۴- ظاهر و باطن قرآن در سخنان علی ÷
در میان مسلمانان مشهور است که قرآن کریم دارای ظاهر و باطنی است. چنانکه این معنا را در سخنان امیر مؤمنان ÷نیز مییابیم، آنجا که میفرمایند:
«همانا ظاهر قرآن زیبا و شگفت آور و باطنش ژرف است، شگفتهای آن تمام نشود و امور حیرت انگیزش پایان نپذیرد، و تاریکیها جز بدان بر طرف نگردد».
گروهی از اهل باطل این سخن را دستآویز قرار دادهاند و به بهانۀ باطن قرآن آیات إلـهی را از معنای درست خود بیرون بردهاند، و به تعبیر دیگر: راه تأویلهای نا بجا را دربارۀ قرآن پیش گرفتهاند. آنان، معانی ویژهای را برای باطن قرآن به میان آوردهاند که همانند معانی مزبور از رسول خدا ج و صحابه و تابعین [۱۷]هرگز گذارش نشده است.
حق آنستکه مراد از ظاهر قرآن همان واژههایی فصیح و نظم و اسلوب عجیب در کلمات قرآنی است، و مقصود از باطن قرآن، معانی ژرف و مفاهیم لطیف آن است، چنانکه از علی ÷آوردهاند که فرمود:
«هیچ آیهای در قرآن مجید نیست مگر آنکه چهار جهت دارد: ظاهر و باطن و حد و مطلع. ظاهر آنستکه خوانده میشود و باطن آنستکه به فهم در میآید و حد آنست که حلال و حرام را در بر دارد و مطلع چیزی است که خدا آن را از بندۀ خود میخواند».
بنابراین، باطن کتاب خدا چنانکه در این روایت به طور آشکار آمده ژرفای معنای آنست که از راه تدبر و تأمل فهمیده میشود. اما اندک روایتی که به عنوان معانی باطنی قرآن گزارش شده با توجه به اینکه آیات قرآنی بهیچ صورت دلالتی بر آنها ندارند البته نمیتوانند از مقاصد باطنی قرآن به شمار آیند (و چگونه چیزی را که قرآن به دلالت لفظی یا معنوی نشان نمیدهد، میتوان از معانی و مقاصد آن شمرد؟!). آری، سزاوارتر آنستکه گفته شود روایات مزبور از سوی «فرقة باطنیه» [۱۸]و دیگر گمراهان ساخته شده تا مردم را فریب دهند و به راههای بدعت آمیز خود خوانند.
***
[۱۷] تابعین، طبقۀ پس از اصحاب پیامبر ج را گویند. [۱۸] باطنیه فرقهای را گویند که برای آیات قرآنی معانی مخفی و مرموزی قائل شدهاند، و البته از اینکار در روزگار گذشته، بیشتر مقاصد سیاسی را دنبال میکردند. فاطمیان مصر و فرقۀ اسماعیلیه (سبعیه) غالباً مذهب باطنی داشتند.