«باب ما يقول لصاحبه إذا رأى عليه ثوباً جديداً»
بابی است در بیان آنچه به دوستش میگوید، وقتی که دید لباس نوی پوشیده است
روایت داریم در صحیح بخاری از ام خالد، دختر خالد بن الولید بکه گفت: لباسهایی برای رسول الله صآورده بودند و در میان آنها چارقد سیاهی بود، رو به حاضران نمود و فرمود:
«مَنْ تَرَوْنَ نَكْسُوهَا هَذِهِ الْخَمِيصَةَ؟ فَأُسْكِتَ الْقَوْمُ . قَالَ: «ائْتُونِى بِأُمِّ خَالِدٍ» فَأُتِىَ بِى النَّبِىُّ جفَأَلْبَسْنِيْهَا بِيَدِهِ وَقَالَ: أَبْلِى وَأَخْلِقِى مَرَّتَيْنِ». «به نظر شما این چارقد را به چه کسی بپوشانیم؟ حاضران سکوت نمودند، آنگاه فرمود: تا مرا به خدمت رسول الله صبیاورند، وقتی که آمدم به دست مبارک خود آن را بر من پوشانید و فرمود: این لباس را بپوش تا آن را فرسوده نمایی، دوبار». ام خالد آن وقت دختری خردسال بود.
و روایت داریم در کتاب «عمل اليوم والليلة» تألیف ابن السنی به روایت از عبدالله بن عمر بکه رسول الله صلباس تازهای بر عمر دید و پرسید: لباس نو است یا شسته شده؟ عمر عرض کرد شسته شده است، رسول الله صفرمود: «الْبَسْ جَدِيدًا، وَعِشْ حَمِيدًا، وَمُتْ شَهِيدًا سَعِيْداً». «بپوش لباس نو، و زندگی کن زندگی پسندیده و بمیر به حال شهادت و نیکبختی».