«باب ما يقوله بعد تكبيرة الإحرام»
بابی است در بیان آنچه بعد از تکبیرة الإحرام میگوید
بدان که در دعای استفتاح نماز که بعد از تکبیرة الإحرام خوانده میشود، احادیث بسیاری آمده است که مجموع آن احادیث مقتضی است که این کلمات را بعد از این که تکبیرة الإحرام گفت، بر زبان آورد: «اللَّهُ أَكْبَرُ كَبِيرًا، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ كَثِيرًا، وَسُبْحَانَ اللَّهِ بُكْرَةً وأصِيْلاً». «خدا بزرگتر است از همه چیز و همه بزرگی به او سزاوار است و بس، و حمد و ستایش برای خداست، حمد و ستایش بیشمار بامداد و پسین».
﴿إِنِّي وَجَّهۡتُ وَجۡهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ حَنِيفٗاۖ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ٧٩﴾[الأنعام: ۷۹]. ﴿إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٢ لَا شَرِيكَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ١٦٣﴾[الأنعام: ۱۶۲-۱۶۳].
«روی خود و ذات وجودم را متوجه درگاه کسی ساختم که آسمانها و زمین را آفرید و من به راه استقامت و راستی و دین اسلام هستم و من از مشرکان نیستم. یقیناً نمازم و عبادتم و زندگی و مرگم همه در راه طاعت خدایی است که پروردگار جهانیان است، شریکی ندارد و من به پیروی اسلام و توحید مأمور شده ام و از مسلمانانم».
«اللَّهُمَّ أَنْتَ الْمَلِكُ لاَ إلَهَ إلاَ أَنْتَ، أَنْتَ رَبِّي، وَأَنَا عَبْدُك ظَلَمْت نَفْسِي، وَاعْتَرَفْت بِذَنْبِي، فَاغْفِرْ لِي ذُنُوبِي جَمِيعًا، وَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إلاَّ أَنْتَ، وَاهْدِنِي لِأَحْسَنِ الْأَخْلاَقِ، لاَ يَهْدِي لِأَحْسَنِهَا إلاَّ أَنْتَ، وَاصْرِفْ عَنِّي سَيِّئَهَا، لاَ يَصْرِفُ عَنِّي سَيِّئَهَا إلاَّ أَنْتَ». «خدایا تو پادشاهی، نیست معبودی بحق مگر تو. تو پروردگارم هستی و من بندهات هستم، ستم به خود نمودم و اقرار کردم به گناهانم، پس بیامرز برایم همهی گناهانم، برای این که نمیآمرزد گناهان را مگر تو. و برسان مرا به بهترین اخلاق که نمیرساند به بهترین اخلاق مگر تو. و دور بدار از من اخلاق بد را که دور نمیدارد از من اخلاق بد را مگر تو».
«لَبَّيْكَ وَسَعْدَيْكَ، وَالْخَيْرُ كُلُّهُ فِي يَدَيْك وَالشَّرُّ لَيْسَ إلَيْك، وَإِنَّا بِك وَإِلَيْك، تَبَارَكْتَ وَتَعَالَيْتَ، أَسْتَغْفِرُك وَأَتُوبُ إلَيْك». «من اجابت فرمانت میکنم باری بعد از بار دیگر و سعادت همه در اختیار توست و خیر و خوشی همه در دست توست و شر سوی تو راه ندارد، من از تو ام و به سوی تو میآیم، پر شد برکتت و بالاتر آمد مرتبهات از این که کسی آن را ادراک کند، از تو آمرزش میخواهم و رجوع میکنم به سوی درگاهت».
«اللَّهُمَّ بَاعِدْ بَيْنِي وَبَيْنَ خَطَايَايَ، كَمَا بَاعَدْتَ بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ، اللَّهُمَّ نَقِّنِي مِنْ خَطَايَايَ، كَمَا يُنَقَّى الثَّوْبُ الأَبْيَضُ مِنَ الدَّنَسِ، اللَّهُمَّ اغْسِلْنِي مِنْ خَطَايَايَ بِالثَّلْجِ، وَالْمَاءِ، وَالْبَرَدِ». «خدایا دور بگردان میان من و گناهانم، چنانکه دور گردانیدی میان مشرق و مغرب، خدایا مرا پاک بساز از گناهانم، چنانکه جامهی سفید به شستن پاک میشود از چرک و کثافت. خدایا بشوی مرا از گناهانم به برف و آب و تگرگ».
همهی اینها که یاد شد در حدیث صحیح از رسول الله صثابت شده است، و شخص میتواند همهی اینها را در افتتاح نماز بخواند و میتواند هر وقتی قسمتی از آنها را بخواند.
و در حدیث به روایت عایشهلآمده است: «كَانَ النَّبِىُّجإِذَا افْتَتَحَ الصَّلاَةَ قَالَ: «سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِكَ تَبَارَكَ اسْمُكَ وَتَعَالَى جَدُّكَ وَلاَ إِلَهَ غَيْرُكَ». رواه الترمذي وأبوداود وابن ماجه بأسانيد ضعيفة. «رسول الله صموقعی که بعد از تکبیرة الإحرام نماز را افتتاح مینمود میفرمود: «تنزیه میگویم ای خدا که تو پاکی از هر عیب و نقص و من به حمد و ستایش مشغولم، پر شد برکت نام مقدست و برتر آمد عظمتت و نیست معبودی بحق مگر تو». و این حدیث از رسول الله صبه ثبوت نرسیده و به گفتهی بیهقی به روایت از عمر ساز گفتهی او به ثبوت رسیده است.
و کلمهی: «وَالشَّرُّ لَيْسَ إلَيْك». مذهب اهل حق از محدثین و فقها و متکلمین از صحابه و تابعین و بعدشان از علمای مسلمین این است که خیر آنها و شر آنها و نفع آنها و ضرر آنها همه از خداست و به اراده و تقدیر اوست. بنابراین، به تأویل این حدیث پرداختهاند، نضر بن شمیل گفته است که معنی «وَالشَّرُّ لَيْسَ إلَيْك». این است که نمیتوان با شر به درگاهت تقرب جست و شر انسان را به خدا نزدیک نمیکند، و دوم این که شر به درگاهت راه ندارد: «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ». خوبیها به درگاه او بالا میرود، اما شر به درگاهش راه ندارد. سوم این که نسبت شر از جهت ادب به خداوند داده نمیشود و گفته نمیشود یا خالق الشر و گفته نمیشود یا خالق الخنازیر اگرچه مخلوق او هستند. چهارم این که شر به نسبت حکمتت شر نیست، مثل ابلیس که خلقت شده تا ناشایستهها را به آن لعین نسبت دهند. والله أعلم وصلي الله على سيدنا محمد وآله وصحبه وسلم.
(فصل) آنچه از افتتاحیه نماز یاد شد از دعا و توحید جمع بین آنها برای کسی که به تنهایی نماز میخواند مستحب است، و برای امام در صورتی مستحب است که همهی جماعت راضی باشند به طولانیشدن نماز، اما اگر راضی نبودند، نمیتواند طول بدهد و باید بعضی از آنها را بخواند و خوب است اکتفاکردن بر: «وَجَّهْتُ وَجْهِيَ... تا وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ». و این دعای استفتاح در نماز فرض و سنت هردو مستحب است، اگر در آغاز رکعت اول نخواند در رکعات بعدی نمیخواند، برای این که محل آن آغاز رکعت اولی است، اگر دعای استفتاح نخواند و شروع به أعوذ بالله و قراءت فاتحه نمود دعای استفتاح نمیخواند و اگر خواند مکروه است و نمازش باطل نمیشود. اگر به نماز جماعت در رکوع یا اعتدال یا سجود یا تشهد رسید دعای استفتاح نخواند، و شخص مسبوق در قیام میتواند دعای استفتاح را بخواند به شرط آن که به خواندن فاتحه برسد و چنانچه بداند که اگر دعای استفتاح را بخواند امام به رکوع میرود و به فاتحه نمیرسد آن را نخواند، خواندن دعای استفتاح در تمام نمازها سنت است و اگر نخواند سجود سهو ندارد، فقط در نماز جنازه دعای استفتاح سنت نیست، برای این که مبنای نماز جنازه بر تخفیف است. والله أعلم. و دعای استفتاح آهسته خوانده میشود.