«باب ما يقول إذا كان عليه دَيْنٌُ عَجَزَ عنه»
بابی است در بیان آنچه میگوید وقتی که بدهی دارد و از پرداخت آن ناتوان مانده است
«رَوَيْنَا فِي كِتابِ التِّرْمذِي عَنْ علي سأنَّ مُكَاتَباً جَاءَهُ فَقَالَ: إِنِّى عَجَزْتُ عَنْ كِتَابَتِى فَأَعِنِّى. قَالَ أَلاَ أُعَلِّمُكَ كَلِمَاتٍ عَلَّمَنِيهِنَّ رَسُولُ اللَّهِ جلَوْ كَانَ عَلَيْكَ مِثْلُ جَبَلِ صِيرٍ دَيْنًا أَدَّاهُ اللَّهُ عَنْكَ؟ قَالَ: اللَّهُمَّ اكْفِنِى بِحَلاَلِكَ عَنْ حَرَامِكَ وَأَغْنِنِى بِفَضْلِكَ عَنْ سِوَاكَ». قَالَ: التِّرْمذِي حَدِيثٌ حَسَنٌ. «از علی سروایت است که بردهی مکاتبی نزد او آمد و گفت: من از ادای وجه کتابتم عاجز مانده ام، مرا کمک کن. فرمود: آیا نیاموزم تو را چند کلمه که رسول الله صآن کلمات را به من آموخت، وقتی که آن کلمات را بگویی اگر مثل کوه دین داشته باشی دینت را اداء نماید؟ بگو: اللَّهُمَّ اكْفِنِى بِحَلاَلِكَ عَنْ حَرَامِكَ وَأَغْنِنِى بِفَضْلِكَ عَنْ سِوَاكَ: خدایا حلالت را مورد کفایتم قرار ده تا به حرام نیازم نیفتد و به فضل خودت مرا بینیاز فرما از هرکس دیگری». یقیناً با این گفتار بردهی مکاتَب توانست وجه کتابت خود را بپردازد و آزاد شود.
و در باب ما یقال عند الصباح والمساء در این موضوع حدیثی بیان نمودیم در سنن أبوداوُد به روایت ابوسعید خدری در بارهی قصهی صحابی که ابوامامه نام داشت.