۵- فهم القرآن و رأی علی ÷دربارۀ آن
دستهای از مسلمانان بر این باورند که معانی قرآن کریم از دسترس فهم بشر دور است وجز پیامبر خاتَم و امام معصوم کسی بدرستی قرآن را نمیفهمد. این رأی، صحیح نیست وبطلانش واضح وآشکار است زیرا اولاً با دعوت خدای بزرگ نمیسازد که بندگان خود را به اندیشیدن در قرآن فرا خوانده است تا بدانند که قرآن حق است و از سوى او نازل شده ثانیاً با سخن پیامبر خدا ج نیز مخالفت دارد که به روایت از علی ÷گزارش شده است.
اما دعوت خدای بزرگ را در خلال این آیات شریفه میتوان یافت که میفرماید:
۱- ﴿وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ ١٧﴾[القمر: ۱۷، ۲۲، ۳۲ و ۴۰].
«همانا (این) قرآن را برای پند گرفتن آسان ساختیم پس آیا هیچ پند پذیری هست؟»
۲- ﴿كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ إِلَيۡكَ مُبَٰرَكٞ لِّيَدَّبَّرُوٓاْ ءَايَٰتِهِۦ وَلِيَتَذَكَّرَ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٢٩﴾[ص: ۲۹].
«(این) کتابی است فرخنده که آن را بر تو فرو فرستادیم تا در آیاتش بیاندیشند و خردمندان از آن پند گیرند».
۳- ﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَۚ وَلَوۡ كَانَ مِنۡ عِندِ غَيۡرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ ٱخۡتِلَٰفٗا كَثِيرٗا ٨٢﴾[النساء: ۸۲].
«آیا در (این) قرآن نمیاندیشند که اگر از نزد کسی جز خدا بود همانا در آن اختلاف بسیاری مییافتند».
و امّا سخن پیامبر ج که بوسیلۀ علی ÷گزارش شده چنان است که رسول خدا ج فرمود:
«بدانید که بزودی فتنهای در میان خواهد آمد! علی ÷گفت: من از پیامبر پرسیدم: ای رسول خدا راه گریز از آن فتنه کدام است؟ پاسخ داد: کتاب خدا است که از احوال گذشتگان و آیندگان شما خبر میدهد و در میانتان داوری میکند و حق را از باطل جدا میسازد و شوخی بر نمیدارد. هر ستمگری آن را فرو گزارد، خدا او را درهم میشکند و هر کس هدایت را در غیر آن بجوید، خدا وی را به گمراهی میسپارد. و آن کتاب رشته ای استوار خدا است، و پندآموزی حکمت آمیز است، و (نماینگر) راه راست است که هواهای مردمان را به انحراف نمیکشد و زبانها با تکیه بر آن، از اشتباه مصون میمانند و دانشمندان از آن سیر نمیشوند و با بازخوانی مکرر کهنه نمیگردد و شگفتیهایش پایان نمیپذیرد و این کتاب همانست که چون جنّیان آن را شنیدند گفتند: ما قرآن شگفتانگیز شنیدیم که به راه راست رهنمایی میکند. هر کس با قرآن سخن بگوید گفتارش قابل تصدیق است، و هر کس بدان عمل کند پاداش میگیرد. و هر کس با آن به داوری پردازد، به عدالت حکم میکند و هر کس به سوی آن دعوت نماید ، به راه راست رهنمون شده است».
این روایت را ترمذی و دارمی از اهل سنت در کتب سنن خود آوردهاند و از امامیه نیز محمد بن مسعود عیاشی در تفسیرش (با اندک اختلافی در الفاظ) نقل کرده است.
حدیث مزبور دلالت دارد بر اینکه گروهی از جنّیان، قرآن را فهمیدند (از آن رو که دانستند به راه راست هدایت میکند) و بدان ایمان آوردند، پس چگونه میشود که آدمیان آن را نفهمند با اینکه قرآن به زبان ایشان نازل شده است؟!
و نیز حدیث مذکور گواه است بر اینکه: «هر کس هدایت را در غیر از قرآن بجوید، خدا وی را به گمراهی میسپارد» با وجود این، آیا میتوان گفت که رجوع به قرآن برای یافتن راه هدایت، باطل یا بیهوده است و فایدهای از آن عاید نمیشود؟! باری، هرچند قرآن درخور فهم بشر نازل شده است ولی میتوان گفت که برای فهم دقایق یا نکتههای قرآن، درجات و مراتبی وجود دارد و پیامبر خدا ج در بالاترین درجه قرار داشته و جایگاه علی ÷در مرتبۀ والایی از آن بوده است از اینرو از وی پرسیدند که: «آیا کتابی نزد شما (خاندان پیامبر ج ) هست؟ پاسخ داد: نه ! جز کتاب خدا یا فهمی که به مرد مسلمانی بخشیده شده است! و نیز این صحیفه (که در غلاف شمشیر من جای دارد...)».
این روایت را بخاری در صحیح خود آورده و فیض کاشانی (از علمای امامیه) نیز در تفسیرش گزارش کرده است و در عبارت فیض چنین آمده: «مگر آنکه خداوند، فهمی دربارۀ قرآن به بندۀ خود داده باشد».
اثر مزبور نشان میدهد ممکن است بندۀ مسلمانی به نکته ای از قرآن پِی بَرَد که آن نکته به فهم دیگری نرسیده باشد.
همچنین از علی ÷روایت شده که فرمود:
«هر کس قرآن را بفهمد از دانش انبوهی پرده برداشته است».
و نیز فرمود: «آیا شما را خبر دهم که چه کسی براستی فقیه است؟ گفتند: آری، ای امیر مؤمنان. فرمود: آن کس که مردم را از رحمت خدا ناامید نسازد و از عذاب او آسوده خاطر نکند و در نافرمانی از خدا بدانها رخصت ندهد و قرآن را با رویکرد به سخن دیگر، ترک ننماید. بدانید که هیچ خیر در دانشی نیست که فهمیدن در آن نباشد و هیچ خیر در قراءتی نیست که اندیشیدن در آن نباشد و نیز خیر در عبادتی نیست که درک معانی در آن نباشد».
نتیجۀ این سخنان آنست که قرآن کریم از سوی خداوند بزرگ نازل شده تا مردم معانی آن را دریابند و بوسیلۀ آن هدایت شوند بنا بر این هر کس در راه فهم قرآن بیشتر کوشش نماید، بهرۀ فراوانتری از آن میبرد.
این معنایی است که ما از سخنان امیر مؤمنان علی در یافتهایم، سلام و رحمت و برکات خداوند بر او باد.
***