الأذکار من کلام سید الأبرار

فهرست کتاب

«باب ما يقول إذا أراد النوم واضطجع على فراشه»
بابی است در بیان آنچه می‌گوید وقتی که قصد خوابیدن نمود و به پهلو بر بسترش دراز کشید

«باب ما يقول إذا أراد النوم واضطجع على فراشه»
بابی است در بیان آنچه می‌گوید وقتی که قصد خوابیدن نمود و به پهلو بر بسترش دراز کشید

قال الله تعالی:

﴿إِنَّ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ لَأٓيَٰتٖ لِّأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٩٠ ٱلَّذِينَ يَذۡكُرُونَ ٱللَّهَ قِيَٰمٗا وَقُعُودٗا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ رَبَّنَا مَا خَلَقۡتَ هَٰذَا بَٰطِلٗا سُبۡحَٰنَكَ فَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ١٩١ رَبَّنَآ إِنَّكَ مَن تُدۡخِلِ ٱلنَّارَ فَقَدۡ أَخۡزَيۡتَهُۥۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٖ ١٩٢ رَّبَّنَآ إِنَّنَا سَمِعۡنَا مُنَادِيٗا يُنَادِي لِلۡإِيمَٰنِ أَنۡ ءَامِنُواْ بِرَبِّكُمۡ فَ‍َٔامَنَّاۚ رَبَّنَا فَٱغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرۡ عَنَّا سَيِّ‍َٔاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ ٱلۡأَبۡرَارِ ١٩٣ رَبَّنَا وَءَاتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَىٰ رُسُلِكَ وَلَا تُخۡزِنَا يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۖ إِنَّكَ لَا تُخۡلِفُ ٱلۡمِيعَادَ ١٩٤[آل‌عمران: ۱۹۰-۱۹۴].

«حقا که در آفرینش آسمان‌ها و زمین و به دنبال هم آمدن شب و روز نشانه‌هایی است از عظمت قدرت اللهأ برای صاحبان خردها، خردمندان می‌دانند که چه قدرتی است که شب و روز را به وجود می‌آورد، اگر تمام مردم روی زمین جمع شوند تا اکنون که بامداد است به وقت ظهر تبدیل کنند نمی‌توانند که معلوم، بلکه یک دقیقه نمی‌توانند در گردش آفتاب تقدیم و تأخیر به وجود آورند، و این خردمندانند که آن را می‌دانند. آن مردمی که همیشه خدا را یاد می‌کنند، همیشه زبان‌شان تر است از یاد خدا در حالی که ایستاده اند و در حالی که نشسته اند و در حالی که به پهلو افتاده اند و همیشه یاد خدا آرام دل‌هایشان است و یاد خدا اطمینان خاطره‌هایشان و یاد خدا بقای حیات‌شان است».

«وَرَوَيْنَا فِي صَحِيْحِ الْبُخَارِي مَنْ رواية حُذَيْفَةَ وأبي ذَرٍ بأنَّ رَسُولَ اللهِ جكانَ إذا أوَي إلَي فِراشِهِ قال: بِاسْمِكَ اللَّهُمَّ أَحْيَا وَأمُوتُ». «رسول الله صموقعی که بر بستر خواب پهلو می‌نهاد می‌فرمود: «خدایا به نام تو زنده می‌مانم و به نام تو می‌میرم». یعنی حیات من از برکت یاد نام توست و وفات من بر یاد نام توست».

«وَرَوَيْنَا فِي صَحِيْحِ مُسلِمٍ مِنْ رواية الْبَراء بنِ عازِب ب. وَرَوَيْنَا فِي صَحِيْحَيْ الْبُخَارِي ومُسلَمٍ عَنْ عَلِيٍّ سأنَّ رسول الله جقالَ لَهُ ولِفاطِمَةَ ب: إِذَا أَوَيْتُمَا إِلَى فِرَاشِكُمَا، أَوْ أَخَذْتُمَا مَضَاجِعَكُمَا، فَكَبِّرَا ثَلاَثًا وَثَلاَثِينَ، وَسَبِّحَا ثَلاَثًا وَثَلاَثِينَ، وَاحْمَدَا ثَلاَثًا وَثَلاَثِينَ!. وفِي رَوَايةٍ: التَّسْبِيحُ أَرْبَعاٌ وَثَلاَثِيْنَ!. وفِي رَوايَةٍ: التَّكْبِيرُ أرْبعاً وَثَلاَثينَ!. قالَ عليٌّس: فَمَا تَرَكْتُهُ مُنْذُ سَمِعْتُهُ مِنْ رسول الله جقِيْلَ له: ولا لَيْلَةَ صِفَّيْنِ؟ قال: ولا لَيْلَةَ صِفَّيْنِ». «رسول الله صبه علی و فاطمة الزهراء بفرمود: «موقعی که به بستر خواب‌تان آمدید یا موقعی که بر بستر خواب بر پهلو خوابیدید، سی و سه بار بگویید: الله اکبر و سی و سه بار بگویید: سبحان الله و سی و سه بار بگویید: الحمد لله». و در روایتی سی و چهار بگویید: «الله اکبر و سی و سه بار سبحان الله و سی و سه بار الحمد لله». و در روایتی: «سی و سه بار الله اکبر بگویید و سی و چهار بار سبحان الله بگویید و سی و سه بار الحمد لله بگویید» تا صد بار تکمیل شود. و خوب است که بعضی اوقات الله اکبر سی و چهار بار بگوید و باقی سی و سه بار و بعضی اوقات سبحان الله سی و چهار بار بگوید و باقی سی و سه بار. علی سفرمود: از روزی که از رسول الله صشنیدم که قبل از خواب این کلمات را بگویید هیچ وقت نه در حضر و نه در سفر آن را ترک نکردم، به ایشان گفته شد که در شب صفین هم آن را ترک ننمودی؟ فرمود: در شب صفین هم آن را ترک ننمودم»، صفین نام محلی است در شام که در آنجا جنگ سختی میان علی و معاویه پیش آمد و اگرنه چاره‌جویی اطرافیان معاویه بود، شکست‌شان حتمی بود.

«وَرَوَيْنَا فِي صَحِيْحَي البُخَارِي ومُسلِم عَنْ أبِي هُرَيْرَةَسقال: قالَ رسول اللهج: إِذَا أَوَى أَحَدُكُمْ إِلَى فِرَاشِهِ فَلْيَنْفُضْ فِرَاشَهُ بِدَاخِلَةِ إِزَارِهِ، فَإِنَّهُ لاَ يَدْرِى مَا خَلَفَهُ عَلَيْهِ، ثُمَّ يَقُولُ: بِاسْمِكَ رَبِّي وَضَعْتُ جَنْبِى، وَبِكَ أَرْفَعُهُ، إِنْ أَمْسَكْتَ نَفْسِى فَارْحَمْهَا، وَإِنْ أَرْسَلْتَهَا فَاحْفَظْهَا بِمَا تَحْفَظُ بِهِ عِبَادَكَ الصَّالِحِينَ!. وفي رواية: يَنْفُضْهَا ثَلاثَ مرّاتٍ». «رسول الله صفرمود: «هر وقتی یکی از شما به بستر خوابش آمد آن را تکان بدهد به کنار لنگ پایش، برای این که نمی‌داند در حال غیبتش از فراش چه چیز برآن آمده است - در آن ایام موقع خواب چراغ نمی‌گذاشته اند، و اگر عقربی یا حشره‌ای بر فراش می‌آمده نمی‌دانسته اند. به همین علت رسول الله صاین دستور را فرمود تا دچار گزیدن عقرب و یا غیره نشوند - پس از آن می‌گوید: به نام تو ای پروردگارم پهلویم را بر بستر نهادم و به نام تو پهلویم را از بستر خواب برمی‌دارم. اگر در خواب جانم را گرفتی آن را مورد رحمت قرار بده، و اگر جانم را از مردن نجات دادی، آن را نگه دار آنچنانکه جان بندگان صالح و شایسته‌کارت را نگه می‌داری». و در روایتی دیگر: فراش خواب را سه بار تکان بدهد».

«وَرَوَيْنَا فِي الصَّحِيْحَيْنِ عَنْ عائِشَةَ لأنَّ رَسُولَ اللهِ جكَانَ إِذَا أَخَذَ مَضْجَعَهُ نَفَثَ فِى يَدَيْهِ، وَقَرَأَ بِالْمُعَوِّذَاتِ، وَمَسَحَ بِهِمَا جَسَدَهُ. وفِي الصَّحِيْحَيْنِ عَنْها أنَّ النَّبِيَّجكَانَ إِذَا أَوَى إِلَى فِرَاشِهِ كُلَّ لَيْلَةٍ جَمَعَ كَفَّيْهِ ثُمَّ نَفَثَ فِيهِمَا فَقَرَأَ فِيهِمَا ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ وَ ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِ وَ ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلنَّاسِ ثُمَّ يَمْسَحُ بِهِمَا مَا اسْتَطَاعَ مِنْ جَسَدِهِ يَبْدَأُ بِهِمَا عَلَى رَأْسِهِ وَوَجْهِهِ وَمَا أَقْبَلَ مِنْ جَسَدِهِ يَفْعَلُ ذَلِكَ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ. قالَ أهلُ اللغة: النَّفْثُ: نَفْخٌ لَطِيْفٌ بِلا رِيْقٍ». «رسول الله صهرشب موقعی که به بستر خواب می‌آمد دو کف دست خود را باهم جمع می‌کرد و در کف دو دستش با نفس می‌دمید بدون آن که آب دهن با آن همراه باشد، سپس سوره‌ی ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌو سوره‌ی ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِو سوره‌ی ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلنَّاسِرا در آن دو می‌خواند، و سپس همین دو کف دست را به سر و صورت و جلو بدنش مثل سینه و شکم و به هرجا که دستش می‌رسید می‌کشید و این کار را سه بار انجام می‌داد. زبان‌شناسان گفته‌اند: النفث: یعنی دمیدن به آرامی و بدون آب دهان».

«وَرَوَيْنَا في الصَّحِيْحَيْنِ عَنْ أبِي مَسْعُودِ الْأنْصارِي البَدْرِي، عُقْبَةِ بْنِ عَمْروسقال: قال رسول الله ج: الآيَتَانِ مِنْ آخِرِ سُورَةِ الْبَقَرَةِ مَنْ قَرَأَهُمَا فِى لَيْلَةٍ كَفَتَاهُ!. اِخْتَلَفَ الْعُلَماءُ فِي مَعْنَي كَفَتَاهُ، فَقِيْلَ مِِنَ الآفاتِ فِي لَيْلَتِهِ وقِيْلَ كَفَتَاه مِنْ قِيَامِ لَيْلَتِةِ. قُلْتُ: ويَجُوزُ أنْ يُرادِ الأمْرانُ». «رسول الله صفرمود: «کسی که دو آیه‌ی آخر سوره‌ی البقره: ﴿ءَامَنَ ٱلرَّسُولُ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِ مِن رَّبِّهِۦ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَۚ كُلٌّ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَمَلَٰٓئِكَتِهِۦ وَكُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّن رُّسُلِهِۦۚ وَقَالُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۖ غُفۡرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ ٢٨٥ لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۚ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَعَلَيۡهَا مَا ٱكۡتَسَبَتۡۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذۡنَآ إِن نَّسِينَآ أَوۡ أَخۡطَأۡنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تَحۡمِلۡ عَلَيۡنَآ إِصۡرٗا كَمَا حَمَلۡتَهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلۡنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِۦۖ وَٱعۡفُ عَنَّا وَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَآۚ أَنتَ مَوۡلَىٰنَا فَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٢٨٦[البقرة: ۲۸۵-۲۸۶]. را در شبی بخواند و او را برای دفع آفات و گزاردن نماز تهجد کفایت کند». رسول اللهصایمان آورد به آنچه نازل شده به سوی او از جانب پروردگارش، و مؤمنان هم ایمان آوردند به آنچه بر رسول الله صنازل شده است، هرکدام از رسول الله صو مؤمنان ایمان آورد به خدا و به فرشتگان خدا و به کتاب‌های خدا و به پیغمبران خدا و گفتند: ما جدایی نمی‌اندازیم میان پیغمبران خدا (که بگوییم این پیغمبر را قبول داریم و آن پیغمبر را قبول نداریم، چنانکه یهودیان گفتند: عیسی را قبول نداریم و موسی را قبول داریم، و چنانکه نصاری گفتند: عیسی را قبول داریم، محمد صرا قبول نداریم. امت محمد صهمه‌ی پیغمبران را قبول دارند) و هرکدام از پیغمبران و مؤمنان گفتند: شنیدیم فرمان خدا و اطاعت نمودیم او را. بیامرز ما را ای پروردگار ما و بازگشت ما به سوی توست، خدای عزوجل تکلیف نمی‌فرماید کسی را مگر به قدر طاقت و تواناییش، برای هرکس می‌باشد ثواب نیکوکاریش و عقاب بدکرداریش. پروردگار ما! ما را مؤاخذه مفرما اگر فراموش کردیم و یا خطا نمودیم، ای پروردگار ما! بار سنگینی که حمل آن نتوانیم، بر دوش ما مَنِه. چنانکه بر یهود قرار دادی تا اگر جایی از لباسش پلید شود آن را بچیند. ای پروردگار ما! آنچه تواناییش نداریم ما را به آن مکلف منما و عفو فرما گناهان ما را و بیامرز ما را، و ما را به رحمتت شاد کن که تو دوست و یاری‌دهنده مایی و ما را بر گروه کافران پیروز فرما».

«وَرَوَيْنَا فِي الصَّحِيْحَيْنِ عَنِ الْبَراءِ بنِ عازِب بقال: قال لِي رسولُ اللهِ ج: إِذَا أَتَيْتَ مَضْجَعَكَ فَتَوَضَّأْ وَضُوءَكَ لِلصَّلاَةِ، ثُمَّ اضْطَجِعْ عَلَى شِقِّكَ الأَيْمَنِ، وَقُلِ اللَّهُمَّ أَسْلَمْتُ نَفْسِى إِلَيْكَ، وَفَوَّضْتُ أَمْرِى إِلَيْكَ، وَأَلْجَأْتُ ظَهْرِى إِلَيْكَ، رَهْبَةً وَرَغْبَةً إِلَيْكَ، لاَ مَلْجَأَ وَلاَ مَنْجَا مِنْكَ إِلاَّ إِلَيْكَ، آمَنْتُ بِكِتَابِكَ الَّذِى أَنْزَلْتَ، وَنَبِيِّكَ الَّذِى أَرْسَلْتَ . فَإِنْ مُتَّ مُتَّ عَلَى الْفِطْرَةِ، فَاجْعَلْهُنَّ آخِرَ مَا تَقُولُ». هذا لفظ إحْدَي رَواياتِ الْبُخارِي. وباقِي رواياتِهِ وروايَاتِ مُسلِم مُقَارِبةٌ لَها. «رسول الله صبه براء بن عازب بفرمود: «وقتی که خواستی به بستر خواب بروی وضو بگیر مانند وضویی که برای نماز می‌گیری، پس از آن بر پهلوی راست بخواب و بگو: خدایا تسلیم نمودم خودم را به تو، و واگذار نمودم کارهایم به تو و پناه دادم کمرم را به تو، از روی شوق و رغبت به سوی تو و از جهت ترس از تو. یقین دارم که نه پناهگاهی هست مگر نزد تو و نه گریزگاهی هست مگر به سوی تو. پناه من خودت هستی و نجات من در دست توست، ایمان آوردم به کتابی که نازل فرمودی و به پیغمبرت که او را فرستادی – ایمان به قرآن و به خاتم الأنبیا صاستوار است - اگر آن شب مردی بر دین اسلام مرده‌ای و این کلمات را آخرین گفتارت قرار بده». امام نووی /فرمود: این یکی از روایت‌های بخاری است، و باقی روایات بخاری و مسلم به این روایت نزدیکند».

«وَرَوَيْنَا فِي صَحِيْحِ البُخاري عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَس قَالَ: وَكَّلَنِى رَسُولُ اللَّهِ جبِحِفْظِ زَكَاةِ رَمَضَانَ، فَأَتَانِى آتٍ، فَجَعَلَ يَحْثُو مِنَ الطَّعَامِ - وذَكَرَ الْحَدِيثَ. وقَالَ إِذَا أَوَيْتَ إِلَى فِرَاشِكَ فَاقْرَأْ آيَةَ الْكُرْسِىِّ لَنْ يَزَالَ مَعَكَ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ، وَلاَ يَقْرَبُكَ شَيْطَانٌ حَتَّى تُصْبِحَ. فَقَالَ النَّبِىُّ ج: صَدَقَكَ وَهْوَ كَذُوبٌ، ذَاكَ شَيْطَانٌ». أخْرَجَهُ البُخارِي فِي صَحِيْحِهِ فَقَال: وقالَ عُثْمانُ بنُ الْهَيْثَمِ: حَدَّثنا عوف عَنْ محمّد بن سيرين عَنْ أبِي هُرَيْرَة وهذا متصل فإنّ عثمان بن الهيثم أحد شيوخ البُخارِي الذين روي عنهم فِي صحيحه، وأمّا قول أبي عبد الله الحُمَيْدِي فِي الجمع بين الصحيحين: أنّ البُخارِي أخرجه تعليقاً، فغير مقبول، فإنّ الـمذهب الصحيح الـمختار عند العلماء والذي عليه الـمحقّقون أنّ قول البُخارِي وغيره: وقالَ فلان! محمول على سماعه منه واتصاله إذا لم يكن مدلّساً وكان قد لقيه، وهذا من ذلك. وإنما الـمعلّق ما أسقط البُخارِي منه شيخه أو أكثر بأن يقول فِي مثل هذا الحديث: وقالَ عوف. أو قال محمد بن سيرين، أو قالَ أبوهريرة والله أعلم. «در صحیح بخاری به روایت از ابوهریره سمی‌آورد که ابوهریره گفت: رسول الله صمرا وکیل نمود به حفظ زکات فطر، شبی دیدم مردی آمده و با دو کف دست خود از زکات فطر می‌گیرد، به او گفتم: تو را به خدمت رسول الله صمی‌برم، گفت: امشب مرا مبر که فقیرم و بیشتر نمی‌آیم، شب بعد باز آمد و خواستم مانعش بشوم، گفت: مردی فقیر و عیال‌بار هستم او را رها کردم. شب سوم که آمد و خواستم مانعش شوم، گفت: مرا رها کن که من تو را مطلبی می‌آموزم، گفت: شب موقع خواب که به بستر خواب می‌روی آیة الکرسی بخوان که از اول شب تا آخر شب از طرف خدا نگهبانی می‌یابی که تو را نگهداری می‌کند تا صبح، و آن شب شیطان تا صبح به تو نزدیک نمی‌شود. وقتی که این واقعه را خدمت رسول الله صعرض نمودم، فرمود: «این کسی که سه شب است که می‌آید تا از زکات فطر بگیرد این شیطان است و او دروغگو است، اما آنچه راجع به آیة الکرسی به تو گفته راست گفته است».

امام نووی فرمود که این حدیث صحیح بخاری حدیثی است مرفوع و متصل، برای این که امام بخاری همه‌ی رجال سند از جمله شیخش عثمان بن الهیثم و عوف و ابن سیرین و ابوهریره همه را ذکر نموده است، و چنین حدیث صحیح و متصل و مرفوع را نمی‌توان از معلقات برشمرد، و معلق حدیثی است که امام بخاری یکی از شیوخش یا بیشتر از اسناد حدیث حذف می‌کرد، مثلاً می‌گفت: قال عوف که ابن سیرین و ابوهریره را نمی‌آورد، یا این که می‌گفت قال محمد بن سیرین که عوف را از اسناد می‌انداخت یا می‌فرمود: قال ابوهریره که عوف و ابن سیرین را نمی‌آورد، والله اعلم.

«وَرَوَيْنَا فِي سُنَنِ أبي داود عَنْ حَفْصَةَ أمّ المُؤمِنِيْنَ لأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جكَانَ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَرْقُدَ وَضَعَ يَدَهُ الْيُمْنَى تَحْتَ خَدِّهِ ثُمَّ يَقُولُ اللَّهُمَّ قِنِى عَذَابَكَ يَوْمَ تَبْعَثُ عِبَادَكَ!. ثَلاثَ مرّاتٍ. ورواه الترمذي من رواية حذيفة عَنْ النَّبِيّ جوقالَ: حديث صحيح حسن. ورواه أيضاً فِي رواية البراء بن عازب ولم يذكر فيها ثلاث مرّات». «رسول الله صهروقت قصد خوابیدن می‌نمود دست راستش را زیر رخسارش می‌نهاد و می‌فرمود: «خدایا مرا نگه دار از عذابت در روزی که بندگانت را زنده می‌فرمایی» که مقصود روز قیامت است، و قصد تعلیم امت است که روز قیامت را از یاد نبرند. در سنن ابی داود آمده که رسول الله ص«اللَّهُمَّ قِنِى عَذَابَكَ يَوْمَ تَبْعَثُ عِبَادَكَ». را سه بار می‌فرمود. و در روایت ترمذی از حذیفه و براء بن عازب کلمه‌ی سه بار نیاورده اند. بنابراین، سه بار گفتن جانب احتیاط دارد و یک بار گفتن کافی است».

«وَرَوَيْنَا فِي صَحِيْحِ مُسْلِمٍ وسُنَنِ أبِي داوُدَ والتِّرْمِذِي والنَّسِأئي وابْنِ ماجَه عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ سعَنِ النَّبِىِّج أَنَّهُ كَانَ يَقُولُ إِذَا أَوَى إِلَى فِرَاشِهِ اللَّهُمَّ رَبَّ السَّمَوَاتِ وَرَبَّ الأَرْضِ وَرَبَّ كُلِّ شَىْءٍ فَالِقَ الْحَبِّ وَالنَّوَى مُنَزِّلَ التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ كُلِّ ذِى شَرٍّ أَنْتَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهِ أَنْتَ الأَوَّلُ فَلَيْسَ قَبْلَكَ شَىْءٌ وَأَنْتَ الآخِرُ فَلَيْسَ بَعْدَكَ شَىْءٌ وَأَنْتَ الظَّاهِرُ فَلَيْسَ فَوْقَكَ شَىْءٌ وَأَنْتَ الْبَاطِنُ فَلَيْسَ دُونَكَ شَىْءٌ، اِقْضِ عَنَّا الدَّيْنَ وأَغْنِنَا مِنَ الْفَقْرِ!. وفِي رواية أبي داود: اقْضِ عَنِّى الدَّيْنَ وَأَغْنِنِى مِنَ الْفَقْرِ». «رسول الله صموقعی که به بستر خواب می‌آمد می‌فرمود: «خدایا! ای پروردگار آسمان‌ها و ای پروردگار زمین و ای صاحب عرش عظیم. ای پروردگار ما و پروردگار همه چیز! (همه چیز پرورده‌ی نعمت‌های اوست) ای شکافنده‌ی دانه‌ها و هسته‌ها برای سبزشدن آنها. ای فرود‌آورنده‌ی تورات بر موسی و انجیل بر عیسی و قرآن بر محمد مصطفی صپناه می‌برم به تو از شر هر صاحب شری که پیشانی او در دست توست (کاینات همه مقهور فرمان اوست و همه پیشانی خود را تسلیم فرمان او نموده‌اند) ای خدا تو اول هستی، همیشه بوده‌ای و هستی و خواهی بود، پیش از تو هیچ نبوده است، هرچه هست همه به ید قدرت تو به وجود آمده‌اند، و تو هستی آخر وقتی که همه می‌میرند و تو حی لا یموت باقی هستی و فنا به درگاهت راه ندارد، تو ظاهر هستی و در همه چیز آشکار هستی، برای این که هستی همه چیز از توست، هیچگاه بالا دست تو کسی نخواهد بود، و تو هستی پنهان. بنابراین، غیر تو هیچ نیست، وجود همه‌ی کاینات از توست، ظهور همه از توست، خفای همه به فرمان توست، نه پیش از تو کسی بوده و نه بعد از تو کسی می‌ماند، همه می‌میرند و میراث بر همه خودت هستی، همه مقهور فرمان تو هستند و نیست بالا دست تو چیزی، از همه چیز ظاهرتر و آشکارتری، برای این که هرچه هست معرُف هستی توست، از همه نهان‌تری، زیرا که دید کسی به تو نخواهد رسید. ای آن که بود و نبود همه در دست توست، و ای آن که رسیدن به فریاد همه وصف توست، بار سنگین بدهی از دوش ما بردار، و ذلت حاجت به مثل خودمان از گردن ما بستان، تا آنچه داریم از تو بدانیم و آنچه بخواهیم از تو بخواهیم و از عنایتت تاج عبودیت تنها برای خودت نصیب ما باشد». و در روایت ابی داود: «اِقْضِ عَنِّي الدَّيْنَ وأَغْنِنِي مِنَ الفَقْرِ». به یاء مفرد است، و لیکن روایت جمع از صحاح خمسة است، و آن روایت بسی قوی‌تر است و می‌شود گفت: گاهی این دعا را به لفظ مفرد، چنانکه روایت ابوداود است و گاهی به صیغه‌ی جمع، چنانکه روایت جماعت است، دعا نماید.

«وَرَوَيْنَا بالإسناد الصَحِيْحَ فِي سُنَنِ أبِي داود والنسائي عَنْ عَلِيٍّسعَنْ رَسُولِ اللهِجأنَّهُ كانَ يَقُولُ عِنْدَ مَضْجَعِهِ: اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ وَكَلِمَاتِكَ التَّامَّةِ مِنْ شَرِّ مَا أَنْتَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهِ اللَّهُمَّ أَنْتَ تَكْشِفُ الْمَغْرَمَ وَالْمَأْثَمَ اللَّهُمَّ لاَ يُهْزَمُ جُنْدُكَ وَلاَ يُخْلَفُ وَعْدُكَ وَلاَ يَنْفَعُ ذَا الْجَدِّ مِنْكَ الْجَدُّ سُبْحَانَكَ وَبِحَمْدِكَ». «رسول الله صموقعی که پهلو می‌نهاد برای خوابیدن می‌فرمود: «خدایا پناه می‌برم به ذات بزرگوارت و کلمات کلامت که همه دارای کمال و تمام هستند از شر هرچه تو پیشانیش را به ید قدرت در دست گرفته‌ای، پناه می‌برم از همه‌ی آنها به تو، از این رو که به یقین پیشانی همه در ید قدرت توست و همه مقهور فرمان تو هستند. خدایا تو هستی که رفع بدهکاری و گنهکاری می‌فرمایی. غنا می‌دهی و فقر را برمی‌داری و طاعت می‌دهد و عصیان را برمی‌داری. خدایا هیچگاه لشکریانت شکست نمی‌خورند و هیچگاه وعده‌ی تو خلاف نمی‌شود و هیچگاه ثروت صاحب ثروت را به جای تو نفع نمی‌رساند. تسبیح و تنزیه تو می‌گویم که سبوح و قدوس صفت توست، و به ستایش تو مشغول می‌شویم که ستایش‌ها همه برای توست».

«وَرَوَيْنَا فِي صَحِيْحِ مُسْلِم وسُنَنِ أبي داود والتِّرْمِذِي عَنْ أنَسٍ سأنَّ رَسُولَ اللهِ جكانَ إذا أوَي إِلَى فِرَاشِهِ قال: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى أَطْعَمَنَا وَسَقَانَا وَكَفَانَا وَآوَانَا فَكَمْ مِمَّنْ لاَ كَافِىَ لَهُ وَلاَ مُئْوِىَ». قالَ الترمذي: حديث حسن صحيح. «رسول الله صوقتی که به بستر خواب می‌رفت می‌فرمود: «حمد و ستایش برای خدای یکتایی است که خوراک به ما داد و سیراب کرد ما را و کفایت ما را از خوراک و آب و لباس فراهم فرمود و جایگاه به ما عطا نمود، چه بسیار کسانی که نه کفایت خوراک و آب و لباس دارند و نه جایگاه و منزلی که از آفتاب و باد و باران خود را در آن حفظ کنند».

«وَرَوَيْنَا بالإسْنادِ الْحَسَنِ فِي سُنَنِ أبي داودَ عَنْ أبِي الأزْهَري ويقالَ أبوزُهَيْرِ الأنماريس أنَّ رَسُولَ اللهِ جكانَ إذا أخَذَ مَضْجَعَهُ مِنَ الْلَيْلِ قال: بِسْمِ اللَّهِ وَضَعْتُ جَنْبِى اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِى ذَنْبِى وَأَخْسِئْ شَيْطَانِى وَفُكَّ رِهَانِى وَاجْعَلْنِى فِى النَّدِىِّ الأَعْلَى». «رسول الله صموقعی که آرامگاه خود را در شب فراهم می‌کرد، به بستر خواب می‌رفت تا در آنجا آرام گیرد، می‌فرمود: به نام خدا پهلویم را بر زمین نهادم، خدایا بیامرز گناهم را و خوار کن شیطانم را، از آنجا که بر هرکس شیطانی برای وسوسه‌ی او گماشته شده، برای تعلیم امت فرمود: شیطان گماشته بر من را خوار کن تا هیچ اذیتی نتواند انجام دهد و باز کن گروگان مرا، هرکسی در گرو کردار خود است، تا در گرو هیچ عملی نباشم و آزادانه به طاعتت بپردازم، و بگردان مرا در ملأ اعلی، یعنی مرا در گروه فرشتگان قرار ده تا دور و بر من همه فرشتگان و دعوت‌کنندگان به سوی طاعت حق تعالی باشند».

امام ابوسلیمان خطابی فرمود: نَدِیّ: گروهی هستند که در یک مجلس جمع شده باشند، و نادی هم به همین معنی است و جمع آن أندِیَه است. و مقصود رسول الله صاز نَدِیُ أعلَی: الـمَلأ الأعلَییعنی گروه ملائکه است.

«وَرَوَيْنَا فِي سُنَنِ أبي داودَ والترمذي اقْرَأْ ﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡكَٰفِرُونَ ثُمَّ نَمْ عَلَى خَاتِمَتِهَا فَإِنَّهَا بَرَاءَةٌ مِنَ الشِّرْكِ!. وفِي مُسْنَدِ أبي يَعْلَي المُوصِلِي عَنْ ابْنِ عَبّاسٍ ب عَنِ النَّبِيّ جقالَ: ألا أدُلُّكُمْ على كَلِمَةٍ تُنْجِيْكُمْ مِنَ الإِشْرَاكِ باللَّهِتَقْرَؤونَ: ﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡكَٰفِرُونَ عِنْدَ مَنَامِكُمْ». «رسول الله صبه نوفل أشجعی فرمود: «سوره‌ی ﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡكَٰفِرُونَرا بخوان و در آخر آن به خواب برو، برای این که پایان این سوره براءت از شرک است». و در روایت ابن عباس فرمود: «شما را راهنمایی می‌نمایم بر کلمه‌ای که شما را از شرک‌آوردن به خدای عزوجل نجات می‌دهد، برای این منظور موقع خواب سوره‌ی ﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡكَٰفِرُونَرا بخوانید».

«وَرَوَيْنَا فِي سُنَنِ أبي داود والتِّرمِذِي عَنْ عِرْباضِ بْنِ سارِيَةِ س: أنَّ النَّبِيَّ جكانَ يَقْرَأُ الْمُسِبِّحَاتِ قَبْلَ أنْ يَرْقُد». قالَ الترمذى: حديث حسن.

رسول الله صپیش از این که بخوابد سوره‌هایی که اول آن سَبَّحَ لله یا یُسَبِّحُ لله می‌باشد، مثل سوره‌ی حشر و صف و تغابن و جمعه و أعلی می‌خواند والله أعلم.

«وَرَوَيْنَا عَنْ عَائِشَةَلقالَتْ كَانَ النَّبِيُّ جلا يَنامُ حَتَّي يَقْرأَ بِني إسْرائيلَ والزُّمَر». قالَ الترمذي: حديث حسن.

«رسول اللهصنمی‌خوابید تا این که سوره‌ی بنی اسرائیل و سوره‌ی زُمر را می‌خواند».

«وَرَوَيْنَا بالإسْنادِ الصَّحِيْحِ فِي سُنَنِ أبي داود عَنْ ابْنِ عُمَرَبأنَّ النَّبِيَّجكانَ يَقُولُ إذا أخَذَ مَضْجَعَهُ: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى كَفَانِى وَآوَانِى وَأَطْعَمَنِى وَسَقَانِى وَالَّذِى مَنَّ عَلَىَّ فَأَفْضَلَ وَالَّذِى أَعْطَانِى فَأَجْزَلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ اللَّهُمَّ رَبَّ كُلِّ شَىْءٍ وَمَلِيكَهُ وَإِلَهَ كُلِّ شَىْءٍ أَعُوذُ بِكَ مِنَ النَّارِ». «رسول الله صموقعی که پهلو را بر بستر خواب می‌نهاد می‌فرمود: «حمد و ستایش‌ها همه برای خدای یکتایی است که کفایت مرا فراهم فرمود و جایگاه به من عطا نمود و خوراک مرا رسانید و سیراب نمود، خدایی که منت گذاشت و زیاده بر حاجت ارزانی داشت خدایی که به من عطا فرمود و بسیار نمود، حمد و ستایش‌ها همه برای خدای یکتاست در همه حال. خدایا! پروردگار همه چیز و مالک و دارنده‌ای همه، و معبود به حق همه چیز، پناه می‌برم به تو از دوزخ».

«وَرَوَيْنَا فِي كتابِ الترمذي عَنْ أبِي سَعِيْدِ ألخُدْرِيَّ سعَنِ النَّبِيَّج قال: مَنْ قَالَ حِينَ يَأْوِى إِلَى فِرَاشِهِ: أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الْعَظِيمَ الَّذِى لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَىَّ الْقَيُّومَ وَأَتُوبُ إِلَيْهِ. ثَلاَثَ مَرَّاتٍ غَفَرَ اللَّهُ ذُنُوبَهُ وَإِنْ كَانَتْ مِثْلَ زَبَدِ الْبَحْرِ وَإِنْ كَانَتْ عَدَدَ وَرَقِ الشَّجَرِ وَإِنْ كَانَتْ عَدَدَ رَمْلِ عَالِجٍ وَإِنْ كَانَتْ عَدَدَ أَيَّامِ الدُّنْيَا». «رسول الله صفرمود: کسی که موقع رفتنش به بستر خوابش سه بار بگوید: از خدا آمرزش می‌خواهم، آن خدایی که نیست معبودی به حق مگر او، خدای همیشه زنده و تدبیرکننده‌ی خلایق، و توبه و رجوع می‌کنم به درگاه او، خدا می‌آمرزد گناهانش را و اگرچه باشد مثل کف دریا، و اگر باشد به شماره‌ی ستارگان، و اگرچه باشد به شماره‌‌ی شن عالج، و اگرچه باشد به شماره‌ی روزهای دنیا».

«وَرَوَيْنَا فِي سُنَنِ أبِي داودَ وغَيْرِهِ بإسْنادٍ صَحِيْحٍ عَنْ رَجُلٍ مِنْ أسْلَمَ مِنْ أصْحَابِ النَّبِيَّ جقَالَ كُنْتُ جَالِسًا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ جفَجَاءَ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ لُدِغْتُ اللَّيْلَةَ فَلَمْ أَنَمْ حَتَّى أَصْبَحْتُ. قَالَ: مَاذَا!؟ قَالَ: عَقْرَبٌ. قَالَ: أَمَا إِنَّكَ لَوْ قُلْتَ حِينَ أَمْسَيْتَ أَعُوذُ بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ لَمْ تَضُرَّكَ شَيءٌ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تعالى». «مردی از قبیله‌ی اسلم گفت: خدمت رسول الله صنشسته بودم که مردی از یاران رسول الله صآمد و گفت: ای رسول خدا! دیشب گزیده شدم و از درد آن تا صبح خواب به چشمم نیامد. فرمود: «چه چیز تو را گزید»؟ گفت: کژدم. فرمود: «آگاه باش که اگر در اول شب گفته بودی: پناه می‌برم به کلمات خدا که تمام و کمال را دارند از شر آنچه را که خدا آفرید، اگر این را گفته بودی به خواست خدای متعال هیچ چیز زیانی به تو نمی‌رسانید».

همچنین این حدیث را قبلاً در سنن ابوداود و غیره از روایت أبی هریره سدر باب آنچه گفته می‌شود در صبح و شام یاد کردیم.

«وَرَوَيْنَا فِي كتابِ ابْنِ السُنَّي عَنْ أنَسٍ سأنَّ النَّبِيَّ جأوْصَي رَجُلاً إذا أخَذَ مَضْجَعَهُ أنْ يَقْرأَ سُورةَ الْحَشْرِ وَقالَ: إنْ مِتَّ مِتَّ شَهِيداً، أو قال: مِنْ أهْلِ الجَنَّةِ». «در کتاب ابن سنی از انس سروایت نمودیم که پیامبر صمردی را سفارش کرد تا موقعی که برای خوابیدن پهلو بر بستر می‌نهد سوره‌ی حشر را بخواند و فرمود: با خواندن سوره‌ی حشر اگر در آن شب مردی به شهادت از دنیا رفته‌ای یا از اهل بهشت هستی».

«وَرَوَيْنَا فِي صَحِيْحِ المُسلمِ عَنْ ابْنِ عمر بأنَّهُ أمَرَ بِلالاً إذا أخَذَ مَضْجَعَهُ أنْ يَقُولَ: اللَّهُمَّ أنْتَ خَلَقْتَ نَفْسِى وَأَنْتَ تَوَفَّاهَا لَكَ مَمَاتُهَا وَمَحْيَاهَا إِنْ أَحْيَيْتَهَا فَاحْفَظْهَا وَإِنْ أَمَتَّهَا فَاغْفِرْ لَهَا اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ الْعَافِيَةَ!. قالَ ابْنُ عمر ب: سَمِعْتُهُ مِنْ رسول الله ج». «در صحیح مسلم از ابن عمر بروایت نمودیم که پیامبر صبلال را امر کرد تا موقعی که به بستر خواب رفت بگوید: «خدایا تو جان مرا آفریدی و تو آن را وفات می‌دهی، زندگی و مرگش برای توست، اگر تو او را زنده نمودی او را نگه بدار و اگر او را مرگ دادی او را بیامرز. خدایا از تو عافیت می‌خواهم». ابن عمر گفت: این را از رسول الله صشنیدم».

«وَرَوَيْنَا فِي سُنَنِ أبِي داود والترمذي وغَيْرِهِمَا بالأسِانِيدِ الصَّحِيْحَةِ حَدِيْثَ أبِي هُرَيْرَةَ سالَّذِي قَدَّمْنَاهُ فِي بابِ ما يقولُ عندَ الصَّباحِ والمَسَاءِ فِي قِصَّةِ أبي بَكْرِِ الصَّدِّيقِ س: اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّمواتِ والْأرْضَ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ رَبَّ كُلَّ شَيءٍ وَمَلِيْكَهُ أشْهَدُ أنْ لا إله إلا أنْتَ أعُوذُ بِكَ مِنْ شَرَّ نَفْسِي وَشَرِّ الشَّيْطانِ وشِرْكِهِ، قُلْهَا إذا أصْبَحْتِ وإذا أمْسَيْتِ وإذا اضْطَجَعْتِ». «و روایت نمودیم در سنن أبی داود و ترمذی و غیر این دو به اسناد صحیح حدیث أبی هریره سرا که پیش از این یاد کردیم در داستان ابی بکر صدیق س: خدایا شکافنده‌ی آسمان‌ها و زمین، دانا به آنچه در عالم غیب است و دیده نمی‌شود و آنچه در عالم شهاده و دیدنی است، پروردگار هرچیز و مالک آن، گواهی می‌دهم بر این که نیست معبودی بحق مگر تو، پناه می‌برم به تو از شر خودم و از شر شیطان و دام او و شر شرک‌آوری و وسوسه‌ی او که رسول الله صبه او فرمود که آن را وقتی به صبح داخل می‌شود و وقتی که به شب داخل می‌شود و وقتی که به پهلو می‌افتد برای خوابیدن، بخوان».

«وَرَوَيْنَا فِي كتابِ الترمذي وابْنِ السُنِّي عَنْ شَدّادِ بْنِ أوْسٍ سقالَ: قال رسول الله ج: ما مِنْ مُسْلِمٍ يأوى إلى فِرَاشِهِ فَيَقْرأُ سُورَةً مِنْ كِتابِ اللَّهِ تَعالى حِينَ يأخُذُ مَضْجَعَهُ إِلاَّ وَكَّلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَ بِهِ مَلَكاً لا يَدَعُ شَيْئاً يَقْرَبُهُ يُؤْذِيهِ حتَّى يَهُبَّ مَتَى هَبَّ!. إسْنادُهُ ضَعِيْفٌ ومعني هَبَّ: اِنْتَبَهَ وقامَ». «رسول الله صفرمود: هر مسلمانی که موقعی که به بستر خواب می‌رود و سوره‌ای از کتاب خدای تعالی را می‌خواند خدای عزوجل فرشته‌ای بر او موکل می‌کند تا نگذارد چیزی به او نزدیک شود و او را بیازارد تا این که از خواب بیدار شود و از بستر خواب بلند شود، اسناد این حدیث ضعیف است، و معنی هَبَّ: به خود آمد و بیدار شد و از بستر خواب برخاست».

«وَرَوَيْنَا فِي كتابِ ابْنِ السُّنِّي عَنْ جَابِرِ سأنّ رسول الله جقالَ: إنَّ الرَّجُلَ إذَا أوَى إلى فِرَاشِهِ ابْتَدَرَهُ مَلَكٌ وَشَيْطانٌ، فَقَالَ المَلَكُ: اللَّهُمَّ اخْتِمْ بِخَيْرٍ، فَقالَ الشَّيْطانُ: اخْتِمْ بِشَرّ، فإنْ ذَكَرَ اللَّهَ تَعالى ثُمَّ نامَ باتَ المَلَكُ يَكْلَؤهُ». «رسول الله صفرمود: «وقتی که شخص به بستر خواب می‌رود، فرشته‌ای و شیطانی می‌شتابند تا زودتر به او برسند، فرشته وقتی که به او رسید به او می‌گوید: پایان کارت به خیر کن، و شیطان می‌گوید: پایان کارت به شر کن، اگر نام خدای متعال بر زبان جاری کرد و آنگاه خوابید فرشته از او نگهداری می‌نماید».

«وَرَوَيْنَا فِيْهِ عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عَمْرو بْنِ العاصِ عَنْ رسول الله جأنَّهُ كانَ يَقُولُ إذا اضْطَجَعَ لِلنَّوْمِ: اللَّهُمَّ بِاسْمِكَ رَبِّي وَضَعْتُ جَنْبِي فَاغْفِرْلِي ذَنْبِي». «رسول الله صوقتی بر پهلو می‌خوابید برای خوابیدن می‌فرمود: «خدایا به نام تو پهلوی خود را بر زمین نهادم، پس بیامرز گناهانم را».

«وَرَوَيْنَا فِيْهِ عَنْ أبِي أمامةَ سقالَ سَمِعْتُ رسول الله جيَقُولُ: مَنْ أوَى إلى فِرَاشِهِ طاهِراً وَذَكَرَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ حَتَّى يُدْرِكَهُ النُّعاسُ لَمْ يَتَقَلَّبْ ساعَةً مِنَ اللَّيْلِ يَسألُ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ فِيها خَيْراً مِنْ خَيْر الدُّنْيا والآخرَةِ إِلاَّ أعْطاهُ إيَّاهُ». «ابو امامه سمی‌گوید: از رسول الله صشنیدم که می‌فرمود: «کسی که به بستر خواب پاک و با وضو رفت و یاد خدای نمود تا این که چرت‌زدن به او رسید، هر ساعتی از شب که به خود آمد و از خدا خیری از خیرهای دنیا و آخرت خواست خدا آن را به او می‌دهد».

«وَرَوَيْنَا فِيْهِ عَنْ عائِشَةَ لقالتْ كانَ رسول الله جإذا أوَي إلي فِرِاشِهِ قالَ: اللَّهُمَّ أمْتِعْنِي بِسَمْعِي وَبَصَرِي وَاجْعَلْهُما الوَارِثَ مِنِّي وَانْصُرْنِي على عَدُوِّي وَأرِنِي ثَأْرِي اللَّهُمَّ إني أعُوذُ بِكَ مِنْ غَلَبَةِ الدَّيْنِ وَمِنَ الجُوعِ فإنَّهُ بِئْسَ الضَّجِيعُ». قال العلماء: معنى اجعلهما الوارث منى: أى أبقهما صحيحين سليمين إلى أن أموت وقيل المراد بقاؤهما وقوتهما عند الكِبَر وضعف الأعضاء وباقى الحواس: أى اجعلهما وارثيْ قوّة باقى الأعضاء والباقِيَيْن بعدها وقيل الـمراد بالسمع: وعى ما يسمع والعمل به وبالبصر: الاعتبار بما يرى وروى واجعله الوارث منى! فَرَدَّ الهاء إلى الإِمتاع وَحْدَهُ. «رسول الله صوقتی که به بستر خواب می‌رفت می‌فرمود: «خدایا خوشی از شنوایی و بینایی ام نصیبم گردان و چشم و گوش مرا به صحت و سلامت نگه دار تا روزی که از دنیا رهسپار آخرت می‌شوم و در پیری و ضعف اعضا، شنوایی و بینایی ام را به قوت خود باقی گذار و مرا توفیق ده که فرمان تو را به سمع قبول بپذیرم و از آنچه می‌بینم به چشم اعتذار اندرز گیرم و مرا بر دشمنانم نصرت ده و پیروز گردان و به من نشان ده دشمنانم چگونه به قصاص خود می‌رسند. خدایا پناه می‌برم به تو از چیرگی و فشار بدهکاری و از گرسنگی که بدهکاری همبستر بدی است و انسان نمی‌تواند با گرسنگی شدید بسازد». دانشمندان گفته‌اند که معنی: وَاجْعَلْهُمَا الوارِثَ مِنِّيْ: و چشم و گوش مرا میراث برم قرار ده، یعنی هردو را صحیح و سلامت بدار تا لحظه‌ی مرگ که در تمام زندگی چشم و گوشم سالم باشند، و گفته شده به معنی شنوایی و بینایی مرا حفظ فرما تا در وقت ضعف پیری و ناتوانی اعضا، چشم و گوشم به قوت خود باقی باشند. و گفته شده: به معنی شنوایی فرمان خدا و اطاعت او و اندرزگرفتن از مشاهدات است. و روایت شده به صیغه‌ی إفراد: وَاجْعَلْهُ الوارِثَ مِنِّى، یعنی خوشی از چشم و گوش میراث برم بگردان.

«وَرَوَيْنَا فِيْهِ عَنْ عائِشَةَ لأيْضاً قالت: مَا كانَ رسول الله جمُنْذَ صُحْبَتِهِ يَنامُ حَتَّى فارَقَ الدُّنْيا حتَّى يَتَعَوَّذَ مِنَ الْجُبْنِ وَالْكَسَلِ والسَّآمَةِ والْبُخْلِ وسُوءِ الْكِبَرِ وسُوْءِ الْمَنْظَرِ فِي الْأهْلِ وَالْمَالِ وعَذابِ الْقَبْرِ ومِنَ الشَّيْطانِ وشِرْكِهِ». «و از عائشه لروایت داریم که فرمود: «از روزی که همنشین پیغمبر صبودم تا روزی که از جهان رحلت فرمود نمی‌خوابید تا این که از این چند چیز پناه برد. از ترسویی و سستی و نومیدی و بخل و بدی پیری و بدی منظر اهل و مال – بدی پیری به صورت تندجویی و بداخلاقی و بدی منظر اهل و مال به این که زن و فرزند و بستگان دچار بیچارگی و بداخلاقی شوند و مال از بین برود و به آن نیازمند شد – و از عذاب قبر و از شیطان لعین و دام و وسوسه‌ی شر او».

«وَرَوَيْنَا عَنْ عائِشَةَ لأنَّها كانَتْ إذا أرادَتْ النَّوْمَ تَقَولُ: اللَّهُمَّ إِنِّي أسألُكَ رُؤْيا صَالِحَةً، صَادِقَة غَيْرَ كاذِبَةً، نافِعَةً غَيْرَ ضَارَّةٍ!. وكانَتْ إذا قالَتْ هذا عَرَفُوا أنَّها غَيْرُ مُتَكَلَّمَةٍ بِشَيءٍ حَتّى تُصْبِحَ أو تَسْتَيْقِظَ مِنَ الْلَيْلِ». «و روایت از عائشه لداریم که ایشان موقعی که قصد خوابیدن می‌نمود می‌فرمود: «خدایا از تو می‌خواهم خواب دیدنی که شایسته و راست باشد و سودمند باشد و زیان‌آور نباشد. و وقتی که این را می‌گفت می‌دانستند که سخنی نمی‌گوید تا این که صبح شود یا در آن شب از خواب بیدار شود».

«وَرَوَي الإمامُ الْحافِظُ أبُوبِكْرِ بْنِ أبِي داود بإسنادِهِ عَنْ علَيٍّسقالَ: مَا كُنْت أَرَى أَحَدًا يَعْقِلُ يَنَامُ قَبْلَ أَنْ يَقْرَأَ الْآيَاتِ الثَّلاَثَ الْأَوَاخِرَ مِنْ سُورَةِ الْبَقَرَةِ». إسنادُهُ صَحِيْحٌ عَلَى شَرْطِ الْبُخارِيِّ ومُسْلِمٍ. «امام حافظ ابوبکر بن أبی داود به اسناد خود از علی سروایت نمود که علی سفرمود: «نمی‌دیدم کسی که عاقل باشد و بخوابد قبل از این که سه آیه‌ی آخر سوره‌ی البقره را بخواند». آیات: ۲۸۴ و ۲۸۵ و ۲۸۶.

«وَرَوَي أيْضاً عَنْ عَلِيٍّ: ما أرى أحداً يعقِلُ بلغةِ الإسلامِ ينامُ حتى يقرأَ آيةَ الكرسيِّ». «و امام حافظ بازهم از علی سروایت نمود که ایشان فرموده‌اند: «نمی‌بینم کسی را که عقل داشته باشد و داخل در اسلام شده باشد و شب بخوابد قبل از این که آیة الکرسی را بخواند». آیة الکرسی: آیه‌ی ۲۵۵ سوره البقره.

«وَعَنْ إبراهيمِ النَّخَعِي قالَ: كانُوا يُعَلَّمُونَهُمْ إذا أوَوْا إلى فِراشِهِمْ أنْ يَقْرَأُوا الْمُعَوَّذَتَيْنِ. وفِي رَوايةٍ: كانوا يَسْتَحِبُّون أنْ يَقْرأُوا هؤلاءِ السُّوَرِ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ ثلاثَ مرّاتٍ: قُلْ هُوَ اللهُ أحَدٌ وَالْمُعَوَّذَتَيْنِ. إسْنادُهُ صَحِيْحٌ عَلَي شَرْطِ مُسْلِمٍ.

و از ابراهیم نخعی /تعالی روایت است که فرمود: علما به فرزندان و بستگان‌شان می‌آموختند که وقتی که به بستر خواب می‌آیند سوره‌ی ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِو ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلنَّاسِرا بخواند و سپس بخوابند. و در روایتی دیگر: علما مستحب می‌دانستند که این سه سوره را در هر شب سه بار بخوانند، قبل از این که بخوابند، سوره‌ی قل هو الله أحد و سوره‌ی ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِو سوره‌ی ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلنَّاسِ. اسناد آن صحیح است و بر شرط مسلم است، و کلمه‌ی بر شرط مسلم است، یعنی راوی این اثر کسانی هستند که مسلم در صحیح خود از ایشان روایت نمود.

و بدان که آثار و احادیث در این باب بسیارند و در آنچه یاد کردیم کفایت است برای کسی که موفق به عمل به آن شود. و ما زیاده برآن را حذف کردیم و نیاوردیم از ترس این که طالب این اذکار از بسیاری آن خسته و ملول شود. پس بهتر آن است که انسان همه‌ی این اذکار را بخواند، اگر خواندن همه‌ی آنها برایش ممکن نبود، به مهم‌ترین آنها که می‌تواند اکتفا کند.