الأذکار من کلام سید الأبرار

فهرست کتاب

«باب ما يقال عند الصباح وعند المساء»
بابی است در بیان اذکاری که در بامدادان و شامگاهان گفته می‌شوند

«باب ما يقال عند الصباح وعند المساء»
بابی است در بیان اذکاری که در بامدادان و شامگاهان گفته می‌شوند

بدان که این باب بابی است خیلی وسیع تا جایی که در این کتاب بابی وسیع‌تر از آن نیست، و به یاری خدای متعال در این کتاب جمله‌هایی مختصر از آن می‌آورم، کسی که توفیق بیابد و به آن عمل کند، این توفیق عمل نعمت و فضلی است از خدا بر او و خوشا به حال او. و کسی که به همه‌ی آنها نرسد از قسمت‌های مختصر آن آنچه بخواهد بردارد و اگرچه فقط یک ذکر باشد. و اصل در این باب از قرآن عزیز فرموده‌ی الله سبحانه و تعالی است:

﴿وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ غُرُوبِهَا[طه: ۱۳۰]. «و تسبیح ذات پاک پروردگار و حمد و ستایش او را به جا آور. قبل از طلوع آفتاب و قبل از غروب آفتاب» بعد از نماز صبح و از نماز عصر. و فرموده‌ی خدای سبحانه و تعالی است:

﴿وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ بِٱلۡعَشِيِّ وَٱلۡإِبۡكَٰرِ[المؤمن: ۵۵]. «و تسبیح ذات پاک پروردگارت همراه حمد و ستایش او به جا آور، بامدادان و بعد از ظهر تا مغرب». و فرموده‌ی پروردگار سبحانه وتعالی است:

﴿وَٱذۡكُر رَّبَّكَ فِي نَفۡسِكَ تَضَرُّعٗا وَخِيفَةٗ وَدُونَ ٱلۡجَهۡرِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ[الأعراف: ۲۰۵]. «وپروردگارت را در دلت یاد کن از روی راز و نیاز با پروردگارت و از روی ترس از عقاب او بدون آواز بلند، بامدادان و پسین‌ها» یعنی پروردگار را در دل یاد کن تا از ترس او و دیدن تقصیرت به راز و نیاز و خواهش رحمت و مغفرتش بپردازی، و هنگامی که بخواهی یاد پروردگارت را به زبان آوری به آواز متوسط باشد که به آواز بلند نرسد، و این ذکر خفیه و کمتر از جهر را در بامداد و پسین انجام بده، و فرموده‌ی پروردگار متعال است:

﴿فِي بُيُوتٍ أَذِنَ ٱللَّهُ أَن تُرۡفَعَ وَيُذۡكَرَ فِيهَا ٱسۡمُهُۥ يُسَبِّحُ لَهُۥ فِيهَا بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ ٣٦ رِجَالٞ لَّا تُلۡهِيهِمۡ تِجَٰرَةٞ وَلَا بَيۡعٌ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِ[النور: ۳۶-۳۷]. «در خانه‌هایی که خدا اجازه داده تا برافراشته و نام خدا در آن یاد شود، در آن خانه‌ها مردانی در هر بامداد و پسین به یاد خدا مشغولند که نه تجارت و نه فروش هیچکدام ایشان را از یاد خدا و عبادت او باز نمی‌دارد»!. و فرموده‌ی پروردگار متعال است:

﴿إِنَّا سَخَّرۡنَا ٱلۡجِبَالَ مَعَهُۥ يُسَبِّحۡنَ بِٱلۡعَشِيِّ وَٱلۡإِشۡرَاقِ ١٨[ص: ۱۸]. [ص: ۱۸] «ما کوه‌ها را به فرمان آوردیم تا همراه داود به تسبیح خدا بپردازند، شامگاهان و بامدادان»!.

«وَرَوَيْنَا في صحيح البخاري عَنْ شدّاد بن أوس سعَنْ النَّبيَّ جقال: «سَيِّدُ الاسْتِغْفَارِ: اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّى لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، خَلَقْتَنِى وَأَنَا عَبْدُكَ، وَأَنَا عَلَى عَهْدِكَ وَوَعْدِكَ مَا اسْتَطَعْتُ، أَبُوءُ لَكَ بِنِعْمَتِكَ، عَلَيَّ وَأَبُوءُ بِذَنْبِى، فَاغْفِرْ لِى، فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ أَنْتَ، أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ!. إِذَا قَالَ حِينَ يُمْسِى فَمَاتَ دَخَلَ الْجَنَّةَ أَوْ كَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَإِذَا قَالَ حِينَ يُصْبِحُ فَمَاتَ مِنْ يَوْمِهِ مِثْلُهُ» معنى أبُوءُ: أقِرُّ وأعْتَرِفُ». «رسول الله صفرمود: «سید الاستفغار این است: «اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّى...» خدایا تو پروردگار منی، نیست معبودی به حق مگر تو، مرا آفریدی و من بنده‌ی تو هستم و بر پیمان و نوید تو هستم تا آن جا که بتوانم. اعتراف می‌کنم به نعمت‌هایت بر من و اعتراف می‌کنم به گناهانم. پس بیامرز برایم برای این که نمی‌تواند بیامرزد گناهان را مگر تو، پناه می‌برم به تو از شر آنچه از گناهان کردم. هرگاه این را گفت به شب و در آن شب مرد او داخل به بهشت می‌شود، یا او از اهل بهشت است، و وقتی که این را بامدادان گفت و آن روز مرد داخل به بهشت می‌شود».

«وَرَوَيْنَا فِي صحيح مسلم عن أبي هريرة سقال: قال رسول الله ج: مَنْ قَالَ حِينَ يُصْبِحُ وَحِينَ يُمْسِى سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ مِائَةَ مَرَّةٍ. لَمْ يَأْتِ أَحَدٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِأَفْضَلَ مِمَّا جَاءَ بِهِ إِلاَّ أَحَدٌ قَالَ مِثْلَ مَا قَالَ أَوْ زَادَ عَلَيْهِ!. وفي رواية أبي داود: =سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِيْمِ وَبِحَمْدِهِ»!. «کسی که بامدادان و شامگاهان صدبار بگوید: سبحان الله وبحمده یا صد بار بگوید: سبحان العظیم وبحمده. روز قیامت کسی نمی‌آید که بهتر از او آورده باشد مگر کسی که مانند او گفته یا بیش از او این کلمه را گفته باشد». سبحان الله وبحمده: تنزیه خدای بزرگ می‌گویم و به حمد و ستایش او مشغولم، وسبحان الله العظیم وبحمده: تنزیه خدای بزرگ می‌گویم و به حمد و ستایش او مشغولم، چقدر انسان دچار غفلت می‌شود که کلمه‌ای به این آسانی و با آن همه اجر و ثواب از دست می‌دهد و وقت خود را به غفلت و بی‌خبری ضایع می‌گرداند».

«وَرَوَيْنَا فِي سنن أبي داود والترمذي والنسائي وغيرها بالأسانيد الصحيحة عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ خُبَيْبٍ عَنْ أَبِيهِ أَنَّهُ قَالَ خَرَجْنَا فِى لَيْلَةِ مَطَرٍ وَظُلْمَةٍ شَدِيدَةٍ نَطْلُبُ رَسُولَ اللَّهِجلِيُصَلِّىَ لَنَا فَأَدْرَكْنَاهُ فَقَالَ: قُلْ، فَلَمْ أَقُلْ شَيْئًا، ثُمَّ قَالَ: قُلْ. فَلَمْ أَقُلْ شَيْئًا، ثُمَّ قَالَ: قُلْ. فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَقُولُ؟ قَالَ: قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَالْمُعَوِّذَتَيْنِ حِينَ تُمْسِى وَحِينَ تُصْبِحُ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ تَكْفِيكَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ». قال الترمذي: حديث حسن صحيح. «عبدالله بن خبیب سگفت که ما در شب بارانی و سخت تاریک بیرون آمدیم به خاطر یافتن رسول خدا صتا نماز با ما بخواند، سپس او را یافتیم به من فرمود: بگو من چیزی نگفتم بار دوم گفت: بگو. چیزی نگفتم، بار سوم که گفت: بگو، گفتم: یا رسول الله چه بگویم؟ فرمود: «بگو: قل هو الله أحد و قل أعوذ برب الفلق و قل أعوذ برب الناس. در بامداد و شامگاهان از هر کدام سه بار بگو که کفایت می‌کند تو را از هرچیز. یعنی برای حفظ و نگهداری‌ات همین سه سوره که هرکدام سه بار در بامداد و شامگاه بخوانی کفایت می‌کند».

«وَرَوَيْنَا فِي سنن أبي داود والترمذي وابن ماجه وغيرها بالأسانيد الصحيحة عن أبي هريرة سعن النَّبِيّ جأنه كان يقول إذا أصبح: اللَّهُمَّ بِكَ أَصْبَحْنَا وَبِكَ أَمْسَيْنَا وَبِكَ نَحْيَا وَبِكَ نَمُوتُ وَإِلَيْكَ النُّشُورُ!. وإذا أمْسَي قال: اللَّهُمَّ بِكَ أَمْسَيْنَا وَبِكَ نَحْيَا وَبِكَ نَمُوتُ وَإِلَيْكَ النُّشُورُ». قال الترمذي: حديث حسن.«رسول الله صوقتی که بامداد می‌شد می‌فرمود: «خدایا به کمک تو به بامداد رسیدیم و به کمک تو به شامگاه رسیدیم، و به کمک تو زنده می‌مانیم و به کمک تو می‌میریم و به سوی توست بازگشت ما». و موقعی که شام می‌شد می‌فرمود: خدایا به کمک تو به شامگاه رسیدیم و به کمک تو زنده می‌مانیم و به کمک تو می‌میریم و به سوی توست بازگشت ما».

هر مؤمن می‌داند که هرچه هست از خداست، بامداد می‌شود، از این که به بامداد رسیده خوش‌وقت است و شب می‌شود و از این که به شب رسیده و آسوده می‌شود خوش‌وقت است. مؤمن از حیات و زندگی نهایت استفاده می‌نماید، و می‌داند زندگی دنیا پایانی دارد که مرگ نام دارد و آن به وقت خودش آسوده‌شدن از تکالیف زندگی است، این است که مومن همیشه به یاد خداست و در ستایش و سپاسگزاری خداست و هر خیری را از او می‌داند.

«وَرَوَيْنَا فِي صَحِيْحِ مُسلِم عن أبيِ هُرَيْرَةسأنّ النَّبِيَّجكان إذا كان فِي سفر وأسحر يقول: سَمَّعَ سَامِعٌ بِحَمْدِ اللَّهِ وَحُسْنِ بَلاَئِهِ عَلَيْنَا رَبَّنَا صَاحِبْنَا وَأَفْضِلْ عَلَيْنَا عَائِذًا بِاللَّهِ مِنَ النَّارِ». «رسول الله صهرگاه در سفر بود و وقت سحر داخل می‌شد می‌فرمود: «بشنود هرکسی که می‌شنود و مشاهده کند هرکسی که حاضر است حمد و ستایش ما مقابل نعمت‌ها و احسان‌های خدا. پروردگارا همراه ما باش و از فضل خود بسیار بر ما انعام فرمود و ماه پناه می‌بریم به خدا از آتش دوزخ».

«وَرَوَيْنَا فِي صَحِيْحِ مُسلِم عَنْ عبد الله بن مسعودس قالَ: كان النَّبِيُّ جإذا أمسي قال: أَمْسَيْنَا وَأَمْسَى الْمُلْكُ لِلَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ رَبِّ أَسْأَلُكَ خَيْرَ مَا فِى هَذِهِ اللَّيْلَةِ وَخَيْرَ مَا بَعْدَهَا وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ مَا فِى هَذِهِ اللَّيْلَةِ وَشَرِّ مَا بَعْدَهَا رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَسَلِ وَالْهَرَمِ وَسُوءِ الْكِبَرِ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ عَذَابٍ فِى النَّارِ وَعَذَابٍ فِى الْقَبْرِ!. وَإِذَا أَصْبَحَ قَالَ ذَلِكَ أَيْضًا أَصْبَحْنَا وَأَصْبَحَ الْمُلْكُ لِلَّهِ...». «رسول الله صوقتی که شب می‌شد می‌فرمود: «ما به شب داخل شدیم و همه مملوک خدا هستیم و همه‌ی کاینات به شب داخل شدند و همه مملوک خدا هستند، و حمد و ستایش‌ها برای خداست، نیست معبودی بحق مگر الله یکتایی که هیچ شریکی ندارد، برای خداست همه‌ی کاینات و برای اوست ستایش همه او و بر همه چیز تواناست. پروردگارا! از تو می‌خواهم خیر و خوشی امشب، هر خیری که امشب باشد و هر خیری که بعد از امشب باشد خیر هردو را از تو می‌خواهم، و پناه می‌برم به تو از هر شری که امشب پدید آید و از هر شری که بعد از امشب پدید آید. ای پروردگارم! پناه می‌برم به تو از سستی و کهنسالی بد (از این که در کهنسالی دچار بیماری بد شود یا دچار معصیت و بدکاری یا دچار پیشامدهای بد شود). پناه می‌برم به تو از عذابی که در دوزخ فراهم آید و از عذابی که در قبر پیش آید». و وقتی که صبح می‌شد به جای أَمْسَيْنَامی‌فرمود: أَصْبَحْنَا وَأَصْبَحَ الـْمُلْكُ لِلَّهِتا آخر».

«وَرَوَيْنَا فِي صَحِيْحَ مُسلِم عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ سأَنَّهُ قَالَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِىِّج فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا لَقِيتُ مِنْ عَقْرَبٍ لَدَغَتْنِى الْبَارِحَةَ قَالَ أَمَا لَوْ قُلْتَ حِينَ أَمْسَيْتَ أَعُوذُ بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ لَمْ يَضُرُّكَ!. ذكره مُسلِم متصلاً بحديث لخولة بنت حكيم ل هكذا. ورويناه في كتاب ابن السني وقال فيه: أَعُوذُ بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ، ثلاثاً لَمْ يَضُرَّهُ شَيءٌ». «مردی خدمت رسول الله صآمد و گفت: یا رسول الله دیشب از عقربی که مرا گزید چه دردی کشیدم! فرمود: «آگاه باش که اگر اول شب گفته بودی: پناه می‌برم به خدا به کلمات الله التامات (آیه‌های قرآن) از شر آنچه خدا آن را آفرید، زیانی به تو نمی‌رسید». مسلم دنباله‌ی حدیث خولة بنت حکیم و متصل به حدیث او چنین روایت کرد و ابن السنی آن را این چنین روایت کرد که رسول الله صبه او فرمود: «اگر سه بار گفته بودی: أَعُوذُ بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ. هیچ چیز زیانی به تو نمی‌رسانید».

«وَرَوَيْنَا بالإسناد الصَحِيْحِ فِي سُنَنِ أبي داود والترمذي عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَسأَنَّ أَبَا بَكْرٍ الصِّدِّيقَ سقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! مُرْنِي بِكَلِمَاتٍ أَقُولُهُنَّ إِذَا أَصْبَحْتُ وَإِذَا أَمْسَيْتُ. قَالَ: قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ رَبَّ كُلِّ شَىْءٍ وَمَلِيكَهُ أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ نَفْسِى وَشَرِّ الشَّيْطَانِ وَشِرْكِهِ، قَالَ: قُلْهَا إِذَا أَصْبَحْتَ وَإِذَا أَمْسَيْتَ وَإِذَا أَخَذْتَ مَضْجَعَكَ». قال الترمذي: حديث حسن صحيح. «ابوبکر صدیق سگفت یا رسول الله به من دستور ده به چند کلمه که در آغاز روز و آغاز شب آن را بگویم. فرمود: «بگو: ای شکافنده‌ی آسمان‌ها و زمین! ای آفریدگار آسمان‌ها و زمین! ای دانا به نهان و آشکار! پروردگار همه چیز و مالک و دارنده‌ی همه چیز، گواهی می‌دهم آن که نیست معبودی به حق مگر تو، پناه می‌برم به تو از شر شیطان و وسوسه‌های شرک‌آمیز او، و یا از دام شیطان. فرمود: این را بگو وقتی به بامداد رسیدی و وقتی که به شامگاه رسیدی و وقتی که بر بستر خواب پهلو نهادی». کلمه‌ی شِرکِهِِ: به معنی شرک‌آوری شیطان و وسوسه‌های شرک‌آمیز او. و شَرَکِهِ: به معنی دام و بندهای او که مردم را به دام می‌اندازد و شکارشان می‌کند.

«وَرَوَيْنَا فِي سُنَنِ أبي داود والْتِرْمِذِي عَنْ عُثْمَانَ بْنَ عَفَّانَ سقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ جمَا مِنْ عَبْدٍ يَقُولُ فِى صَبَاحِ كُلِّ يَوْمٍ وَمَسَاءِ كُلِّ لَيْلَةٍ بِسْمِ اللَّهِ الَّذِي لاَ يَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَىْءٌ فِى الأَرْضِ وَلاَ فِى السَّمَاءِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ فَيَضُرُّهُ شَيْءٌ. قال الترمذي: هذا حديث حسن صحيح هذا لفظ الترمذي. وفي رواية أبي داود:«لَمْ تُصِبْهُ فَجْأَةُ بَلاَءٍ». «رسول الله صفرمود: هر بنده‌ای که اول هر بامداد و اول هر شب بگوید: به نام الله که با نام او هیچ چیز در زمین و هیچ چیز در آسمان زیانی نمی‌رساند، و این را سه بار بگوید هیچ چیز زیان به او نمی‌رساند، این لفظ ترمذی است و در روایت ابی داود: کسی که این کلمات را بامداد و شامگاه بگوید بلای ناگهانی به او نمی‌رسد».

«وَرَوَيْنَا فِي كتاب الترمذي عن ثوبان سقالَ: قالَ رسولُ الله ج: مَنْ قَالَ حِينَ يُمْسِى رَضِيتُ بِاللَّهِ رَبًّا وَبِالإِسْلاَمِ دِينًا وَبِمُحَمَّدٍ نَبِيًّا كَانَ حَقًّا عَلَى اللَّهِ أَنْ يُرْضِيَهُ». في إسناده سعد بن الـمرزبان وهو ضعيف باتفاق الحفاظ. وقد قال الترمذي: هذا حديث حسن صحيح غريب. «رسول الله صفرمود: کسی که گفت در اول شب: خشنود شدم به خدای یکتا در پروردگاری و به اسلام به عنوان دین و به محمد صبه عنوان پیامبر، حق است بر خدای متعال که او را راضی نماید». وقتی که در اسناد حدیث آن مرد ضعیف است مقتضایش این بود که این حدیث ضعیف باشد، اما ترمذی که حکم به صحت حدیث نموده معلوم است که از طریق دیگر حدیث را صحیح دانسته است.

وقد رواه أبو داود والنسائي بأسانيد جيده:«عن رجل خدم النَّبِيّ جعَنْ النَّبِيِّ جبلفظه، فثبت أصل الحديث ولله الحمد. وقد رواه الحاكم أبو عبد الله فِي الـمستدرك على الصحيحين وقال صحيح الإسناد وقد وقع فِي رواية أبي داود وغيره: وَبِمُحَمَّدٍ رَسُولاً!. وفِي رواية الترمذي: وَبِمُحَمَّدٍ نَبِيّاً!. فيستحبُّ أن يجمع الإنسان بينهما فَيَقُولُ: رَضِيْتُ بِاللَّهِ رَبًّا وَبِالإِسْلاَمِ دِينًا وَبِمُحَمَّدٍ نَبِيًّا ورَسُولاً».

حدیث: «رَضِيْتُ بِاللَّهِ رَبًّا وَبِالإِسْلاَمِ دِينًا وَبِمُحَمَّدٍ نَبِيًّا ورَسُولاً» از مجموع این روایات صحت آن به ثبوت رسیده و به همین لفظ بگوید.

«وَرَوَيْنَا فِي سُنَنِ أبى داود بإسناد جيد – لم يضعفه – عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ سأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جقَالَ: مَنْ قَالَ حِينَ يُصْبِحُ أَوْ يُمْسِى اللَّهُمَّ إِنِّى أَصْبَحْتُ أُشْهِدُكَ وَأُشْهِدُ حَمَلَةَ عَرْشِكَ وَمَلاَئِكَتَكَ وَجَمِيعَ خَلْقِكَ أَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُكَ وَرَسُولُكَ أَعْتَقَ اللَّهُ رُبْعَهُ مِنَ النَّارِ فَمَنْ قَالَهَا مَرَّتَيْنِ أَعْتَقَ اللَّهُ نِصْفَهُ مِنَ النَّارِ وَمَنْ قَالَهَا ثَلاَثًا أَعْتَقَ اللَّهُ ثَلاَثَةَ أَرْبَاعِهِ فَإِنْ قَالَهَا أَرْبَعًا أَعْتَقَهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ». «رسول الله صفرمود: کسی که موقع بامداد یا شامگاه بگوید: خدایا من در این بامداد تو را گواه می‌گیرم و بر دارندگان عرشت را گواه می‌گیرم و فرشتگانت را گواه می‌گیرم و همه‌ی مخلوقات را گواه می‌گیرم که تو خدای یکتا هستی هیچ شریکی برای تو نیست، و یقین دارم که محمد بنده‌ی تو و فرستاده‌ی توست، کسی که این را یک بار بگوید ربع او از آتش دوزخ آزاد می‌شود، و کسی که دو بار آن را بگوید نیمی از بدنش از آتش دوزخ آزاد شود، و کسی که سه بار آن را بگوید سه ربع او از آتش دوزخ آزاد شود، و کسی که چهار بار آن را بگوید همه‌ی بدنش از آتش دوزخ آزاد شود».

«وَرَوَيْنَا فِي سُنَنِ أبى داود بإسناد جيد عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ غَنَّامٍ ألْبَيَاضِيِّ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِجقَالَ: مَنْ قَالَ حِينَ يُصْبِحُ اللَّهُمَّ مَا أَصْبَحَ بِى مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْكَ وَحْدَكَ لاَ شَرِيكَ لَكَ فَلَكَ الْحَمْدُ وَلَكَ الشُّكْرُ. فَقَدْ أَدَّى شُكْرَ يَوْمِهِ وَمَنْ قَالَ مِثْلَ ذَلِكَ حِينَ يُمْسِى فَقَدْ أَدَّى شُكْرَ لَيْلَتِهِ». «رسول الله صفرمود: کسی که موقعی که بامداد می‌شود بگوید: خدایا هر نعمتی که در این بامداد دارم از فضل توست به تنهایی‌ات، هیچ شریکی برای تو نیست، برای توست ستایش‌ها و سپاس‌ها. یعنی آنچه دارم از فضل و کرمت می‌باشد که آن همه نعمت به من ارزانی داشته‌ای، کسی که این را بگوید شکر آن روزش را به جای آورده است، و کسی که مثل آن را بگوید وقتی که به شب می‌رسد او نیز شکر شبش را به جا آورده است»، یعنی در شب می‌گوید:

«اللّهُمّ مَا أمْسَى بِي مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْكَ وَحْدَكَ لاَ شَرِيكَ لَكَ لَكَ الْحَمْدُ وَلَكَ الشّكْر».

«وما روينا بالأسانيد الصحيحة فِي سُنَنِ أبى داود والنسائي وابن ماجه عَنْ ابن عمرب قال: لم يَكُن النَّبِيّ يَدَعُ هؤلاءِ الكلِمَاتِ حينَ يُمسي وحينَ يُصبِحُ: اللَّهمَّ إني أسألُكَ العَافِيَةَ في الدنيا والآخِرةِ، اللَّهمَّ إني أَسألُكَ العَفو والعَافِيَةَ في دِيني ودُنيايَ، وأهلي ومَالي، اللَّهمَّ استُر عَوْرَاتي، وآمِنْ رَوْعَاتي، اللَّهمَّ احفظني من بَينِ يَدَيَّ ومِن خَلْفي، وَعن يَميني، وعن شِمالي، ومِن فَوقي، وأعُوذُ بِعَظَمَتِكَ أنْ أُغْتَالَ مِنْ تَحتي!. قال وكيعٌ: يعني الخَسْفَ». قالَ الحاكم أبو عبد الله: هذا حديث صحيح الإسناد.«ابن عمر بمی‌گوید: رسول الله صهیچگاه این دعاها را در بامدادان و شامگاهان ترک نمی‌نمود و می‌فرمود: خدایا از تو می‌خواهم عافیت و تندرستی و دوری از ناملایمات در دنیا و آخرت، خدایا از تو می‌خواهم گذشت و عافیت در دینم و دنیایم و در خانواده و بستگانم و در اموالم. خدایا بپوشان عورت‌هایم را و مرا ایمن بگردان از ترس‌هایم. خدایا مرا نگه دار از جلوم و از پشت سرم و از دست راستم و از دست چپم و از بالای سرم و پناه می‌برم به عظمت و بزرگی و بزرگواریت از این که از زیر پایم خسف شوم و به ته زمین فرو روم». (عورت: محلی از بدن که پیداشدنش ناراحت‌کننده است) و روعات: جمع روعة به معنی ترس است، انسان ترس بسیار دارد از خشم خدا، از دیدن عقوبت و غیره. و این دعا از رسول الله صدرسی است برای امتش.

«وَرَوَيْنَا فِي سُنَنِ أبى داود والنسائي وغيرهما بالإسناد الصَحِيْحِ عَنْ عَلِىٍّ سعَنْ رَسُولِ اللَّهِ جأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ عِنْدَ مَضْجَعِهِ: اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ وَكَلِمَاتِكَ التَّامَّةِ مِنْ شَرِّ مَا أَنْتَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهِ اللَّهُمَّ أَنْتَ تَكْشِفُ الْمَغْرَمَ وَالْمَأْثَمَ اللَّهُمَّ لاَ يُهْزَمُ جُنْدُكَ وَلاَ يُخْلَفُ وَعْدُكَ وَلاَ يَنْفَعُ ذَا الْجَدِّ مِنْكَ الْجَدُّ سُبْحَانَكَ وَبِحَمْدِكَ». «رسول الله صموقعی که به بستر خواب می‌رفت می‌فرمود: خدایا پناه می‌برم به ذات بزرگوارت و به کلمات و آیات قرآن از شر هرچیز که پیشانیش در دست توست، یعنی پناه می‌برم به تو از شر آنچه در قبضه‌ی قدرت توست که همه‌ی کاینات باشد، یعنی من از شر همه‌ی مخلوقاتت به تو پناه می‌برم. خدایا تو از بدهکاری و گنهکاری نجات می‌دهی، خدایا لشکریانت شکست‌ناپذیرند و وعده‌ی تو خلاف‌ناپذیر است و ثروت، ثروتمند را به جای تو فایده نمی‌رساند، تنزیه می‌گویم و به ستایشت مشغولم».

«وَرَوَيْنَا فِي سُنَنِ أبى داود وابن ماجه بأسانيد جيدة عَنْ أَبِى عَيَّاشٍ (بالشين الـمعجمة) أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جقَالَ: مَنْ قَالَ إِذَا أَصْبَحَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ كَانَ لَهُ عِدْلُ رَقَبَةٍ مِنْ وَلَدِ إِسْمَاعِيلَ وَكُتِبَ لَهُ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَحُطَّ عَنْهُ عَشْرُ سَيِّئَاتٍ وَرُفِعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ وَكَانَ فِى حِرْزٍ مِنَ الشَّيْطَانِ حَتَّى يُمْسِىَ وَإِنْ قَالَهَا إِذَا أَمْسَى كَانَ لَهُ مِثْلُ ذَلِكَ حَتَّى يُصْبِحَ». «رسول الله صفرمود: کسی که گفت موقعی که بامداد دمید: نیست معبودی به حق مگر خدای یکتایی که هیچ شریکی برای او نیست، برای اوست دارندگی همه‌ی کاینات و برای اوست ستایش‌ها و او بر همه چیز تواناست، برای اوست برابر گردنی از فرزندان اسماعیل ÷و نوشته می‌شود برای او ده حسنه و انداخته می‌شود از او ده بدی و بالا برده می‌شود برای او ده درجه و او در نگهداری خداست و او را از شیطان نگه می‌دارد تا شب برسد، و اگر شامگاهان این را بگوید برای اوست همانند آن تا صبح بر او بدمد».

«وَرَوَيْنَا فِي سُنَنِ أبي داود – بإسناد لم يضعفه – عَنْ أبي مالك الأشعري سأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جقَالَ: إِذَا أَصْبَحَ أَحَدُكُمْ فَلْيَقُلْ أَصْبَحْنَا وَأَصْبَحَ الْمُلْكُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ خَيْرَ هَذَا الْيَوْمِ فَتْحَهُ وَنَصْرَهُ وَنُورَهُ وَبَرَكَتَهُ وَهُدَاهُ وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ مَا فِيهِ وَشَرِّ مَا بَعْدَهُ ثُمَّ إِذَا أَمْسَى فَلْيَقُلْ مِثْلَ ذَلِكَ». «رسول الله صفرمود: وقتی که یکی از شما داخل به بامداد شد بگوید: بامداد بر ما دمید و همه‌ی کاینات اقرار نمودند به پروردگاری خدایی که پروردگار جهانیان است. خدایا از تو می‌خواهم خوبی امروز، گشایش آن و پیروزی در آن و روشنایی آن و برکت آن و هدایت آن (برای رسیدن به راه راست در آن) و وقتی که شامگاهان شد هم مثل آن بگوید»: أمْسَيْنَا أَمْسَى الـْمُلْكُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ...: به شب داخل شدیم و دارندگی همه‌ی کاینات برای خدایی است که پروردگار جهان است. خدایا از تو می‌خواهم خوبی امشب، گشایش آن و پیروزی در آن و روشنایی آن و برکت آن و هدایت در آن.

«وَرَوَيْنَا فِي سُنَنِ أبي داود عَنْ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ أَبِى بَكْرَةَ أَنَّهُ قَالَ لأَبِيهِ يَا أَبَةِ إِنِّى أَسْمَعُكَ تَدْعُو كُلَّ غَدَاةٍ: اللَّهُمَّ عَافِنِى فِى بَدَنِى اللَّهُمَّ عَافِنِى فِى سَمْعِى اللَّهُمَّ عَافِنِى فِى بَصَرِى، اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكُفْرِ وَالْفَقْرِ اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ!. تعيدها حين تصبح ثلاثاً، وثلاثاً حين تمسي، فقال: إني سمعت رسول الله جيدعو بهنَّ، فأنا أحبّ أن أستنّ بسنّته». «از عبدالرحمن پسر ابی بکر صدیق سروایت است که به پدرش گفت: ای پدرم! من می‌شنوم از تو که در هر بامداد این دعا را می‌خوانی: «خدایا مرا عافیت ده در بدنم، خدایا مرا عافیت بده در شوایی ام، خدایا مرا عافیت ده در بینایی ام، خدایا پناه می‌برم به تو از کفر و فقر، خدایا پناه می‌برم به تو از عذاب قبر، نیست معبودی بحق مگر تو». و هر روز در وقت بامداد آن را سه بار تکرار می‌کنی، و سه بار هم شامگاهان تکرار می‌کنی. ابوبکر گفت: از رسول الله صشنیدم که به این کلمات دعا می‌فرمود و من دوست می‌دارم که راه او را بگیرم».

«وَرَوَيْنَا فِي سُنَنِ أبي داود عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ عَنْ رَسُولِ اللَّهِجأَنَّهُ قَالَ: مَنْ قَالَ حِينَ يُصْبِحُ: ﴿فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ حِينَ تُمۡسُونَ وَحِينَ تُصۡبِحُونَ ١٧ وَلَهُ ٱلۡحَمۡدُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَعَشِيّٗا وَحِينَ تُظۡهِرُونَ ١٨ يُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَيُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتَ مِنَ ٱلۡحَيِّ وَيُحۡيِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَاۚ وَكَذَٰلِكَ تُخۡرَجُونَ ١٩[الروم: ۱۷-۱۹]. أَدْرَكَ مَا فَاتَهُ فِى يَوْمِهِ ذَلِكَ وَمَنْ قَالَهُنَّ حِينَ يُمْسِى أَدْرَكَ مَا فَاتَهُ فِى لَيْلَتِهِ». بخاری این حدیث را ضعیف دانسته و در دو کتاب (التاریخ و الضعفا) ضعف آن را بیان داشت. «رسول الله صفرمود: کسی که در بامداد هر روز بگوید: «تسبیح و تنزیه خدا می‌گویم موقعی که وارد به شب می‌شوید و موقعی که وارد به روز می‌شوید، و ستایش برای اوست در آسمان‌ها و زمین و شامگاهان و وقتی که به نیمروز می‌رسید، زنده را از مرده بیرون می‌آورد و مرده را از زنده بیرون می‌آورد و زمین را بعد از مرگش زنده می‌سازد؛ و بدینگونه از گورها بیرون آورده می‌شوید، هرچه در آن روز از دست داده به دست می‌آورد و هرکس آن را به هنگام شب بگوید، آنچه در آن شب از دست داده به دست می‌آورد».

این چه قدرتی است که شب تاریک را می‌برد و صبح دلنواز را به جای آن می‌نشاند و روز پرهیاهو را می‌برد و شب آرام و دلنشین را به جای آن می‌نشاند، این خدای متعال است که حمد جمیع کاینات در آسمان‌ها و زمین برای اوست و پسین و ظهر، همه‌ی کاینات به حمد و تسبیح او مشغولند، حمد و ستایش خدای متعال در بامداد و شامگاهان و در وقت ظهر و پسین می‌رساند که حمد او همیشه برقرار است، به اذان بنگرید که در تمام ساعات شبانه روز ندای: أشهد أن لا إله إلا الله وأشهد أن محمداً رسول اللهرا در سراسر جهان بسط می‌دهد، برای این که اذان در جایی در وقت ظهر است و در جایی دیگر وقت صبح و در جایی دیگر عصر است و در جایی دیگر مغرب است، پس حمد او، تسبیح او و شهادت به دین مبین او در تمام ساعات شبانه روز در سراسر جهان طنین‌انداز است تا اگر کسی دلش مرده باشد این اذان محمدی دلش را زنده گرداند، و اگر کسی دلِ زنده را به غفلت از حمد و تسبیح پروردگار آشیانه‌ی بوم کفر کرد، زندگی خود را به باد داده و تاریکی کفر را برای خود خریده است. چه دلیل از این بهتر که پروردگار مهربان از زمین مرده با یک باران رحمت، زمینی زنده و پر از جوش و خروش به بار می‌آورد، و از تنی زنده و آلوده به کفر جسمی بی‌جان به وجود می‌آورد، بزرگی به خودش سزاوار است، از زمین مرده زمین زنده به وجود می‌آورد، و از پدری مرده به کفر، فرزندی زنده به ایمان را به میدان می‌آورد، و از پدری زنده به ایمان، پسر مرده به کفر را به اجتماع می‌سپارد تا بدانند که دل‌ها مقهور فرمان اوست، نه تابع قانون وراثت. او زمین مرده را زنده می‌سازد بعد از مردنش و آنچنان هم شما بشر به یک باران رحمتی که آب حیات نام دارد از قبر بیرون آورده می‌شوید تا هرکدام به سوی هدف خود روانه شوید.

«وَرَوَيْنَا فِي سُنَنِ أبي داود بَعْضَ بَنَاتِ النَّبِيِّجوَرَضِيَ اللهُ عَنْهُنَّ أَنَّ النَّبِيَّجكَانَ يُعَلِّمُهَا فَيَقُولُ: قُولِى حِينَ تُصْبِحِينَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ مَا شَاءَ اللَّهُ كَانَ وَمَا لَمْ يَشَأْ لَمْ يَكُنْ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَىْءٍ عِلْمًا فَإِنَّهُ مَنْ قَالَهُنَّ حِينَ يُصْبِحُ حُفِظَ حَتَّى يُمْسِىَ وَمَنْ قَالَهُنَّ حِينَ يُمْسِى حُفِظَ حَتَّى يُصْبِحَ». «رسول الله صبه بعضی از دختران خود می‌آموخت و می‌فرمود: هر بامداد بگو: تنزیه خدا می‌گویم و به ستایش او مشغولم، هیچ قدرتی نیست که به کار آید مگر به کمک خدای متعال، آنچه خدا بخواهد می‌شود، و آنچه نخواهد نمی‌شود. یقین دارم که خدا بر همه چیز تواناست و علمش به همه چیز احاطه فرموده است، نه چیزی هست که از قدرت او خارج باشد و نه چیزی هست که از علم او خارج باشد، کسی که این کلمات را بامداد گفت تا غروب آن روز در حفظ خداست، و کسی که این کلمات را به شب گفت تا صبح در حفظ خداست».

«وَرَوَيْنَا فِي سُنَنِ أبي داود عَنْ أَبِى سَعِيدٍ الْخُدْرِىِّ قَالَ دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ جذَاتَ يَوْمٍ الْمَسْجِدَ فَإِذَا هُوَ بِرَجُلٍ مِنَ الأَنْصَارِ يُقَالُ لَهُ أَبُو أُمَامَةَ فَقَالَ: يَا أَبَا أُمَامَةَ مَا لِى أَرَاكَ جَالِسًا فِى الْمَسْجِدِ فِى غَيْرِ وَقْتِ الصَّلاَةِ! قَالَ هُمُومٌ لَزِمَتْنِى وَدُيُونٌ يَا رَسُولَ اللَّهِ. قَالَ أَفَلاَ أُعَلِّمُكَ كَلاَمًا إِذَا أَنْتَ قُلْتَهُ أَذْهَبَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ هَمَّكَ وَقَضَى عَنْكَ دَيْنَكَ!. قُلْتُ: بَلَى، يَا رَسُولَ اللَّهِ. قَالَ: قُلْ إِذَا أَصْبَحْتَ وَإِذَا أَمْسَيْتَ اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْهَمِّ وَالْحَزَنِ وَأَعُوذُ بِكَ مِنَ الْعَجْزِ وَالْكَسَلِ وَأَعُوذُ بِكَ مِنَ الْجُبْنِ وَالْبُخْلِ وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ غَلَبَةِ الدَّيْنِ وَقَهْرِ الرِّجَالِ!. قَالَ فَفَعَلْتُ ذَلِكَ فَأَذْهَبَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ هَمِّى وَقَضَى عَنِّى دَيْنِى». «رسول الله صروزی داخل مسجد شد و دید مردی از انصار که ابو امامه نام دارد، در مسجد نشسته است. فرمود: «ای ابا امامه چرا در غیر وقت نماز در مسجد نشسته‌ای؟» ابو امامه گفت: اندوه‌ها و بدهکاری‌هایی ملازم من شده اند یا رسول الله، فرمود: «آیا نیاموزم تو را کلماتی که هرگاه آنها را بگویی خدا اندوهت را از میان بردارد و بدهکاری‌هایت را بپردازد». گفتم: بله یا رسول الله، آن کلمات را به من بیاموز. فرمود: «وقتی که به بامداد رسیدی و وقتی که به شامگاهان رسیدی بگو: خدایا پناه می‌برم به تو از غم و اندوه و پناه می‌برم به تو از ناتوانی و سستی و پناه می‌برم به تو از ترسویی و بخیلی و پناه می‌برم به تو از چیره‌شدن بدهکاری و خوارشدن مردان». ابو امامه گفت: آن کلمات را گفتم و خدا اندوه مرا برد و دیونم را ادا فرمود».

«وَرَوَيْنَا فِي كَتِابَ ابْنِ السُنِّي بِإسْنَادٍ صَحِيْحٍ عَنْ عَبْدِ الله بْنِ أَبْزَى قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ جإِذَا أَصْبَحَ قَال: أَصْبَحْنَا عَلَى فِطْرَةِ الْإِسْلاَمِ، وَكَلِمَةِ الْإِخْلاَصِ، وَدِينِ نَبِيِّنَا مُحَمَّدٍ، وَمِلَّةِ أَبِينَا إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ!. قلتُ كَذَا وَقَعَ فِي كِتَابِهِ. وَدِينِ نَبِيِّنَا مُحَمَّدٍ! وهُوَ غَيْرَ مُتَبَّعٍ، ولَعَلَّهُج قالَ ذلِكَ جَهْراً لِيَسْمَعُهُ غَيْرُهُ فَيَتَعَلَّمُهُ. والله أعلَم». «رسول اللهصصبح که می‌شد می‌فرمود: «صبح واکردیم بر فطرت اسلام و کلمه‌ی اخلاص و دین پیغمبرمان محمد صو ملت ابراهیم مستقیم بر شریعت و مسلمان و من از مشرکان نیستم. امام نووی فرمود که رسول الله صتابع کسی نیست. بنابراین گفتن: دین نبیّنا شاید بلند فرموده به قصد این که مسلمانان آن را بشنوند و یاد بگیرند».

فطرت به معنی طبیعت و سرشت، برای این که دین اسلام دین سرشت است که هرکسی بر همین سرشت آفریده شده است، و لیکن پدران و مادران، فرزندان‌شان را بر دین خودشان می‌پرورانند. قبلاً شرح دادیم که دین از جهت این که مردم در آن یکسانند شریعت نامیده می‌شود، و از جهت این که رسول الله صآن را املا می‌فرمایند ملت نامیده می‌شود و از جهت این که پیروی از آن می‌شود دین نامیده می‌شود. و حنیفاً به معنی مستقیماً بر راه راست است. وحنيفاً: مائلاً عن كلّ دين إلى دين الإسلام. وكلمة الإخلاص: لا إله إلا اللهمی‌باشد. بنابراین، ما مسلمانان بر سرشت اسلام و بر کلمه‌ی اخلاص و دین محمد و ملت ابراهیم هستیم.

«وَرَوَيْنَا فِي كِتابِ ابْنِ السُنِّي عَنْ عَبْد اللهِ بْنِ أبِي أوفَي بقالَ كانَ رسولُ اللهِ جإذا أصْبَحَ قالَ: أصْبَحْنا وأصْبَحَ المُلْكُ لِلَّهِ وَالحَمْدُ لِلَّهِ وَالكِبْرِياءُ وَالعَظَمَةُ لِلَّهِ وَالخَلْقُ وَالأمْرُ وَاللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَما سَكَنَ فِيها لِلَّهِ تَعالى اللَّهُمَّ اجْعَلْ أَوَّلَ هَذَا النَّهارِ صَلاحاً وَأَوْسَطَهُ نَجاحاً وآخِرَهُ فَلاحاً يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ». «رسول الله صوقتی که صبح می‌شد می‌فرمود: صبح واکردیم و همه‌ی کاینات برای خدای عزوجل است، و ستایش‌ها همه برای خداست و کبریا و عظمت برای خدای یکتاست و عالم خلق از امور مادی و عالم امر از امور معنوی. بدن انسان مخلوق خدا و از عالم خلق است، و روح انسان از مخلوقات خداست و از عالم امر است، و شب و روز و آنچه در شب و روز آرام می‌گیرند همه برای خدای متعال هستند. خلقت همه از اوست و نگهداری همه از اوست و تصرف در همه برای اوست، او آفریدگار همه است و طاعت همه برای اوست. خدایا اول امروز صلاح و شایستگی قرار ده تا در آغاز روز به کارهای شایسته بپردازیم، و میان روز کامیابی قرار ده تا در کارهای خیر کامیاب شویم و آخر روز رستگاری قرار ده تا در انجام هرکار رستگار شویم ای مهربان‌ترین مهربانان».

«وَرَوَيْنَا فِي كِتَابِ التِرْمِذِي وابْنِ السُنِّي بإسْنادٍ فِيْهِ ضَعْفٌ عَنْ مَعْقِلُ بن يسار عنِ النبي جقالَ: مَنْ قَالَ حِينَ يُصْبِحُ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ: أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِيعِ الْعَلِيمِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ، وَقَرَأَ ثَلاَثَ آياتٍ مِنْ آخِرِ سُورَةِ الْحَشْرِ: وَكَّلَ اللَّهُ بِهِ سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ، حَتَّى يُمْسِي، وَإنْ مَاتَ في ذَلِكَ الْيَوْمِ مَاتَ شَهِيداً، وَمَنْ قَالَهَا حِينَ يُمْسِي كَانَ بِتَلْكَ الْمَنْزِلَةِ». «رسول الله صفرمود: کسی که وقتی که صبح شد سه بار گفت: پناه می‌برم به خدای شنوای دانا از شیطان نفرین‌شده و سه آیه از سوره‌ی حشر خواند (ظاهراً سه آیه‌ی آخر سوره‌ی حشر) خدا موکل می‌فرماید هفتاد هزار فرشته تا بر او درود فرستند تا به شب برسد، و اگر آن روز بمیرد به شرف شهادت می‌رسد، و کسی که آن را بگوید وقتی که به شب داخل می‌شود هم به همان منزلت است».

«وَرَوَيْنَا فِي كِتاب ابنِ السُنِّي عَن مُحَمّدِ بْنِ إبراهِيْمَ عَنْ أبِيْهِس قال: وَجَّهَنَا رَسولُ اللهِ جفِي سَرِيَّةٍ فَأمَرَنَا أنْ نَقْرَأ إذا أمْسَيْنَا وأصْبَحْنَا:﴿أَفَحَسِبۡتُمۡ أَنَّمَا خَلَقۡنَٰكُمۡ عَبَثٗا[المؤمنون: ۱۱۵]. فَقَرَأْنَا وَغَنَمْنَا وَسَلِمْنَا». «محمد بن ابراهیم از پدرش ابراهیم سروایت نمود که پدرش گفت که رسول الله صما را در سریه‌ای فرستاد و به ما امر فرمود که این آیه‌ی ۱۱۵ از سوره‌ی مؤمنون: ﴿أَفَحَسِبۡتُمۡ أَنَّمَا خَلَقۡنَٰكُمۡ عَبَثٗا وَأَنَّكُمۡ إِلَيۡنَا لَا تُرۡجَعُونَ ١١٥[المؤمنون: ۱۱۵]. را در صبح و شام بخوانیم، و ما آن را خواندیم و غنیمت از دشمن به دست آوردیم و به سلامت برگشتیم».

تفسیر آیه: «آیا گمان کرده اید شما را آفریدیم به بازی و به سوی ما باز نمی‌گردید» ﴿فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡحَقُّۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡكَرِيمِ ١١٦[المؤمنون: ۱۱۶]. «برتر آمد خدای یکتایی که فرمانروای برحق است، نیست معبودی بحق مگر او که صاحب عرش بزرگوار است» یعنی خدا شما را به بازی نیافرید و او بالاتر و برتر از آن است که به بازی بیافریند، شما را آفرید تا مطیع فرمانش باشید و به سوی او بازگردید تا جزای اعمالتان را دریابید.

«وَرَوَيْنَا فِيْهِ عَنْ أنَسٍس أنّ رَسُولَ اللهِ جكانَ يَدْعُو بِهذِهِ الدَعْوَةِ إذا أصْبَحَ وإذا أمْسَي: اللَّهُمَّ أسألُكَ منْ فَجْأةِ الخَيْرِ وأعُوذُ بِكَ مِنْ فَجأةِ الشُرُورِ». «رسول الله صبامداد و شامگاهان این دعا را می‌فرمود: خدایا از تو می‌خواهم ناگهان آمدن خیر و پناه می‌برم به تو از ناگهان آمدن شرها».

«وَرَوَيْنَا فِيْهِ عَنْ أنَسٍ سقالَ: قالَ رَسولُ اللهِ جلِفاطِمَةَ ل: مَا يَمْنَعُكِ أَنْ تَسْمَعِي مَا أُوصِيكِ بِهِ، أَنْ تَقُولِي إِذَا أَصْبَحْتِ وَإِذَا أَمْسَيْتِ: يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ بِرَحْمَتِكَ أَسْتَغِيثُ أَصْلِحْ لِي شَأْنِي كُلَّهُ، وَلا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ». «رسول الله صبه فاطمة، سيدة نساء العالـمين، سيدة نساء هذه الأمة، سيدة نساء أهل الجنة سلام الله عليها فرمود: کدام چیز مانعت می‌شود از این که بشنوی آنچه را که تو را سفارش به آن می‌نمایم که در هر بامداد و شامگاه بگویی: ای همیشه زنده، همیشه ایستاده به تدبیر خلایق، طلب فریادرسی می‌کنم از تو، پس کارهایم همه را به صلاح آور و کارهایم همه به عهده‌ی خودت است و یک چشم به هم‌زدن مرا به خودم واگذار نفرما».

«وَرَوَيْنَا فِيْهِ بإسْنَادٍ ضَعِيْفٍ عَنْ ابنِ عَبّاسٍ بأنَّ رَجُلاً شَكَي إلى رَسُولِ اللهِ جأنَّهُ تُصِيْبُهُ الآفاتُ فَقالَ لَهُ الرَسُولُ ج: قُلْ إذَا أَصْبَحْتَ: بِسْمِ اللّهِ عَلَى نَفْسِي وَأَهْلِي، فَإِنّهُ لاَ يَذْهَبُ لَكَ شَيْءٌ!. فَقالَهُنَّ الرجُلُ فَذَهَبَتْ عَنْهُ الأفاتُ». «مردی شکایت حال خود نمود نزد رسول الله صو گفت: یا رسول الله! انواع آفت به من می‌رسد: چیزی می‌خرم ضرر می‌کنم و چیزی می‌خواهم از آن استفاده کنم از دستم بیرون می‌رود. رسول الله صبه او فرمود: «صبح هرروز بگو: به نام خدا نگهداری خود و اهل و بستگانم قرار می‌دهم تا برکت نام خدا بر همه‌مان باشد و به سبب این دعا چیزی از دست تو نمی‌رود». آن مرد این را گفت و آفت از او دور شد.

«وَرَوَيْنَا فِي سُنَنِ ابنِ ماجَه وكتابِ ابنِ السُنّي عَنْ أمّ سَلَمَهَ لأنَّ رَسُولَ اللهِ جكانَ إذا أصْبَحَ قالَ: اللّهُمّ إنّي أَسْأَلُكَ عِلْمًا نَافِعًا، وَرِزْقًا طَيّبًا، وَعَمَلًا مُتَقَبّلاً». «رسول الله صبامداد هرروز می‌فرمود: خدایا از تو می‌خواهم علمی که سودمند باشد و روزی که حلال باشد و عملی که مقبول درگاهت باشد».

«وَرَوَيْنَا فِي كِتابِ ابنِ السُنِّي عَنْ ابْنِ عَباسٍ بقال: قال رسول الله ج: مَنْ قالَ إذَا أصْبَحَ: اللَّهُمَّ إني أصْبَحْتُ منْكَ في نِعْمَةٍ وَعافِيَةٍ وَسَتْرٍ فأتِمَّ نِعْمَتَكَ عَليَّ وَعَافِيَتَكَ وَسَتْرَكَ فِي الدُّنْيا والآخِرَةِ . ثَلاثَ مَرَّاتٍ إِذَا أصْبَحَ وَإِذَا أَمْسَى كان حَقّاً على اللَّهِ تَعالى أنْ يُتِمَّ عَلَيْهِ». «رسول الله صفرمود: کسی که بامداد و شامگاه سه بار بگوید: خدایا من صبح واکرده‌ام بر نعمتت و عافیتت و سترت، پس نعمت و عافیت و سترت را در دنیا و آخرت بر من کامل بگردان، خداوند حق او می‌داند که این نعمت‌ها را بر او تکمیل کند».

«وَرَوَيْنَا فِي كِتابِ التِرْمِذِي وبنِ السُنِّي عَنْ زُبَيْرِ بْنِ الَعوَّامِ سعَنْ رَسُولِ اللهِ جقالَ: مَا مِنْ صَبَاحٍ يُصْبِحُ الْعِبَادُ فِيهِ إِلاَّ وَمُنَادٍ يُنَادِى سُبْحَانَ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ!. وَفِي رَوَايَةِ ابْنِ السُنِّي: إِلا صَارِخٌ يَصْرُخُ: أَيُّهَا الْخَلائِقُ، سَبِّحُوا الْمَلِكِ الْقُدُّوسَ». «رسول الله صفرمود: هر بامدادی که مردم صبح وامی‌کنند، ندا زننده‌ای ندا می‌زند، یعنی به آواز بلند می‌گوید که مردم بشنوند: پاک و منزه است فرمانروای بسیار پاک». و در روایت ابن السنی فریادزنی فریاد می‌کشد: «ای خلایق تسبیح خدا که الملک القدوس است بگویید». الـملك: از نام‌های پاک پروردگار است. القدوس: از نام‌های پاک پروردگار متعال است. الـملك: به معنی شاه و دارنده و مالک و فرمانروا است. القدوس: بسیار پاک. دعوت به تسبیح و تقدیس خدا کاری است که هرروز فرشته‌ای انجام می‌دهد، و یقیناً که خلایق همه این ندا را اجابت می‌کنند، لیکن از بنی آدم چه اندازه اجابت می‌کنند خدا می‌داند! مقصود این است که ای خلایق همه امورتان در دست خداست، روی به او آورید، او را تسبیح و تنزیه گویید که غیر از او همه اموات هستند و کاری نمی‌توانند بکنند.

«وَرَوَيْنَا فِي كتاب ابْنِ السُنِّي عِنْ بريدةس قال: قالَ رسول الله ج: مَنْ قَالَ إذَا أصْبَحَ وَإِذَا أمْسَى: رَبِّيَ اللَّهُ تَوَكَّلْتُ عَلَيْهِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ العَرْشِ العَظيمِ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ العَلِيُّ العَظِيمُ ما شاءَ اللَّهُ كانَ ومَا لَمْ يَشاْ لَمْ يَكُنْ أَعْلَمُ أنَّ اللَّهَ على كُلّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وأنَّ اللَّهَ قَدْ أحاطَ بِكُلّ شَيْءٍ عِلْماً ثُمَّ مَاتَ دَخَلَ الجَنَّة». «رسول الله صفرمود: کسی که در وقت صبح و شام بگوید: پروردگارم خدای یکتاست، بر او توکل نمودم، نیست معبودی بحق مگر او، بر او توکل نمودم و کارهایم به او واگذاشتم و او صاحب عرش عظیم است، نیست معبودی به حق مگر خدا که بسیار بلندمرتبه و بسیار بزرگوار است، فهم کسی به علو و عظمت او نمی‌رسد، آنچه خدا خواست شد و آنچه نخواست نشد، یقین می‌دانم که خدا بر همه چیز تواناست و علم او به همه چیز احاطه نموده و هیچ چیز از علم او بیرون نیست؛ کسی که این را گفت و مرد به بهشت داخل شده است».

«وَرَوَيْنَا في كتابِ ابنِ السُنِّي عَنْ أنَسٍ سأنَّ رَسُولَ اللهِ جقَالَ: أَيَعْجَزُ أَحَدُكُمْ أَنْ يَكُونَ كأَبِي ضَمْضَم!؟. قالوا: ومَنْ أبو ضَمْضَمْ يا رسول الله؟ قال: كَانَ إِذَا أصْبَحَ قالَ: اللَّهُمَّ إِني قَدْ وَهَبْتُ نَفْسِي وَعِرْضِي لَكَ فَلا يَشْتُمُ مَنْ شَتَمَهُ وَلاَ يَظْلِمُ مَنْ ظَلَمَهُ وَلا يَضْرِبُ مَنْ ضَرَبَهُ». «رسول اللهصبه یاران فرمود: آیا هریک از شما نمی‌تواند مثل أبی ضمضم باشد»؟ گفتند: ابوضمضم چه کسی است یا رسول الله؟ فرمود: «ابوضمضم کسی است که صبح که می‌شد رو به خدا می‌کرد و می‌گفت: خدایا من به حقیقت خودم و شرفم را به تو بخشیده ام، پس دشنام نمی‌داد به کسی که او را دشنام داده بود و ستم نمی‌کرد به کسی که به او ستم کرده بود و نمی‌زد کسی را که به او زده بود».

«وَرَوَيْنَا عَنْ أبي الدرداء سعَنِ النَّبِيِّ جوقالَ: مَنْ قَالَ فِي كُلّ يَوْمٍ حِينَ يُصْبِحُ وَحِينَ يُمْسِي: حَسْبِيَ اللّهُ لاَ إلَهَ إلّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكّلْت وَهُوَ رَبّ الْعَرْشِ الْعَظِيمُ سَبْعَ مَرّاتٍ كَفَاهُ اللّهُ تعالى مَا أَهَمّهُ مِنْ أَمْرِ الدّنْيَا وَالْآخِرَةِ». «رسول الله صفرمود: کسی که هرروز در وقت صبح و شام هفت بار بگوید: کفایت من است الله، آن خدایی که نیست معبودی به حق مگر او. بر او توکل نمودم و او صاحب عرش عظیم است، کسی که هر صبح و شام هفت بار این را بگوید، خدا امر دنیا و آخرتش را کفایت می‌کند». یعنی حوائج او را برآورده می‌سازد تا خاطر او آسوده شود. و باید دانست که گفتن این کلمات باید با عقیده‌ی قلبی موافقت داشته باشد، و با یقین به این که خدا کفایت‌کننده‌ی هرکسی است که بر او توکل کند و با اعتماد بر خدا باشد. نظام اسباب و مسببات را فراموش نکند تا هم کوشش خود به کار گرفته و هم از خدا در موفقیت خود مدد گرفته باشد.

«وَرَوَيْنَا فِي كتابِ الْتِرْمِذَي وابْنِ السُنِّي عَنْ طَلْقِ بنِ حَبِيْبٍ، قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى أَبِي الدَّرْدَاءِ سفَقَالَ: يَا أَبَا الدَّرْدَاءِ قَدْ احْتَرَقَ بَيْتُكَ؟ قَالَ: مَا احْتَرَقَ، لمَ يَكُنْ الله لِيَفْعَلَ ذَلِكَ لِكَلِمَاتٍ سَمِعْتُهُنَّ مِنْ رَسُولِ اللهِج مَنْ قَالَها أوَّلَ نَهارِهِ لَمْ تُصِبْهُ مُصِيْبَةٌ حَتّى يُمْسِى، وَمَنْ قَالَها آخِرَ النَهارِ لَمْ تُصِبْهُ مُصِيْبَةٌ حَتَّى يُصْبِحَ: اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّي لا إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ، وَأَنْتَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ، مَا شَاءَ اللَّهُ كَانَ، وَمَا لَمْ يَشَأْ لَمْ يَكُنْ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ، أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا، اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ نَفْسِي، وَمِنْ شَرِّ كُلِّ دَابَّةٍ أَنْتَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا، إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ». «مردی نزد أبی الدرداء آمد و گفت: خانه‌ات آتش گرفت، ابوالدرداء گفت: خانه ام آتش نگرفت و خدای عزوجل خانه ام را نمی‌سوزاند، به برکت کلماتی که از رسول الله صشنیدم که فرمود: «هرکس در آغاز روز این کلمات را بگوید تا آخر روز مصیبتی به او نخواهد رسید و هرکس در آخر روز، یعنی اول شب این کلمات را بگوید تا صبح مصیبتی به او نمی‌رسد، آن کلمات عبارت است از: خدایا تو پروردگارم هستی، نیست معبودی به حق مگر تو. بر تو توکل نمودم، تو صاحب عرش عظیم هستی، آنچه خدا بخواهد می‌شود و آنچه خدا نخواهد نمی‌شود، نیست چاره‌ای برای دوری از گناه، و نیست نیرویی برای پایداری بر طاعت مگر به کمک خدای بسیار بلندمرتبه و بسیار بزرگوار. می‌دانم که خدا یقیناً بر همه چیز تواناست و یقیناً علم خداوندی به همه چیز احاطه کرده است، و هیچ چیز بیرون از علم او نیست. خدایا به تو پناه می‌برم از شر خودم و از شر هر حیوانی که پیشانیش در ید قدرت توست، یقیناً پروردگارم به راه راست است».

«وَرَوَاهُ مِنْ طَرِيقٍ آخَرَ عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ جوَلَمْ يَقُلْ عَنْ أبِي الدَرْداء وَفِيهِ أَنَّهُ تَكَرَّرَ مَجِيءُ الرَّجُلِ إلَى أَبِي الدَّرْدَاءِ يَقُولُ: أَدْرِكْ دَارَك فَقَدْ احْتَرَقَتْ، وَهُوَ يَقُولُ مَا احْتَرَقَتْ ؛ لِأَنِّي سَمِعْت رَسُولَ اللَّهِ جيَقُولُ: مَنْ قَالَ حِينَ يُصْبِحُ هَذِهِ الْكَلِمَاتِ - وَذَكَرَ هَذِهِ الْكَلِمَاتِ - لَمْ يُصِبْهُ فِي نَفْسِهِ، وَلاَ أَهْلِهِ، وَلاَ مَالِهِ شَيْءٌ يَكْرَهُهُ وَقَدْ قُلْتهَا الْيَوْمَ ثُمَّ قَالَ: انْهَضُوا بِنَا فَقَامَ وَقَامُوا مَعَهُ فَانْتَهَوْا إلَى دَارِهِ، وَقَدْ احْتَرَقَ مَا حَوْلَهَا، وَلَمْ يُصِبْهَا شَيْءٌ». «و ابن السنی از طریق دیگر روایت کرده است از بعضی از یاران رسول الله صو از أبی الدرداء روایت نکرده است، و در آن آمده است که آن مردی که خبر می‌آورد، می‌رفت و می‌آمد و می‌گفت: برس به خانه‌ات که سوخت و او می‌گفت: نسوخته است برای این که از رسول الله صشنیدم که می‌فرمود: هرکسی که بامداد این کلمات را بگوید تا آخر روز هیچ مصیبتی به او و اهل و مالش نمی‌رسد، و اگر اول شب این کلمات را بگوید تا صبح مصیبتی به او نمی‌رسد، و من این کلمات را امروز گفته‌ام. پس از آن گفت: بیایید بریم ببینیم. او برخاست و جماعت همراه او برخاستند، وقتی که به خانه‌ی او رسیدند دیدند خانه‌ی اطراف خانه‌اش سوخته و به خانه‌اش هیچ زیانی نرسیده است».

«وَرَوَيْنَا فِي كتابِ الترمذي وابْنِ السُنَّي بِإسْنادٍ ضَعِيْفٍ عَنْ أبي هُرَيْرَةَ سقالَ: قالَ رَسُولُ اللهِ ج: مَنْ قَرَأَ خَتْمَ الْمُؤْمِنَ إِلَى إِلَيْهِ الْمَصِيرُ وَآيَةَ الْكُرْسِيِّ، حِينَ يُصْبِحُ، حُفِظَ بِهِمَا حَتَّى يُمْسِيَ، وَمَنْ قَرَأَهُمَا حِينَ يُمْسِيَ، حُفِظَ بِهِمَا حَتَّى يُصْبِحَ». «رسول الله صفرمود: «کسی که سوره‌ی ختم المؤمن را که سوره غافر نیز نامیده می‌شود تا إلیه المصیر بخواند و آیة الکرسی بخواند به برکت این دو نگهداری می‌شود، اگر این دو را صبح خوانده تا اول شب حفظ می‌شود، و اگر اول شب این دو را خوانده تا صبح حفظ می‌شود». آن آیات عبارتند از:

بسم الله الرحمن الرحيم: ﴿تَنزِيلُ ٱلۡكِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡعَلِيمِ ٢ غَافِرِ ٱلذَّنۢبِ وَقَابِلِ ٱلتَّوۡبِ شَدِيدِ ٱلۡعِقَابِ ذِي ٱلطَّوۡلِۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ إِلَيۡهِ ٱلۡمَصِيرُ ٣[المؤمن: ۲-۳].

آية الكرسي: ﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَيُّ ٱلۡقَيُّومُۚ لَا تَأۡخُذُهُۥ سِنَةٞ وَلَا نَوۡمٞۚ لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ مَن ذَا ٱلَّذِي يَشۡفَعُ عِندَهُۥٓ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦۚ يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيۡءٖ مِّنۡ عِلۡمِهِۦٓ إِلَّا بِمَا شَآءَۚ وَسِعَ كُرۡسِيُّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۖ وَلَا يَ‍ُٔودُهُۥ حِفۡظُهُمَاۚ وَهُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡعَظِيمُ ٢٥٥[البقرة: ۲۵۵].

اینها احادیثی است راجع به اذکار شبانه روز که خواستیم آنها را ذکر کنیم و برای کسی که خدا او را موفق کند، کفایت می‌کند. از خداوند بزرگ توفیق عمل به این احادیث و همه‌ی راه‌های خیر را می‌خواهیم.