الأذکار من کلام سید الأبرار

فهرست کتاب

«باب ما يقول مَنْ بُلِيَ بالوسوسة»
بابی است در بیان آنچه می‌گوید کسی که مبتلا به وسواس شد

«باب ما يقول مَنْ بُلِيَ بالوسوسة»
بابی است در بیان آنچه می‌گوید کسی که مبتلا به وسواس شد

قَالَ اللّهُ تَعَالَی: ﴿وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ نَزۡغٞ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ٣٦[فصلت: ۳۶]. «و اگر تو را از طرف شیطان وسوسه‌ای دست داد، پناه ببر به خدای متعال برای این که او شنوای داناست». و بهترین چیزی که در دفع وسوسه گفته می‌شود همان چیزی است که خدای عزوجل ما را به آن ادب داد و ما را امر فرمود به گفتن آن. خداوند به ما دستور فرمود که در ابتدای قراءت قرآن بگوییم: أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ: پناه می‌برم به خدای متعال از شر شیطان رانده شده.

«وَرَوَيْنَا فِي صَحِيْحَيْ البُخارِي ومُسْلِم عَنْ أبِي هُرَيرَةَ سقالَ: قالَ رسولُ اللّه ج: يَأْتِى الشَّيْطَانُ أَحَدَكُمْ فَيَقُولُ: مَنْ خَلَقَ كَذَا، مَنْ خَلَقَ كَذَا، حَتَّى يَقُولَ مَنْ خَلَقَ رَبَّكَ؟ فَإِذَا بَلَغَهُ فَلْيَسْتَعِذْ بِاللَّهِ وَلْيَنْتَهِ». «رسول الله صفرمود: شیطان می‌آید نزد یکی از شما، و برای سیاه‌کردن دلتان می‌گوید: خدا مخلوقات را آفرید، خدا همه چیز را آفرید، پس چه کسی خدا را آفرید؟ وقتی که به این جا رسید بگوید: پناه آوردم به خدا و دنباله‌ی این سخن را قطع نماید». برای این که خدا خالق است و غیر او همه مخلوقند و محال است مخلوق خالق را بیافریند.

«وَرَوَيْنَا فِي سُنَنِ أبِي داوُدَ بإسْنَاد جيّد عَنْ أبِي زميل قالَ: قلتُ لابن عَبَّاسٍ فَقُلْتُ مَا شَىْءٌ أَجِدُهُ فِى صَدْرِى قَالَ مَا هُوَ قُلْتُ وَاللَّهِ مَا أَتَكَلَّمُ بِهِ. فَقَالَ لِى أَشَىْءٌ مِنْ شَكٍّ قَالَ وَضَحِكَ. قَالَ مَا نَجَا مِنْهُ أَحَدٌ أَنْزَلَ اللَّهُ :﴿فَإِن كُنتَ فِي شَكّٖ مِّمَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ[يونس: ۹۴]. الآيَةَ. فَقَالَ لِى إِذَا وَجَدْتَ فِى نَفْسِكَ شَيْئًا فَقُلْ:﴿هُوَ ٱلۡأَوَّلُ وَٱلۡأٓخِرُ وَٱلظَّٰهِرُ وَٱلۡبَاطِنُۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٌ ٣[الحديد: ۳]». «أبی زمیل می‌گوید به عبدالله بن عباس گفتم این کدام چیز است که در سینه ام می‌یابم؟ ابن عباس گفت: آن چیست؟ گفتم: قسم به خدا که آن را به زبان نمی‌آورم. فرمود: آیا چیزی از شک است؟ خندید و فرمود کسی از آن نجات نیافت تا این که خدا این آیه را نازل فرمود: ﴿فَإِن كُنتَ فِي شَكّٖ مِّمَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ[يونس: ۹۴]. آنگاه به من گفت: هرگاه چیزی از این قبیل در ذهنت آمد بگو: ﴿هُوَ ٱلۡأَوَّلُ وَٱلۡأٓخِرُ وَٱلظَّٰهِرُ وَٱلۡبَاطِنُۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٌ ٣[الحديد: ۳]. اوست خدایی که پیش از همه اوست، و اوست خدایی که بعد از همه اوست و او به همه چیز دانا است».

«وَرَوَيْنَا بإسنادنا الصَحِيْحِ فِي رسالة الأستاذ أبِي القاسم القشيري عَنْ أحمد بن عطاء الروذباري السيد الجليلس قالَ كان لي استقصاءٌ فِي أمر الطهارةِ وضاقَ فِي صدري ليلة لكثرة ما صببت من الماء ولم يسكن قلبي، فقلت يا ربي عفوك عفوك، فسمعت هاتِفاً يقولُ: العَفْوُ فِي العلمِ فزالَ عنِّي ذلك». «استاد ابوالقاسم قشیری در کتاب خود که به نام الرسالة معروف است نقل نمود از آقای بزرگوار احمد بن عطا -صاحب کتابی که به نام حکیم ابن عطاء الله معروف است- که ابن عطاء الله فرمود: من در امر طهارت و وضو بیش از حد احتیاط داشتم، شبی دلم تنگ شد از این که این همه آب ریخته بودم برای طهارت و وضو و بازهم دلم آرام نگرفته بود، گفتم: خدایا عفو و گذشت تو می‌خواهم. آوازی شنیدم که می‌گفت: عفو در علم است و با شنیدن این جمله آن وسواس از دلم رفت». و روی این اصل است که برگزیدگان این امت اهل تربیت، تربیت سالکان و تربیت مریدان را اختیار کرده اند که طالب راه آخرت باید بر کلمه لا إله إلا الله مداومت کند، و گفته‌اند: بهترین علاج برای دفع وسواس روآوردن به یاد خدا و بسیار گفتن لا إله إلا الله است: نیست معبودی به حق مگر الله و نیست کسی که همیشه زنده و پایدار باشد مگر الله و نیست معبودی به حق مگر خدا، الله که سرنوشت همه در دست اوست. و باید همیشه او را یاد کنیم و پناه به او ببریم، و اعتماد بر او کنیم که غیر او در حقیقت امواتند و هیچ در دست‌شان نیست.

«وقال السَّيِّدُ الجليلُ أحْمَدُ بْنُ أبي الحوارِيِّ - بكسر راء وبه فتح راء - شَكَوْتُ إلى أبي سُلَيْمَانَ الدَّرَانِيِّ الوَسْوَاسَ، فقال: إذا أَرَدت أَنْ ينقطعَ عَنْكَ فَأَيَّ وَقْتٍ أحْسَسْتَ به فافرح، فإنك إذا فَرِحْتَ انقطع عنك، لأنه ليْسَ شيءٌ أبْغَضُ إلى الشيطانِ مِنْ سرورِ الـمؤمن، وإن اغتممت بِه زَادَكَ قلت: وهذا مما يؤيِّد ما قاله بَعْضُ الأئمة؛ أنَّ الوسواس إنما يبتلى به مَنْ كَمُلَ إيمانه؛ فإن اللِّصَّ لا يقصدُ بيتاً خَرباً». «آقای بزرگوار احمد بن أبی الحواری گفت: شکایت از وسواس بردم نزد ابوسلیمان دارانی. ابوسلیمان فرمود: هر وقت احساس وسواس نمودی اظهار خوشبختی کن، زیرا هرگاه خوشحال شوی از تو جدا می‌شود، چون هیچ چیز نزد شیطان نامطلوب‌تر از خوشحالی مؤمن نیست. و اگر غمگین شوی بر تو خواهد افزود. می‌گویم: این سخن در تأیید سخن برخی از ائمه است که گفته اند: مبتلا به وسواس نمی‌شود، مگر کسی که ایمانش کامل است، زیرا دزد هیچگاه برای دزدی به خانه‌ی مخروبه نمی‌رود».