آنکه در آیۀ ۲۱۵ سورۀ شعراء میفرماید: ﴿ٱخۡفِضۡ جَنَاحَكَ لِمَنِ ٱتَّبَعَكَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٢١٥﴾دیگر آنکه در آیۀ ۵۴ از سورۀ مائده آمده است: ﴿وَلَا يَخَافُونَ لَوۡمَةَ لَآئِمٖۚ﴾و سوّم آنکه در آیۀ ۱۲۸ سورۀ نحل میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْ وَّٱلَّذِينَ هُم مُّحۡسِنُونَ ١٢٨﴾.
۲۶- از علی ÷رسیده که به معاویه نوشت: «........... پس، از (نافرمانی) خدا بپرهیز، و از کسانی مباش که از بزرگی و جلال خدا بیم ندارند، و آنانکه فرمان عذاب بر ایشان واجب آمد زیرا که خدا در کمین (ستمکاران) است [۱۲۰]».
نویسنده گوید: امام سخن خود را از آیۀ ۱۳ سورۀ نوح بر گرفته که میفرماید: ﴿مَّا لَكُمۡ لَا تَرۡجُونَ لِلَّهِ وَقَارٗا ١٣﴾و نیز آیۀ ۷۱ سورۀ زُمَر که در آنجا آمده است: ﴿وَلَٰكِنۡ حَقَّتۡ كَلِمَةُ ٱلۡعَذَابِ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ ٧١﴾و نیز از آیۀ ۱۴ سورۀ فجر که فرمود: ﴿إِنَّ رَبَّكَ لَبِٱلۡمِرۡصَادِ ١٤﴾.
۲۷- و از علی ÷رسیده که (ضمن نامهای) به گروهی از سرکشان در «یمَن» چنین نوشت: «.......من خدایی را میستایم که جز او معبودی نیست و حُکمش باز داشته نشود و قضای او ردّ نگردد وعذابش از گناهکاران بر گردانده نخواهد شد........ پس هر کس نیکی کند، به سود خود کرده، و هر که بدی کند، به زیان خویش نموده و خداوندت بر بندگان ستمگر نیست [۱۲۱]».
۲۸- و از علی ÷رسیده که به مردم «کوفه» نوشت: «........... من خدایی را میستایم که معبودی جز او نیست. امّا بعد همانا خداوند، داوری بس دادگر است». در حقیقت خدا نعمتهای قومی را دگرگون نمیسازد تا اینکه ایشان نفسانیات خود را تغییر دهند و چون خدا برای قومی بد بخواهد هیچ برگشتی برای آن نیست و غیر از او هیچ یاوری برای آنان نخواهد بود [۱۲۲]».
نویسنده گوید: این سخن عیناً از آیۀ ۱۱ سورۀ رعد برگرفته شده که میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوۡمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡۗ وَإِذَآ أَرَادَ ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ سُوٓءٗا فَلَا مَرَدَّ لَهُۥۚ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِۦ مِن وَالٍ ١١﴾.
۲۹- و از علی ÷رسیده که یه یکی از مأمون خود که وی را برای گرفتن زکات فرستاده بود، چنین نوشت: «....... بیشک رهنمود روشنی از سوی خداوندتان برای شما آمده است، پس پیمانه و ترازو را تمام دهید، و اموال مردم را کم مدهید، و در زمین تباهکارانه به سرکشی مپردازید، باقیماندۀ (حلال) خدا برای شما بهتر است اگر ایمان داشته باشید! و من بر شما نگهبان نیستم. چون این نامهام به تو رسید آنچه را در دست داری نگهداری کن تا کسی که قرار است از تو بستاند، بسویت آید والسّلام [۱۲۳]».
نویسنده گوید: امام ÷مضمون این نامه را از آیۀ ۸۵ سورۀ اعراف بر گرفته است که میفرماید: ﴿قَدۡ جَآءَتۡكُم بَيِّنَةٞ مِّن رَّبِّكُمۡۖ فَأَوۡفُواْ ٱلۡكَيۡلَ وَٱلۡمِيزَانَ وَلَا تَبۡخَسُواْ ٱلنَّاسَ أَشۡيَآءَهُمۡ...﴾و همچنین از آیۀ ۸۵ و ۸۶ سورۀ هود اقتباس نموده که میفرماید: ﴿وَيَٰقَوۡمِ أَوۡفُواْ ٱلۡمِكۡيَالَ وَٱلۡمِيزَانَ بِٱلۡقِسۡطِۖ وَلَا تَبۡخَسُواْ ٱلنَّاسَ أَشۡيَآءَهُمۡ وَلَا تَعۡثَوۡاْ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِينَ ٨٥ بَقِيَّتُ ٱللَّهِ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَۚ وَمَآ أَنَا۠ عَلَيۡكُم بِحَفِيظٖ ٨٦﴾.
۳۰- و از علی ÷رسیده که به فرزند خود محمّد [۱۲۴]رضی الله عنه نوشت: «.......... آراء مردمان را با یکدیگر گردآور و از میان آنها سخنی را بر گزین که نزدیکتر به صواب و دورتر از شک و تردید باشد......... [۱۲۵]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخنان را از معنای آیۀ ۱۸ سورۀ زُمَر بر گرفته است که میفرماید: ﴿فَبَشِّرۡ عِبَادِ ١٧ ٱلَّذِينَ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥٓۚ﴾.
۳۱- و از علی ÷رسیده که فرمود: «اعمال بندگان در دنیا، پیش چشم آنان در آخرت است [۱۲۶]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از معنای آیۀ ۳۵ سورۀ نازعات بر گرفته که میفرماید: ﴿يَوۡمَ يَتَذَكَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ مَا سَعَىٰ ٣٥﴾.
۳۲- و از علی ÷رسیده که فرمود: «ای فرزند آدم ! چون دیدی که خدای سبحان نعمتهایش را پیایی بر تو ارزانی میدارد و تو به نافرمانی میگذرانی، از او بر حذر باش [۱۲۷]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از معنای آیۀ ۴۴ از سورۀ انعام اقتباس نموده است که میفرماید: ﴿فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِۦ فَتَحۡنَا عَلَيۡهِمۡ أَبۡوَٰبَ كُلِّ شَيۡءٍ حَتَّىٰٓ إِذَا فَرِحُواْ بِمَآ أُوتُوٓاْ أَخَذۡنَٰهُم بَغۡتَةٗ فَإِذَا هُم مُّبۡلِسُونَ ٤٤﴾.
۳۳- و از علی ÷رسیده که فرمود: «هیچکس چیزی را در ضمیر خود پنهان نکرد مگر آنکه در سخنانِ بیاندیشه (و در چهرهاش) آشکار شد [۱۲۸]!».
نویسنده گوید: گویا امام ÷این سخن را از معنای آیۀ ۱۱۸ سورۀ آل عمران برگرفته است که میفرماید: ﴿قَدۡ بَدَتِ ٱلۡبَغۡضَآءُ مِنۡ أَفۡوَٰهِهِمۡ وَمَا تُخۡفِي صُدُورُهُمۡ أَكۡبَرُۚ﴾و نیز آیۀ ۳۰ سورۀ محمّد ج که فرمود: ﴿وَلَتَعۡرِفَنَّهُمۡ فِي لَحۡنِ ٱلۡقَوۡلِۚ﴾و همچنین آیۀ ۲۷۴ سورۀ بقره که میفرماید: ﴿تَعۡرِفُهُم بِسِيمَٰهُمۡ﴾.
۳۴- و از علی ÷رسیده که فرمود: «برترین پارساریی، پنهان کردن پارسایی است [۱۲۹]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از معنای آیۀ ۲۷۱ سورۀ بقرۀ برگرفته است که میفرماید: ﴿إِن تُبۡدُواْ ٱلصَّدَقَٰتِ فَنِعِمَّا هِيَۖ وَإِن تُخۡفُوهَا وَتُؤۡتُوهَا ٱلۡفُقَرَآءَ فَهُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡۚ﴾.
۳۵- و از علی ÷رسیده که فرموده: «هنگامی که تو به زندگی پشت میکنی و مرگ به تو روی میآورد، ملاقات چه زود رُخ میدهد؟! [۱۳۰]».
نویسنده گوید: گویا امام سخن را از معنای آیۀ ۸ سورۀ جمعه بر گرفته است که میفرماید: ﴿قُلۡ إِنَّ ٱلۡمَوۡتَ ٱلَّذِي تَفِرُّونَ مِنۡهُ فَإِنَّهُۥ مُلَٰقِيكُمۡۖ...﴾.
۳۶- و از علی ÷رسیده که فرمود: «بخشیده باش ولی ولخرج مباش! و اندازه نگه دار ولی سخت گیر مباش [۱۳۱]».
نویسنده گوید: امام ÷سخن را از معنای آیۀ ۶۷ سورۀ فرقان بر گرفته است که میفرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ إِذَآ أَنفَقُواْ لَمۡ يُسۡرِفُواْ وَلَمۡ يَقۡتُرُواْ﴾.
۳۷- و از علی ÷رسیده که فرمود: «هنگامی که به تو درودی گفته شد، درودی بهتر از آن را در پاسخ بگو [۱۳۲]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از آیۀ ۸۶ سورۀ نساء بر گرفته است که میفرماید: ﴿وَإِذَا حُيِّيتُم بِتَحِيَّةٖ فَحَيُّواْ بِأَحۡسَنَ مِنۡهَآ أَوۡ رُدُّوهَآۗ...﴾.
۳۸- و از علی ÷رسیده که فرمود: «فقیهِ کامل کسی است که مردم را از رحمت خدا ناامید نکند و از مهربانی او مأیوس نسازد و از مکر (عذاب) خدا ایمن ندارد [۱۳۳]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از معنای آیۀ ۵۳ سورۀ زُمر بر گرفته که میفرماید: ﴿لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ...﴾و نیز از معنای آیۀ ۸۷ سورۀ یوسف یعنی: ﴿وَلَا تَاْيَۡٔسُواْ مِن رَّوۡحِ ٱللَّهِۖ﴾و همچنین از معنای آیۀ ۹۹ اعراف که میفرماید: ﴿فَلَا يَأۡمَنُ مَكۡرَ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ٩٩﴾.
۳۹- و از علی ÷رسیده که فرمود: «هیچ کاری با وجود تقوی، اندک نیست و چگونه اندک باشد آنچه که (از سوی خداوند) پذیرفته میشود؟! [۱۳۴]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از معنای آیۀ ۲۷ سورۀ مائده بر گرفته است که میفرماید: ﴿إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ ٱللَّهُ مِنَ ٱلۡمُتَّقِينَ ٢٧﴾.
۴۰- و از علی ÷رسیده که فرمود: «چه بسا کسی که با احسان (خداوند به او) به تدریج به عذاب نزدیک میشود........... و خدا هیچکس را همچون شخصی که بدو مهلت میدهد، نیازمودهاست [۱۳۵]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از معنای آیۀ ۴۴-۴۵ سورۀ قلم برگرفته است که میفرماید: ﴿سَنَسۡتَدۡرِجُهُم مِّنۡ حَيۡثُ لَا يَعۡلَمُونَ ٤٤ وَأُمۡلِي لَهُمۡۚ إِنَّ كَيۡدِي مَتِينٌ ٤٥﴾.
۴۱- و از علی ÷رسیده که فرمود: «شگفت دارم از کسی که پیدایشِ بازپسین را انکار نماید در حالیکه پیدایشِ نخستین را میبیند [۱۳۶]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از معنای آیۀ ۲۰ سورۀ عنکبوت برگرفته است که میفرماید: ﴿فَٱنظُرُواْ كَيۡفَ بَدَأَ ٱلۡخَلۡقَۚ ثُمَّ ٱللَّهُ يُنشِئُ ٱلنَّشۡأَةَ ٱلۡأٓخِرَةَۚ﴾.
۴۲- و از علی ÷رسیده که فرمود: «خداوند برای هیچ بنده ای (از یکسو) درِ شکر گزاری را نمیگُشاید (و از سوی دیگر) درِ برکت را ببندد! و درِ دعا را باز نمیکند و درِ اجابت را مسدود کند! و درِ توبه را نمیگشاید و درِ آمرزش را بربندد [۱۳۷]!».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از معنای سه آیۀ قرآنی بر گرفته است. نخست، آیۀ ۷ سورۀ ابراهیم که میفرماید: ﴿لَئِن شَكَرۡتُمۡ لَأَزِيدَنَّكُمۡۖ...﴾و دوّم، آیۀ ۶۰ سورۀ غافر که میفرماید: ﴿ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡۚ﴾و سوّم، آیۀ ۱۷ سورۀ نساء که میفرماید: ﴿إِنَّمَا ٱلتَّوۡبَةُ عَلَى ٱللَّهِ لِلَّذِينَ يَعۡمَلُونَ ٱلسُّوٓءَ بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٖ...﴾.
۴۳- و از علی ÷رسیده که فرمود: «سخن گویید تا شناخته شوید زیرا که شخص، در زیر زبانش پنهان است [۱۳۸]!».
بقول شاعر پارسی:
تا مَرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد!
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از معنای آیۀ ۳۰ سورۀ محمّد ج بر گرفته است که میفرماید: ﴿وَلَتَعۡرِفَنَّهُمۡ فِي لَحۡنِ ٱلۡقَوۡلِۚ﴾.
۴۴- و از علی ÷رسیده که فرمود: «از کسانی مباش که بدون عمل، امید به آخرت دارند [۱۳۹]!».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از معنای آیۀ ۱۲۳ و ۱۲۴ سورۀ نساء بر گرفته است که میفرماید: ﴿لَّيۡسَ بِأَمَانِيِّكُمۡ وَلَآ أَمَانِيِّ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِۗ مَن يَعۡمَلۡ سُوٓءٗا يُجۡزَ بِهِۦ وَلَا يَجِدۡ لَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلِيّٗا وَلَا نَصِيرٗا ١٢٣ وَمَن يَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَٰٓئِكَ يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ﴾و نیز از آیۀ ۱۱۰ سورۀ کهف که میفرماید: ﴿فَمَن كَانَ يَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡيَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا...﴾.
۴۵- و از علی ÷رسیده که فرمود: «(از کسانی مباش که) چون عافیت مییابند به خود میبالند، و چون مبتلا میگردند ناامید میشوند، و چون در گرفتاری میافتند، پریشان حال دعا میکنند، و چون گشایشی در میرسد، مغرورانه روی میگردانند [۱۴۰]!».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از معنای آیۀ ۴۹ سورۀ زُمَر بر گرفته است که میفرماید: ﴿فَإِذَا مَسَّ ٱلۡإِنسَٰنَ ضُرّٞ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلۡنَٰهُ نِعۡمَةٗ مِّنَّا قَالَ إِنَّمَآ أُوتِيتُهُۥ عَلَىٰ عِلۡمِۢۚ...﴾و نیز از معنای آیۀ ۴۹ سورۀ فصّلت که میفرماید: ﴿لَّا يَسَۡٔمُ ٱلۡإِنسَٰنُ مِن دُعَآءِ ٱلۡخَيۡرِ وَإِن مَّسَّهُ ٱلشَّرُّ فَئَُوسٞ قَنُوطٞ ٤٩﴾و همچنین از معنای آیۀ ۵۱ سورۀ فصّلت که میفرماید: ﴿وَإِذَآ أَنۡعَمۡنَا عَلَى ٱلۡإِنسَٰنِ أَعۡرَضَ وَنََٔابِجَانِبِهِۦ وَإِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ فَذُو دُعَآءٍ عَرِيضٖ ٥١﴾و نیز از معنای آیۀ ۸ سورۀ زُمَر که میفرماید: ﴿۞وَإِذَا مَسَّ ٱلۡإِنسَٰنَ ضُرّٞ دَعَا رَبَّهُۥ مُنِيبًا إِلَيۡهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُۥ نِعۡمَةٗ مِّنۡهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدۡعُوٓاْ إِلَيۡهِ مِن قَبۡلُ...﴾.
۴۶- و از علی ÷رسیده که فرمود: «برای هر شخصی، سرانجامی شیرین یا تلخ است [۱۴۱]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از معنای آیۀ ۱۰۵ سورۀ هود گرفته که میفرماید: ﴿فَمِنۡهُمۡ شَقِيّٞ وَسَعِيدٞ ١٠٥﴾و نیز آیۀ ۷ سورۀ شوری که در آن آمده است: ﴿فَرِيقٞ فِي ٱلۡجَنَّةِ وَفَرِيقٞ فِي ٱلسَّعِيرِ ٧﴾.
۴۷- و از علی ÷رسیده که فرمود: مردم دشمن اموری هستند که از آنها چیزی نمی دانند [۱۴۲]!».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از معنای آیۀ ۳۹ سورۀ یونس اقتباس نموده که میفرماید: ﴿بَلۡ كَذَّبُواْ بِمَا لَمۡ يُحِيطُواْ بِعِلۡمِهِۦ﴾.
۴۸- و از علی ÷رسیده که فرمود: «کسی که از آراء گوناگون استقبال کند، موارد خطا را خواهد شناخت [۱۴۳]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از معنای آیۀ ۱۸ سورۀ زُمَر بر گرفته است که میفرماید: ﴿فَبَشِّرۡ عِبَادِ ١٧ ٱلَّذِينَ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥٓۚ﴾.
۴۹- و از علی ÷رسیده که فرمود: «بُردْباری و تحمّل ابزار ریاست است [۱۴۴]».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را ز معنای ۱۵۹ سورۀ آل عمران بر گرفته که میفرماید: ﴿فَبِمَا رَحۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمۡۖ وَلَوۡ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِكَۖ...﴾.
۵۰- و از علی ÷رسیده که فرمود: «دو دعوت به اختلاف نیافتند مگر آنکه یکی از آن دو، به گمراهی روَد [۱۴۵]!».
نویسنده گوید: امام ÷این سخن را از معنای آیۀ ۳۲ سورۀ یونس بر گرفته است که میفرماید: ﴿فَمَاذَا بَعۡدَ ٱلۡحَقِّ إِلَّا ٱلضَّلَٰلُۖ﴾.
آنچه در این فصل آوردیم، اندکی از بسیار و رودی از دریای سخنانی است که از امیر مؤمنان علی ÷رسیده و از مشکات قرآن کریم اقتباس شده است. هر کس در سایر سخنان امام ÷تأمّل کند معنای این حدیث مروی از رسول اکرم ج را به خوبی در مییابد که فرمود: «عَلِيٌّ مَعَ القُرْآنِ والقُرْآنُ مَعَ عَلِيٍّ لَنْ يَفْتَرِقَا حتى يردا عليَّ الحوض يوم القيامة [۱۴۶]».
علی با قرآن است و قرآن با علی است هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد تا به روز رستاخیز در کنار نهر بهشت به من باز گردند [۱۴۷].
والحمد لله أولا وآخراً
مصطفی الحسینی الطباطبائی
***
[۹۵] نهج البلاغه، خطبۀ ۱۷. [۹۶] نهج البلاغه، خطبۀ ۲۳. [۹۷] نهج البلاغه، خطبۀ ۳۴. [۹۸] نهج البلاغه، خطبۀ ۸۶. [۹۹] نهج البلاغه، خطبۀ ۹۵. [۱۰۰] نهج البلاغه، خطبۀ ۱۱۱. [۱۰۱] نهج البلاغه، خطبۀ ۱۲۰. [۱۰۲] نهج البلاغه، خطبۀ ۱۳۰. [۱۰۳] نهج البلاغه، خطبۀ ۱۶۰. [۱۰۴] نهج البلاغه، خطبۀ ۱۶۳. [۱۰۵] نهج البلاغه، خطبۀ ۱۹۵. [۱۰۶] نهج البلاغه، خطبۀ ۲۲۶. [۱۰۷] نهج البلاغه، نامه ۶. [۱۰۸] نهج البلاغه، ۱۵ (از دعاهای امام ÷). [۱۰۹] نهج البلاغه، نامۀ ۲۸. [۱۱۰] نهج البلاغه، نامه ۳۱. [۱۱۱] نهج البلاغه، نامه ۵۳. [۱۱۲] نهج البلاغه، نامه ۵۵. [۱۱۳] نهج البلاغه، نامه ۵۸. [۱۱۴] نهج البلاغه، نامه ۶۲. [۱۱۵] نهج البلاغه، نامه ۶۴. [۱۱۶] نهج البلاغه، نامه ۶۵. [۱۱۷] مستدرک نهج البلاغه، تألیف کاشف الغطاء، ص۱۱۱. [۱۱۸] حُذَیفَة بن الیمان از یاران پیامبر خدا ج بوده است که علی ÷در دوران حکومت خود، او را به فرماندهی گماشت. [۱۱۹] مستدرك نهج البلاغه، ص۱۱۷. [۱۲۰] مستدرك نهج البلاغه، ص ۱۳۴. [۱۲۱] مستدرك نهج البلاغه، ص ۱۳۵. [۱۲۲] مستدرك نهج البلاغه، ص ۱۳۴. [۱۲۳] مستدرك نهج البلاغه، ص ۱۳۸. [۱۲۴] محمّد بن حَنَفیه، یكی از فرزندان علی ÷بوده است. وی را از اینرو «ابن حنفیه» میخواندند كه مادرش «خوله» دختر جعفر بن قیس از قبیله بنی حنفیه بوده است. [۱۲۵] مستدرك نهج البلاغه، ص ۱۵۲. [۱۲۶] نهج البلاغه، حكمتها (شمارۀ ۷). [۱۲۷] نهج البلاغه، حكمتها (شمارۀ ۲۵). [۱۲۸] نهج البلاغه، حكمتها (شمارۀ ۲۶). [۱۲۹] نهج البلاغه، حكمتها (شمارۀ ۲۸). [۱۳۰] نهج البلاغه، حكمتها (شمارۀ ۲۹). [۱۳۱] نهج البلاغه، حكمتها (شمارۀ ۳۳). [۱۳۲] نهج البلاغه، حكمتها (شمارۀ ۶۲). [۱۳۳] نهج البلاغه، حكمتها (شمارۀ ۹۰). [۱۳۴] نهج البلاغه، حكمتها (شمارۀ ۹۵). [۱۳۵] نهج البلاغه، حكمتها (شمارۀ ۱۱۶). [۱۳۶] نهج البلاغه، حكمتها (شمارۀ ۱۲۶). [۱۳۷] نهج البلاغه، حكمتها (شمارۀ ۴۳۵). [۱۳۸] نهج البلاغه، حكمتها (شمارۀ ۳۹۲). [۱۳۹] نهج البلاغه، حكمتها (شمارۀ ۱۵۰). [۱۴۰] نهج البلاغه، حكمتها (شمارۀ ۱۵۰). [۱۴۱] نهج البلاغه، حكمتها (شمارۀ ۱۵۱). [۱۴۲] نهج البلاغه، حكمتها (شمارۀ ۱۷۲). [۱۴۳] نهج البلاغه، حكمتها (شمارۀ ۱۷۳). [۱۴۴] نهج البلاغه، حكمتها (شمارۀ ۱۷۶). [۱۴۵] نهج البلاغه، حكمتها (شمارۀ ۱۸۳). [۱۴۶] تاریخ بغداد، تألیف خطیب بغدادی، ج۱۴، ص ۳۲۱. [۱۴۷] برای آگاهی از تفسیر حدیث فوق، به پاورقی صفحۀ ۲۲ از همین كتاب نگاه كنید.