پیشگفتار مؤلف
سپاس خداوند یکتا را که نعمتهای متوالی و الطاف پی در پی و آیات درخشنده و حجّتهای بالغه از آن اوست، سپاسی که با ادای آن، به آمرزش و سیع پروردگار نائل آییم و به خشنودی عظیم وی نزدیک شویم و از مقام کبریایش در خواست میکنیم تا بر محمّدِ مصطفی که او را برای ابلاغ پیامها و تکمیل آئین و اتمام نعمتش برگزید و خاتم پیامبران و رحمت جهانیانش قرار داد لطف بیشمار ارزانی دارد و بر خاندان هدایتگر و راه یافتهاش بویژه بر سرور مؤمنان و پیشوای پرهیزکاران علی مرتضی عنایت بسیار فرماید تا آن هنگام که ستارهای در آسمان بدرخشد و صبح و شام در پی یکدیگر آیند و بعد:
خدای تعالی بر این امّت منّت نهاد چون پیامبری برای ایشان فرستاد با خوی عظیم و بر او: «قرآنی نازل فرمود بزبان عربی بدون هیچ انحراف و کژی، باشد که پرهیز کاری نمایند» کتاب روشنی که: «خدا هر کس را که از خشنودی او پیروی کند بدستاویز آن، به راههای سلامت رهبری میفرماید و به توفیق خود آنان را از تاریکیها بسوی نور بیرون میبرد و به راهی راست رهنمون میشود»، «کتابی هماهنگ (با تأکیدهای) مکرّر که از (شنیدن) آن پوستهای کسانی که از خدای خویش بیم میکنند به لرزه در میآید سپس پوستها و دلهاشان بیاد خدا نرم و آرام میگردد» که اگر خدای سبحان «آن را بر کوهی نازل فرموده بود، میدیدی که از بیم خداوند به فروتنی میافتد و از هم میپاشد» این کتاب گرانمایه را خداوند بر پیامبرش فرو فرستاد تا مردم در آیاتش اندیشه کنند و اهل خرد از اندرزهایش پند گیرند چنانکه فرمود: «کتابی است خجسته که آن را بر تو نازل کردیم تا در آیاتش تدبّر کنند و خردمندان از آن پند پذیرند».
از جمله کسانی که در اجرای فرمان خداوندش شتاب ورزید و در اطاعت از مولای خود بر دیگران پیشی گرفت علىّ بن أبی طالب بود که گوشی بس پندنیوش و ضمیری بس اندیشمند در برابر کلام و کتاب خدا داشت از همین رو محکمات قرآنی را بخوبی شناخت و به متشابهاتش ایمان آورد و به امرش عمل کرد و از نهیش دوری جست و در راه تأویل (یعنی به سرانجام رساندنش) با پیمانشکنان و سرکشان به کارزار پرداخت چنانکه رسول خدا ج در راه تنـزیل قرآن با هجوم کافران و دشمنان حقّ و عدالت مقابله نمود. آری علی ÷با این روش، پس از رسول اکرم ج پیشوای مفسّران گردید بطوریکه پسر عمویش عبد الله بن عباس بتفسیر قرآن کریم را از او فرا گرفت و دیگر مفسّران از ابن عباس آموختند و در تفسیر کلام الله بدو تکیه نمودند. البته همۀ آثار علی ÷در علم تفسیر به ما نرسیده و جز بر روایاتی اندک و متفرّق همچون مرواریدهای پراکنده، در کتابها دست نیافتیم و این بنده از دیرباز آرزو داشت تا به یاری خداوند بزرگ به باز گفتن جایگاه امام علی ÷در پیشگاه قرآن و اهتمام وی به حفظ و جمع و قرائت و تفسیر و تعلیم آن پردازم و بخشی از نکتههای تفسیر و ظرائف تعبیر علی ÷را در کتابی گرد آورم زیرا که او براستی از فرمانروایان عرصۀ سخن و قهرمانان میدان بلاغت است و نزد خود شرط کردم تا روایاتی را بر گزینم که با منطوق و یا مفهوم قرآن سازگار باشند و آنچه را حدیثسازان و اهل غلو آوردهاند که با ظاهر قرآن کریم هماهنگی ندارد ترک کنم زیرا که نخستین معیار و مهمترین مقیاس برای پذیرش روایات و آگاهی از اخبار صحیح، همین (موافقت با متن قرآن) است چنانکه از امامان نیک سیرت علیهم السلام به گونهای متواتر نقل شده است [۱]. اما برخی از علمای تفسیر در پی سختگیری نسبت به روایات تفسیری بر نیامدهاند و آثار مزبور را از کسانی گزارش کردهاند که در نقل حدیث، آنها را موثّق نمیشمرند و این آسانگیری از آنرو صورت پذیرفته که آنچه معمولاً راویان ایشان در توضیح الفاظ و واژههای قرآنی آوردهاند، زبان عرب بر درستی آنها گواهی میدهد ولی شرطی که نویسنده خود را بدان مقید ساخته ام یعنی موافقت با ظاهر قرآن و هماهنگی با اسلوب و جریان آیات، از شرط آن گروه از علمای تفسیر مطمئن تر است، بعلاوه ایندسته از دانشمندان سر انجام از کلبى و مُقاتل و ضَحّاک و امثال اینها تفسیرهای خود را بر گرفتهاند و نگارنده، از ربانی این امّت و پیشوایی که همه در بزرگی مقام و درجه والای او اتفاق دارند یعنی على بن أبی طالب ÷اقتباس نمودهام. همان بزرگمردی که قرآن و دانش را از دهان مبارک خاتم پیامبران ج فرا گرفت چنانکه خود وی به روایت تِرْمِذى در کتاب سنن فرموده: «چون من از رسول خدا ج پرسش مینمودم، او مرا (علم و حکمت) عطا میکرد و چون خاموش میشدم، او آغاز مینمود [۲]».
از خداوند بزرگ در خواست میکنم این کتاب را برای کسانی که از قرآن رهنمایی میجویند و آن را بر هر اثر دیگری بر میگزینند، سودمند گرداند و مرا از انحراف و لغزش در گفتار و کردار محفوظ دارد که او بهترین پشتیبان است.
مصطفی الحسینی الطباطبائی
۸ آذرماه ۱۳۸۰ هـ ش
۱۳ رمضان ۱۴۲۲ هـ ق
***
[۱] شیخ انصاری در كتاب «فرائد الأصول» گوید: «اخباری كه وارد شده دربارۀ آنكه روایات ناسازگار با كتاب و سنّت را (هر چند معارض نداشته باشند) باید دور افکند، جدّاً در حدّ تواتر است». به کتاب فرائد الأصول، المقصد الثانی فی الظّن، نگاه کنید. [۲] به کتاب الجامع الصحیح (که همان سنن ترمذی است) ج۵، کتاب المناقب، ص۵۹ بنگرید.