الأذکار من کلام سید الأبرار

فهرست کتاب

«كتاب حمد الله تعالى»
کتابی است در بیان ستایش خدای تعالی گفتن

«كتاب حمد الله تعالى»
کتابی است در بیان ستایش خدای تعالی گفتن

قال الله تعالی: ﴿وَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي لَمۡ يَتَّخِذۡ وَلَدٗا[الإسراء: ۱۱۱]. «و بگو (ای رسول خدا) همه‌ی ستایش‌ها برای خدای یکتایی است که برای خود فرزندی را قرار نداد». وقال تعالی: ﴿لَئِن شَكَرۡتُمۡ لَأَزِيدَنَّكُمۡ[ابراهيم: ۷]. «اگر سپاس نعمت‌های پرورگارتان را به جا آوردید، زیاد می‌نمایم نعمت‌هایم را برای شما». وقال تعالی: ﴿فَٱذۡكُرُونِيٓ أَذۡكُرۡكُمۡ وَٱشۡكُرُواْ لِي وَلَا تَكۡفُرُونِ ١٥٢[البقرة: ۱۵۲]. «مرا یاد کنید تا شما را یاد نمایم و سپاس نعمت‌هایم را به جا آورید و ناسپاسی نکنید».

و آیات قرآن که امر می‌فرماید به حمد و ستایش و شکر و سپاس خدا و بیان می‌فرماید فضل و ثواب آنها بسیار است و همه معروف و شناخته شده است.

«وَرَوَيْنَا فِي سُنَنِ أبِي داوُدَ وابن ماجه ومسند أبِي عوانة الأسفرايني الـمخرج على صحيح مسلم رحمهم الله عَنْ أبِي هريرة سعَن رسول الله جأنَّهُ قالَ: كُلُّ أَمْرٍ ذِى بَالٍ لاَ يُبْدَأُ فِيهِ بِالْحَمْدِ للهِ فَهُوَ أَقْطَعُ». «رسول الله صفرمود: هرکار با اهمیتی که آغاز آن حمد و ستایش خدا گفته نشود آن کار از هر خیر و برکتی بریده شده است». وفِي رواية: «بِحَمْدِ لِلَّهِ!. وفِي رواية: بِالْحَمْدِ فَهُوَ أَقْطَعُ!. وفِي رواية: كُلُّ كَلاَمٍ لاَ يُبْدَأُ فِيهِ بِالْحَمْدُ لِلَّهِ فَهُوَ أَجْذَمُ». «هر سخنی که آغاز آن به الحمد لله شروع نشود آن کار خوره‌خورده و بی‌برکت است». وفِي رواية: «كُلُّ أَمْر ذِي بَال لاَ يُبْدَأ فِيهِ بِبَسْمِ اللَّه الرَّحْمَن الرَّحِيم فَهُوَ أَقْطَع». «هر کار مهمی که آغاز آن به بسم الله الرحمن الرحیم نباشد هیچ خیر و برکتی ندارد».

ما روایت الفاظ این احادیث که یاد شدند همه از کتاب اربعین حافظ عبدالقادر رهاوی نقل نموده‌ایم، و این روایات موصول آمده با ذکر صحابی و مرسل آمده بدون ذکر صحابی. و روایت موصول آن اسنادش خوب است، و قاعده است وقتی که حدیثی موصول و مرسل روایت شد حکم برای روایت موصول است نزد جمهور علماء برای این که موصول زیادة الثقه است و آن نزد جماهیر علما مقبول است، و معنی امر ذی بال یعنی حالتی دارد که به آن اهمیت داده می‌شود. و معنی أقطع: ناقص و قلیل البرکة. وأجذم: هم به همین معنی است. علما فرموده اند: مستحب است که هر طالب و هر مدرس و هر خطیب و هر خاطب یعنی خواستگاری‌کننده‌ی زن و هر مصنف کتاب پیش از هر کار مهمی بسم الله الرحمن الرحیم و الحمد لله رب العالـمینرا بگویند. امام شافعیس فرمود: دوست می‌دارم که هر شخص در جلو خطبه‌اش و هر کاری که می‌طلبد حمد خدای تعالی و ثناء بر ذات پرعظمت او و درود و سلام بر رسول الله‌ صو آل و اصحابش را مقدم بدارد.

(فصل) بدان که بسم الله الرحمن الرحیمو حمد و ثنای پروردگار عظیم در ابتدای هر کار مهم مستحب است، چنانکه بیان شد و همچنان بعد از فراغت از خوراک و آشامیدن آب و بعد عطسه و موقع خواستگاری زن و موقع همبستری و موقع عقد نکاح و بعد از بیرون‌آمدن از مستراح در همه‌ی این احوال حمد پروردگار مستحب است، و بیان این مسایل هرکدام در باب مخصوص آن با ذکر دلایل آن و تفریع مسایل آن می‌آید إن شاء الله تعالی. و مستحب است در ابتدای کتاب‌هایی که تألیف می‌شود و در ابتدای تدریس مدرسین و ابتدای قراءت طلاب ﴿ بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِو حمد و ستایش پروردگار باشد، خواه قراءت و درس تفسیر یا حدیث یا فقه باشد یا غیر این‌ها، و بهترین عبارت حمد در همه‌ی آنچه بیان شد کلمه‌ی ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَاست.

(فصل) حمد خدای متعال رکن است در خطبه‌ی جمعه و غیر آن، و خطبه صحیح نمی‌شود، مگر به حمد خدای تعالی و صلوات و سلام بر رسول الله جو وصیت به تقوی در هردو خطبه و قراءت آیه‌ای از قرآن در یکی از دو خطبه و دعا برای مؤمنین و مؤمنات در خطبه‌ی دوم. و کسانی که می‌خواهند وعظ را به فارسی بخوانند بعد از فراغت از وعظ خطبه را مختصر و کامل به عربی نیز بخوانند، و به دنبال آن نماز جمعه شروع کنند که اکتفا به خطبه‌ی فارسی در جمعه و کسوف و خسوف و استسقاء صحیح نمی‌شود، و أقل واجب در حمد الحمد لله است و بهتر است زیادکردن ثناء. و تفصیل این مسائل در کتب فقه است، و در کتاب «لب اللباب» تألیف بنده به تفصیل یاد شده است.

(فصل) مستحب است که هر دعا به حمد خدا پایان داده شود، چنانکه خدایفرمود: ﴿وَءَاخِرُ دَعۡوَىٰهُمۡ أَنِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ«و پایان دعای‌شان ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَاست». و دلیل آغاز دعا به حمد خدای از حدیث در کتاب الصلاة می‌آید إن شاء الله تعالی. و در حدیث صحیح می‌آید به این معنی: خدا از بنده راضی می‌شود که اگر خوراک خورد حمد خدا گوید و اگر آب آشامید حمد خدا گوید. و موقعی که آغاز و پایان هرکار حمد خدای متعال بود، حمد خدا قبول می‌شود و میان دو حمد نیز إن شاء الله قبول می‌شود.

الحاصل، هر کلام از خطبه و غیر آن باید سرآغاز آن بسم الله و حمد الله و الصلاة و السلام علی رسول الله جو پایان آن نیز بسم الله و الحمد لله و صلاة و سلام بر رسول و آل و اصحابش باشد.

(فصل) مستحب است حمد خدا موقع حصول هر نعمتی و موقع دفع‌شدن هر نقمت و بلایی، خواه حصول نعمت و دفع بلا برای او یا دوستش یا برای مسلمین باشد.

در صحیح مسلم از أبو هریرهس روایت داریم که در شب اسراء و معراج دو کاسه برای رسول اللهصآورده شد: یکی خمر داشت، یکی شیر. رسول الله صکاسه‌ی شیر را اختیار نمود، جبرئیل فرمود: ستایش خدای را که تو را هدایت به فطرت فرمود، اگر کاسه‌ی خمر گرفته بودی امتت گمراه می‌شد.

«وَرَوَيْنَا فِي كتابِ الترمذي وغيره عَنْ أبِي موسي الأشعريس أنَّ رسول الله جقالَ: إذا ماتَ ولَدُ العبد قال اللّهَ للملائكةِ: أقَبَضْتُمْ ولَدَ عَبدي؟ فيقولون: نَعَم . فيقولُ اللّهُ تعالى: أقبضتم ثمرة قلبه؟ فيقولون: نعم . فيقول اللّهُ تعالى: ماذا قال؟ فيقولون: حَمِدَك واستَرْجَع، فيقول الله تعالى: ابْنُوا لعَبْدِي بَيْتاً في الجَنَّةِ وسَمُّوه بَيْتَ الحمدِ». قالَ الترمذي: حديث حسن. والأحاديث فِي فضل الحمد كثيرة مشهورة وقد سبق في أوّل الكتاب جملة من الأحاديث الصحيحة في فضل سبحان الله والحمد لله ونحو ذلك». تفسیر حدیث: رسول الله صفرمود: «وقتی که فرزند بنده‌ای درگذشت، خدای متعال به ملائکه اش می‌فرماید: جان فرزند بنده ام را گرفتید؟ ملائکه می‌گویند: آری، جان فرزنده بنده‌ات را گرفتیم. می‌فرماید: جان جگرگوشه‌اش را ستاندید؟ ملائکه می‌گویند: بله، جان جگرگوشه‌ی بنده‌‌ات را گرفتیم. پروردگار می‌فرماید: بنده ام چه گفت؟ ملائکه می‌گویند: حمد و ستایش تو گفت و گفت: إنا لله وإنا إلیه راجعون. پروردگار می‌فرماید: خانه‌ای برای بنده‌ام در بهشت بسازید و آن را بیت الحمد بنامید». و در اول کتاب جمله‌ای از احادیث صحیح در فضل گفتن: سبحان الله والحمد لله و مانند آن آورده شد».

(فصل) متأخیرن از علمای خراسانی ما فرموده اند: اگر کسی قسم بخورد که خدا را ستایش می‌کند به باشکوه‌ترین ستایش، طریقه‌ی به جاآوردن قسمش این است که بگوید: «الحَمْدُ للهِ حَمْداً يُوافِي نِعَمَهُ ويُكافِئُ مَزِيْدَهُ» همه‌ی ستایش برای خدای یکتاست، ستایشی که نعمت‌های خدا را ملاقات نماید و حمد آن نعمت‌ها با آن ستایش حاصل شود، و ستایشی که شکر آنچه را که زیاد فرمود از نعمت‌ها و از احسان‌های بی‌شمار او بگزارد. بنابراین، معنی «يُوافِي نِعَمَهُ: يُلاقِي نِعَمَهُ فَتَحْصُلُ مَعَهُ. و معنى يُكافِئُ مَزِيْدَهُ: يَقُومُ بِشُكْرِ ما زادَهُ مِنَ النعَمِ».

همین علما گفتند که اگر کسی قسم خورد: «لَيُثْنِيَنَّ عَلَى اللهِ تعالى أحْسَنَ الثناءِ» که بهترین ثنا و ستایش خدای تعالی را انجام دهد، راه بیرون‌آمدنش از قسمش این است که بگوید: «لا أُحْصِي ثناءً عَلَيْكَ أنْتَ كَما أثْنَيْتَ عَلَي نَفْسِكَ. زادَ بَعْضُهُم فِي آخِرِهِ: فَلَكَ الْحَمْدُ حَتّى تَرْضَي» من نمی‌توانم ثنا و ستایش تو را آن چنانکه شایسته‌ی عظمت توست به جا آورم، ثنای تو آنچنان است که خودت ثنای خود را گفتی و برای تو ستایش است تا تو راضی شوی.

و ابوسعید متولی صورت مسأله برای کسی که قسم یاد کرد که خدا را به بهترین ثنا بستاید کلمه‌ی سُبْحَانَكَرا در اول ثنا اضافه کرد، به این صورت که بگوید: سُبْحَانَكَ لا أُحْصِي ثناءً عَلَيْكَ أنْتَ كَما أثْنَيْتَ عَلَي نَفْسِكَ فَلَكَ الْحَمْدُ حَتّى تَرْضَي: من تنزیه و تسبیح تو می‌گویم، نتوانم ثنای تو را آنچنانکه شایسته‌ی عظمت توست به جا آورم، ثنای تو همان است که خودت ثنای خودت فرمودی.