«باب ما يقوله من بلي بالوحشة»
بابی است در بیان آنچه میگوید کسی که دچار وحشتزدگی شد
«رَوَيْنَا فِي كِتابِ ابْنِ السُنِّي عَنِ الْوَلِيدِ بْنِ الْوَلِيدِ سأَنَّهُ قَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّى أَجِدُ وَحْشَةً. قَالَ: إِذَا أَخَذْتَ مَضْجَعَكَ فَقَلْ: أَعُوذُ بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّةِ مِنْ غَضَبِهِ وَعِقَابِهِ وَشَرِّ عِبَادِهِ وَمَنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ وَأَنْ يَحْضُرُونِ. فَإِنَّهُ لاَ تَضَرُّكَ وَلاَ يَقْرَبَكَ». «ولید بن الولید سگفت: ای رسول خدا، من حالت وحشتزدگی مییابم، رسول الله صفرمود: موقعی که میآیی بر بستر خواب بگو: پناه میبرم به کلمات الله التامات از خشم خدا و عقاب او و از شر بندگانش و از وسوسههای شیطانها و از این که شیطانها نزد من حاضر شوند و دور و برم را بگیرند. وقتی که این را گفتی نه زیانی به تو میرسانند و نه نزدیک به تو میشوند».
«وَرَوَيْنَا فِيْهِ عن البراء بن عازب بقالَ أتَي رسولَ اللّه جرَجُلٌ يَشْكُو إلَيْهِ الْوَحْشَةَ فقالَ: أكْثِرْ مِنْ أنْ تَقُولَ: سُبْحانَ المَلِكِ القُدُّوسِ ربِّ المَلائِكَةِ والرُّوحِ جَلَّلْتَ السَّمَوَاتِ وَالأرْضَ بالعِزَّةِ والجبَرُوتِ!. فقالَها الرجلُ فَذَهَبَتْ عَنْهُ الَوحْشَةُ». «مردی به خدمت رسول الله صآمد و شکایت از وحشتزدگی نمود. رسول الله صفرمود: بسیار بگو: منزه است خدایی که شاه همه است و همه پروردهی نعمتهای او هستند. بسیار پاک و مقدس و پروردگار فرشتگان است. آسمانها و زمین را پوشیدی به جبروت، از این رو که همهی کاینات مجبور بر اطاعت فرمان او هستند. آن مرد این کلمات را گفت و وحشتزدگی از او دور شد».