معلومات کتاب
- مؤلف: ابی زکریا یحیی بن شرف نووی دمشقی شافعی
- مترجم: محمد علی خالدی سلطان العلماء
- تاریخ انتشار: یک شنبه, ۲۱ تیر ۱۳۸۸
- به روز رسانی: پنج شنبه, ۰۱ آذر ۱۴۰۳
- دیوی : 297/7
- صفحه: 208
- مشاهده : 321773
- دانلودها: 116476
چکیده کتاب
معرفی و نقل اذکار و دعاهایی از پیامبر رحمت و مغرفت محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم است. نویسنده در آغاز، به آثار و برکات ذکر گفتن و دعاخواندن اشاره نموده و آیاتی از قرآن کریم را، که مؤمنین را به این مهم ترغیب میکنند، بیان مینماید. سپس گزیدهای از دعاها و اذکار رسیده از رسول گرامی را ذیلِ 96 موضوع مختلف گرد آورده و در اختیار خواننده قرار میدهد. هر موضوع، شامل چندین دعا و ذکر نبوی است. برخی از موضوعات آنها عبارتند از: اذکار هنگام خوابیدن و بیدارشدن، پوشیدن کفش و لباس نو، ورود و خروج از منزل، دعاهای غسل و وضو، هنگام ایستادن به نماز، اذکار پس از نماز، دعاهای صبح و ظهر و عصر، ناآرامی و ترس در خواب، تلاوت قرآن، استخاره، دلتنگی، حُزن، چیرگی امور، دفع آفات و بلاها و رسیدن بلا و مصیبت.
- مؤلف: ابی زکریا یحیی بن شرف نووی دمشقی شافعی
- مترجم: محمد علی خالدی سلطان العلماء
- تاریخ انتشار: یک شنبه, ۲۱ تیر ۱۳۸۸
- به روز رسانی: پنج شنبه, ۰۱ آذر ۱۴۰۳
- دیوی: 297/7
- صفحه: 208
- مشاهده: 321773
- دانلودها: 116476
فهرست کتاب
- مشخصات کتاب
- مقدمه
- فصل في الأمر بالإخلاص وحسن النيات في جميع الأعمال الظاهرات والخفيات در امر به اخلاص و حسن نیت و خیراندیشی در همهی اقوال و اعمال پیدا و ناپیدا
- «باب مختصر في أحرف مما جاء في فضل الذكر غير مقيد بوقت» بابی است مختصر در بیان چند سخن از آنچه در فضیلت ذکر خدا آمده بدون این که مقید به وقت معین باشد
- «باب ما يقول إذا استيقظ من النوم» بابی است در بیان ذکری که موقع بیدارشدن از خواب میگوید
- «باب ما يقول إذا لبس ثوبه» بابی است در بیان آنچه موقع پوشیدن لباس میگوید
- «باب ما يقول إذا لبس ثوباً جديداً أو نعلين وما أشبهه» بابی است در بیان آنچه موقع پوشیدن لباس، کفش نو و مانند آنها میگوید
- «باب ما يقول لصاحبه إذا رأى عليه ثوباً جديداً» بابی است در بیان آنچه به دوستش میگوید، وقتی که دید لباس نوی پوشیده است
- «باب كيفية لبس الثوب والنعل وخلعهما» بابی است در بیان چگونگی پوشیدن لباس، کفش و بیرونآوردن آنها
- «باب ما يقول إذا خلع ثوبه لغسل أو نوم أو نحوهما» بابی است در بیان آنچه به هنگام بیرونآوردن لباسش برای شستن یا خوابیدن یا مانند آنها میگوید
- «باب ما يقول حال خروجه من بيته» بابی است در بیان آنچه هنگام خروجش از خانه میگوید
- «باب ما يقول إذا دخل بيته» بابی است در بیان آنچه وقتی که داخل خانه اش میشود، میگوید
- «باب ما يقول إذا استيقظ في الليل وخرج من بيته» بابی است در بیان آنچه میگوید وقتی که در شب از خواب بیدار شود و از خانه بیرون برود
- «باب ما يقول إذا أراد دخول الخلاء» بابی است در بیان آنچه موقع داخلشدن به مستراح میگوید
- «باب النهي عن الذكر والكلام علي الخلاء» بابی است در بیان نهی از ذکر خدا و سخنگفتن به هنگام قضای حاجت
- «باب النهي عن السلام علي الجالس لقضاء الحاجة» بابی است در بیان نهی از سلامکردن بر کسی که برای قضای حاجت نشسته است
- «باب ما يقول إذا خرج من الخلاء» بابی است در بیان آنچه موقع بیرونآمدن از محل قضای حاجت میگوید
- «باب ما يقول على وضوئه» بابی است در بیان آنچه در حال وضو میگوید
- «باب ما يقوله على اغتساله» بابی است در بیان آنچه که موقع بدن شستن میگوید
- «باب ما يقول على تَيَمُّمه» بابی است در بیان آنچه به وقت تیممش میگوید
- «باب ما يقول إذا توجه إلى المسجد» بابی است در بیان آنچه موقع رفتن به مسجد میگوید
- «باب ما يقول عند دخول المسجد والخروج منه» بابی است در بیان آنچه موقع داخلشدن به مسجد و بیرونآمدن از آن میگوید
- «باب ما يقول في المسجد» بابی است در بیان آنچه در مسجد میگوید
- «باب انكاره ودعائه على من ينشد ضالة في المسجد او يبيع فيه» بابی است در بیان انکار و نفرینکردن بر کسی که در مسجد به دنبال گمشده اش میگردد یا خرید و فروش میکند
- «باب ما يقول إذا رأي من ينشد في المسجد شعراً ليس فيه مدح الإسلام ولا ترغيب إلى مكارم الأخلاق» بابی است در بیان آنچه میگوید هرگاه کسی را دید که در مسجد شعری میخواند که در آن مدح اسلام و تشویق به مکارم اخلاق نیست
- «باب فضيلة الأذان» بابی است در بیان فضیلت اذان
- «باب صفة الأذان» بابی است در بیان چگونگی اذان
- «باب ما يقول من سمع المؤذن والمقيم» بابی است در بیان آنچه که شنوندهی اذان و اقامه میگوید
- «باب الدعاء بعد الأذان» بابی است در بیان این که دعا بین اذان و اقامه مستجاب میشود
- «باب ما يقول بعد ركعتي الصبح» بابی است در بیان آنچه بعد از دو رکعت سنت قبلیهی صبح میگوید
- «باب ما يقول إذا انتهى إلى الصف» بابی است در بیان آنچه وقتی به صف نماز جماعت رسید، میگوید
- «باب ما يقوله عند أرادته القيام إلى الصلاة» بابی است در بیان آنچه به هنگام برخاستن برای نماز میگوید
- «باب الدعاء عند الإقامة» بابی است در بیان دعایی که موقع اقامهی نماز فرض گفته میشود
- «باب ما يقوله إذا دخل الصلاة» بابی است در بیان دعایی که موقع نماز بستن میگوید
- «باب تكبيرة الإحرام» بابی است در بیان الله اکبر که با آن نماز را آغاز میکنیم
- «باب ما يقوله بعد تكبيرة الإحرام» بابی است در بیان آنچه بعد از تکبیرة الإحرام میگوید
- «باب التعوذ بعد دعاء الاستفتاح» بابی است در بیان أعوذ بالله من الشیطان الرجیم گفتن بعد از دعای استفتاح
- «باب القراءة بعد التعوذ» بابی است در بیان خواندن سورهی فاتحه بعد از گفتن أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
- «باب أذكار الركوع» بابی است در بیان أذکار رکوع
- «باب ما يقوله في رفع رأسه من الركوع وفي اعتداله» بابی است در بیان آنچه در حال سر بالاآوردن از رکوع و در حال اعتدال میگوید
- «باب أذكار السجود» بابی است در بیان أذکار سجود
- «باب ما يقول في رفع رأسه من السجود وفي الجلوس بين السجدتين» بابی است در بیان آنچه وقتی که سر از سجود اول برداشت و آنچه در نشستن میان دو سجود میگوید
- «باب أذكار الركعة الثانية» بابی است در بیان اذکار رکعت دوم
- «باب القنوت في الصبح» بابی است در بیان خواندن قنوت در اعتدال اخیر نماز صبح
- «باب التشهد في الصلاة» بابی است در بیان تشهد در نماز
- «باب الصلاة على النبي جبعد التشهد» بابی است در بیان درودفرستادن بر رسول الله صبعد از تشهد اخیر
- «باب الدعاء بعد التشهد الأخير» بابی است در بیان مستحببودن دعا بعد از تشهد آخیر
- «باب السلام للتحلل من الصلاة» بابی است در بیان سلام نماز گفتن برای بیرونآمدن از نماز
- «باب ما يقوله الرجل إذا كلمه إنسانٌ وهو في الصلاة» بابی است در بیان آنچه شخص میگوید وقتی که در حال نماز است و دیگری با او سخن میگوید
- «باب الأذكار بعد الصلاة» بابی است در بیان اذکاری که بعد از نماز خوانده میشود
- «باب الحث على ذكر الله تعالى بعد صلاة الصبح» بابی است در بارهی تشویق به ذکر خداوند متعال پس از نماز صبح
- «باب ما يقال عند الصباح وعند المساء» بابی است در بیان اذکاری که در بامدادان و شامگاهان گفته میشوند
- «باب ما يقال في صبيحة يوم الجمعة» بابی است در بیان آنچه در صبح روز جمعه گفته میشود
- «باب ما يقول إذا طلعت الشمسُ» بابی است در بیان آنچه موقع طلوع آفتاب میگوید
- «باب ما يقولُ إذا اسْتَقَلَّتِ الشَّمْسُ» بابی است در بیان آنچه که وقت بالاآمدن آفتاب میگوید
- «باب ما يقولُ زوال الشمس إلى العصر» بابی است در بیان آنچه که بعد از زوال آفتاب تا عصر میگوید
- «باب ما يقول بعد العصر إلى غروب الشمس» بابی است در بیان آنچه بعد از عصر تا غروب آفتاب میگوید
- «باب ما يقول إذا سمع أذان المغرب» بابی است در بیان آنچه میگوید، موقعی که اذان مغرب را میشنود
- «باب ما يقول بعد الصلاة المغرب» بابی است در بیان آنچه بعد از نماز مغرب میگوید
- «باب ما يقرؤه في صلاة الوتر وما يقوله بعدها» بابی است در بیان آنچه در نماز وتر میخواند و آنچه بعد از نماز وتر میگوید
- «باب ما يقول إذا أراد النوم واضطجع على فراشه» بابی است در بیان آنچه میگوید وقتی که قصد خوابیدن نمود و به پهلو بر بسترش دراز کشید
- «باب كراهة النوم من غير ذكر الله تعالي» بابی است در بیان کراهیت خوابیدن بدون ذکر خداوند متعال
- «باب ما يقول إذا استيقظ فِي الليل وأراد النوم بعده» بابی است در بیان آنچه میگوید وقتی که در شب بیدار شد و خواست بعد از آن بخوابد
- «باب ما يقول إذا قَلِقَ فِي فراشه فلم يَنَمْ» بابی است در بیان آنچه میگوید وقتی که در بستر خوابش ناآرام شد و به خواب نرفت
- «باب ما يقول إذا كان يفزع فِي منامه» بابی است در بیان آنچه میگوید وقتی که در خواب میترسد
- «باب ما يقول إذا رأى فِي منامه ما يحبّ أو يكره منه» بابی است در بیان آنچه میگوید وقتی که در خواب دید آنچه را که دوست میدارد یا دید آنچه را که دوست نمیدارد
- «باب ما يقول إذا قُصَّتْ عليه رؤيا» بابی است در بیان آنچه میگوید وقتی که دیگری خواب خود را برای او حکایت نمود
- «باب الحثّ على الدعا والاستغفار فِى النصف الثانى من كلّ ليلة» بابی است در بیان تشویق و ترغیب به دعا و استغفار در نیمهی دوم هر شب
- «باب الدعا فى جميع ساعات الليل كل ليلة رجاء أن يصادف الإجابة» بابی است در بیان این که هر شب تمام لحظههای آن موقع دعاست، به امید این که با لحظههای اجابت دعا مصادف شود
- «باب أسماء الله الحُسنى» بابی است در بیان نامهای نیک خدا
- «كتاب تلاوة القرآن» کتابی است در بیان تلاوت قرآن
- «كتاب حمد الله تعالى» کتابی است در بیان ستایش خدای تعالی گفتن
- «كتاب الصلاة على رسول الله ج» کتابی است در بیان صلوات و سلامفرستادن بر رسول اللهص
- «باب أمْرُ مَنْ ذُكِرَ عنده النَّبِيّ ُجبالصلاةِ عليه والتسليم» بابی است در بیان این که هرکسی که نام پیغمبر صنزد او برده شد امر شده به او که صلوات و سلام بر رسول اللهص
- «باب صفة الصلاة على رسول الله ج» بابی است در بیان چگونگی درودفرستادن بر رسول الله ص
- «باب استفتاح الدعاء بالحمد لله والصلاة على النبىج» بابی است در بیان این که آغاز دعا را به حمد و ستایش خدای متعال و درود و سلام بر پیامبر صبگشاید
- «باب الصلاة على الأنبياء وآلهم تبعاً لهم صَلَّى الله عليهم وسلّم» بابی است در بیان درودفرستادن بر پیغمبران و بر آلشان به تبعیت از ایشان درود و سلام خدا برایشان باد
- «كتاب الأذكار والدعوات للأمور العارضات» کتابی است در بیان اذکار و ادعیهی مربوط به امور عارضی
- «باب دعاء الإستخارة» بابی است در بیان دعای استخاره
- «أبواب الأذكار التي تُقال في أوقات الشِّدَّة وعلى العَاهات» بابهای در بیان اذکاری که در اوقات سختی و مصیبت گفته میشود
- «باب ما يقولُهُ إذا راعَهُ شيءٌ أو فَزِعَ» بابی است در بیان آنچه میگوید کسی که چیزی او را ترسانیده باشد یا دچار ناراحتی شده باشد
- «باب ما يقوله إذا أصابه همٌّ أو حَزَنٌ» بابی است در بیان آنچه میگوید وقتی که به او دلتنگی یا حزن و اندوهی رسید
- «باب ما يقوله إذا وقع فِي هلكة» بابی است در بیان آنچه میگوید وقتی که در هلاکتی واقع شد
- «باب ما يقول إذا خاف قوماً» بابی است در بیان آنچه میگوید وقتی که از گروهی بترسد
- «باب ما يقول إذا خاف سلطاناً» بابی است در بیان آنچه میگوید وقتی که از سلطان یا حاکم بترسد
- «باب ما يقول إذا نظر إلي عدوه» بابی است در بیان آنچه میگوید وقتی که نظر به دشمن نمود
- «باب ما يقول إذا عرضَ له شيطان أو خافه» بابی است در بیان آنچه میگوید وقتی که شیطان متعرض او شد یا از شیطان ترسید
- «باب ما يقول إذا غلبه أمر» بابی است در بیان آنچه میگوید وقتی که کاری بر او چیره شد
- «باب ما يقول إذا استصعب عليه أمرّ» بابي است در بیان آنچه میگوید کسی که کاری بر او دشوار شد
- «باب ما يقول إذا تَعَسَّرتْ عليه معيشتُه» بابی است در بیان آنچه میگوید وقتی که زندگی بر او دشوار شد
- «باب ما يقول لدفع الآفات» بابی است در بیان آنچه میگوید برای دفع آفات و بلاها
- «باب ما يقول إذا أصابته نكبة قليلة أو كثيرة» بابی است در بیان آنچه میگوید وقتی که مصیبتی اندک یا بسیار به او برسد
- «باب ما يقول إذا كان عليه دَيْنٌُ عَجَزَ عنه» بابی است در بیان آنچه میگوید وقتی که بدهی دارد و از پرداخت آن ناتوان مانده است
- «باب ما يقوله من بلي بالوحشة» بابی است در بیان آنچه میگوید کسی که دچار وحشتزدگی شد
- «باب ما يقول مَنْ بُلِيَ بالوسوسة» بابی است در بیان آنچه میگوید کسی که مبتلا به وسواس شد
- «باب ما يقرأ علي المَعْتُوهِ والمَلْدوغِ» بابی است در بیان آنچه خوانده میشود بر دیوانه و بر گزیده شده
- «باب ما يعوذ به الصبيان وغيرهم» بابی است در بیان تعویذی که بر کودکان و غیر از آنان خوانده میشود
کلیدواژهها
ابی زکریا یحیی بن شرف نووی دمشقی شافعی
ابى زكریا یحیی بن شرف نووی دمشقی شافعی
در ماه محرم سال 631 هجري در روستاي نوي در 75 كيلومتري جنوب دمشق متولد و در رجب سال 676 هجري در همانجا وفات يافت. مدت عمر او 45 سال و هفت ماه و آرامگاه او در نوي است.
كنيه و لقب او:
كنيهي او ابو زكريا و لقبش محيالدين بود، ولي از اين لقب خوشش نميآمد و مشهور است كه ميگفت: «لا أجعل في حلّ من لقبني محيالدين».
ياسين ابن يوسف ميگويد: نووي را وقتي كه 10 ساله بود در نوي ديدم، بچهها او را به بازي با خودشان مجبور ميكردند و او از دستشان فرار ميكرد و در آن حال قرآن ميخواند، محبتش به دلم افتاد، پدرش او را به مغازهداري گماشته بود و او از قرائت قرآن به داد و ستد نميپرداخت. پيش استادش رفتم و دربارهاش به او سفارش كردم و گفتم: اميد است كه اين بچه عالمترين و زاهدترين فرد زمان خود بشود و مردم از او نفع ببرند، از من پرسيد: آيا تو منجم هستي؟! گفتم: نه، فقط سخني بود كه خداوند بر زبانم جاري ساخت و مرا بدان گويا كرد. پس از آن، استاد، اين را به پدر امام نووي گفت و او بر اين كار تشويق شد، تا حدي كه او قرآن را در نزديكي بلوغ، ختم كرد.[1] امام نووي در سال 605 هجري (در 20 سالگي) همراه پدرش به سفر حج رفت و حدود يك ماه و نيم در مدينهي منوره ماند.
طلب علم:
امام نووي هيچ لحظهاي از وقتش را، در شب و روز – حتي در راه – به هدر نميداد، مگر آنكه مشغول (به تحصيل و آموزش) بود. هر روز، دوازده درس را در علوم مختلف با شرح براي تصحيح آموختهها پيش استاد ميخواند و هر نكتهي جديد و علمي كه ميشنيد، آن را يادداشت ميكرد.
صفات امام نووي:
نويسندگان شرح حال، امام نووي را به سه خصلت متمايز ميدانند: زهد، ورع ونصيحت اميران و امر به معروف و نهي از منكر. در ورع خيلي شديد بود، ميوههاي دمشق را نميخورد، به دليل آنكه شهر دمشق اوقاف و املاك زيادي داشت كه مال محجوران بود و او تصرف در آن را جز به مصلحت، جايز نميدانست. به خاطر اين زهد و تقوا، علما از او تمجيد زيادي كردهاند و ذهبي در تعريف او ميگويد: (الشيخ الإمام القدوة الحافظ العابد الزاهد الفقيه المجتهد الرباني شيخ الاسلام).
روز جمعه وفات او اعلان شد كه باعث تأسف همه گرديد. اهل و اقارب او خواستند قبهاي بر روي قبرش بسازند اما عمهاش در خواب ديد كه آنها را نهي ميكرد و ميگفت اگر اين كار را بكنيد، منهدم خواهد شد كه بعد قبر را به طور معمولي به اندازه يك وجب بالا آوردند.
در قرن 10 هجري قمري، يكي از امرا چند بار سعي كرد كه روي قبر او قبهاي بنا كند، اما هر بار قبه خود به خود منهدم ميشد و اين عقيده در ميان مردم مشهور است كه اگر بنا شود، منهدم خواهد گرديد.
بعضي از مؤلفات امام نووي:
1- شرح صحيح مسلم: كه هيچ عالمي از اين كتاب مستغني نخواهد شد.
2- كتاب الروضة الطالبين: (كتاب معتمد مذهب) خلاصهي (الشرح الكبير) امام رافعي.
3- منهاج: كتاب متداول بين طلاب و علما، مختصر (المحرر) رافعي.
4- الأذكار: ذكرهاي متعدد براي اوقات متعدد، كه در مورد اين كتاب مقولهي مشهوري نقل شده است (بِعِ الدار و اشتري الأذكار) خانهات را بفروش و كتاب أذكار را بخر.
5- التبيان في آداب حملة القرآن.
6- المجموع شرح المهذب: از بزرگترين موسوعه فقه مقارن و مذهب شافعي كه آن را كامل نكرده است. قال ابن كثير: مما لم يتممه و لو كمل لم يكن له نظير في بابه: شرح المهذب الذي سماه المجموع، وصل فيه الي كتاب الربا، فأبدع فيه أجاد و أفاد، و أحسن الانتقاد، و حرر الفقه فيه في المذهب و غيره.[2]
7- رياض الصالحين من كلام سيد المرسلين: از نفيسترين و برترين كتابها كه هيچ زن و مرد مسلماني در هر خانوادهي با ايماني از آن بينياز نيست. 1896 حديث در جوانب متعدد جمع آوري كرده است. ابتداي باب را با چند آيه شروع كرده و به دنبال آن احاديث را مرتب ميكند و به خاطر اخلاص او، در هر گوشهي دنيا در هر مسجدي اگر دعوتي يا حلقهي علمي باشد، حرف اول را كتاب رياض الصالحين ميزند. از كانادا تا استراليا و جنوب و شمال عالم اسلامي معمولا اين كتاب در مساجد يافته ميشود و به زبانهاي متعددي نيز ترجمه شده است.
او چنان كتاب را مرتب و كلمات را معني و باببندي نموده كه عنوان كتاب كاملا بر آن مطابقت ميكند. (رياض الصالحين: باغ نيكوكاران).
سه نكتهي مهم كه كتاب را مقبول عالم و طالب و عامي قرار داده:
الف: دقت بالاي علمي. اينكه احاديث صحيح را انتخاب نموده كه هم اداي مسئوليت در مقابل پيامبر صلي الله عليه و سلم و هم مردم ميباشد. زيرا علت بسياري از عقائد و برداشتهاي نادرست در جامعه، رها نمودن احاديث صحيح و نقل احاديث ضعيف بوده است.
ب: اخلاص: او 45 سال عمر خود را صرف خدمت به دين خدا كرد وهمين بس كه اولين باب كتاب را باب اخلاص (باب الإخلاص و إحضار النيه في جميع الأعمال و الأقوال و الأحوال البارزه و الخفيه) قرار داده است كه خود گوياي اخلاص آن بزرگوار ميباشد. ( برادر و خواهر طالب العلم، او 45 سال در خدمت دين بود، ما تا به حال چه گامي براي دين برداشتهايم )؟
ج: بيان قول راجح در بسياري از مسائل كه خود دليل بر وسعت علمي اوست.
كتابهايي كه در شرح رياض الصالحين نوشته شده:
1- دليل الفالحين تأليف محمد بن علان الصديقي.
2- شرح رياض الصالحين تأليف محمد بن صالح العثيمين.
3- بهجه الناظرين تأليف سليم بن عيد الهلالي.
ابن علان ميگويد: شايسته نيست كه كتابخانه فرد مسلمان از چهار كتاب خالي باشد: ( رياض الصالحين و كتاب الأذكار و ترغيب و ترهيب و الزواجر من الكبائر ).
و با ابياتي كه او به نقل از امام شافعي در مقدمهي كتاب رياض الصالحين آورده بحث را به پايان رسانده كه بازهم نشان از ورع و زهد اوست:
إنّ لله عـبـاداً فـطـنـا طلقوا الدنيا و خافـوا الفتنا
نظروا فيها فلما علمـوا أنها ليست لحــي وطــنا
جعلوها لجّةً و اتخـذوا صالـح الأعمال فيها سفنا
خداوند بندگان زيركي دارد كه دنيا را طلاق داده و از فتنههاي آن ترسيدند.
در آن انديشيدند تا زماني كه فهميدند دنيا محل ماندگاري هيچ زندهاي نيست.
دنيا را همانند دريايي فرض كردند و اعمال شايسته را كشتي نجات قرار دادند.